آزادی
واژه ی «آزادی»، که برخی از نویسندگان آن را از واژه ی اوستایی «آزاته» و یا واژه ی پهلوی «آزاتیه» دانسته اند، در زبان فارسی دري در معانی متعددی از جمله عتق، حریت، اختیار، قدرت بر عمل و ترک عمل، قدرت انتخاب، رهایی، خلاصی، آزادمردی، شادی، خرّمی، خشنودی و رضا به کار رفته است.
كلمه آزادي يكي از پراهميت ترين و مهمترين مقوله هاي است كه از بدو پيدايش انسانها به آن ضرورت مبرم احساس شده است. در قرآن كريم حوا و آدم گندم را ودر انجيل سيب را در بهشت خوردند و سبب تبعيد شان به زمين شدند. آنها تمام لذايذ و خوبي ها و حتي زندگي جاودانه را از دست دادند اما در بدل، آزادي را در زمين بدست آوردند.
انسانها براي دريافت آزادي به دوره هاي جنگ، اسارت، برده داري، خون ريزي ، ويراني و ….. تا امروز روبرو اند.
به روايتي آزادي و حقوق انسانها بر ميگردد به دوران رنسانس یا دوره نوزایی ، قبل از آنوقت که پاپ خودرا نماينده خدا در زمين و پادشاه شخص قابل قبول پاپ بود و تمام قدرت را ، آزادي را از مردم گرفته وبرأي خودشان تقسيم كرده بودند. اما انقلاب رنسانس كه ٣٠٠ سال دوام كرد سبب رشد فکر و اندیشه دانشمندانی چون توماس هابز ، رسو ، ماكياولي و …………… ميشود كه بعد از انقلاب كبير فرانسه وخلق ملت و حاکمیت سبب ميشود تا آزادي را از پاپ و پادشاهان اش بگيرند. يعني آزادي را از آسمان بزمين برگردانند و براي آن مشروعيت بدهند.
اعلامیه حقوق انسان و شهروند یا Declaration of the Human rights یکی از اسناد بنیادین انقلاب فرانسه است که حقوق فردی و اجتماعی را جهان شمول میکند. در این اعلامیه که تاثیر پذیرفته از حق طبیعی انسانها است حقوق آدمی، جهان شمول و توصیف میشود تا در هر زمان و مکان محترم شمرده شود.
آزادی انسانها برای اولین بار به شکل بین الملل آن تعریف میشود.
• آزادی عبارت است از آزاد بودن برای انجام هر کاری که به شخص دگری صدمه نرسانند.
• انسان ها آزاد به دنیا آمده اند وبا حقوق برابر باقی خواهند ماند.
• قانون نمایانگر خواست همگانی است و باید برای همگان در هر زمان و مکان یکسان باشد…..
به تعقیب آن میثاق های بین المللی در مورد آزادی بیان ، آزادی فکر و اندیشه، آزادی مطبوعات، دسترسی به معلومات و غیره تا امروز بشکل جهانی آن از طرف سازمان ملل متحد که بازیگران اصلی آن دولت ها و ملت ها میباشند برای آزادی و رفاه هرچه بیشتر انسانها وضع میگردد و مورد قبول قرار میگیرد.
آزادي ارزشي والاي براي انسانها دارد تا آن جايكه انسانها تمام ارزش ها را حتي جاودانگي را در بدل آزادي بي ارزش ميدانند. در دنياي امروزي يك تعداد زياد انسانها حاضر اند تا به تمام ماديات و معنويات ، صلح و امنيت و همه دار ندار شان نه بگويند ولي آزاد باشند.
در افغانستان آزادي نسبي به زور B52 به وجود آمده را به فال نيك ميگيريم اما تا رسيدن به سرمنزل مقصود بسيار بايد زجر كشيد و بسياري ها را بايد تحمل كرد.
مجرمين جنگي بيش از چهار دهه را بايد تحمل كرد.
پرچم داران آزادي و حقوق بشر را كه يك تعداد زياد شان فقط و فقط بخاطر رسيدن أهداف شخصي و نفع بردن ، شهرت و به دست آوردن ديگر زهر مارهاتنها و تنها براي خودشان تمثيل و دول ميزنند بايد تحمل كرد.
دولت ها كه بايد باني آزادي و حقوق بشري در اين كشور باشند اما برخلاف مصروف زد و بند و هزاران معامله و خيانت ها و دزدي هاي خودشان هستند رابايد تحمل كرد.
آدمك هايكه از حقوق بشر و جامعه مدني ما استفاده ميكنند به سفر هاي خارجي ميروند و پناهندگي ميدهند را بايد تحمل كرد.
بسيار چيز هارا بايد تحمل كرد اما مبارزه براي بدست آوردن آزادي و حقوق بشري را نبايدبخاطر يك چند خيانتكار خودپرست كنار گذاشت. نبايد بأخت را قبول كرد بلكه براي بدست آوردن آزادي و يك جامعه إنساني و برابري به پيش بايد رفت و مبارزه كرد.
تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند. به آنها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.
— ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر