اعتراف رییس جمهورغنی به گسترش قطب بندی قومی
نوشته ی : فروغی
اخیراً محمداشرف غنی رییس جمهور افغانستان درباره ی گسترش قطب بندی قومی و خطرات فاجعه بار آن در دولت و جامعه صحبت نموده ، خواهان مبارزه ی بی امان دربرابر این بیماری مرگبار شدند .
هرچند ایشان اشاره مینمایند که انقطاب قومی میراث شوم گذشته است ؛ اما آیا میتوان ازین حقیقت چشم پوشی نمود که در هیچ مقطعی از تاریخِ پر از فراز و نشیب کشور ما ــ حتا در دوران ریاست جمهوری حامد کرزی ــ ، قطب بندی قومی ، سمتی و زبانی به اندازه ی امروز عمیق تر ، گسترده تر و شرم آورتر نبوده است .
آنگونه که معلوم است ، حکومت وحدت ملی که به اشاره ی امریکاییان و انگلیسان بربنیاد تقسیم قدرت میان گروهها ، احزاب وتنظیمهای قومی ایجاد گردیده است ، عامل عمده ی این قطب بندی قومی به شمار میآید .
تقسیم قدرت و تقرر کدرها و مدیران براساس قوم ، سمت و مذهب ( بدون درنظرداشت شایسته گی و مهارت ) و تمرکز قدرت به دَورِ تیم ارگ نشینان که درهیچ مقطعی از تاریخ به این حدت و شدت نبوده است ، خود سبب تشدید این انقطاب شده است .
اگربا دقت ببینیم ، این اظهارات رییس جمهورغنی درست زمانی صورت میگیرد که ایتلاف تازه ای میان جنرال دوستم ، عطامحمد نور ، صلاح الدین ربانی و محمد محقق به قصد گویا تمرکز زدایی و انحصار قدرت اعلام گردیده است .
هرچند این ایتلاف که بازتاب همگونِ قومگرایانه درقبال خواهد داشت خود سبب گسترش بیشتر قطب بندی قومی خواهد شد ؛ اما بی تردید عکس العمل روشنی است دربرابر سیاستهای انقطاب گرایانه ی ارگ نشینان و حامیان بین المللی شان . و درست به همین دلیل است که ناظران ملی و بین المللی ، مسوولین حکومت وحدت ملی را عامل عمده ی تشدید این انقطاب قومی میدانند .
هشدار نماینده ی دایمی سازمان ملل در نشست ویژه ی شورای امنیت ملل متحد که گفته است : « هرگاه در شیوه ی حکومتداری افغانستان تغیری اتفاق نیفتد ، این کشور با بحران های جدی تر مواجه خواهد شد که کنترول آن مشکل خواهد بود . » با درک همین حقیقت گفته شده است که رهبران حکومت وحدت ملی با سیاستهای نادرست و تبارگرایانه ی شان ، خود آتش انقطاب قومی را روشن کرده و آن را شعله ورتر میسازند .
از سوی دیگر این اظهارات اغواگرانه درحالی صورت میگیرد که ایشان گلب الدین حکمتیار بنیادگرا را صمیمانه درآغوش گرفته و همانند آقای حامد کرزی و حامیان امریکایی شان ، تا هنوز حاضر نیستند طالبان را تروریست بپندارند ؛ تا با پیوستن و نزدیک شدن هردو گروه با تیم ارگ ، موقعیت سیاسی و قومی خویش را بیش از پیش تقویت نمایند .
وقتی رییس جمهور و تیم قدرتمند کاری اش در ارگ ، با این مهارت و شطارت به دنبال تقویت مواضع قومی و سمتی اش باشد ؛ طبیعی است که سایر رهبران احزاب و تنظیمهای اسلامی که همه بنیاد قوم پرستانه ، سمتی و مذهبی دارند هم ، برای حفاظت از موقعیتهای قومی و منافع کلان مالی شان باهم ایتلاف نموده و درنتیجه قطب بندی قومی عمق و پهنای بیشتر کسب نماید .
ناظران به این باوراند که این ، جناب رییس جمهور غنی و تیم قدرتمند و تمرکز گرای وی استند که آتش سوزان قطب بندی های قومی را بیشتر شعله ور نگهداشته و به رهبرانِ احزاب و تنظیمهای اسلامی که همه در زمان جنگ سرد بر بنیاد تبار ، سمت ، زبان و مذهب به حمایت خارجیان ــ به ویژه امریکاییان ایجاد شده اند ؛ این بستر را بیشتر هموار میسازند تا قطب بندی قومی در افغانستان راعمیق تر و گسترده تر سازند .
در این شکی نیست که هم تیم ارگ و هم رهبران سایر احزاب و تنظیمهای اسلامی که هیچکدام شایسته گی رهبری اقوام شریف و باهم برادر ما را ندارند ، آرزو دارند تا در سایه ی قطب بندی های قومی که اغلباً خود به آن دامن میزنند ؛ آب را خِت کرده ماهی های کلان برای خود به چنگ بیاورند .
اما برملت واحد ما است تا بی پروا به این هیاهو و هوچی گری های نفاق افگنانه ( از هر سو و هرقماشی که باشد ) ، دستهای خویش را به هم نزدیک تر کرده ، با همدلی و اتفاق بیشتر و با چشمان باز برای ختم جنگ و ریشه کن کردن فساد و بیعدالتی تلاش و مبارزه نمایند .