کشت پنبه در افغانستان
نوشته کریم پوپل
پنبه یا پخته یک نبات صنعتی بوده به سبب داشتن ۱۵۰ نوع محصول از اهمیت زیادی بر خور دار است. پنبه متعلق به فامیل نباتی Malvaceae و جینس Gossypium میباشد. جینس گاسیپیوم برای اولین مرتبه توسط عالم مشهور سویدنی کارل لینیوس تشریح گردیده است. خانواده گل مالو (Malvaceae) دارای ۲۴۳ جنس و حداقل دارای ۴۲۲۵ نوع علفی ، بوته ای و درختی است که تقریباً در سراسر جهان پخش شده است. اعضای خانواده غالباً دارای گلهای پنج شاخه ای که دارای تخمدان دراز اند . نبات پنبه در حال وحشی در مناطق حاره نموی چندین ساله دارد در حالیکه در مناطق معتدل به شکل زراعتی نموی یکساله دارد . این نبات با داشتن خصوصیات علفی ساقه ها و شاخه ها زیاد دارد .سیستم ریشه ان اصلی Top root بوده و با اطراف ان ریشه های فرعی نموی می کند نبات پخته در صورت مساعد بودن شرایط نموی به بلندی ۶۰ -۱۵۰ سانتی متر می رسد.
.طبق تاریخ نگاران منطقه دره سند منبع ومنشع اصلی پنبه بوده بدین لحاظ ولایات جنوب افغانستان با تاریخ هند یکجا مطالعه میشود . معلوم است که کشت پنبه در قندهار هلمند و فراه ازهزار سال قبل تاریخ بیشتر دارد.
پخته در ولایتهای نیمروز، پروان، کنر، ارزگان، فاریاب، هرات، بغلان، جوزجان، کندز، تخار، کاپیسا، ننگرهار، بلخ، سمنگان، سرپل، هلمند ونواحی خشک کابل از ولایت هایی اند که در آنها پنبه کشت می شود.
در سال ۱۳۵۵ ساحه تحت کشت پنبه درافغانستان به ۱۲۸۰۰۰ هکتار رسیده بود حاصل که از آن جمع اوری گردید به ۱۵۰۰۰۰ تن بالغ میگردید و اوسط حاصل پنبه ۱۲۴۲ کیلو گرام فی هکتار بود.
در سال ۱۳۶۱ مقدار ۳۵۰ هزار تن پنبه دانه دار از ساحه ۱۸۸۷۰۰ هکتار زمین بدست آمده بود، که یک مقدار بسیار کم آن جهت مشبوع ساختن بازارها و مارکیتهای داخلی و نیازمندی فابریکات نخ تابی و تکه بافی کشور به مصرف میرسید وقسمت بزرگ آن جهت جلب اسعار خارجی بخارج صادر میشود.
الی سال ۲۰۱۳ کشت پخته چندان رونق نداشت . ولی در اثر تلاش کارشناسان زراعتی تولید پخته خوب گردیده است . درسال ۱۳۸۸ پنبه در ۱۷ ولایات کشور در ساحه ۴۹۳۱۷ هکتار زمین زرع گردیده بمقدار ۷۳۱۱۹ تن پخته بدست آمده است.
مساحت بذر این نبات را بیشترازبکستان تاجکستان قزاقستان ترکمنستان ، چین، ایالات متحده آمریکا و برازیل بیشتر احتوا نموده است. بدبختانه جنگهای داخلی از یک طرف و خشکسالی ۵ ساله آخیر از طرف دیگر اثرات ناگوار و منفی به تولید و تجارت پنبه گذاشت که در نتیجه ان در سال ۱۳۸۱ تولید پنبه دانه دار به مقدار ۷۰۰۰۰ تن رسید و ساحه بذر ان ۱۴۶۹۶۰ هکتار تنزیل یافت.
عوامل عمده دیگر کاهش در تولید پنبه مهاجرتهای دهقانان و نیروی کار از دهات و مزارع پنبه، تخریب تاسسات آبیاری، عدم دسترسی به تکنالوجی عصری زراعتی چون تخمهای اصلاح شده بذری، کودها کیمیاوی و میکانیزه زراعتی خدمات وقایوی و مجادلوی علیه امراض و آفات پنبه کنترول گیاههای هرزه در مزارع پنبه، عملیات اگروتخنیکی و مشورههای ترویجی، خدمات ماشینی و تراکتوری، قرضههای بانکی بوده و مهمتر از همه تحمل انحصار برخرید و فروش پنبه توسط دولت و چند شرکت مختلف دولتی و انفرادی ونبودن پالیسی درست اقتصادی دولتی در زمینه تولید تجارت پنبه باعث گردیده تاکشت تجارت پنبه در پاینترین سطح قرارگیرد و تأسیسات نخ تابی و تکه بافی به رکود مواجه شود و ضربه سنگین به اقتصاد دهقان وکشور وارد گردید.
تاریخچه نبات پنبه:
نبات پنبه که نام انگلیسی ان (Cotton) و نام علمی ان Gossypium hirsutum وبه فامیل Malvaceae تعلق دارد .. این نبات از زمانههای قدیم در نقاط مختلف دنیا که شرایط اقلیمی برای رشد و نموی ان مناسب بوده کشت میشود. پنبه نبات بومی مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری سراسر جهان شامل قاره آمریکا، آفریقا، و هند است. بیشترین تنوع پنبههای وحشی نخست در مکسیکو، و سپس در استرالیا و آفریقا یافت میشود. پنبه توسط ساکنان قدیم اهلی شد. بخشهایی از الیاف پنبه در کاوشهای باستانشناسان مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در مکسیکو و تمدن دره سند پاکستان امروزی پیدا شدهاند.
و در کتاب گیاهشناسی کشت این نبات د رهندوستان اشاره شدهاست و چنین گذارش گردیده که حدود (۱۵۰۰) سال قبل از میلاد در این کشور این نبات کشت شده که محصولات ان مانند پشم مفید و کیفیت ان به مراتب بهتراز پشم گوسفند بودهاست. عده از گیاه شناسان اصل این نبات را هندوستان و آفریقا میدانند و برخی از آنها معتقد اند که وطن اصلی ان هندوستان بوده و بعداً به دیگر کشورها مانند آفریقا، چین، مکسیکو و غیره کشورها توسط مصریان یونانیها و اعراب انگلیس برده شدهاست و نیز یکی از قدیمترین ریکارد و پیدایش منسوجات نخی از پنبه که تاریخ ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد را نشان میدهد که در وادی دریای سند، غرب پاکستان بدست آمده است، با استفاده از ماده رادیو اکتیف نشان داده شده که پنبه ۵۸۰۰ سال قبل در مکسیکو وجود داشته و مورد استفاده قرار گرفتهاست. احتمال زیاد دارد که بذر پیدایش پنبه هندوستان بوده و بعداً توسط اعراب به اروپا برده شدهاست، اولین کشور اروپایی که به کشت پنبه شروع کردهاست اسپانیه میباشد زیرا نام فعلی پنبه در این کشور بنام عربی ان مطابقت کامل دارد، و سپس از این کشور به دیگر کشورهای اروپایی انتقال یافتهاست.
تاریخچه کشت پنبه در افغانستان
پنبه در افغانستان از هزار سال به این طرف بذر گردیده در ساختن پارچه های نخی از قرن به این طرف مورد استفاده قرار داشته است .الیاف پخته های محلی که د ر اکثر نکات افغانستان بذ ر شد ه بوسیله چرخ های هلاجی از پنبه د انه جد ا گرد ید ه مورد استفاد ه قرار می گیرد این وسیله ساد ه همچنان د ر بسیاری از ولایت کشور ما د ید ه می شود.
نبات شناسان و باستان شناسان گویند که مناطق اصلی نبات پنبه دره سند هندوستان بوده است. این نبات در محلات بلوچستان قندهار هرات کشت میشد. پس از حمله اسکندربه گمان اغلب در دوره سلوکیان به شمال افغانستان برده شده در شهر بلخ کشت میشد. در اواخر قرن چهارم / دهم میلادی پوشاک پنبه اي در بُست ، هرات و کابل توليد و صادر مي شد . حدودالعالم ، ص ۱۰۳؛ ثعالبي ، ص ۲۴۷؛ ادريسي ، ج ۱، ص ۱۹۶؛ ابن حوقل ، ص ۴۵۰). بنابراين پنبه بايد در اطراف همين مراکز کشت شده باشد.
از اوايل قرن سيزدهم ، افغانستان ديگر صادر کنندة پوشاک پنبه اي نبود. در واقع صنعت فعال بافت پنبه منحصراً به محصولات داخلي باقي مانده بود، اما در آخرين دهه هاي همين قرن افزايش تقاضاي صنعت پنبة در روسيه انگيزه اي قوي براي کاشت پنبه در سرزمينهاي پست مناطق آسياي مرکزي ، از جمله شمال افغانستان ، تاسیس یافت.
در جريان جنگ داخلي پس از انقلاب اکتبر ، بازار پنبه در روسيه سقوط کرد و کشت خشخاش به جاي پنبه در هرات رواج يافت (مارکووسکي ، ص ۹۸ـ۹۹).
توليد پنبه در اطراف مزارشريف که در اواخر ده ۱۳۰۰ش به طور قطع ناحية اصلي کشت پنبه در افغانستان گردیده و وضع بهتري داشت ، اما در ۱۳۰۹ ش به اساس هجوم ملخها بيشتر محصول را نابود کرده وضع بدی یافت . ( پمبه در افغانستان ، ص ۵).
گام سرنوشت سازتر براي آيندة کاشت پنبه در افغانستان ، بنيانگذاري شرکت اتحادية ولايت شمالي در ۱۳۱۴ ه ش بود. اين شرکت خصوصي به رهبري مقتدرعبدالعزيز لندني (۱۲۷۹ـ۱۳۲۹ش )، تاجر سرشناس کابل ، پالیسی برنامه ريزي منطقه اي را براي کشت پنبه ، براساس ترکيب رشد صنعتي و کشاورزي ، در افغانستان به اجرا درآورد (دوپري ، ۱۹۶۶، ص ۳ به بعد؛ همو، ۱۹۷۳، ص ۴۷۱ به بعد).
ناحية انتخاب شده از طرف شرکت بنام قَطغَن بود که دولت در آنجا هزاران هکتار زمينهاي باتلاقي و مالارياخيز را، در اطراف بغلان و قندوز احيا کرد. شرکت قطعات زيادي از اين زمينهاي احيا شده را خريد و آنها را به اجاره داران از نواحي مختلف واگذار کرد و آنان را ملزم ساخت که يک ششم حصه زمینهای اجاره شده را (پس از ۱۳۲۷ ش /۱۹۴۸ يک دهم ) به کاشت پنبه اختصاص دهند. بعلاوه ، شرکت برنامة جايگزين کردن پنبة تار بلند امريکايي ( گوسوپيوم هيرسوتوم ) را به جاي انواع پنبة تار کوتاه ( گوسوپيوم هرباکيوم ) تعویض نمود. براي مثال کشت غوزة قوقندي ، کوکَلّه (از کوک ترکي ، پنبة غوزه سبز)، و سياه چِگت (از چيگيت ترکي به تخم سياه ( دورفر ، ج ۳، ص ۸۸؛ پمبه در افغانستان ، ص ۴) در پيش گرفت . پنبة تار کوتاه تقاضاي کمتر در بازار جهاني پيدا کرد.
شرکت کوشيد تا حاصلات پنبة محلي را خريداري و ۲،۵ تن بذر از نوع ممتاز نخ دراز وارداتي را به رايگان عرضه کند ( پمبه در افغانستان ، ص ۷). به اين ترتيب با تأمين ذخاير پنبة کاملاً مرغوب ، شبکه اي از استیشن های جمع آوري که مجهز به ماشينهاي پنبه پاک کني و روغن کشي بود از اتحاد جماهيرشوروي (و بعدها از بريتانياي کبير) وارد گردیده شروع به فعالیت نمود.
الياف پنبه به بازارهاي خارجي (اتحاد جماهير شوروي ، آلمان ) و همچنين به بازار داخلي که پس از تکميل دو کارخانة پنبه در جبل السراج (۱۳۱۶ ش ) و پُلِ خُمري (۱۳۲۱ ش رونق يافته بود، پنبه به طلاي سفيد” قطغن و عنصر اصلي در تجارت خارجي افغانستان تبديل شد.
در نيمة دهة ۱۳۱۰ش / ۱۹۳۰ چندين شرکت تجاري ديگر تأسيس شد و رسماً پيگيري سياست مشابه در ساير مناطق مستعد افغانستان را به عهده گرفت (حسن خان ، ص ۳۳ به بعد)، اما هيچ پيشرفت مهمي در کاشت پنبه بیرون از ناحیه قطغن روي نداد. سرانجام شرکت اتحادية شمالي انحصار تجارت پنبة خام را به دست آورد و به نام شرکت پنبه معروف شد.
بدین ترتیب توليد از يک سو صعود ناگهاني تا نيمة دهة ۱۳۵۰ش / ۱۹۷۰، و از سوي ديگر تغيير شديد محصول از يک سال تا سال بعد را نشان مي دهد.
از زمان برنامه ريزي اقتصادي در ۱۳۳۵ ش ، پنبه همواره بالاترين اولويت را در سياست توسعة ملي افغانستان تشکیل می داد . دولت ، نخست از طريق ملي کردن نسبي شرکت پنبه که بسيار پرسود بود، تمام امور توليد پنبه را در اختيار گرفت . بعدها، در پي کودتاي سردار داود در ۱۳۵۲ ش ، شرکت که درسال ۱۳۴۰ ش به “سپين زر” تغيير نام داده بود، کاملاً ملي شد (سديد، ص ۱۷). سپس مقامات دولتي اعمال فشار (کاشت اجباري ) و متقاعدسازي (برنامه هاي توسعة کشاورزي ، حمايت از قيمت ) را در پيش گرفت . تا به اهداف توليدي خود دست يابند و گاهي بيش از آنچه انتظار مي رفت موفق بودند. در نيمة دوم دهة ۱۳۵۰ش / ۱۹۷۰ پنبه دومين محصول عمده پس از گندم ، و عمده ترين محصول فروشي در سراسر ولايت هلمند گردید. (ايالات متحده . آژانس توسعة بين المللي ، ص ۵۸ به بعد، ۱۱۰). هرچند مدرک کافي وجود ندارد، روند مشابهي در درة هريرود مرکزي در اطراف هرات و در واحة سفلاي بلخاب در غرب مزار شريف ، بويژه در اطراف شورتپه رخ داد.
شرکت دولتي بذر افغان در ۱۳۶۴ ش /۱۹۸۵ و ۱۳۶۵ ش /۱۹۸۶، بترتيب ۸۸۳ ، ۶تن و ۹۰۱ ، ۵ تن تخم بذری از دو مزرعة نمونه ای در مارجه (هلمند) و لَرخابي (بغلان ) عرضه کرد. کاشت انواع پنبه وطنی به طور رسمي در همة چهار ناحية عمدة کاشت تجاري پنبه ممنوع شد و امروزه فقط در نواحي مرزي به جا مانده است .
از آنجا که دولت باني بيشتر پيشرفتهاي دهه هاي ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ش بود، متاسفانه کاهش قدرت دولت و از دست دادن نظارت بر چندين ناحية عمدة توليدي در دهة ۱۳۶۰ش ، سبب کاهش شديد کشت و توليد پنبه بوده باشد.
پنبه در افغانستان عمدتاً محصولي تابستانی و آبي است . بنابراين پنبه در بيشتر دره هاي کوهستاني ، از جمله حوضة کابل ، قابل کشت نيست ؛ اما در درة پست تر ناحية کوهستان در شمال کابل قابل کاشت است (لرد، ص ۵۲۸؛ واويلوف و بوکينيچ ، ص ۳۹۰؛ بل ، ص ۲۷۳).
افزايش قيمت پنبة خام در ۱۳۵۹ش حدود ۲۰% در سال ۱۳۶۲ش حدود ۶۰% ودر سال ۱۳۶۷ش حدود ۱۰۰% بوده است . با وجود اين ، از آنجا که اين افزايشها در عمل براي بازگرداندن کشت پنبه
به سطح پيشين آن کافي نبود، مقامات افغاني قوانين تشويقي جديدي وضع کردند؛ براي مثال ، توزيع کالاهاي اساسي شکر، روغن خوراکي ، صابون و غيره را با قيمت نازل به همة کشتکاران پنبه و تحويل و در ضمن يک تُن کود را در برابر هر يک تُن پنبة توليد شده ( پلان انکشاف ، ص ۲۵) تبادله نمود. از سوي ديگر، گزارش شده است که چندين فرمانده مجاهدان افغاني به کشاورزان فرمان داده اند که به جاي پنبه گندم بکارند.
بنابراين کاشت پنبه به يکي از مهمترين برگهاي برنده در کشمکش قدرت در افغانستان تبديل شد که از اهميت واقعي آن براي اقتصاد ملي کشور، هم به عنوان منبع فعاليت صنعتي و هم به عنوان يکي از اقلام اصلي تجارت خارجي ، فراتر مي رفت .
پنبه پايه انواع مصنوعاتي تبديل گردیده بود که بر روي هم تنها شاخة مهم بخش صنعتي کوچک افغانستان را تشکيل مي دهند. اما تنوع صنعتي ، همراه کاهش اخير توليد پنبة خام ، در سرتاسر دو دهة گذشته به زوال نسبي اين شاخه منجر ساخت . صنايع پنبة افغان به دو گروه اصلي یعنی صنايع پنبه پاکی ، تهیه تخمیانه و صنايع نساجي ، قابل تقسيم است . صنايع پنبه پاکی (حلاجي ) و تهیه تخم تا اواخر دهة ۱۳۵۰ش / ۱۹۷۰ به طور منظم گسترش يافت تا پاسخگوي افزايش محصول پنبة خام باشد. کارخانة پنبه پاکی گِرِشک (در ولايت هلمند) آخرين کارخانه اي بود که در عقرب ۱۳۵۷ افتتاح شد. در مقايسه با نواحي هرات و هلمند که بتازگي تجهيز يافته اند و امکانات صنعتي در آنها فقط در يک يا دو مکان متمرکز شده است ، در نواحي قديمتر کشت پنبه در افغانستانِ شمالي شبکه هاي وسيعِ مراکز صنعتيِ کوچک وجود دارد که هر يک از آنها بر مرحلة متفاوتي از محصولات پنبه متمرکز است . اما بايد يادآور شد که بهترين اطلاعات موجود دربارة شرکت باختر مرکزي در حوالي مزار شريف از اوايل دهة ۱۳۵۰ش / ۱۹۷۰ است ؛ دوره اي که در آن چهار شرکت خصوصي پنبه پاکی در اين منطقه بشدت با يکديگر رقابت مي کردند و اين رقابت به زياده روي در خريد تجهيزات منجر شد. هنگامي که اين شرکتها در ۱۳۵۳ش در يکديگر ادغام و به يک شرکت دولتي تبديل شدند، واحدهاي صنعتي خصوص زیادی تعطيل شد
نساجي ، مهمترين صنعت توليدي در افغانستان ، در اختيار پنج کارخانة دولتي است ؛ سه کارخانة قديمتر پنبه در افغانستان ، همچنين دو کارخانة ديگر که بزرگترين کارخانه هاي افغانستان اند، به “شرکت نساجي افغان ” وابسته اند که در حدود ۵۵ تا ۶۰% کل توليد ملي الياف پنبه را توليد مي کند و در دهة ۱۳۶۰ش / ۱۹۷۰ نمايندگيهاي فروش در سراسر کشور، دست کم يک نمايندگي در هر ولايت ، را اداره مي کرد.
پيشرفت صنعت نساجي ملي سبب کاهش صنايع دستي سنّتي شده است ( رجوع کنيد به گروتسباخ ، ص ۲۴۹)، اما اين صنعت نبايد ناديده گرفته شود: در ارزيابيِ ۱۳۵۳ش در يازده ولايت ، شامل همة ولايتهاي عمدة کشت پنبه و بيشتر ولايتهاي پرجمعيت ، بيش از پنج هزار کارگاه توليد کالاي پنبه اي دستباف از قبیل تکه بافی ، دستمال بافی ، سطرنجی با مجموع بيش از ده هزار بافنده سرشماري شده است.
کاهش بافت دستي پنبه پيش از ايجاد صنعت نساجي ملي شروع شد، يعني در اوايل قرن سيزدهم / نوزدهم که پارچه پنبه اي وارداتي به طور روزافزوني در دسترس قرار گرفت .
دهها سال است که ارزش واردات پارچة پنبه اي بسيار پايينتر از صادرات پنبة محلوج است . افغانستان صادر کننده پنبه درکشورهاي سوسياليستي اروپا و اتحاد جماهير شوروي بود. که کشور اخير، بجز سالهاي معدودي ، بزرگترين بازار پنبه افغان در قرن چهاردهم / بيستم بوده است . پيش از ۱۳۵۹ش / ۱۹۸۰ آلمان غربي و بريتانياي کبير نيز مقدار قابل ملاحظه اي از پنبة افغانستان را، هر چند کمي نامنظم ، وارد کردند.
کشت پنبه در افغانستان
نبات پنبه یکی از نباتات مهم صنعتی بوده و این نبات پنبه در مناطق گرم خوبتر نشوونمومینماید ودانشمندان هندی را عقیده بر ان است که ۳۰۰۰ سال قبل پنبه در افغانستان کاشته میشد.
که بلخ یکی از اولین شهرهابوده که صنعت تکه بافی در ان تأسیس شد ولی به شکل ابتدائیه ریشیدن نخ و بافنده گی کرباس صورت میگرفت.. بعد ازسال ۱۳۰۰ مردم به اهميت اقتصادي واجتماعي پي برده ويک نوع بهتر پنبه دانه بذری را ازتاشکند به افغانستان انتقال وبه زرع آن اقدام نمودند، آهسته آهسته درکشف وپرورش پنبه مهارت کسب نموده وحاصل پنبه سال به سال ازدياد يافته وشکل تجارتي را بخود گرفته است. ودرهمين سال ماشين هاي جن وپرس وسورتبندي دستي پنبه ازتاشکند وارد کشور گرد يده وبعداً مردم ودهقانان کشور بخصوص دهقانان ولايت بلخ بيشتر به کشت وتوليد پنبه اقدام نمودند واکنون بيش از دوازده ولايت کشور ( کندز، تخار، بغلان، سمنگان، بلخ، جوزجان، فارياب، هرات، بادغيس، هلمند، کندهار، وفراه وغيره ) کشت پنبه صورت ميگرد. ساحه بذر پنبه دراين ولايت متفاوت است وبه چهار خوزه ( سپين زر، بلخ، بست، وهرات، ) تقسيم گرديده است .
درسالهائی قبل ازانقلاب ثور% ۷۵ فیصد پنبه کشور درحوزه سپین زرتولید میگردید. قبلاً درسال۱۳۵۴ سالانه درحدود (۱۶۳) هزار تن پنبه دانه دار ازساحه (۱۱۲) هزار هکتار زمین بدست آمده بود که درمصارف داخلی وصنایع فابریکات نساجی ازآن استفاده بعمل میآید و قسمتی ازآن به خارج ازکشور صادرمیگردید.
درسال۱۳۳۳ یک نوع پنبه بنام اکالا ۱۴۴ – آمریکائی درصفحات شمال کشور (بغلان، کندز، تخار) ترویج گردید.
درسال ۱۳۳۹ نوع اکالا- ۴۴ بخاطر تعویض اکالاسی ۱۷–۱۵ به بلخ جوزجان فرستاده شد.
درسال ۱۳۴۳ نوع اکالا- ۴۴ درپروژه وادی هلمند ترویج گردید .
درسال ۱۳۴۵ نسبت مخلوط شدن تخمهائی اکالا – ۴۴ روسی ۱۷–۱۵ نوع جدید اکالا ۴–۴۲ ازمنابع خارجی وارد وبدسترس دهاقین پنبه کار ولایت تخار، کندز، بغلان گذاشته شد.
درسال ۱۳۴۴ انواع پنبه روسی (۵۹۰۰) درکندزطوری امتحانی توزیع شد.
درسال ۱۳۵۰ نوع اکالا ۴–۴۲ درولایت بلخ، جوزجان، فاریاب، سمنگان ونوع جدید اکالاسی ۱۷–۱۵ درحوزه سپن زرجدیداً وارد وتوزیع گردید .
درسال ۱۳۵۳ قسمت اعظم ساحه سپین زر باتخم جدید اکالاسی ۱۷–۱۵ احتواگردیده.ساحه تحت کشت و تولید پنبه درافغانستان در سال ۱۳۵۵ به ۱۲۸۰۰۰ هکتار رسیده بود حاصل جمع آوری شده ۱۵۰۰۰۰ تن بالغ میگردید و اوسط حاصل پنبه ۱۲۴۲ کیلو گرام فی هکتار بوده. در دستگاهها و فابریکههای صنعتی مواد خام شانرا پنبه دانه تشکیل میدهد. که در ان تعداد از مردم شامل وظیفه گریده و از درآمد آن امرار حیات مینمایند. پنبه افغانستان را شوروی سابق، انگلستان، جرمنی و چکوسلواکیا و غیره خریداری مینمودند..
حوزههای تولیدی پنبه در افغانستان
نظر به معلومات ریاست عمومی ترویج وزارت زراعت ساحه تحت بذر پنبه در کشور با در نظرداشت شرایط محیطی و فراهم آوری تسحیلات بیشتر به دهاقین به چهار حوزه تقسیم گردیدهاست.
حوزه اول: این حوزه شامل ولایت تخار، بغلان و کندز بوده که شرکت سپین زر در این حوزه دارای فابریکه جن پرس وتیل کشی میباشد. و در سال ۱۳۵۶ در حدود ۴۷۸۷۳ هکتار زمین دراین ولایات تحت زرع قرار گرفته شده،
حوزه دوم این حوزه شامل ولایات سمنگان، بلخ، جوزجان و فاریاب میباشد و مؤسسه جن پرس مرجع خریداری پنبه زارعین این حوزه بوده و ساحه تحت کشت پنبه درسال ۱۳۵۶ طبق پلان ۲۲۸۵۶ هکتار زمین بودهاست.
حوزه سوم: این حوزه ولایات هرات، بادغیس و ولسوالی شیندن را دربر گرفته و خرید پنبه این حوزه توسط شرکت پنبه هرات صورت گرفته ساحه تحت بذر ان به ۱۶۴۰۷ هکتار زمین میرسید.
حوزه چهارم: ولایات فراه، هلمند و کندهار شامل این حوزه بوده، پنبه تولید شده این حوزه را شرکت تصدی بست خریداری مینماید. ساحه تحت بذر این مناطق به ۲۶۸۶۰ هکتارزمین میرسید.
انواع عمده پنبه
1-Gossypium arboretum: این نوع ورایتی آسیائی بوده که در آسیا، آفریقا واسترالیا تحت کشت بودهاست.
2-Gosspium hirsutum:این نوع ورایتی منشأ آمریکائی داشته و۵۲عدد کرموزوم داشته ودارای خصوصیات ذیل میباشد. این نوع پنبه بنام پنبه الیاف کوتاه یاد گردیده طول الیاف آن ۱٬۸۷–۳٬۱۲ سانتیمتر ویا اضافه تر ازآن رسیده ودرشتی متوسط را دارا میباشد. رنگ گل ابتدائی سفید کریمی بوده وبعدا به شیرچای و سرخ مبدل میگردد.
غوزه آن دارای ۳–۵ جوف یا پله بوده ودر هرپله ۵–۱۱ دانه تخم یافت میگردد.
3-Gossypium barbadense: این نوع ورایتی هم اصلاح شده وزراعتی بوده. منشأ آمریکائی داشته و دارای ۵۲ کرموزوم میباشد ۲۶ آن بزرگ ۲۶ دیگر آن خورد میباشد واوصاف ذیل را دارا میباشد. این نوع پنبه الیاف طویل داشته وبنام long staple یاد میشود طول الیاف آن ۳–۵ سانتیمتر یا زیادتر از ان رسیده والیاف این نوع پنبه نفیس ومستحکم میباشد الیاف آن به آسانی از پنبه دانه جدا میشود. ورنگ گل آن زرد ودر قاعده گلبرگها نقطه ارغوانی رنگ به نظرمی رسد و غوزه آن سه پله ئی میباشد.
Gossypium tomentosum -4: این نوع نیز منشأ آمریکایی داشته و تعداد کروموزوم آن ۵۲ عدد بوده ۲۶ ان بزرگ و ۲۶ دیگر ان خورد میباشد و دارای اوصاف ذیل بوده، قدنبات به بلندی ۱ الی ۱٫۵ مترمیرسد وتمام قسمتهای نبات توسط مویکها پوشیده شده الیاف خیلی کوتاه بوده و طول آن به ۱ سانتیمتر میرسد، الیاف بالای تخم به صورت مستحکم قرار گرفته و به زودی جدا نمیگردد،
Gossypium herbaceum -5: این نوع آسیایی بوده، دارای ۲۶ عدد کروموزوم میباشد و الیاف آن درشت و کوتاه میباشد و طول آن از 1.25 cm به 2.5cm میرسد. برگهای ان ۳الی ۷ لبه میباشد. و شاخههای جوان ان قسماٌ مویک دار میباشد. غوزه آن ۳ الی ۴ پله یی بوده وقتیکه آماده چیدن میشود کاملاً بازنمیگردد. در هر پله ان تعداد تخمها ز ۱۱ دانه زیاد نمیگردد.
ورایتی های عمده که در افغانستان مروج است
1- Acala 15-17 C : این ورایتی در ولایت تخار ، کندز و بغلان کشت گردیده و حاصل مطلوب بدست امده است .
2- Acala 42- 4 A : زرع این ورایتی در ولایت بلخ ، جوزجان ، فاریاب ، سمنگان و هلمند عمومیت داشته و از نظرجنسیت و حاصل با(Acala 1517 C ) کدام تفاوت ندارد.
3- Acala 108 F : این ورایتی در ولایت هرات ، بادغیس و قسمتی از هلمند زرع شده و نسبتاٌ مقاومت ان در برابر باد و طوفان در ولایت هرات نتیجه بهتر داده است ونسبت به سایر ورایتی های پنبه زودرس میباشد.
قابل یادآوریست که قبل از ترویج و توسعه یک ورایتی در منطقه نکات ذیل در انتخاب ان در نظر گرفته میشود :
1- زود رس و یادیر رس ، نظر به منطقه .
2- حاصل اعظمی
3- رسیدن نبات به شکل مساویانه .
4- سهولت در چیدن جمع آوری.
زمان کشت پنبه
زمان کشت پنبه در صفحات شمال و غربی و شرقی فرق دارد. بنابراین در مناطق شرقی ، جنوب شرقی و جنوب غربی بعد از رفع حاصل گندم بذر میگردد . در ولایات بغلان ، کندز ، تخار ، بلخ و فاریاب بهترین وقت بذرپنبه از ۱۴ حمل تا ۱۵ ثور است ، البته تاریخ بذر در انواع مختلف پنبه فرق میکند ، و مربوط به فوتو پیریودیزم یا مدت تابش افتاب تعلق میگیرد ، بذر پنبه از ۱۴ حمل تا ۱۵ ثور در ولایات یاد شده مختص به انواع اکالا ، ایف 108 ورایتی تعین گردیده است. دهاقین غرض کشت پنبه زمین را نرمکاری، بستر تخم را به شکل جویهها ایجاد و آبیاری میکنند که بعد از گذشت یک روز تخم پنبه با فاصله ۲۵ سانتی در عمق پنج سانتی بذر میگردد و در یک جریب زمین تقریبا ۱۲ هزار بته رشد میکند و یک بته پنبه در طول رشد ۷۰ تا ۸۰ عدد غوزه یا کوکله تولید میکند، کود سیاه دیامونیمفاسفیت یا «DAP» در هر جریب ۲۵ کیلو در وقت بذر به زمین علاوه میگردد و مقدار (۵۰) کیلو کود سفید یا یوریا در سه قسمت تقسیم گردیده و یک قسمت در وقت کتمن کاری (مرحله هشت برگه شدن نبات)، قسمت دیگر در وقت گلدهی و آخرین قسمت در وقت کوکله یا تشکیل غوزه به زمین افزوده میشود و مزرعهی پنبه با در نظر داشت شرایط اقلیمی در هفتهای یکبار آبیاری میگردد.
موارد استعمال پنبه
از پنبه تخم وچوب و برگ آن ۱۵۰ نوع محصولات مختلف بدست می اید. مهمترین مواد موارد مصرف و استعمال پنبه در صنعت عبارت اند از صنایع پارچه بافی، جوراب بافی، فلم عکاسی، پشم مصنوعی، ریسمان، پلاستیک، تهیه صابون، شمع، لوازم آرایش و لوازم طبیعی همچنان تهیه روغنهای خوراکی صنعتی و طبیعی کنجاره برای خوراکه حیوانات و تولید کود و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. به نسبت اینکه موارد استعمال آن زیاد بوده سال به سال در کشت و تولید پنبه در دنیا افزایش پیدا میکند.
طوریکه در سال ۱۳۸۳ ساحه کشت در جهان ۳۷ هکتار زمین بوده که در همان سال تولید آن ۵۸ میلیون بهطور اوسط پنبه تولید شدهاست. اما در سال ۱۳۸۵ درحدود ۴۰ میلیون هکتار زمین ساحه تحت کشت پنبه قرار داشت. که از ان ۶۳ میلیون تن پنبه تولید شدهاست که این همه افزایش در کشت پنبه یعنی موارد استفاده ان زیاد بود. که افزایش مذکور به وجودامده است که درجهان در حدود ۶۰۰ میلیون نفر از طریق زرع پنبه زنده گی خود را تأمین مینماید.
فعالتهای انسانی برای بهتر حاصلدهی پنبه
آماده ساختن زمین برای کشت پنبه:
چون نبات پنبه بلند روئیده و ریشه ان تا دو متر در خاک فرومیرود، لازم است بستر تخم پنبه عمیق قلبه شده و کلوخ زمین باید توسط دیسک ویا نوفال میده شود، بنابران اول از ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر توسط سه فال قلبه شود بعداً زمین مذکور یک مرتبه دیسک گرددتا کلوخهای ان شکسته و خاک گردد. بعداً علفها و بقایای نباتات جمعآوری گریده و از مزرعه کشیده شود. به تعقب آن مقدار ۵۳ کیلو گرام کود دای امونیم فاسفیت با ۲۵ کیلو گرام کود یوریا مخلوط گردیده و در یک جریب زمین پاشیده شود. بعداً مزرعه توسط ماشین جویه کشی یا قلبه محلی طوری جویه کشی شود که فاصله از یک جویه تاوسط جویه دیگر ۷۰ سانتیمتر بوده و عمق جویه از ۲۰ الی ۲۵ سانتیمتر باشد. به تعقب ان مزرعه آبیاری و فردای آن تخم پنبه به فاصله ۳۵ سانتیمتر به عمق ۲ الی ۴ سانتیمتر در قسمت بالایی جویچه در خاک نمدار بذرگردد. کشت پخته د ر قطا ر نتجه بهتر د اد ه است د رکشت قطا ری بوجود امد ن قشرسخت Crust کمتر بود ه که این ترتیب تعداد بشتر تخم ها جوانه زد ه واز سرپت شد ن مما نعت می گرد د.
کشت پنبه به سه طریقه ذیل انجام میابد:
۱- پاشکی یا ساچمه یی
۲ خطی یا قطار
۳- مارپیچی
تناوب زراعتیCrop Rotation
تتاوب زراعتی در کشت نبات پنبه سبب بالا آمدن حاصل میگردد و حاصلخیزی خاک زمین بالا میرود، سال اول رشقه، جواری یا جودر بعد از آن پنبه. سال دوم تنها رشقه، سال سوم بازهم رشقه، سال چهارم باز پنبه. در تناوب دیگر سال اول پنبه، سال دوم نبات لیگیومی، نخود، لوبیا، سایبین، سال سوم جواری و در زمستان همین سال نباتات لیگیومی مانند مشنگ کشت میشود. بالاخره سال چهارم پنبه کشت میگردد.
1.اماد ه کرد ن زمین:
ترتیب اما د ه ساختن زمین برای کشت پخته شبا هت به جواری د ارد مرحله اول اماد ه کرد ن زمین د ورکرد ن بقا یای نباتات فصل قبلی مانند جواری، باجره یا پخته وچپه ساختن زمین تشکیل مید هد خاک به صورت مید ه دراورد ه می شود قبل ا ز کشت زمین ابیاری گرد ید ه و3-2 مرتبه قلبه میگرد د تا د رخاک نفود جریان هوا موثر شد ه کلخ های کلان کا ملا مید ه میشود بعد از قلبه اخری زمین ما له شد ه وجویه کشی صورت میگیرد.فا صله بین د و جویه ها برای ورایتی ها مختلف است به صورت عموم 80-100cm) ) د رنظر گرفته می شود بعد ازجویه کشی زمین ابیاری گرد ید ه کیاهان هرزه با ید ازبین برد ه شود. کشت پخته د ر کتا ر نتجه بهتر د اد ه است د رکشت کتا ری بوجود امد ن قشرسخت Crust)) کمتر بود ه که این ترتیب تعداد بشتر تخم ها جوانه زد ه واز سرپت شد ن مما نعت می گرد د.
بذرپخته ومقدارتخمریز
قبل از بذ ر تخم با ماد ه کیمیای ما نند Ceresan معامله گرد د تا د ر مقابل امراض وحشرات محفوظ بماند مقد ار 21kg Ceresan د ر7kg تخم پخته عاری از Linter یا پت و تخم Linter د ار 42kg/7kg سریسان استعما ل میشود و تخم ضد عفونی شد ه وقتیکه زمین رطوبت کافی داشته باشد د رخط اب کشت شد ه وعمق کشت نظر به نوع خاک، مقد ار رطوبت، حرارت خاک وغیره متفاوت است د رخاکهای لوم ریگی تخم به عمق 2.5cm گشت شد ه و در صورتیکه رطوبت کافی موجود باشد تا 5cm د ر نظر گرفته میشود د رخاکهای تقریبأ ریگی عمق کشت از 5-7cm تجویزمیگرد د همچنان د ر مناطق که نسبتأ خشک است عمق کشت 7.5cm د ر نظر گرفته میشود با در نظرد اشت عوامل محیطی ۲۵ کیلوتخم برای یک هکتار زمین کافی بود ه وبه تعد اد ۸–۵ د انه تخم د ر هر چقرک کشت شد ه فاصله بین د و چقرک 25cm د ر نظرگرفته شد ه د رصورت که کشت توسط د ست صورت میگیرد مقد ار 50kg د رفی هکتار تخم پخته سفارش است.
استعما ل کود:
تطبیق کود د ر مزرعه پخته به طریقه ذ یل عملی میگرد د.
* پاشکی قبل ازقلبه.
* پاشکی د روقت بذ ر.
* استعما ل کود د رپهلوی نبات قبل از مرحله تشکیل پند ک.
خا طر نشان میگرد د مقد ار اعظمی کود بین مرحله پند ک وتشکیل کوکله توسط نبات از زمین گرفته میشود.تجارب نشان میدهد که تطبیق کود د ر عمق 5-8 cm به اطراف تخم و5-8cm پاینتر از تخم نتجه بهتر د ا ده است مقد ار کود قابل تطبیق د رشرایط افغانستان د ر پخته نظربه هد ایت شرکت کود کیمیاوی ۲۵kg یوریاو ۱۴kg د ای امونیم فاسفیت د ر فی جریب قابل سفارش میباشد تمام د ای امونیم فاسفیت د ر موقع کشت 10cm پائین تر از تخم د ر جری استعمال میگرد د نصف یوریا د ر موقع یکه کرد ن ونصف ویگر ان د ر وقت گل اولی استعما ل گرد ید ه و فوراً آبیاری گرد د.
خشاوه وطاقه کاری
مقصد ازخشاوه وطاقه کاری د رمزرعه پخته عمد تآً ازبین برد ن گیاه هرزه نرم کرد ن خاک که جریان هوا د ران به اسانی صورت می پذ یرد وهمچنان اب باران که د ران منطقه صورت میگیرد بشکل خوب د ر زمین جذ ب شد ه و د رجذ ب مواد غذ ائی برای نبات مساعد ت می نما ید د رماه اول بهترین وسیله برای نرم کرد ن قشر سخت زمین وازبین برد ن گیاه هرزه استعمال ماشین های خیشاوه کن ( کلتیواتر)میباشد معمولاً استفاد ه از این وسیله وقت مفید میباشد که گیاه هرزه شروع به جوانه زد ن نمود ه باشد.برای اینکه قطار کشت پخته فهمید ه شد ه بتواند لازم است وسیله بعد از بر امد ن تعد اد کا فی جوانه ها ی پخته به کار برد ه طاقه کاری پخته وقت صورت می پذ یرد که نبات به بلند ی ۲۰-۱۵ سانتی متر ر سید ه و از جمله جوانه های یک الی د و بته قوی وسالیم گذ اشته شود ومتباقی د ور می گرد د.د ر وسط فصل نموی نرم کرد ن خاک و د ور کرد ن گیاه هرزه از خشاوه سطحی کار گرفته میشود. کنترول گیاه هرزه د ر مزرعه پخته با تطبیق مواد کیمیاوی Herbicide) ) امکان پذ یر است . اگرعملیات عمد ه زراعتی د ر کشت پخته عملی گرد د ضرورت به استعمال گیاه کش ها پید ا نمی کند د ر صورتیکه سفارش شد ه باشد باید گیاه کش ها استعمال گرد د اد ویه های که قبل از کشت د رمزرعه پخته استعمال می شود CIPC است این گیاه کش را قبل از ابیاری
درمزرعه پخته باید استعمال گرد د.و IPC و CIPC د رکنترول گیاه یک ساله که برگ پهن مؤ ثر است. گیاه کش های که بعد از جوانه زد ن استعمال می شود Diuron د ایوران، Karmex کارمیکس، Monuran ، Telvar استعمال گرد د این گیاه کش ها د ر کنترول گیاهان یکساله پهن برگ خیل مؤثرواقع گرد ید ه است.درشراط افغانستان خشاوه وکتمن کاری اقلا سه مرتبه د رپخته یه ترتیب ذ یل سفارش می کرد د.خشاوه اول سه هفته بعد از کشت زمانیکه نبات د رمرحله چهار برگی باشد د راین مرحله د رولایات شمال کشور مرحله اول کود یوریا استعمال می شود.خشاوه وکتمن کاری د وم یک ماه بعد از خشاوه اولی .خشاوه سوم ویا خشاوه های بعد ی وقت عملی میگرد د که د رمزرعه گیاه هرزه نموکرد ه باشدو معمولا خشاوه بعد ی د رآبیاری صورت می پذ یرد.
خاک Soil:
اگرچه نبات پنبه خاصیت و توافق نمورا در بسیاری از خاکها دارد ولی نتیجه بهتر در خاکهای بدست میآید که از مخلوط Clay، سیند لوم و خاکهای سیلابی یاخاکهای که مقدار مناسب مواد عضوی را داشته و دارای مقدار کافی نایتروجن، پتاشیم، فاسفورس و غیره عناصرضروری را داشته باشد در آن زرع نبات پنبه ترجیع داده میشود. Ph مناسب خاک برای نبات پنبه از ۵٫۲ الی ۶٫۵ میباشد اما نبات بصورت موفقانه در خاکهای که Ph ان ۸٫۵ باشد نموکرده میتواند، خاکهای که مقدار تیزابیت و قلویت آن زیاد باشد برای زرع پنبه مناسب نمیباشد.
آبیاریIrrigation:
درافغانستان آبیاری پنبه به وقفههای ذیل عملی و سفارش میگردد. آبیاری اول یک هفته بعداز کشت، آبیاری دوم ۱۰ الی ۱۲ روز بعد از آبیاری اول، آبیاری سوم با درنظرداشت خاصیت خاک وضع اقلیمی ۱۲ الی ۱۵ روز به وقفه در نظرگرفته میشود، آبیاری چهارم یکماه قبل از ختم موسم آبیاری قطع میگردد. تاموقع پنبه شدن کوکله هابیشتر شده بتواند در آخر موسم تطبیق مقدار زیاد آب، پنبه شدن یا رسیدن پنبه را به تعویق میاندازد.
توافق پخته
پخته نبات است که د رمحیط گرم توافق د اشته ود رمناطق که اوسط د رجه حرارت ان از روز ۱۶+ کمتر باشد این نبات د ران جاه توافق کرد ه نمیتواند د رجه حرارت برای جوانه زد ن ۱۶ درجه و برای نمو ۳۴ د رجه مناسب است د ربهار که د رجه حرارت ۱۶ د رجه با شد کشت میشود برای جوانه زد ن ونموی جوانهها حرارت اصغری ۱۶ د رجه سانتی گرد مناسب ۳۴ درجه و اعظمی ۳۹ د رجه میباشد. گل کردن وروشد سریع نبات پخته زمان به ملاحظه میرسد که د رجه حرارت بین ۳۳ الی ۳۶ درجه سانتی گراد برسد. یخ زد گی د رفصل خزان و تبخیر زیاد اب د ر وقت گل کرد ن سبب پائین آمد ن حاصل میگرد د همچنان اگر ابیاری به تعویق بی افتد نمو نبات مساویانه نبود ه و الیاف محکم بار نمی اورد د روقت رسید ن پخته موسم خشک نمو علفی نبات را متوقف میسازد باد های شد ید باعث ریختن غوزه های بازگرد ید ه وجنسیت پخته را پائین می آورد شربیط مناسب اقلیمی د ر تولید بهتر پخته چنین میتوان خلاصه نمود.
1.بها رنسبتآ گرم توأم با باران های وقفه ئی .
2. تابستان گرم ورطویت کافی .
3. خزان خشک و د وام د ار.
چیدن یا جمعآوری پنبه:
جمعآوری پنبه زمانی شروع میشود که ۶۰ فیصد کوکلهها Bolls باز شده باشد، پنبههای جمعآوری شده را در این دوره بنام چینی اول مینامند، بعد چیدن تعداد دیگری کوکلههای بازشده که چیدن پنبه در آن بنام چینی دوم گفته میشود و چینی سوم از کوکلههای باقیمانده بدست میآید.
چیدن پنبه بهتراست که بعداز بازشدن یا سفید شدن کوکلهها صورت بگیرد، شخصیکه پنبه را جمع آوری میکند بنام چینک چی یاد میشود. یک چینک چی ماهر با تجربه به یک بهطور اوسط پنبه رادرمدت ۴۰ الی ۶۰ ساعت چیده در حالیکه بهطور اوسط پنبه توسط ماشین پنبه چین در ۲۰ الی ۴۰ دقیقه جمع آوری میشود.
تاثیر عناصر مختلف بر پنبه وعلائم کمبودآنها
نایتروجن(N):باعث افزایش رشد عمومی گیاه شده تعداد غوزه ها ونیز اندازه آنها راافزایش میدهد ورشد را طولانی ترمینماید. درصورت کمبود برگهای پایینی سبز مایل به زرد شده واندازه آنهاکوچک مانده وازرشد بازمی ماند.
فاسفورس(P):درتوسعه سیستم رشد ریشه ای گیاه نقش داشته وباعث تسریع درظهورغوزهای پنبه شده ورشد گیاه راکامل میکند . درصورت کمبود فسفرگلدهی به تعویق افتاده رشدغوزه هاباتاخیرصورت گرفته وکیفیت الیاف شدیدا کاهش میابد.
پتاسیم (K):باعث افزایش اندازه غوزه شده طول الیاف واستقامت آنها را زیاد نموده و باعث سفید تر شدن رنگ الیاف می گردد. اگر پنبه کمبود پتاسیم داشته باشد برگها دچار پیری زود رس می شود.حاشیه آنها نکروز شده شاخه دهی گم وکیفیت الیاف افت پیدا می کند.
جست (Zn):مهمترین نقش ان بهبودکیفیت الیاف پنبه است. درصورت کمبودروی برگها فنجانی شده برگهای کوچک به سفید رنگی بین رگبرگی دچار می شوند. رشدبوته های جوان متوقف گشته وتعداد گلها کاهش می یابد.
برم(B):درتقسیم سلولی بافتهای مریستمی وترمیم بافتهای آوندی نقش داشته وباعث رشد بهترریشه می گردد. در صورت کمبود رشد جوانه انتهای متوقف شده وگیاه زرد می شود . همچنین گلها وغوزه های جوان تغییرشکل پیدا می کنند.
آهن (Fe):درساخت کلروفیل نقش مهمی دارد واگر گیاه دچار کمبود آهن شود برگهای جوان حالت بی رنگی به خود می گیرند ولی رگبرگهاسبز باقی مانده گیاه قدرت خود را از دست می دهد ومحصول کاهش می یابد.
کنترول واداره آفات پنبه
مديريت تلفيقي آفت پنبه (IPM ) همواره در راه رسيدن به مديريت آفات حشره و كنه پنبه در حال تكامل است . هدف IPM فراهم كردن همه روش ها به منظور كاهش مصرف حشره كش مي باشد ضمن آنكه سودمندي محصول نيز حفظ گردد .محصول پنبه در معرض جمله انواع آفت قرار دارد و اغلب دامنه وسيع از فراواني آفت بين فصول مشاهده مي شود . هر چند حشره كش هاي جديد نسبتاً انتخابي در دسترس كشاورزان قرار مي گيرند اما بررسي دقيق كارشناسان محيط زيست كاربرد برخي سموم قديمي و جديد را خيلي مشكل نموده است . اين امر انگيزه قوي در استفاده از حشره كش هاي كم خطر براي محيط زيست و كاهش مصرف كلي حشره كش ها بوجود آورده است .پذيرش سريع سموم جديد توسط كشاورزان و كارشناسان ،مانع افزايش آگاهي آنها از ارزش حشرات مفيد در اكوسيستم پنبه مي گردد . .
اداره نمودن كشت پنبه
جهت اجراي برنامه IPM، مديريت كشت پنبه به پنج دوره مجزا تقسيم مي شود.
۱. برداشت محصول تامرحله قبل از كاشت پنبه
۲.آماده سازي زمين يا مرحله قبل از كاشت پنبه
۳.زمان كاشت تا مرحله گلدهي(ظهور يك گل در هر متر رديف كشت)
۴.مرحله گلدهي تا باز شدن اولين قوزه در هر متر رديف كشت
۵. مرحله باز شدن اولين قوزه تا مرحله برداشت محصول آفات پنبه در دوره هاي فوق در مراحل مختلف رشد و فعاليت قرار دارند. مديريت تلفيقي آفت با توجه به شرايط فعاليت آفت در هردوره اجرا مي شود .
دوره پس از برداشت تا قبل از كاشت پنبه
۱.بررسي وضعيت شفيره كرم قوزه نمونه برداري از خاك حداقل از عمق ۱۰ سانتي متري به منظور تعيين تراكم شفيره كرم قوزه انجام ميگيرد .در صورت مشاهده شفيره كرم قوزه با تراكم زياد انجام شخم پاييزه يا زمستانه توصيه مي شود .
۲.انتخاب گياه زراعي جهت تناوب زمستان در حد فاصل زمان برداشت محصول تا كاشت مجدد پنبه ، گياه زراعي مناسبي با توجه به نوع آفات آن جهت كاشت در نظر گرفته مي شود .
۳. كشت گياهان تله اي براي به تله انداختن كرم قوزه در اوايل بهار يك نوع گياه زراعي مانند نخود به عنوان گياه تله كاشته مي شود .با استفاده از يك حشره انتخابي و يا با انجام شخم ومدفون نمودن گياه، كرم قوزه هاي روي آنرا از بين مي برند .
۴. از بين بردن بقاياي گياهي و رشد مجدد پنبه در صورت رشد مجدد پنبه ، وضعيت آفات روي آن را بررسي نموده و اقدام لازم نسبت به از بين بردن آنها به عمل مي آيد .خرد كردن بقاياي پنبه و استفاده از مواد شيميايي برگ ريز جهت ممانعت از رشد مجدد پنبه .
۵. علف هاي هرز ميزبان آفت آفات پنبه از قبيل كنه ، شته ، ِسنك و عسلك روي علف هاي هرز داخل و حاشيه مزرعه پنبه زمستان گذراني مي كنند . با استفاده از علف كش يا شعله افكن و يابا انجام شخم علف هاي هرزرا از بين مي برند .
۶. كشت گياه زراعي مناسب به عنوان پناهگاه حشرات مفيد .برخي از گياهان زراعي مانند يونجه پناهگاه خوبي براي حشرات مفيد مي باشند .
۷. مصرف كودهاي ازته براي تجزيه و پوساندن بقاياي گياهي و فعال كردن ميكروارگانيزم هاي مفيد خاك مصرف كودهاي ازته توصيه مي شود .
دوره آماده سازي زمين و مرحله قبل از كاشت پنبه
۱. – انتخاب زمين با توجه به شرايط جغرافيايي محل از نظر وجود رودخانه ، منابع آب ، جاده ،مراتع، مسير وزش باد ، مناطق همجوار ، زمين مناسب جهت كشت پنبه انتخاب گردد.
۲. تهيه بستر بذرتماس بهتر بذر با خاك و تأمين رطوبت ودماي مورد نياز و كاشت بذر در عمق مناسب موجب جوانه زني و رشد سريع بذر شده وگياهچه هاي قوي بدست مي آيد .
۳. انتخاب رقم مناسب پنبه
زودرسي و برداشت زود هنگام محصول به كاهش خسارت آفات در اواخر فصل كمك مي نمايد .
۴. ضد عفوني بذرجهت كنترل آفات مكنده در اوايل فصل كشت از يك حشره كش مناسب جهت ضد عفوني بذر استفاده مي شود .
۵. تغذيه گياهي تأمين عناصر غذايي مورد نياز گياه پنبه
۶. تأمين آب مورد نياز پنبه در اوايل رويش
مرحله كاشت پنبه تا مرحله گلدهي ( مشاهده يك گل در يك متر رديف كشت
۱. تاريخ كشت
با توجه به دماي خاك و پيش بيني آب و هوا ، ناريخ كشت مناسب تعيين شود .
از كشت خيلي زود و دير هنگام پنبه اجتناب گردد .
۲. مصرف ازت
با توجه به آزمون خاك و تجزيه دمبرگ ، ميزان مصرف ازت تعيين شود.
۳. مصرف مواد تنظيم كننده رشد
براي جلوگيري از رشد رويشي غير عادي از مواد تنظيم كننده رشد استفاده گردد .
۴. گشت زني در مزرعه جهت بررسي وضعيت آفات پنبه
با توجه به آستانه خسارت اقتصادي آفات ، مبارزه شيميايي و بيولوژيكي توصيه مي شود .
مرحله گلدهي تا مشاهده اولين قوزه باز در هر متر رديف كشت
۱. گشت زني در مزرعه جهت بررسي وضعيت آفات به توصيه مبارزه شيميايي و بيولوژيكي ، با توجه آستانه خسارت اقتصادي آفات.
۲. آبياري پنبه بر اساس نياز گياه
مرحله باز شدن اولين قوزه تا برداشت محصول
۱. گشت زني در مزرعه جهت بررسي وضعيت آفات پنبه
توصيه مبارزه شيميايي و بيولوژيكي ، با توجه به آستانه خسارت اقتصادي آفات.
۲. آبياري پنبه بر اساس نياز گياه
۳. استفاده از مواد شيميايي جهت خزان زودرس برگها
اجزاي اصلي ترتیب نمودن ضد آفت
۱. شناخت بيولوژي و اكولوژي آفات و گياهان زراعي
۲. گشت زني در مزرعه
۳. آستانه هاي خسارت اقتصادي
۴. بررسي تاثير روش هاي مبارزه بر جمعيت آفات
دور زدن آفت در مزرعه
کثرت آفت از سالي به سال ديگر و حتي ا زيك مزرعه به مزرعه ديگر در طي سال تغيير مي كند.بازديد دقيق مزرعه به كشاورز امكان مبارزه شيميايي به موقع را فراهم مي سازد .كاربرد حشره كش ها بايستي بر مبناي گشت زني در مزرعه وآستانه خسارت اقتصادي آفات صورت گيرد . از زهرپاشی هاي بي رويه و از قبل برنامه ريزي شده اجتناب گردد .
روش هاي دور زني آفت در مزرعه
از چند روش گشت زني به منظور ارز يابي اثر آفات روي مزارع پنبه استفاده مي شود.الگو هاي گشت زني در مزرعه پنبه ممكن است به شكل هاي حروفX وZ و يا عدد 8 باشد.بعضي از حشرات پنبه مانند تريپس در سطح مزرعه تقريبا“ پراكنش يكنواخت دارند و آفات ديگر مانند سنك و كنه مزرعه پنبه رابيشتر به صورت لكه اي آلوده مي سازند و آلودگي آنها بيشتر از حاشيه مزرعه شروع مي شود. توصيه مبارزه شيميايي بايستي زماني انجام شودكه پس از گشت زني در مزرعه تعداد آفت به سطح آستانه خسارت اقتصادي رسيده باشد .از زمان ظهور گياهچه تا مرحله گلدهي ، مزارع پنبه بايستي حداقل يك بار در هفته مورد بازديد قرار گيرد . از مرحله گلدهي تا باز شدن قوزه ها ، مزرعه پنبه را بايستي هر پنج روز يا دوباردر هفته بازديد نمود .از هر ۸هكتار پنبه كاري بايستي به طور تصادفی ۱۰۰ بوته را مورد معاینه قرار داد و برای این منظور میتوان با انتخاب تصادفی ۱۰۰ نقطه از مزرعه ۱۰۰ بوته را بازدید نمود یا اینکه ده نقطه از مزرعه را بهطور تصادفی انتخاب و در هر نقطه ۱۰ بوته یک ردیف را معاینه کرد.
سال تولید | تولیدات | واحد اندازه گیری | فیصدی رشد |
1960 | 80 | 1000 480 lb. Bales | NA |
1961 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 6.25 % |
1962 | 120 | 1000 480 lb. Bales | 41.18 % |
1963 | 175 | 1000 480 lb. Bales | 45.83 % |
1964 | 125 | 1000 480 lb. Bales | -28.57 % |
1965 | 120 | 1000 480 lb. Bales | -4.00 % |
1966 | 96 | 1000 480 lb. Bales | -20.00 % |
1967 | 105 | 1000 480 lb. Bales | 9.38 % |
1968 | 110 | 1000 480 lb. Bales | 4.76 % |
1969 | 130 | 1000 480 lb. Bales | 18.18 % |
1970 | 120 | 1000 480 lb. Bales | -7.69 % |
1971 | 110 | 1000 480 lb. Bales | -8.33 % |
1972 | 115 | 1000 480 lb. Bales | 4.55 % |
1973 | 150 | 1000 480 lb. Bales | 30.43 % |
1974 | 125 | 1000 480 lb. Bales | -16.67 % |
1975 | 257 | 1000 480 lb. Bales | 105.60 % |
1976 | 256 | 1000 480 lb. Bales | -0.39 % |
1977 | 220 | 1000 480 lb. Bales | -14.06 % |
1978 | 220 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1979 | 175 | 1000 480 lb. Bales | -20.45 % |
1980 | 100 | 1000 480 lb. Bales | -42.86 % |
1981 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1982 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1983 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1984 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1985 | 253 | 1000 480 lb. Bales | 153.00 % |
1986 | 230 | 1000 480 lb. Bales | -9.09 % |
1987 | 184 | 1000 480 lb. Bales | -20.00 % |
1988 | 207 | 1000 480 lb. Bales | 12.50 % |
1989 | 92 | 1000 480 lb. Bales | -55.56 % |
1990 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 8.70 % |
1991 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1992 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1993 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1994 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1995 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1996 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1997 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1998 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
1999 | 100 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2000 | 85 | 1000 480 lb. Bales | -15.00 % |
2001 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2002 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2003 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2004 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2005 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2006 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2007 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2008 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2009 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2010 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2011 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2012 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2013 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2014 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
2015 | 87 | 1000 480 lb. Bales | 2.35 % |
2016 | 82 | 1000 480 lb. Bales | -5.75 % |
2017 | 70 | 1000 480 lb. Bales | -14.63 % |
2018 | 80 | 1000 480 lb. Bales | 14.29 % |
2019 | 90 | 1000 480 lb. Bales | 12.50 % |
2020 | 85 | 1000 480 lb. Bales | -5.56 % |
2021 | 85 | 1000 480 lb. Bales | 0.00 % |
نتیجهگیری
چون که پنبه یک نبات صنعتی بوده وازنگاه اقتصاد دارای اهمیت بسیارزیاد میباشد وهمچنان نقش عمده در اقتصاد دهاقین نیز میداشته باشد. وهمچنان کشت پنبه یکی از فکتورهای عمده کاریابی برای افراد بیشتر در کشور میباشد.
جسجو راهای که تولید بشتر گردد
از اینکه پنبه یک نبات صنعتی میباشد باید نقاط ذیل درنظر گرفته شود.
۱. در کشت کردن، جمعآوری، پروسس کردن وبازار یابی پنبه باید روشهای را در نظر گرفته شود تا در نتیجه برای یکتعداد افراد از کشور زمینه کار یابی مساعد گردد.
۲. به منظور اینکه پنبه در فی جریب زمین حاصل زیاد دهد باید کوشش شود که عملیات زراعتی آن بصورت درست انجام گرفته تا بتوانیم در تولید پنبه افزایش بیشتر بدست آوریم.
۳. باید ورایتیهای اصلاح شده بذری در کشور تروج گردد تا ازامراض گونا گون جلوگیری به عمل آید.
.۴. برای محصولات پنبه باید بازارهای داخلی وخارجی در نظرگرفته شود.
ماخذ
۱. کشت پنبه نوشته خیر محمد و رحمت سپیڅلیدر ویبساید تولو افغان
۲. پلان انکشاف اقتصادي و اجتماعي سال ۱۳۶۷ ، کابل ۱۳۶۷ ش
۳- لسیت تولیدات پنبه در افغانستان نوشته ویبساید موندی اندکس
۴. ستانگزی، عبدالنبی، نباتات صنعتی، سال ۱۳۸۲، ص ۱۲–۱
۵- شریفی، حسیب الله،IFDC، مجله علمی، شماره ۱۲، سال ۱۳۸۱، ص ۱۵.
۶- نثار، محمد امین وزارت زراعت و مواد غذایی، آمریت دیپارتمنت اصلاح غله جات، سال ۱۳۸۴، ص۲۵
۷. امیری، نور محمد، کرنه مجله، شماره ۱۵، سال ۱۳۵۶، ص ۲۳.
۸ تاریخچه الیاف پنبه نوشته وبگاه کهن سال ۱۳۹۰
۹. ابن حوقل ، کتاب صورة الارض ، چاپ کرامرس ، ليدن ۱۹۶۷
۱۰. محمدبن محمد ادريسي ، کتاب نزهة المشتاق في اختراق الا´فاق ، قاهره ، بي تا.
۱۲. پامیری، محمد سخی، لکچر نوت مضمون نباتات صنعتی، سال ۱۳۸۵، ص۲–۱
۱۳.پمبه در افغانستان ، کابل ?سال ۱۳۳۴ ش
۱۴. عبدالملک بن محمد ثعالبي ، لطائف المعارف ، ترجمة علي اکبر شهابي خراساني ، مشهد ۱۳۶۸ ش
۱۵.حدودالعالم من المشرق الي المغرب ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران ۱۳۴۰ ش
۱۶. حسن خان ، “پمبه در افغانستان “، مجلة اقتصاد (کابل )، ش ۲۱۷ (۱۳۱۹ ش )، ص ۲۳ـ۳۵؛ ع .ر.سديد،
۱۷. پمبه در افغانستان “، جغرافيا (کابل )، ۲/۱ (۱۳۴۳ ش )، ص ۱ـ۲۲؛
۱۸. پمبه در افغانستان»، مجلة اقتصاد (کابل)، ش 217 (1319 ش)، ص 23ـ35؛ ع.ر.سدید
۱۹. «پمبه در افغانستان»، جغرافیا (کابل)، 2/1 (1343 ش)، ص 1ـ22
۲۰. ازدیاد کشت پنبه در سال ۲۰۲۱ نوشته ایکسین در ویبساید آسیا پسفیک مورخ ۲ فریبروری ۲۰۲۰
۲۱. مروری بتولید پنبه در بلخ نوشته ویبساید مزارت زراعت موره ۱۳۰۰.۱۱.۰۴
۲۲. ت.لیدات پنبه کشور به ۷۴۰۰۰ رسید. ویبساید کابل جدید موره ۱۴ اپریل ۲۰۲۱
۲۳. جوادی، ظاهر، کرنه مجله، شماره ۲ سال ۱۳۶۶، ص ۶.
“Afghan Textile. Half-a-Century Expansion,” Afghanistan To-Day 9, 1987, p. 11.
J. E. T. Aitchison, Notes on the Products of Western Afghanistan and of North-Eastern Persia, Edinburgh, 1890.
M. Ali, Commercial Afghanistan, Delhi, 1946.
G. Allanson, The Place of Cotton and Beet Sugar in the Afghan Economy, Kabul, 1967 (roneo).
F. R. Allchin, “Early Cultivated Plants in India and Pakistan,” in P. J. Ucko and G. W. Dimbleby, eds., The Domestication and Exploitation of Plants and Animals, London, 1969, pp. 323-29; repr. in G. L. Possehl, ed., Ancient Cities of the Indus, New Delhi, 1979, pp. 249-52.
Ḥ. Amīn, Naẓar-ī ba tejārat-e ḵārejī-e Afḡānestān, Joḡrāfīā 9/2, Kabul, 1350 Š./1971.
Idem, Naẓar-ī ba joḡrāfīā-ye zerāʿatī-e Afḡānestān, Kabul, 1352 Š./1974.
Idem, Joḡrāfīā-ye ṣaṇʿatī-e Afḡānestān, Kabul, 1360 Š./1981.