کریدور زنگهزور بهمثابه عامل گسترش نفوذ ترکیه و آمریکا در قفقاز


آلکسی چیچکین (ALEXEY CHICHKIN)، مورخ، کارشناس مسائل بینالمللی
ا. م. شیری- هنگام تجزیه و تحلیل گذرگاه زنگهزور، متأسفانه، هیچیک از تحلیلگران ایرانی از موضع منطقی و بر اساس واقعیتهای موجود مورد بحث و بررسی قرار نمیدهند. در نقطه نظرت همۀ آنها بدون استثناء رگههایی از افکار ایرانشهری توأم با فحاشی و توهین مشاهده میشود آن هم یک طرفه، اساساً به جمهوری آذربایجان.
کریدور زنگهزور یک راه باستانی است حتی قدمت آن به پیدایش نخستین سکونتگاههای اجتماعی (روستایی و شهری) برمیگردد. در سالهای جنگ جهانی دوم در این مسیر راهآهن نیز احداث شد و همیشه فعال بود، حتی قطار تهران مسکو و بالعکس نیز در این مسیر حرکت میکرد. اما در سالهای دهۀ نود میلادی به دلیل مناقشه بین جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان، از طرف نیروهای ارمنستان مسدود گردید و خط راهآهن برچیده شد. بازگشایی این مسیر برخلاف ادعای برخی مقامات و تحلیلگران ایرانی باعث هیچ تغییری در مرز با ایران و یا مسدود شدن هیچ مسیری نمیشود. همچنانکه بیش از ١٧٠ کیلومتر مرز ایران و آذربایجان قریب ٣٠ سال تحت کنترل نیروهای ارمنستان بود، اما هیچ تغییری در مرزها بوجود نیامد. بنابراین، تصمیم دو جمهوری در داخل اراضی خود برای بازگشایی راههای مواصلاتی، بلحاظ حقوقی هیچ ربطی به ایران ندارد. البته، تنها تغییری که در این گذرگاه از زمان مسدود شدن تا به حال بوجود آمده، این است که «صاحب» آن تغییر کرده: تا سالهای دهۀ نود میلادی، اتحاد شوروی «صاحب» آن بود. الان شده ایالات متحدۀ آمریکا. حتی رکابداران اسمش را گذاشتهاند «جادۀ ترامپ»! اگر چه این وضع به هیچ وجه خوشایند من نیست، اما بنظرم باید باب طبع ایرانیان، بخصوص ایرانیهای ضدشوروی و پانایرانیست باشد. زیرا، آنها نیز برای تجزیه و نابودی اتحاد شوروی حتی در قالب تبلیغات مذهبی کم مایه نگذاشتند. آخرین نمونهها: نامۀ آیتالله خمینی به میخائیل گارباچوف و تشکیل هیأتهای عزاداری در جمهوریهای مسلمان نشین بلافاصله پس از حذف اتحاد شوروی از نقشۀ سیاسی جهان!
*****
آیا ابراهیم کالین و هاکان فیدان افراد مورد اعتماد دولت ترامپ هستند؟
یک هیئت گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده از اواخر سپتامبر تا نیمۀ اول اکتبر، در ارمنستان فعالیت میکرد و قابلیتهای مقامات محلی را با هدف توسعۀ سازوکارها برای اجرای «توافقنامههای واشنگتن» که توسط دونالد ترامپ، الهام علیاف و نیکول پاشینیان در ٨ اوت ٢٠٢۵ امضا شد، ارزیابی میکرد. در حالی که رئیس کاخ سفید، با تمجید از اعتبارنامههای «صلحبانی» خود، نام کشورهای قفقاز را که آشکارا هیچ شناختی از آنها ندارد، اشتباه و تحریف میکند، رسانههای غربی و منطقهای همچنان در مورد واقعیتهای جدید منطقه به طور فعال بحث میکنند. بنابراین، در ٢ سپتامبر، پاشینیان و علیاف جلسۀ دیگری در کپنهاگ برگزار کردند و در مورد توسعۀ زیرساختها در آذربایجان و اجرای پروژۀ «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» در ارمنستان بحث کردند. طرفین بر اهمیت ارتباطات حملونقل در منطقه تأکید کردند و آمادگی خود را برای ادامۀ تلاشها برای تقویت صلح و توافق برای حفظ تماسهای مستقیم مورد تأئید قرار دادند.
به عقیدۀ باکو، مسیرهای ارتباطی منطقهای پایه و اساس صلح پایدار را تشکیل میدهند. الهام علیاف از تریبون جلسۀ اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد: «یکی از نتایج مهم اجلاس واشنگتن، «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» است که عبور و مرور بدون مانع از طریق کریدور زنگهزور را تضمین کرده و روابط منطقهای را تقویت میکند».
قرار است کنترل جادهای که هنوز ساخته نشده (هزینه تخمینی آن: تقریباً ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است) به یک شرکت امنیتی خصوصی واگذار شود و فرآیندهای کلیدی با استفاده از تجهیزات هوش مصنوعی آمریکایی رقومی [دیجیتالی] شوند. گفته میشود که بازرگانانی از اطرافیان دونالد ترامپ (و همانطور که در ادامه خواهیم دید، به هیچ وجه تنها نیستند) در تلاشند تا به اطلاعات ترانزیت گمرکی در اتحادیۀ اقتصادی آوراسیا که ارمنستان عضو آن است، دسترسی پیدا کنند. این طرفهای ذینفع با ردیابی حرکت کالاها در فضای گمرکی یکپارچه، آشکارا قصد دارند از جمله با ایجاد اختلالات حملونقل در مرزهای جنوبی کشورمان، فشار تحریمها بر روسیه را افزایش دهند.
این احتمال وجود دارد که «اشتیاق اجارۀ» ژئوپلیتیکی واشنگتن به بخشهای دیگر راهآهن ماوراء قفقاز شوروی سابق نیز گسترش یابد. در اینجا لازم به یادآوری است که بخش مغری آن در امتداد ساحل چپ رودخانۀ ارس بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲ در مدت بیسابقه ساخته شد. شبکۀ بینالمللی راهآهن که ماوراء قفقاز شوروی را به ترکیه و ایران متصل میکرد، سرانجام در دورههای قبل از جنگ و دورۀ جنگ احداث شد. خطآهن مغری-جلفا-نخجوان، به طول تقریبی ۲۲۰ کیلومتر، در پائیز ۱۹۴۳ راهاندازی شد: «در آن زمان، این راهآهن تنها جایگزین واقعی برای بزرگراه طولانی و دشوار ایروان- جنوب ارمنستان بود».
اهمیت مسیر حملونقل ماورای قفقاز در امتداد رودخانۀ ارس به ویژه در طول جنگ کبیر میهنی مشهود بود: از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵، بیش از ٪۶۰ کل محمولههای لند-لیز [وام و اجاره] که از طریق عراق- ایران از ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان و قلمروهای فرادریایی آنها به اتحاد جماهیر شوروی میرسید، از طریق این گذرگاه حمل میشد. در طول جنگ، برخی از محمولههای کوچک به صورت دورهای در توقفگاه صابرآباد در محل تلاقی رودخانههای ارس و کور [کُر] حملونقل میشدند و سپس ار طریق رودخانه به بندر نفتچالا (جنوب باکو) حمل میشد. اولین قطار مسافربری، تفلیس – ایروان – نخجوان – جلفا – مغری- ایمیشلی – صابرآباد – باکو (و بالعکس)، در پاییز ۱۹۴۳ حرکت کرد.
بر اساس خاطرات آرام پیروزیان، رئیس دولت جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی (۱۹۳۸-۱۹۴۳)، «ساخت بزرگراه مرزی توسعهیافتۀ جلفا-مغری-هورادیز-ایمیشلی-باکو که در پائیز ۱۹۴۱ از سر گرفته شد، از اهمیت استراتژیک برخوردار بود. زیرا، مسیر دیگری را به بنادر شوروی در دریای خزر و مناطق پشت جبهۀ اتحاد جماهیر شوروی، نه تنها برای حمل محمولههای لند-لیز و تدارکات بشردوستانه، بلکه برای انواع محصولات از جمهوریهای ماوراء قفقاز ایجاد میکرد». اهمیت جادۀ جدید به ویژه در سال ۱۹۴۲، «زمانی که تقریباً تمام شریانهای قفقاز شمالی توسط ورماخت اشغال شده بود، آشکار شد. و تدارکات روزافزون از طریق ایران و از جمهوریهای ماوراء قفقاز در سالهای ۱۹۴۳-۱۹۴۵ به مناطق پشت جبهه و بنادر شوروی در دریای خزر، در درجۀ اول از طریق بزرگراه جدید تأمین میشد».
همین شریان به تقویت مواضع نظامی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان در ایران کمک کرد. بطوریکه در سال ۱۹۴۱، عملیات مشترک تحت عنوان «توافق» با هدف محافظت از خود ایران و مناطق جنوبی اتحاد جماهیر شوروی در برابر اقدامات تهاجمی سازمانهای اطلاعاتی آلمان و مأموران محلی که آنها استخدام کرده بودند، آغاز شد. در این زمینه، نکتۀ قابل توجه این است که پیمان ۱۹۴۲ مسکو، لندن و تهران «دربارۀ اتحاد در جنگ با آلمان» در سالی که بزرگراه فوقالذکر ماورای قفقاز راهاندازی شد، به امضا رسید.
در دهههای پس از جنگ، بهویژه از اوایل دهۀ ۱۹۶۰، راهآهن باکو-مغری-جلفا-نخجوان-ایروان یکی از شلوغترین مسیرهای حملونقل اتحاد جماهیر شوروی برای تجارت خارجی و محمولههای ترانزیتی باقی ماند. با تشدید درگیری ارمنستان و آذربایجان در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در مراحل آغازین غروب اتحاد جماهیر شوروی، خدمات رسانی متوقف شد، راهآهن رو به ویرانی رفت و در نهایت بهطور کامل برچیده شد. در مراحل مختلف روند صلح قرهباغ کوهستانی، ایدۀ از سرگیری مسیر حملونقل از طریق سیونیک، از جمله، تبادل احتمالی سرزمین، از سوی کاخ سفید و وزارت امور خارجه (بهویژه توسط استروب تالبوت و استفن سستانوویچ در اواخر دهۀ ۱۹۹۰) بهطور فعال ترویج میشد.
در بیانیۀ سهجانبه بتاریخ ۹ نوامبر ۲۰۲۰ که به عملیات نظامی در قرهباغ کوهستانی پایان داد، گفته میشد: «تمام روابط اقتصادی و راههای حملونقل در منطقه بازگشایی خواهد شد. جمهوری ارمنستان امنیت مسیر حملونقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین خواهد کرد تا تردد بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه و محمولهها در هر دو جهت تضمین شود. ادارۀ مرزبانی سازمان امنیت فدرال روسیه بر مسیر حملونقل نظارت خواهد کرد. احداث جادههای حملونقل جدید با توافق طرفین، که جمهوری خودمختار نخجوان را به مناطق غربی آذربایجان متصل میکند، تضمین خواهد شد».
بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲، چندین جلسۀ کمیسیون سهجانبۀ بین دولتی روسیه، آذربایجان و ارمنستان برگزار شد که به نظر میرسد دستاوردهای آنها، با اطلاع و رضایت کامل باکو و ایروان، و همچنین با نقش پشتپردهی آنکارا- نقشی که در تحقق «توافقات واشنگتن» بهسختی میتوان آن را دستکم گرفت، توسط شرکای آمریکایی مورد استفاده قرار گرفت. استیو ویتکاف، نمایندۀ ویژۀ رئیس جمهور ایالات متحده، اخیراً در مورد نقش کلیدی نزدیکترین معتمدان رئیس جمهور اردوغان در بحث در مورد مسائل منطقهای گفت: «تام باراک، سفیر ما در ترکیه، دو نفر دارد. یکی آقای ابراهیم کالین، رئیس سازمان امنیت و اطلاعات ترکیه (میت) و دیگری هاکان فیدان، وزیر امور خارجه. اگر من مشکلی داشته باشم، چه در آذربایجان، چه در ارمنستان یا حتی در اوکراین، این آقایان در تمامی این زمینهها متخصص هستند… من با تام تماس میگیرم و میپرسم: نظر ابراهیم در این مورد چیست؟ اینگونه است که ما با هم کار میکنیم. به برکت این نوع همکاری در درون دولت، نمونههای متعدد راهحلهای موفق داریم».
ترکها و آمریکاییها در هماهنگی نزدیک با هم میکوشند دستکم کنترل غیرمستقیم (اگر نگوییم مستقیم) بر شریان راهبردی در امتداد مرز شوروی سابق و ایران را در قفقاز جنوبی بدست آورند، که این امر چشمانداز نظامی-سیاسی منطقۀ قفقاز را بیش از پیش دگرگون میسازد.
توضیح: در تابستان ۱۹۴۱، یک خط ۴۰ کیلومتری از ایستگاه «مینجیوان» در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی به کافان در جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی متصل شد. این امر بر اساس ملاحظات اقتصادی صورت گرفت. زیرا، در منطقۀ سیونیک، ذخایر غنی مس، مولیبدن، وانادیوم، بیسموت و سنگ معدن اورانیوم-توریوم شناسایی شده بود که بخشی از آنها در مجتمع مس و مولیبدن زنگهزور فرآوری میشد.
١٨ مهر- میزان ١۴٠۴