واخان سر و گردن أفغانستان است !
میرعبدالواحد سادات
واخان سر و گردن أفغانستان است !
همه ما ، واخانی و بدخشانی هستیم !
واخان : زمونژ د مور د ماتیکی حیثیت لری !
واخان : افغانستان نینگ باش و بوینی دیر!
درروز های اخیر و مرتبط به سفر رییس آی اس آی به تاجکستان ، مطالب زیاد در رسانه های افغانی و بین المللی در رابطه به واخان بدخشان بنشر رسیده است که در دو دهه اخیر ، سابقه داشته و پرداختن به جوانب مختلف آن رسالت هر افغان متعهد و نهاد های رسالتمند افغانی است که بوطن ، سلامت أفغانستان ، تمامیت ارضی وآرمانهای مردم وفادار می باشند .
مبرهن است که أفغانستان بمثابه یکی از کانون های پر اهمیت ژیوپولوتیک جهان در معرض توجه بازیگران منطقوی و فرامنطقوی قرار دارد . همانطوریکه تراژیدی کشور ما معلول و محصول مداخله و تجاوز خارجی است ، متاسفانه کماکان مقدرات تاریخی أفغانستان در کشمکش های رقبای ژیوپولوتیک قدرت های رقیب مشخص میگردد
در چنین احوال نا هنجار بویژه همسایه های حریص و طماع ما ، با عناوین « جمهوری اسلامی » و شعار« اخوت اسلامی» بخاطر تاراج افغانستان دست و آستین بر زده اند و تهدید جدی را بر علیه استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور بوجود آورده اند .
متاسفانه أفغانستان نه تنها درسطح تحت الحمایه پاکستان تنزیل نموده است، که همزمان آماج دسایس سوپر شیطانی آنکشور قرار دارد .
افغانستان نگونبخت که از قبل واز اثر حدود نیم قرن جنگ تحمیلی با آفات بزرگ مواجه است ، در فرصت سوزی ها و کرنش و سازش فسادسالاران بخصوص در دو دهه اخیرو سیاست های کجدار و مریز امریکا مقهورپاکستان گردید و درسه سال و چهار ماه اخیر با بحران بزرگ حقوقی ، فقدان مشروعیت ملی و انزوای بین المللی مواجه است که تداوم آن ، کشور را به طرف باتلاق و در مسیر اهداف دشمنان تاریخی آن سوق مینماید .
عامل اساسی تداوم این مصیبت أفغانستان در مقیاس داخلی ، همانا :
دیدگاه تندرو و متحجرانه زعامت « ملا کراسی » طالبان است که به عوض تمکین به منافع ملی و مصالح علیای أفغانستان ، به ریش و حجاب مردم چسپیده اند . وچنانچه در روزهای حمله نظامی پاکستان که باعث شهادت تعداد زیاد اهالی ملکی ، زنان وکودکان گردید ، رهبر طالبان ، با بی تفاوتی دربرابراین ماتم ملی و« غزه » و « کربلای » درپکتیکا ، به صدوردساتیر جدید ، بخاطر اسارت بیشترزنان مبادرت ورزید .
عوامل متذکره ، در واقع موانع اساسی در راه شکل گیری ، دولت مقتدر ملی و انزوای بین المللی افغانستان است .
در نتیجه :
با چنین فقدان بزرگ ( نبود دولت مقتدر ملی قانون محور و پاسخگو ) ، افغانستان ضعیف و منزوی ، توان مقابله با دسایس سوپر شیطانی دشمنان تاریخی خود را ندارد و حتی امکان شکایت در مراجع بین امللی و سازمان ملل متحد را از دست داده است .
درین احوال نا هنجار چه میتوان کرد ؟
کشور ها در طول تاریخ توسط ملت ها حفظ و حراست گردیده اند و تاریخ افغانستان نیز مشحون ازین تجارب بزرگ می باشد . در احوال ناهنجار کنونی رسالت اصلی دفاع از استقلال وحفظ تمامیت ارضی کشور را مردم عهده دار می باشند .
بدینرو :
برای مقابله با دسایس سوپر شیطانی پاکستان ، تمام نیرو های سیاسی ، شخصیت های فرهنگی و علمی ، جامعه مدنی وفعالان دیاسپورای افغانستان ، صرفنظر از اینکه درنیم قرن اخیر در کدام «خانه شطرنج ، پر رنج» افغانستان قرار داشته و یا بکدام ایسم و رسم سیاسی تعلق داشته و یا دارند ، در معرض آزمون تاریخ قرار دارند که چگونه با فکرکلان ملی انسان محور و افغانستان شمول ، دردایره وسیع وفاق ملی در دفاع ازین داعیه برحق ملی بدون هر نوع تبعیض و تمایز ، به مصالح علیای افغانستان چنگ بزنیم و از وطن مشترک دفاع نماییم .
افغانان جلای وطن در برابر آزمون بزرگ تاریخی قرار دارند که ، چگونه میتوانند بر مبنای حب الوطن من الایمان ، صدای واحد و مشترک ، فرا قومی ، زبانی ، حزبی و تنظیمی ، دیاسپورای أفغانستان را بلند نمایند . ( خوشبختانه دو سال قبل که انجمن سراسری حقوقدانان أفغانستان فراخوان را بخاطرواخان بنشر رساند ، چنین صدای بطورگسترده بازتاب یافت )
این مسایل بزرگ ملی باید به محوراساسی گفتمان های کلان ملی ، افغانستان شمول مبدل گردد .
منحیث گام نخست ، اهداف مغرضانه و پلان های شوم پاکستان را که با دسایس الحیل انگریزی ، مطرح و تعقیب میگردد ،افشا ساخت .
و بدینترتیب و در یک حرکت گسترده مدنی ، علاج واقعه را قبل از وقوع آن نماییم و مشترکا باید ، از :
ـــ تجزیه نا پذیری افغانستان
ـــ حق گذار افغانستان بشاهراه صلح و ترقی
ـــ حق انکشاف متوازن تمام ولایات و مناطق کشور
صادقانه و با شجاعت دفاع دفاع و همزمان به منافع مشروع همسایه ها احترام نماییم .
هشدارو هوشدار ای هموطن عزیز :
دشمنان تاریخی ما از همان مسیری که بیشتر از چهاردهه ونیم قبل جنگ اعلام ناشده را علیه کشور تان آغاز نموده است ، تلاش دارند تا نفشه کشور را تعدیل و این بار :
« سر وگردن » افغانستان را قطع نمایند !
اظهر من الشمس است که :
واخان هیچگاهی مورد منازعه نبوده وبخش جدا ناپذیراز وجود افغانستان عزیز، واحد وتجزیه نا پذیراست که هر نوع چشمداشت به منابع طبعی ، آب و خاک آن تجاوز بر تمامیت ارضی و تجاوز برحاکمیت ملی افغانستان پنداشته می شود.
بزرگترین درس عبرت انگیز تاریخ افغانستان ، این واقعیت تلخ است که :
هرنوع سازش و کرنش نسبت به یک وجب خاک افغانستان فقط و فقط مایه شرمساری ابدی به خاک فروشان وطنفروش ، بیچاره ساختن و محروم ساختن کشوراز امکانات ترقی و سعادت مردم حاصل دیگری ندارد .
بزرگترین سرمایه و امتیازافغانستان یا قلب آسیا ، اهمیت جیوپولوتیک اقتصاد محور آن است که در طول تاریخ بحیث مرکز تلاقی تمدنها ، چهار راه آسیا و نقطه اتصال جنوب آسیا با آسیای میانه و شرق المیانه شناخته شده است .
بی جهت نیست که :
دشمنان تاریخی افغانستان تلاش مینمایند تا کشورما را ازین بزرگترین امتیازتاریخی محروم و خواب های هولناکتر از پلانهای ضیاالحق و غلام اسحق خان بخاطر ایجاد عمق ستراتیژیک و کنفدراسیون با نوکران شانرا تحقق بخشند .
واخان آماج دور جدید ، دسایس شیطانی پاکستان قرار دارد !
بدینرو :
همه شهروندان أفغانستان و تمام اقوام با هم برادر و برابروطن واحد و مشترک ، از بدخشان ، تا پکتیا ، هرات ، قندهار ، بامیان ، بلخ و مشرقی … خطاب به دشمنان تاریخی ما ، بگویم ، که :
واخان سر و گردن أفغانستان است !
همه ما ، واخانی و بدخشانی هستیم !
واخان : زمونژ د مور د ماتیکی حیثیت لری !
واخان : افغانستان نینگ باش و بوینی دیر!
با حرمت