حزبالله پرچم سرخ جنگ برافراشت
فعال شدن تنها نیروی پیروز بر اسرائیل و سناریوی منطقهای آرماگدون در خاورمیانه
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
در روزهای اخیر در میان پرچمها و بازوبندهای زرد خاص حزبالله لبنان، علائم سرخ رنگی به چشم میخورد که در زبان نمادهای این جنبش به معنای ورود آن به فاز «جنگ و قصاص» است. تاکنون فقط بخشهای خاصی از این حزب شیعه به برافراشتن چنین پرچمها اقدام کردهاند. هنگامی که آنها در سراسر مرز شمالی بین اسرائیل و لبنان برافراشته شوند، بدان معناست که حزبالله نیز وارد جنگ گسترده با دولت یهودی به طرفداری از حماس شده است. این امر دروازههای یک آرماگدون منطقهای را که خوشبختانه درّه انجیلی به همین نام در نزدیکی این مکانها واقع است، باز میکند. احتمال اینکه سایر کشورهای خاورمیانه به این جنگ کشیده شوند، بسیار زیاد است. ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران اخیراً اعلام کرد که اسرائیل در غزه «از همه خطوط قرمز عبور کرده» است. بنابراین هر لحظه احتمال دارد مورد حملات غافلگیرانه قرار گیرد.
رزمندگان حزبالله که پرچمهای سرخ جنگ برافراشتهاند
آمریکا در حال حاضر از طریق همۀ کانالهای ممکن برای هشدار به ایران، حزبالله و حامیان آنها استفاده میکند تا فکر مداخله در درگیری به سرشان نزند و آنها را با تحریمهای قابل تصور و غیرقابل تصور تهدید میکند. اسرائیل با گستاخی همیشگی خود، لبنان را به «بمباران» تا برگرداندن به عصر حجر تهدید میکند. با وجود این، در پشت قدرت خودنمایی مطلقۀ اسرائیلیها این ترس جدی نهفته است که در صورت ورود حزبالله به صحنۀ نبرد، ارتش اسرائیل و متحدان آمریکایی آن با مشکلات بسیار جدی روبرو خواهند شد.
برای مثال، مطالب افشاگرانۀ نیویورک تایمز با استناد به منابع موثق در وزارت امور خارجه، که محتوای اصلی تماسهای اخیر بین بلینکن، وزیر امور خارجه و رئیس جمهور بایدن با اسرائیلیها این بود که آنها را از قصد حملۀ پیشگیرانه علیه حزبالله بازدارد، هیجانانگیز به نظر میرسد. رئیس کاخ سفید متوجه شد که تشکیلات نظامی اسرائیل طرحی را برای متقاعد کردن او و نتانیاهو تهیه کرده که بر اساس آن تهاجم به غزه تنها به عنوان انحراف از حملۀ پیشگیرانۀ اصلی ارتش اسرائیل به لبنان و حزبالله به عنوان نیرویی فوقالعاده قویتر از حماس انجام میشود. عدم وجود دلایل محکم برای این امر کسی را نگران نمیکند. زیرا، همیشه میتوان آنها را طراحی کرد و سپس از «بی بی سی» جار زد.
بلینکن با گالانت وزیر دفاع، مبتکر حملۀ پیشگیرانه به حزبالله
در واشینگتن بسیار نگران بودند و احساس میکردند که آمریکا نیز باید در این کار پرخطر و پرهزینه شرکت کند. بلینکن «تمام شب» (۷.۵ ساعت) را صرف متقاعد کردن نتانیاهو به کنار گذاشتن این طرح نمود. اما، بالاخره بایدن او را متقاعد کرد. نخستوزیر اسرائیل با آمریکاییها موافق بود و ژنرالهای تابع او، بهویژه وزیر دفاع، یوآو گالانت، از این فرار «عصبانی» شدند.
نتانیاهو و گالانت – نارضایتی آشکار از یکدیگر
چرا چنین ترس واقعی از یک جنبش اساساً محدود محلی، که در مجموع، بسیار ضعیفتر از توان نظامی کشورهایی است که آنها را به چالش میکشد، وجود دارد. مسئله این است که طی دهههای گذشته، کوهستانهای جنوبی لبنان را به چنان «قلعۀ ناشکستنی» تبدیل کرده است که حتی با کمک پیشرفتهترین تسلیحات نیز شکستن آن آسان نیست. اینها ماسهزارهای غزه نیستند، بلکه صخرههایی هستند که به کمک تجهیزات سنگین معدنکاری، یکی از پیشرفتهترین استحکامات تونل دفاعی جهان در آنها به صورت آشکار و نه مخفیانه با بیل و کلنگ مانند فلسطینیها کنده شده است. بنا به نوشتۀ نشریات تخصصی نظامی، توسط متخصصان جمهوری دموکراتیک خلق کره بر اساس الگوی سازههای آنها در مدار ۳۸ درجۀ شبهجزیرۀ کره که «هشتمین عجایب جهان» در زمینۀ ساختوساز دفاعی به حساب میآید، طراحی و ایجاد شده است. کارشناسان نظامی آمریکایی با ادعای همتایان اسرائیلی خود دایر بر سهولت نابودسازی این استحکامات موافق نیستند.
در مواقع عادی، حزبالله که فرزندان اعضای آن مانند قزاقها از ۷ سالگی به تحصیل علوم نظامی شروع میکنند، حدود ۲۰ هزار رزمندۀ مسلح دارد؛ هنگام بسیج، تعداد آنها به ۱۰۰ هزار نفر میرسد. فرماندهی ارتش اسرائیل ظاهراً سعی کرد جلوی این رویدادها را بگیرد و خشم آن از اینکه مانع اجرای این طرح شدند، کاملاً قابل درک است. تاکنون، حزبالله تقریباً به طور کامل بسیج شده، سلاح توزیع کرده، سامانههای دفاعی و ارتباطی را فعال نموده، ورودیهای همۀ پناهگاهها را بسته و مواضع جنگی گرفته است.
مبارزان حزبالله در کنار پرتابگرهای موشکی
یگانهای سیار ضد تانک حزبالله با سامانههای ضد تانک «کورنت»
حزبالله نیز چنین تجهیزاتی در اختیار دارد
برخلاف تجربۀ حزبالله در آخرین جنگ خود با اسرائیل در سال ۲۰۰۶، هنگامی که بمبارانهای هوایی آن جمعیت شیعۀ جنوب لبنان را به شدت تحت تأثیر قرار داد، این بار، بگفتۀ مطبوعات این کشور، اقدام به تخلیه گستردۀ جمعیت غیرنظامی به داخل لبنان و سوریه کرده است. دستههایی را که در کنار دمشق میجنگیدند، از سوریه به سرزمین خود باز میگرداند. طبق بررسیها، آنها در آنجا ورزیدهترین رزمندگان بودند. حتی از ساکنان بزرگترین محله شیعه نشین بیروت، ضاحیه، خواسته شد که خانههای خود را موقتاً ترک کنند.
در ضمن، آن جنگ – «جنگ دوم لبنان» – ناپسندترین جنگ در تاریخ اسرائیل به حساب میآید. زیرا، ارتش اسرائیل که به قصد نابودسازی حزبالله و رسیدن به رودخانه لیتانی شروع کرده بود، در نبردهای مرزی گیر کرد، تا ۵۰ تانک و چند صد نیرو از دست داد و در نهایت مجبور به عقبنشینی شد. در طول رسیگیها، ایهود اولمرت، نخست وزیر وقت، به طور معجزهآسا از صدور حکم دادگاه در این مورد خلاص شد، اما بعداً به شکل دیگر مجازات گردید. آیا نتانیاهو، رئیس دولت فعلی، به سرنوشت او دچار نخواهد شد؟
نقشۀ جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶، «عقبنشینی بدون موفقیت» اسرائیل در آن
حزب الله از آن زمان، حتی قویتر شده است. این حزب به عنوان «دولت در دولت»، علاوه بر کنترل برخی از بنادر لبنان و همچنین بخشی از مرز با سوریه، بدون هیچ مانع خاصی از سراسر جهان، در وهلۀ اول، از ایران سلاح وارد میکند. زرادخانۀ راکتها و موشکهای آن ۲۰۰ هزار (۲۰ برابر بیشتر از حماس) تخمین زده میشود و اینها مانند موشکهای «قاسم» از لولههای آب ساخته نشدهاند، بلکه، محصولات کارخانهای، از جمله، انواع بالستیک هستند. اتفاقی که در جنوب اسرائیل رخ داد و دهها هزار نفر را مجبور به فرار کرد، میتواند دوباره در شمال اسرائیل اتفاق بیفتد و عواقب بسیار جدیتری در پی داشته باشد. علاوه بر این، حزبالله سامانههای پیشرفتۀ موشک هدایتشوندۀ ضد تانک و سامانههای پدافند هوایی همراه، از جمله سامانههای آمریکایی را از اوکراین دریافت کرده که به آن اجازه میدهد تا خودروهای زرهی اسرائیل را به طور مؤثر هدف قرار دهد و هواپیماها را به ماندن در ارتفاعات بسیار بالا مجبور کند که بمباران دقیق از آن دشوار است.
تانکهای اسرائیل در مرز لبنان
البته، این سؤال همچنان ناروشن است که حزبالله در چه شرایطی میتواند به طور یکجانبه به عملیات گسترده علیه اسرائیل دست بزند. نشریۀ المانیتور معتقد است که هدف اصلی آن تا کنون به تعویق انداختن یا جلوگیری از حملۀ زمینی ارتش اسرائیل به غزه بوده و در عین حال، به آمریکا نشان دهد که این حزب و سایر گروههای مورد حمایت ایران اجازه نخواهند داد حماس به راحتی شکست بخورد. اما تنشها در امتداد ۱۲۰ کیلومتر مرز جنوبی لبنان و خطر یک واکنش زنجیرهای به طور پیوسته رو به افزایش است.
تأسیسات رصدی اسرائیل در مرز با لبنان
آن درگیریهای محلی که اکنون در امتداد مرز لبنان و اسرائیل روی میدهد، احتمالاً آسیب بیشتری به ارتش اسرائیل وارد میکند تا حزبالله. واقعیت این است که اسرائیل به منظور مشاهده و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات، تأسیساتی شامل برجها و موقعیتیابهای اساسی در مرزهای شمالی خود ساخته است. اکنون حزبالله آنها را با مهمات کوچک دقیق به راحتی «خاموش» میکند.
ارتش اسرائیل ، به دلیل موانعی که حزبالله دائماً ایجاد میکند، نمیتواند پاسخ مشابه بدهد. زیرا، این حزب یک تأسیسات نظارتی مخفی، البته نه خیلی قدرتمند ساخته، که شناسایی و ضربه زدن به آن بسیار دشوار است. به این ترتیب، برتری گسترده ناگهان در جهت مخالف تغییر میکند.
در پاسخ، ارتش اسرائیل برای تسهیل مشاهدۀ پیشروی احتمالی دشمن و برای آسیب زدن به حزبالله، چیزی بهتر از سوزاندن جنگلها و روستاهای حاشیۀ مرز با مهمات فسفری و آزار و اذیت مردم دو طرف پیدا نمیکند.
انفجار گلولههای فسفری اسرائیل بر فراز روستای مرزی لبنان
این گزینه که طی آن اسرائیل بدون اینکه منتظر بماند تا حزبالله سامانۀ نظارتی آن را به طور کامل «خاموش کند»، احتمال اینکه خودش حمله کند، بسیار زیاد است. صرفنظر از اینکه لحظۀ مطلوب سپری شده است. در هر صورت، خطرات اصلی یک درگیری منطقهای که همۀ دولتهای جدید را مانند آهنربا به خود جذب کند، اکنون عمدتاً در این منطقه شکل میگیرد.
اسرائیل نباید منتظر آن لحظهای باشد که حزبالله در سرتاسر قلمرو خود پرچمهای سرخ برافرازد، بلکه، بهتر است با همه دوستانه مذاکره کند.
مأخوذ از: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۰ آبان-عقرب ۱۴۰۲