آشتی دوباره میان ریاض و تهران
نوشته ی : اسماعیل فروغی
برقراری دوباره ی مناسبات دوستانه و دیپلوماتیک میان عربستان سعودی و ایران که از دهه ها دچارآشفته گی ها و کش و قوس های تنش زا بود ، حادثه ی بسیار بااهمیتی است در جهان که بی تردید تأثیرشگرفی برروابط سیاسی ــ امنیتی و اقتصادی درسطح شرقمیانه و جهان خواهد داشت .
این آشتی بزرگ که کم اهمیت تر ازآشتی میان اعراب و اسراییل نیست ، سعودی سنی را که سالهای طولانی توسط امریکا و اسراییل ، منحیث ابزارِسخت سیاسی ــ امنیتی علیه ایران شیعی ، سوء استفاده شده بود ، نه دربرابر ایران شیعه ؛ بلکه در پهلوی آن قرار داده است . از برکت این آشتی بزرگ ، دیگر هردوکشور قدرتمند منطقه ، توان و نیروی بزرگ و سازنده ی شان را نه درتخریب و تضعیف همدگر ، نه در جنگهای ویرانگر نیابتی در یمن ، سوریه ، لبنان و افغانستان ؛ بلکه برای توسعه و ترقی سرزمین های شان و برای برقراری امنیت و صلح درمنطقه وجهان ، به خرچ خواهند داد.
این آشتی با اهمیت و بزرگ که به کوشش مستقیم جمهوری خلق چین صورت گرفته است ، پس از رفت و آمد ها و دیدارهای با اهمیتی میان رهبران سه کشور سعودی ، ایران و چین بدست آمده است . بخصوص پس ازسفراخیررییس جمهورچین شی جین پینگ به ریاض و سفر ابراهیم رییسی رییس جمهور ایران به چین بود که آخرین ماده های این توافق بزرگ میان ریاض و تهران محک خورد و روابط دوستانه و دیپلوماتیک میان دوکشور بزرگ اسلامی از سر گرفته شد .
اعلام توافق سعودی و ایران که همزمان با آغاز سومین دوره ی ریاست جمهوری شی جین پینگ بود ، تهدید و چالش بزرگیست در برابر نفوذ نیم قرنه ی امریکا درشرقمیانه و کشورهای اطراف آن . قراردادهای دهها میلیاردی میان چین و ایران ؛ چین و کشورهای عربی ، علاقمندی روزافزون سعودی ها به پیوستن به سازمان همکاری های شانگهای و بالاخره این میانجیگری تاریخی ، کشورچین را در جایگاه بلند و پرقدرتِ یک بازیگر تازه ی قدرت در شرقمیانه قرارداده و منافع زورگویانه ی امریکا را بیشتر به چالش خواهد کشید .
ارچند چین اذعان داشته است که با این کوشش های صلحجویانه و تلاشهای سیاسی دومدار درشرقمیانه ، به دنبال هیچگونه نفوذ سیاسی درمنطقه نمی باشد ؛ اما حقیقت مسأله این است که چین از گسترش روابط مستحکم و گسترده ی اقتصادی با کشورهای عربی و ایران ، آرزو دارد تا دیگر نه حرف آخررا بلکه حرف اول را در شرقمیانه ثروتمند و قوی هم بزند . چین می خواهد سیاست خارجی موفق تراز امریکا درتمام نقاط جهان ازجمله در شرق میانه داشته باشد.
توافق ریاض و تهران بی تردید برای هردوکشورِ سعودی و ایران سالانه دهها میلیارد دالر سود به بار خواهد آورد . هرگاه دوکشورِسعودی و ایران ، اختلافات و نگرانی های امنیتی نداشته و درعرصه ی اقتصادی ــ تجاری ــ بخصوص بازار نفت و پتروشیمی ، نه رقیب هم بلکه همکار و دوست هم باشند ، بدون شک به پیشرفتهای بزرگ اقتصادی ــ فنی و اعتلا و ترقی بیشتر دست خواهند یافت .
نکته ی اصلی و آخراین که ، احیای دوباره ی روابط دوستانه میان ایران و سعودی با مینجیگری چین ، نشانه ی دیگری از سرخورده گی و ناکامی سیاست خارجی امریکا بوده ، بالاخره امریکا را ازجایگاه قلدرمآبانه اش در شرقمیانه هم به زیرخواهدکشید . دیگر آن سیاست و استراتژی ایجاد اختلاف و شگاف درمنطقه که توسط امریکا به کارگرفته می شد ، بیشتراز پیش رنگ خواهد باخت و دیگر امریکا و اسراییل قادرنخواهند شد تا بازهم سعودی و ایران را در برابر هم قرارداده ، آنان را درکشورهای خودی در میان مسلمانان به جنگ و مسلمان کشی واداربسازند .