مشرب پروانه

نوشته نذير ظفرمنكه پروانه وار ميسوزمهمه از دست يار ميسوزمگاهى در پيش طلعت جانان گاه به كنج و كنار. ميسوزمگه به گراماى وصل ديدارشگاهى در انتظار ميسوزممشرب سوختن نصيبم شدكه به ليل و نهار ميسوزمشعله در سوختن ندارم مناز تف يي روز گار. ميسوزمسبز چشمى به اتشم انداختبى ظفر زرد و…
بیشتر بخوانید