فریاد
هرچه که باغ بود، گل از یاد برده است گنجشککان دهکده را باد برده است دستان شاخه های پر از سیب سرخ را دزدان پشت گردنه، آزاد برده است هی، مار ها که چوچه ی شاهین باغ را از آشیانه ی سر شمشاد برده است مردم همیشه دیده که از دور های شب دیو…
بیشتر بخوانید