گنج شایگان
رسول پویان
همیـشـه ثـروت و کاخ طلا نمی ماند
شــکـوه و دبـدبـه تـا انـتــها نمی ماند
به پول وچوکی و قدرت افتخار مکن
اســیـر ذهــن تهـی را غـنـا نمی ماند
ز باد کبر و غرور غیرتی نمیخیزد
چـو خـاکـسـار شـدی کبرایا نمی ماند
دمی که کشتی بشکسته غرق میگردد
اثـر ز فــوت و فــن نـاخــدا نمی ماند
قـد خمیده و پیـری می رسـد، هشدار!
ازین همه کش وفش جزعصا نمیماند
ز داسـتان سـکـنـدر عـبــرت آمـوزیـد
که روز مــرگ قــوا و لــوا نمی ماند
به طبل و شیپور و کرنا میکنید تبلیغ
به غیر وهـم خموشی صـدا نمی ماند
ده ها هزار زن ومرد وکودکان کشتید
ولی شرارت و جـور و جفا نمی ماند
زسر بـرون کنید غصب مال مردم را
که ظلم ظالم وحرص و هوا نمی ماند
صمیم حبّ وطن برگۀ تجارت نیست
ز خـاک اگـر رود ارث نـیا نمی ماند
مباش در پـی تسـخـیـر خــانـۀ اجــداد
که روح از تـن انسـان جـدا نمی ماند
مریخ وماه وزمین را اگرشوی مالک
به غیر گورک تنگی تـو را نمی ماند
به جنگ ودشمنی وقلدری چراکوشید
کزان به جز غُر و قهر خدا نمی ماند
به تکروی نرسـی تا به منزل مقصود
منی اگـرچه زنی، غـیـر ما نمی ماند
برای زن که افغانستان زنـدان گشت
ز خطبه گاه قطر جز خطا نمی ماند
به نزد تاریخ وانسانیت شدی محکوم
به چشم پاره که شرم و حیا نمی ماند
به زور و معرکۀ اقتصاد خـود نازید
نتیجـه جـز ضـرر و مافـیا نمی ماند
فقیر عشقم و صد گنج شایگان دارم
غـنـای هـسـتی دل در خـفا نمی ماند
از ایـن لحظۀ کـوتاه عـمر در عـالـم
به جزمحبت و عشق و وفا نمی ماند
خوشا که دل شده پیوند بادل محبوب
در انتها کـسـی جـز آشــنـا نمی ماند
6/02/2025