چین لقمه ی افغانستان را بلعیده نمی تواند
نوشته ی : اسماعیل فروغی
درست دوماه از تصاحب قدرت توسط طالبان گذشت ؛ اماافغانستان تاهنوزصاحب یک نظام قانونمند وباثبات نشده است.طالبان باآنکه حمایت مستقیم پاکستان را باخود دارند ، تاهنوزقادرنشده اند ارکان سه گانه ی دولت رافعال نموده ، به مردم معاش، نان وکارتأمین نمایند. حتا تاهنوزنتوانسته اند به همان وهم وترس کشنده ای خاتمه ببخشند که مردم ازسربریدن ها وانتحاری های وحشیانه ی آنان در درون خود دارند.
رهبران طالبان که اکثراً فقط تعلیمات ناقص دینی دارند ، فکرمی کنند اداره ی مملکت و تعامل با جامعه و جهان ، بخودی خود – به انشاالله انشاالله گفتن ها و یا به کمک نقشه های سودجویانه ی مرموز پاکستان – چین صورت خواهد گرفت .
ارچند پاکستان مفتنانه تلاش می ورزد تا ازتوانایی های بزرگ چین بخاطرتأمین ثبات درافغانستان سودبرده ، پای آنکشور را درمنجلاب جنگ افغانستان بکشاند ؛ اما دشواراست به آسانی باورنماییم که چین بخاطردستیابی به اهداف اقتصادی اش، باتکیه برنقشه ی محیلانه ی پاکستان ، از زورکارگرفته ، مخالفان طالبان را با خشونت نظامی سرکوب نماید وکلیه کشورهای منطقه را دربرابرخود قرار بدهد .
قرارمعلوم متخصصان نظامی ـ اقتصادی چین که قصد دارند هرچه زودترجاده ی ابریشم جدید را به پایه ی اکمال رسانده وازمنابع سرشارزیرزمینی افغانستان هم هرچه سریع تربهره برداری نمایند ، بی تردید آرزو دارند ازوجود طالبان این سربازان نیابتی پاکستان که تنهانیروی قهاروخشن تآمین کننده ی ثبات درافغانستان استند ، تاحدممکن سود ببرند.
کوشش برای بازگشایی سریع پایگاه نظامی- هوایی بگرام توسط متخصصان امنیتی چینی- پاکستانی که این روزها رسانه ای شده است ، ازامکان دوربه نظرنمی رسد ؛ زیرا این کاربه پروسه ی بهره برداری واستخراج معادن ودرعین زمان سرکوب مخالفان درشمال و مرکزافغانستان – بخصوص پنجشیر سرعت و موثریت بیشترخواهد بخشید.
اما اینکه آیا این پروسه مطابق خواست طراحان چینی- پاکستانی به پیش خواهد رفت ، شک وتردیدهای زیادی وجود دارد. زیرا :
اولاً جاده ی ابریشم جدید ازشهرهایی درشمال وغرب افغانستان می گذرد که تسلط نظامی طالبان درآن شهرها به دلایل قومی با چالشهای خاصی درکوتاه مدت یا درازمدت روبروخواهد شد.
ثانیاً کشورهای دیگری چون هند ، روسیه ، ایران ، شش کشورآسیای میانه ، کشورهای اروپایی ، جاپان و بالاخره امریکای شکست خورده درجنگ که هرکدام منافع خاصی درافغانستان تحت اشغال دارند ، هرگز نمی توانند حضورومداخله ی نظامی چین- پاکستان را قبول وتحمل نمایند .
نکته ی آخر اینکه : تروریزم اسلامی هرگزنمی تواند یک شریک راهبردی خوب برای جمهوری خلق چین باشد.اگرچینایی ها به حقیقت تروریزم اسلامی توجه ننموده ، افغانستان وطالبان را به درستی نشناسند ؛ دیریا زود سرآنان نیزدرافغانستان به سنگ خواهد خورد و لقمه ی بامزه ی افغانستان که پرازاستخوان است ، گلوی آنان را نیز پاره خواهدکرد.
این حقیقت را هم انگریزها می دانند ، هم روس ها وهم امریکاییان …