چشم عشق
رسول پویان
خبر دهـیـد بـه جانان که یار می آید
بـه شــوق دیــدن روی نگار می آید
اگرچه دورۀ هجران تلخ ودلگیرست
نـوش وصال پـس از انتظار می آید
هلا محافـل سـاز و نـوا کـنیـد بـرپـا
که با ترانـه و شعر و شـعار می آید
در مـبارک میخـانـه هـا فـراز کـنیـد
که مست عشق وخردمیگسارمی آید
نگاه دل که درچشم عشق تابید است
بـه نـاز بـاور چـشــم خـمــار می آید
سبد سبد گل صد برگ آورید از باغ
که در تمـوزِ گلـسـتان، بهـار می آید
به گوش دختر رز بین خوشۀ پروین
به بـاغ آلــو و سـیـب و انـار می آید
زشوق عشق و محبت پرکنیم دل را
کـزان بــوی خـوش گلـعـذار می آید
حریم خانۀ دلدار پر زاخلاص است
که دل بـه خلوت دل بار بار می آید
سرودوحدت دلهای شیفته برخوانید
که روی وعده و قول و قرارمی آید
در اوج قــلۀ پــرواز وحـدت دل هـا
هـمـــای هـمــدلی و اقـتــدار می آید
تمام عمربیک لحظه عشق می ارزد
وگـرنـه زنـدگی بـس تکـرار می آید
به زیـر سایۀ بید خنک بر لب جوی
نگار عـشـوه کـنان در کـنار می آید
شبی که تاج به سرمی نهدبخت بلند
ملکـه بـا هـمـه عـزّ و وقـار می آید
3/8/2022