چرخش عربستان سعودی و پایان دوران دلارهای نفتی
عربستان سعودی امکان پیوستن به بریکس را بررسی میکند
ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
به گزارش «Nasdaq»، عربستان سعودی از تمدید قرارداد با آمریکا دایر بر فروش اجباری نفت تنها به دلار آمریکا خودداری کرد. تصمیم عربستان وضعیت جهانی بازار نفت، گاز و ارز را تغییر میدهد.
این قرارداد در ٩ ژوئن ١٩٧۴ به عنوان تضمین دریافت کمکهای نظامی و غیره از آمریکا پس از لغو استاندارد طلا در ایالات متحده در سال ١٩٧١ و بحران نفتی ١٩٧٣-١٩٧۴ منعقد شد.
در بحبوحۀ بحران مالی جهانی ، آمریکا در سال ١٩٧۴، پیشنهادی به عربستان سعودی داد که سعودیها امکان امتناع از آن را نداشتند. در شبهجزیرۀ عربستان ذخایر عظیم نفت کشف شده بودند. اقتصاد آمریکا در آن زمان در حد قابل توجهی در حال کاهش بود و برای حفظ رشد به تزریق خون جدید نیاز داشت. نفت عربستان نقش همان خون جدید را بازی کرد. آمریکا برای امضای توافقنامهای از سعودیها دعوت کرد که بر اساس آن آمریکاییها متعهد شدند ضمن تحویل تسلیحات و تکنولوژیهای جدید، به صنعتی شدن و رشد پزشکی و آموزش در این کشور کمک نمایند. در مقابل، آنها خواستار هماهنگ کردن حجم تولید نفت با واشنگتن، فروش آن عمدتاً به شرکتهای آمریکایی و سرمایهگذاری سود حاصله در اوراق قرضۀ دولتی آمریکا شدند [شاهد زنده هستم که «کمک آمریکا به رشد پزشکی و آموزش» در عربستان به آن منجر شد که سعودیها پس از انحلال اتحاد شوروی در اوایل سالهای ١٩٩٠، هزاران پزشک (البته پزشکان درجه ٣- ۴) از ویرانههای بجا مانده از آن استخدام کردند- مترجم].
فروش نفت به دلار آمریکا هدف اصلی بود.
عربستان در آن زمان در روابط با همسایگان خود روزهای سختی را از سر میگذراند، حتی در مورد احتمال نابودی فیزیکی آن نیز مسائلی مطرح بود. به همین دلیل، سعودیها بیدرنگ موافقت کردند. توافق دوجانبه به طور خودکار هر پنج سال یکبار تمدید میشد. اما اکنون، طرف سعودی ظاهرا از وضعیت خود به عنوان «مخزن گاز یدکی آمریکا» خسته شده است.
و این تصمیم سعودیها نویدبخش مشکلات جدی برای آمریکاست.
دیوید رایت، نویسندۀ مالی و مدیر سرمایهگذاری در کتاب جدید خود بنام «آتش عقل سلیم»، استدلال میکند که قدرت دلار یک عامل کلیدی در تعیین استاندارد بالای زندگی آمریکا است و اینکه «انرژی را نمیتوان بدون دلار آمریکا خرید»، تنها نقطۀ قوت نیست.
پل هافمن، تحلیلگر مالی معروف آمریکایی در پورتال «Nasdaq» مینویسد: «قرارداد نفت-دلار که پس از بحران نفتی ١٩٧٣ رسمیت یافت، عربستان سعودی را ملزم میکرد که قیمت نفت صادراتی خود را منحصراً به دلار آمریکا تعیین نماید و مازاد درآمد نفتی خود را در اوراق قرضۀ خزانهداری آمریکا سرمایهگذاری کند. در نقطه مقابل، آمریکا از پادشاهی سعودی پشتیبانی و حمایت نظامی کرد. این یک برد-برد برای هر دو بود. آمریکا منبع پایدار نفت و بازاری برای بدهیهای خود به دست آورد و عربستان سعودی امنیت اقتصادی و کلی خود را تضمین کرد [عجب برد- بردی! هم نفت خود را به دلار آمریکا بفروش و هم سود حاصل از آن را در اوراق قرضۀ خزانهداری آمریکا سرمایهگذاری کن، واقعا مضحک است. مترجم].
نفت که فقط به دلار آمریکا نامگذاری شود، معنایی فراتر از مقولههای نفت و امور مالی داشت. توافق التزام به فروش نفت به دلار، وضعیت دلار را به عنوان ارز ذخیرۀ جهانی ارتقا داد. این امر به نوبۀ خود تأثیر عمیقی بر اقتصاد آمریکا گذاشت. تقاضای جهانی برای دلار برای خرید نفت با ارزانتر کردن واردات برای مصرفکنندگان آمریکایی به قوی ماندن ارز کمک کرد. علاوه بر این، ورود سرمایۀ خارجی به اوراق خزانهداری آمریکا [کاغذهای باطله-م] از نرخ بهرۀ پایین و بازار انعطافپذیر اوراق قرضه حمایت کرد».
به عقیدۀ هافمن تسلط دلار نفتی اکنون با جدیترین چالش خود مواجه است. اگر نفت به ارزی غیر از دلار قیمتگذاری شود، تقاضای جهانی برای دلار کاهش مییابد و کاهش تقاضا برای دلار به سهم خود میتواند به تورم بالاتر، نرخ بهرۀ بالاتر و بازار اوراق قرضۀ ضعیفتر در آمریکا منجر شود.
هافمن بر این اعتقاد است، که «سرمایهگذاران جهانی باید بدانند که نظم مالی جهانی در سطح کلان، در حال ورود به عصر جدید است. تسلط دلار آمریکا دیگر تضمینشده نیست».
پورتال روسی «نفتگاز» مینویسد: «علیرغم اینکه در رسانهها قبلاً اطلاعاتی مبنی بر تدارک مقدمات امضای توافقنامۀ امنیتی جدید بین پادشاهی سعودی و آمریکا منتشر شده بود، اما هنوز نشانی از انعقاد یک توافق جدید دیده نمیشود. دو طرف برای نخستین بار تصمیم گرفتند که سند امضاشده در ۵٠ سال پیش را تمدید نکنند.
اکنون ریاض میتواند نفت خود را به یوان، درهم، یورو، ین بفروشد و میتواند به ارزهای دیجیتال روی آورد. اعلامیه سعودیها مبنی بر عدم تمدید این توافق در همان روز اعلام تحریمها علیه روسیه به ویژه، علیه بخش بانکی این کشور انتشار یافت».
عربستان سعودی از مدتها پیش امکان فروش نفت خود با ارزهای جایگزین را بررسی میکرد. یک سال پیش، پادشاهی سعودی برای فروش نفت خود به یوان، با چین قرارداد امضاء کرد. این قرارداد از سوی آمریکا به عنوان یک اقدام غیردوستانه تلقی شد.
خودداری از تمدید قرارداد به این معنی نیست که پادشاهی سعودی فوراً به تجارت نفت خود با ارزهای دیگر روی میآورد، اما نشاندهندۀ کاهش تدریجی و نظاممند استفاده از دلار آمریکا توسط تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ نفت و همچنین، تضعیف دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیرۀ جهانی است.
چین تنها کشوری نیست که این پادشاهی آمادۀ تجارت با ارزهای ملی است. در اوایل سال ٢٠٢٣، عربستان سعودی قراردادی را با برزیل امضا کرد تا برای خرید نفت، قرار است ریال برزیل را به جای دلار بپذیرد.
علاوه بر این، عربستان سعودی نه تنها آمادۀ تجارت با سایر ارزهای ملی است، بلکه به دنبال ابزارهای دیجیتال جدید نیز میباشد. بانک مرکزی عربستان سعودی به عضویت پروژۀ «mBridge»- بانک تسویۀ بینالمللی برای تسهیل پرداختهای فرامرزی درآمده است. بانک مرکزی عربستان سعودی در نظر دارد برای بهبود کارایی پرداختهای فرامرزی و تسویه حساب بین بانکهای تجاری، امکان استفاده از ارزهای دیجیتال ملی بانکهای مرکزی مختلف را بررسی کند.
عربستان سعودی همچنین، امکان پیوستن به گروه بریکس را نیز بررسی میکند. روسیه بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی بریکس، سازوکاری برای پرداختهای فرامرزی بر اساس پلتفرم تسویه حساب پل بریکس (BRICS Bridge) به کشورهای عضو پیشنهاد داده داست. برای کارکرد این سازوکار، لازم است داراییهای دیجیتال بانکهای مرکزی کشورهای بریکس مشابه توکنها (مجوزها) منتشر شود و ارزش آنها به ارزهای ملی کشورهای شرکتکننده در توافقنامه مرتبط شود.
ران پل، نمایندۀ سابق کنگرۀ آمریکا، که تفاسیر اقتصادی او وسیعاً دنبال میشود، در وبلاگ خود به تضعیف سلطۀ دلار اشاره کرد.
وی خاطرنشان کرد که ماه گذشته کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تصمیم گرفتند ۶ کشور جدید شامل آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی را به گروه خود اضافه کنند. او در ادامه افزود: «بریکس با تضعیف پایه قدرت آمریکا – دلار به عنوان ارز ذخیرۀ جهانی – به اهداف خود دست یافت».
وی یادآور شد که لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس جمهور برزیل از کشورهای بریکس خواسته است تا ارزهای خود را ایجاد کنند و هند نیز بر شرکای تجاری خود از جمله، روسیه فشار میآورد تا به جای دلار آمریکا، با روپیۀ هند تجارت کنند.
ران پل همچنین مینویسد که چین و سایر کشورهای بریکس نیز اقداماتی را برای بررسی استفاده از طلا به جای دلار در تجارت بینالمللی به عمل آوردهاند.
علاوه بر این، وی از توافق هنری کیسینجر با عربستان سعودی که بر اساس آن در ازای حمایت دیپلماتیک و نظامی آمریکا، عربستان سعودی برای معاملات خود در بازار بینالمللی نفت از دلار استفاده میکرد، تمجید کرد.
ران پل خاطرنشان کرد که این دلارهای نفتی «مبنای جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره است و پشت علامت سؤال قرار دادن این وضعیت میتواند عواقب گستردهای برای پول آمریکا داشته باشد».
جای تعجب نیست که پل زنگ خطر را حتی قبل از اینکه سعودیها توافق مذکور را زیر پا بگذارند، به صدا درآورد و خاطرنشان کرد که عربستان سعودی توافقنامهای را با برزیل برای پذیرش ارز برزیل به جای دلار برای خرید نفت امضا کرده است و خاطرنشان کرد که اگر عربستان سعودی قراردادهای مشابهی را با سایر کشورهای بریکس امضا کند، این امر به پایان سلطنت دلار به عنوان ارز ذخیره سرعت میبخشد.
ران پل بر این باور است که «دلیل اصلی رد دلار، استفاده از آن به مثابه سلاح است و آخرین نمونۀ آن اعمال تحریمها علیه روسیه بود».
دلارهای نفتی که نیم قرن پیش متولد شدند، در کمال صداقت به آمریکا به عنوان پایۀ سلطۀ جهانی آن خدمت کردند و به مثابه «خون» در رگهای جنگهای بیپایانی که آمریکا در سراسر جهان به راه انداخت، عمل کردند.
اما حالا دوران دلارهای نفتی به پایان میرسد و هژمون فرسودۀ جهانی در حال ورود به جهانی است که در آن سلطۀ آمریکا از سوی تعداد زیادی از کشورهای جهان زیر سؤال رفته است.
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
٣٠ خرداد- جوزا ١۴٠٣