هیچکس نمیپرسد که مردم چه میخواهد ؟
کر شدم تا چند شور حق و باطل بشنوم
بشکند این سازها تا چیزی از دل بشنوم
هرگروه سیاسی و نظامی ، هر کشور ذیدخل در امور افغانستان برابر با منافع شان در مورد شکل حکومت و نظام افغانستان طرح میدهد و طرحش را خوب ، عادلانه و برابر با منافع مردم وانمود میسازد در حالیکه جز منافع خود شان چیز دیگری در ان نهفته نیست .
هیچکس نمیپرسد که مردم چه میخواهد ؟
از دل داغدار این ستمدیده ترین انسان روی زمین چیزی نمیگویند .
حکومت همه شمول ، حکومت مشارکتی ، حکومت ائتلافی سه اصطلاح دارای یک ماهیت است که طی بیست سال گذشته همه ناکام بودند ، منبع فساد و چپاول دارایی های مردم شدند . قدرتهای جبار محلی و جزایر قدرت ساختند تا حدیکه عواید گمرکات را قدرتهای جداگانه زیر ا داره خود میگرفتند . ان حکومتها با ان نامها ترکیبی از جهادگران مفسد و پرتاب شدگان فاقد هویت و احساس ملی از غرب بود که حالا همه فراری اند .
چیزهایکه ازان حاکمان و قدرتمندان سیاسی و نظامی بجا مانده است چنین است :
— دارایی های منقول و غیر منقول که برای مردم غریب افغانستان افسانوی است .
— حکومت ضعیف ولی سخت فاسد .
— حاکمیتی که در ظرف دو ساعت از سر قوماندانی اعلی تا آخرین قدمه ها فرو پاشید .
— انواع شبکه های استخباراتی خارجی از شهرها تا دهات .
— دست دراز همسایه های بد نیت در امور سیاسی ، جنگی و فرهنگی با پرورش صدها مخبر و معاشخوار داخلی.
— بیکاری ، فقر و گرسنگی با بی سر وسامانی مجموعی مردم .
— بد نامی دم افزون افغانستان در سطح جهان .
حاصل ان سه نوع حاکمیت :
فرار ، فرو پاشی و بی بنیادی در همه عرصه های دولت داری .
سوال :
— ضرور است تا همان ناکامی ها و نا کارگی ها از سر گرفته شود ؟
— ایجاب میکند که در ترکیب حاکمیت همان بدنامها و غارتگران باشند .
— حسن احیای ان حاکمیت در چه است جز منافع امریکا و پلان های منطقوی اش درین گوشه اسیا؟
فراری ها همانطوریکه در بیست سال حاکمیت َشان به پا استادگان خدمت به امریکا بودند بازهم در سعی و کوشش همین خدمتگذاری و امتیاز گیری اند .
وقتی منافع ملی ، مصئونیت جانی و مالی مردم در یک حاکمیت تامین نباشد ، حکام و فرمانروایان همچون فراعنه و گردنکشان با بی مسئولیتی در برابر قانون ، وجدان ، اوامر دینی ، منافع و حیثیت مردم عمل کنند به بهانه همه شمول بودن ، مشارکتی و ائتلافی سازی برگشتاندن مجدد انها چه دردی را دوا و کدام گرهی را وا خواهد کرد ؟
امریکا در پی احیای همین الغا شدگان بوده ان اصطلاحات هم زاده مراجع امریکایی است که همه شمول بودن معنایی جز مفسد شمول بودن را نداشته و بازهم نمیداشته باشد .
خوب میشود اگر هر سه نوع حکومت ا ز ادبیات سیاسی بر انداخته شده بجای ان ایجاد حکومت وحدت ملی متشکل از همه اقوام و ملیتها ، احزاب سیاسی نیک اندیش و خیر خواه ایجاد گردد این حکومت بر بنیاد قانون به میان اید نه بر بنیاد تمایلات گروهی از جنگسالاران ، غاصبان ، مفسدان و وابستگان بیگانه ، در ان حکومت جای برای جزایر قدرت وجود نداشته همه با متابعت از قانون عمل کنند ، در ترکیب حکومت جایی برای معامله گری ، امتیاز دهی و شخص محوری وجود نداشته باشد .
اهل خبره ، متخصصین و تحصیلکرده های وطندوست و متعهد چرخ دولت را به حرکت در اورده همه در پی تحقق یک مشی ملی باهم دست دهند و برای همان هدف ملی بذل مساعی کنند . حکومتی ساخته شود که ائینه قد نمایی همه مردم باشد و نباید هیچ گروه یا شخص موثر ملی ازان بیرون بماند تا دولت نیرومند و با صلاحیت تشکیل گردد .
نباید در دام نیرنگ سیاسی و تبلیغاتی امریکا گیر ماند و این حکومت هرچه زودتر قبل ازانکه دیر شود تشکیل گردد تا خدای نا خواسته باز پای کدام حرکت نظامی زاده شده از زراد خانه های استخباراتی بیرون به این کشور کشانیده نشود .
وطن پس از جنگ را نباید به منجلاب سیاستهای غیر ملی و خلاف منافع مردم فروبرد .اگر باردیگر روی همان خطوط لرزان گذشته حرکت شودانتظار بهبود اوضاع از نا ممکنات است .