هیاهو پیرامون نیجر و استعمار مسلح و بسیار خطرناک فرانسه در آفریقا
دمیتری نفیودوف (DMITRY NEFYODOV)
ا. م. شیری
در پشت پردۀ نمایش جامعۀ اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، طرحهای مداخلۀ تهاجمی به نام معادن اورانیوم و طلا طراحی میشود
به نظر میرسد فرانسه برای بازگرداندن رژیم طرفدار غرب در نیجر که پس از کودتای نظامی اخیر در نیامی برکنار شد، رویکرد مداخلۀ نظامی- سیاسی «جمعی»، رویدادی که برای اینها نواحی کاملاً عادی نیست، انتخاب کرده است. با این حال، تشدید مبارزه برای آفریقا و منابع آن، با دخالت مستقیم یا غیرمستقیم بسیاری از بازیگران، آن را تا آستانۀ یک درگیری بزرگ منطقهای کشانده است.
اولتیماتوم مورد حمایت پاریس از طرف کشورهای عضو جامعۀ اقتصادی غرب آفریقا خطاب به شورای ملی دفاع از میهن مبنی بر تسلیم و با بازگشت رئیس جمهور محمد بازوم که به داشتن روابط نزدیک با پاریس و واشینگتن شناخته میشود، روز قبل به پایان رسید. مقامات جدید با تظاهرات حمایتی گسترده مردم به تهدید تهاجم از خارج پاسخ دادند. ژنرال محمد تومبا خطاب به دهها هزار نفر از هواداران خود گفت، برخلاف همۀ احتمالات، «نیجر در حال حرکت به پیش است». کانال تلگرامی «آفریقانیستکا» خاطرنشان میسازد که تظاهرات حمایت مردمی برگ برندۀ واقعی است که میتواند ائتلاف طرفدار غرب را از تهاجم مسلحانه باز دارد.
لازم به ذکر است که توافقنامۀ تشکیل جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا در ۲۸ ماه مه ۱۹۷۵ در لاگوس، پایتخت نیجریه امضا شد. این سازمان تا به امروز، اسماً شامل ۱۵ کشور است. آنها عبارتند از بنین، بورکینافاسو، گامبیا، غنا، گینه، گینۀ بیسائو، کیپورد، ساحل عاج، لیبریا، مالی، نیجر، نیجریه، سنگال، سیرالئون، توگو. با این حال، پس از کودتای نظامی در بورکینافاسو و مالی، عضویت آنها در این سازمان به حالت تعلیق درآمده است. علاوه بر این، مقامات این کشورها قبلاً اعلام کردهاند که هرگونه مداخله در نیجر را به منزلۀ اعلام جنگ علیه این دو کشور آفریقایی تلقی میکنند.
در دهههای اخیر، برخی از سرزمینهای غرب آفریقا برای همیشه درگیر جنگها و درگیریهای داخلی توأم با سطوح بالای خشونت و بیرحمی بوده است. « خالهای مادرزادی» استعمار غرب، یعنی فروپاشی ساختارهای دولتی، هرج و مرج، رکود دائمی اقتصاد، قحطی و سیل پناهجویان در اواسط دهۀ ۱۹۹۰، سبب آن شد که رابرت کاپلان، محقق آمریکایی «پایان جهان» کشورهای غرب آفریقا را پیشبینی کند. در آن زمان، به نظر میرسد که برای لیبریا و سیرالئون آخرالزمان فرارسیده بود.
در ماه ژوئیۀ سال ۱۹۹۰، به ابتکار نیجریه در ارتباط با لزوم پایان دادن به جنگ داخلی در لیبریا، کمیتۀ میانجی دائمی جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا در مورد مداخلۀ مسلحانه در درگیری تصمیم گرفت و در ۷ اوت در بانجول تصمیمی دایر بر تشکیل یک سازمان حافظ صلح، معروف به گروه نظارتی جامعۀ اقتصادی کشورهای غرب آفریقا در روند صلح لیبریا گرفته شد. با وجود دلایل قانونی بسیار ضعیف، در سالهای بعد سعی کردند این سازمان را در فعالیتهای «حفاظت از صلح» در گینه، گینۀ بیسائو، ساحل عاج و مالی مشارکت دهند.
این کار با تکیه بر شبکۀ پایگاههای نظامی فرانسه در مستعمرات سابق، یعنی در چاد (نزدیک انجامنا و در منطقۀ مرزی با سودان)، در سنگال، ساحل عاج (در سواحل اقیانوس اطلس در نزدیکی گراند بسام و ابیجان، پایتخت سابق) و در نیجر، که بیشتر آنها در نزدیکی نیامی (پایتخت)، در زیندر، بیلما و آگادز واقع هستند، انجام میشد. پایگاه آگادز و پایگاهی در نزدیکی نیامی (نیروی هوایی) از معادن اورانیوم که توسط شرکت فرانسوی «اورانو» (ORANO) در شمال کشور با شرایط غارتگرانه استخراج میشود، مراقبت میکنند. علاوه بر این، دو پایگاه نظامی متروپل سابق در گابن سابق فرانسه (نزدیک پایتخت لیبرویل و در ناحیۀ بندر پورت جنتیل) و همچنین در سومالی سابق فرانسه، جیبوتی کنونی مستقر هستند. بنابراین، حضور نظامی پاریس در آفریقا هنوز بسیار متنوع است.
با این حال، عملاً هیچ پروژۀ اقتصادی واحدی در چارچوب جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا اجرا نشده است. برای اینکه اولاً، شرکتکنندگان آن «دائماً در مقابل یکپارچگی اقتصادی گستردهتر مقاومت میکنند… در درجۀ اول به دلیل جهتگیری در تمام حوزههای زندگی خود به سمت فرانسه، که به عنوان یک متروپل سابق، همچنان به آنها کمکهای مالی و حمایت نظامی-سیاسی قابل توجهی ارائه میدهد و ثانیاً، به سبب عدم تمایل کشورهای مسلط در اتحادیه – ساحل عاج و سنگال- برای به رسمیت شناختن نیجریه به عنوان رهبر منطقهای. اکثر اعضای جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا هنوز بخشی از منطقۀ فرانک غرب آفریقا (سنگال، ساحل عاج، بنین، مالی، بورکینافاسو، توگو، نیجر، چاد، گینۀ بیسائو) هستند که توسط بانک مرکزی فرانسه و ساختارهای وابسته به آن کنترل میشود.
مناطق فرانک آفریقای غربی و مرکزی
با توجه به موضع مشخص مالی و بورکینافاسو و همچنین گینه و الجزایر که رسماً حمایت نظامی خود را از مقامات جدید نیجر در صورت مداخله در این کشور اعلام کردهاند، پاریس برای بازگرداندن رژیم وفادار خود در نیامی بر خلاف آنچه که قبلاً بارها در ساحل عاج، چاد، گابن، توگو و جمهوری آفریقای مرکزی انجام داده، دیگر خطر نمیکند. همانطور که میبینید، ما باید یک ائتلاف متزلزل تشکیل دهیم که در صفوف آن آشکارا هیچ توافقی وجود ندارد. نیجریه، مدبرترین و پرجمعیتترین کشور در غرب آفریقا، نیروی اصلی ضربهگیر مداخلهگران است. با این حال، بسیاری از سیاستمداران محلی و همچنین رهبران کشورهای همسایه با هجوم به قلمرو همسایۀ شمالی خود قاطعانه مخالفند. مجلس سنای نیجریه در ۵ اوت، رئیس جمهور بولا تینوبو، یکی از محرکان مداخلۀ مسلحانه را از حق استفاده از ارتش در خارج از کشور محروم کرد. ساحل عاج و سنگال که پایگاههای نظامی فرانسه در آنها دایر است و لیبریا طرفدار سنتی آمریکا، توگو طرفدار فرانسه، سیرالئون مستعمرۀ سابق انگلیس که توسط رژیم طرفدار غرب اداره میشود، از دیگر مبتکران مداخلۀ نظامی هستند (سیرالئون نیز مانند لیبریا و کیپورد از شرکت در مجمع اخیر روسیه و آفریقا خودداری کرد).
آمریکاییها در نیجر
شایان ذکر است که در مسئلۀ مداخلۀ احتمالی در پاریس، آنها جلوتر از آمریکاییها میدوند، آمریکاییهایی که سه پایگاه نظامی نیز در نیجر دارند، همچنان موضع محتاطتری اتخاذ کردهاند. کاترین کولونا، وزیر امور خارجۀ فرانسه در ۵ اوت گفت: «خطر مداخلۀ این کشورها (جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا) باید بسیار جدی گرفته شود. کودتاگران هنوز فرصت دارند به خواستۀ متفقالقول کشورهای منطقه و جامعۀ بینالمللی گوش فرادهند و قدرت را واگذار نمایند». این هم قابل درک است که رژیم نظامی جدید نیامی روز گذشته اعلام کرد که قراردادهای نظامی و اقتصادی نامحدود با پاریس را رد کرده و همچنین دستور توقف صادرات سنگ اورانیوم و طلا به متروپل سابق را صادر کرد. نیجر (همراه با گابن) از اواسط دهۀ ۱۹۷۰، حداقل یک چهارم مواد خام اورانیوم مورد استفاده در صنعت برق هستهای فرانسه را تامین کرده است. بدیهی است که اورانیوم غرب و مرکز آفریقا در مجتمع نظامی-صنعتی فرانسه نیز استفاده میشود. سهم سرمایۀ فرانسه در معادن طلای شمال غرب و شرق نیجر نیز قابل توجه است. مواد خام راهبردی، مواد غذایی، منسوجات و سایر محصولات نیجر عمدتاً از طریق بنادر توگو و بنین همسایه که که بخشی از جامعۀ اقتصادی کشورها غرب آفریقا و منطقۀ فرانک غرب آفریقا هستند، به فرانسه صادر میشود.
معادن اورانیوم در نیجر
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که سیاست خارجی او در جهت آفریقا ترکیبی است از دلسوزی ایدئولوژیک ضداستعماری با عملگرایی اقتصادی با تاکید بر مؤلفۀ نظامی، در پاسخ به حادثۀ نیجر گفت، که توقف عرضۀ اورانیوم و طلا از نیجر به فرانسه را میتوان تلافی «سالهای ظلم» پاریس به آفریقاییها دانست. نیجر اولین کشور آفریقایی بود که هواپیمای جنگی سبک «هورکوس» (Hurkus)، ساخت صنایع هوافضای ترکیه (به دنبال پهپادهای بایراقدار تیبی۲ و خودروهای زرهی) خریداری کرد و امروز آقسرای (Ak-Saray- اقامتگاه ریاست جمهوری ترکیه) به مخالفان محمد بازوم و فرانسه میپیوندد که میتواند در چیدمان منطقهای تأثیر جدی داشته باشد. نمیتوان بردار تنش ضد روسی در نیجر، از جمله مانعتراشی شدید پاریس در مقابل مقامات جدید را از نظر دور داشت. همانطور که محمد بازوم، رئیس جمهور مخلوع در ۳ اوت در مصاحبه با واشنگتن پست گفت: «آمریکا، فرانسه و سایر کشورها باید به بازگرداندن نظم قانون اساسی در کشور ما کمک کنند. زیرا، اگر کودتاچیان در قدرت باقی بمانند، کل منطقۀ ساحل مرکزی به زیر نفوذ روسیه در سیمای «واگنر» خواهد رفت». علاوه بر این، دولت نظامی نیجر، بورکینافاسو و مالی گویا قصد دارند مزدوران روسی را جایگزین واحدهای نظامی فرانسه و ایالات متحده در منطقه بکنند (پایگاههای نظامی متروپل سابق چندین سال پیش، بورکینافاسو، مالی و همچنین، جمهوری آفریقای مرکزی را ترک کردند).
فرض بر این است که هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نشده، اما روند استعمارزدایی آفریقا هنوز تا کامل شدن فاصله دارد و بسیاری از رهبران محلی مجبورند در سیاستهای عملی خود از کاخ الیزه پیروی کنند. علاوه بر پایگاههای فوقالذکر در منطقۀ ساحل، پاریس توانایی دستکاری در مناقشات ارضی بین ماداگاسکار، موریس و کومور بر سر برخی جزایر سواحل شرق آفریقا را دارد.
اگر مقامات جدید نیجر حاضرند به پاریس ۳۰ روز مهلت بدهند تا طبق توافقنامۀ همکاریهای نظامی-فنی ۱۹۷۷ از کشور خارج شود، برخی دیگر هنوز ترجیح میدهند موضوع استعمار فرانسه را نادیده بگیرند. این بیمیلی در بحثها و اسناد کاری دومین مجمع اخیر روسیه و آفریقا در سن پترزبورگ نیز نمود یافت. با توجه به اینکه اخیراً سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجۀ روسیه تعلق جزیرۀ مایوت به اتحادیۀ کومور را یادآوری کرد، در حالی که «همۀ تحلیلگران سازمان ملل در مطالعات خود متناوبا بر این واقعیت تأکید میکنند» و «تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد» نیز در این باره وجود دارد، از آنجائیکه هیچ کس در جهت حل آن حرکت نمیکند، در واقع «هنوز فرانسوی باقی مانده است».
با این حال، موارد حل نشدۀ دیگر بسیار است. لازم به ذکر است که آنها و همچنین، عادات استعماری پاریس و کل غرب، که آشکارا با واقعیتهای به سرعت در حال تغییر جهان در تضاد است، باید در چارچوب کار نظاممند روسیه در جهت آفریقا مورد توجه قرار گیرد.پ
مأخوذ از: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۸ مرداد- اسد ۱۴۰۲