هفتادهمین سالروز پیروزی لشکرسرخ اتحاد شوروی برالمان نازی!
علی رستمی
نهم می 2015ترسایی مصادف ، به هفتادوهمین سالروز، غلبه لشکر سرخ باعظمت خلقای اتحادشوروی سابق بر لشکرفاشیزم هیتلر میباشد. این روز بمثابه نجات جهان از یوغ فاشیزم هیتلر درتاریخ جهانی ثبت است. این روز را تمام خلقهای مترقی وصلح دوست جهان
جشن میگرند. شکست لشکر فاشیزم هیتلر که منجر به پایان ختم جنگ دوم جهانی گردید ، جهان را داخل روند نوین تاریخی کرد.
جنگ دوم جهانی که ناشی از تضادهای اشتی ناپذیر جامعه سرمایداری ،برای گسترش وسلطه نظام سرمایداری وتقسیم کشورهای جهانی برای دست یابی به بازارها ومنابع خام برای غارتگری وچپاول بود.این جنگ برعلاوه تلفات مدهش مالی وجانی زمینه ساز رشد جامعه سرمایداری وپیدایش کشورهای سوسیالیستی وتحکیم اتحادشوروی وقت گردید.
المان نازی که بعد ازقدرت رسیدن هیتلر در 1933 درگام نخست یورش فرسایش اوری را علیه انقلابیون وبالخصوص کمونیستها اغازکرده وانها را زندانی ساخته وکشور ی خود را به اردوگاهی شکنجه عناصر انقلابی بدل نمود.سپس با لشکر فا شیستی خود ، به تهاجم واشغال کشورها اقدام نمود ه وبه جهانکشایی پرداخت.
مراحل مقدماتی اغاز جنگ دوم جهانی از وضع نابسامان جهانی بالخصوص حمله جاپانیها درسال 1931 برمنچوریا میباشد. در پی این حادثه چینی ها به جامعه ملل شکایت نموده که دول اروپائی نیز با جاپان به مخالفت برخاستند. جامعه ملل جاپان را به عنوان یک کشور اشغالگر محکوم نمود. درواکنش به این داوری ، جاپان درسال 1937 اقدام به اشغال چین کرد ،ودرسا لهای 1938 و1939 بخشی اعظیم خاک چین را به تصرف خود دراورده بود. این وضع بوجود امده باعث افزایش تشنج سیاسی در روبط بین المللی درجهان گردیده وزمینه را پیشتر برای اغاز جنگ دوم جهانی مساعد ساخت.
کشور المان درسال 1939 جنگ را با حمله به کشور پولند اغاز نمود. متعاقبأ فرانسه و انگلستان به المان اعلان جنگ دادند.
عساکر درنده خوی المان درفاصله سالهای 1938الی 1941 در پیشترین کشورهای اروپایی حمله نموده انرا اشغال نمود. دراین مدت کشورهای امریکا ، انگلستان وفرانسه هیچ نوع گامی را علیه اقدامات فاشیستی هیتلر برنداشتند.برعکس برای اهداف شوم خویش انرا برای تجاوز درشرق علیه اولین کشور سوسیالیستی ترغیب مینمودند.
بالاخره جنگ کبیر میهنی خلق شوروی در 22جون سال 1941 توسط اردوی فاشیسم هیتلری به اتحاد شوروی شروع کردید. دراغاز جنگ نیروهای نظامی المان مرکب از4.234میلیون نفر بود. این نیروها که در 214 لشکر متشکل شده بودند،از جمله مجهز به 5640 عراده تانک و10 هزار بال طیاره بودند؛ ازجمله این نیروها 5.5 میلیون نفر در 200 لشکر با 4300عراده تانک ، 500 بال هواپیما و48هزارپایه توپ ومین انداز در22جون 1941 در سرحدات اتحدشوروی تمرکز داشتند.
اردوی فاشیستی هیتلر درمراحل اول جنگ بر اثر برتری های نظامی واقتصادی ،باحملات غافلگیرانه موفق شدند، تا چالشهای بی حد را دامنگیر دولت وخلق اتحادشوروی نماید ، لشکر فاشیستی هیتلر با بمباردمان بیرحمانه به منازل مردم ونهادهای صنعتی ضرر بزرگی را به اقتصاد دولت شوروری تحمیل کرد. مسافات زیادی را درخاک شوروی طی نموده الی شهر لیننگراد« سن پترزبورگ امروزی” پیشروی نمود. تا ازاین طریق بسوی مسکو وسایر شهرهای استراتیژیکی شوروی پیشرفت نماید.
اما با مبارزه دلیرانه و منسجم خلق شوروی با اردوی سرخ انقلابی مردمی ، تحت رهبری حزب کمونیست اتحادشوروی ضربات مهلکی به لشکر فاشیست هیتلر وارد گردیده که شعار ” شکست ناپذیری” اردوی هیتلررا باطل ساخت. این دشمن مکار که قصد اشغال مسکورا داشت، به شکست مذبوحانه مواجه شده که سرشت جنگ جهانی دراین گوشه جهان تغیر کرد. با دفاع جانبازانه وحماسه افرین خلق شهر استالینگراد که به تلفات 1.5 میلیون نفرتمام شد ،منجر به عقب نشینی لشکر فاشیستی و اغاز شکست ان ، تکمیل شد. بعد ازاین شکست ارتش فاشیسم هیتلری شکل دفاعی گرفته وابتکار را اردوی اتحادشوروی بدست گرفت.
درسال 1944که سال چهارمین جنگ جهانی دوم است، سال پیروزی قاطع اردوی سرخ شوروی بوده است. با پشیروی سربازان سرخ اتحادشوروی بسوی اروپا ، کشورها ی مانندپولیند، مجارستان ورومانیا ، بلغارستان ، یوگوسلاویا چکوسلواکیا وناروی از وجود نیروهای فاشیستی هیتلر پاک گردیده واز یوغ تسلط فاشیسزم نجات یافتند. ودراکثریت این کشورها احزاب کارگری قدرت را بدست گرفته و نظامهای سوسیالیستی دراین کشورها تشکیل شد.
باشکست کامل لشکر فاشیزم هیتلر در سال 1945جنگ دوم جهانی به پایان رسید. دراول ماه می 1945 المانیها مرگ هیتلر را اعلام کردند. سرانجام شرایط تسلیم کامل بدون قیدوشرط المان در 7ماه می 1945 در”رمس “فرانسه تنظیم گردید. همچنان کشور المان به دوبخش شرقی وغربی تقسیم شد.دربخش غربی که تحت کنترول ارتش ایالات امریکا،انگلستان و فرانسه قرارداشت ،المان غربی ودرقسمت شرقی که لشکر روسها قرارداشت المان شرقی نامیده شد. المان غرب به پیمان نظامی ناتو وستنو تحت اداره امریکا وکشورهای غربی و پیمان نظامی المان شرق به پیمان وارسا تحت اداره اتحادشوروی وکشورهای سوسیالیستی تعلق گرفتند.
دراین جنگ بزرگ میهنی ، خلق قهرمان شوروی خسارات بزرگی جانی ومالی را متقبل شده اند . که تنها دراین جنگ خانمانسوز تحمیل شده 25میلیون خلق شوروی در میدانهای جنگ به شهادت رسیدند. همچنان تلفات وخسارات جنگ را درجهان نظر به اسناد تاریخی چنین رقم داده اند:”دراین جنگ 55میلیون نفر کشته شده بودند که ازاین تعداد45میلیون نفرمتعلق به قاره ای اروپا بود، ایالات متحده امریکا 290 هزارتلفات داشت، میزان تلفات انگلستان 400هزار سرباز درمیدان جنگ و100هزار غیرنظامی براوردمی شد.بلژیک هلند وناروی دها هزار تلفات داشتند. تلفات کشور فرانسه به 200هزارو450 هزار غیرنظامی بالغ می شد. دراروپای مرکزی وشرقی تلفات جانی بسیار سنگین بود زیرا 131میلیون و600هزار سرباز ودرحدود 12میلیون غیرنظامی در قتل عامها یا ازگرسنگی وسرما درپیشروی های المان ها، جان خودرا ازدست دادند. روسها جمعأ 25 میلیون نفر یعنی پیش از ده درصد نفوس خود تلفات داشتند. کشور المان مانند روسیه ده درصدجمعیت خود یعنی 5میلیون و700 هزار را ازدست داد،ازاین 4میلیون و300هزارو4میلیون غیرنظامی بودند. تلفات لهستان 300هزار سرباز، یوگسلاوی 300هزار و140 هزار غیرنظامی ، یونان 150 هزار سرباز و350 هزار غیرنظامی ، چین از 6تا 8میلیون وجاپان 5میلیون و200هزار سرباز و600هزار غیرنظامی بود.” برعلاوه تلفات جانی سرزمینها روسیه خرابیهای دامنه داری دران کشور بویژه در مسکو، لینین گراد وقفقاز بوجود امده بود ؛درکشور المان کلیه شهرها بزرگ به خاک یکسان شد . درکشور ایتالیا نیز خرابیهای بزرگ درعده ای بناهای تاریخی بوجود اورده ویران شده بود.
جنگ دوم جهانی هولناکترین جنگ درجهان بود که مصیبتهای ان از حافظه تاریخ وباشنده گان جهان فراموش نا شدنیست . اما متاسفانه که کشورهای غول پیکر سرمایداری و حامیان شان در راس ایالت متحده امریکا، برای حفط وگسترش منافع سود وسلم وجمع اوری ثروت برای خویش سیاستهای تشنج باری را بوجود اورداند، که عملأ جنگ جهانی سوم را بعد از فروپاشی اردوگاهی سوسیالیستی درراس اتحادشوروی بارویکردهای مختلف اغاز کرده وبراین اساس برای غضب منابع اقتصادی کشورهای ضعیف تحت نام گسترش دیموکراسی که نظامهای سنتی دران حاکم میباشند؛ هجوم برده وانهارا سرنگون ساخته وکشور شانراتحت سلطه سیاسی خویش قرارمیدهند. مداخلات نظامی زیرنام سرکوب تروریزم در کشورهای عراق ، افغانستان ،لیبیا ،سوریه نه تنها تروریست از بین برده نه شد بلکه با سیاستهای “تفرقه به انداز وحکومت کن” ،عملکرد های تروریستی شان پیشتر شده وباعث بروز اختلافات قومی ومذهبی در این مناطق شده است. با این اقدامات قصدأ شرایط بوجود اورده شده است که این کشورها حاکمیت وتمامیت ارضی خویشرا از دست بدهندو در حالت تجزیه قرار بگیرند. این نیروهای تروریستی وفاشیستی بنیادگرایی دینی ومذهبی ،که بدتر ومنفورتراز فاشیزم هیتلر استند ،تحت نام داعش ، القاعده وطالبان که پیروی مذهب وهابیت ــ سلفیست هستند، صدها هزار انسان اعم از زن و مرد واطفال را که پیروی عقاید شان نیستند، از محلات شان به زورشکنجه بیجا وبی خانمان ساخته و یادسته جمعی بقتل میرسانند .
همانطوریکه هیتلر،برتری نژادی قومی وسیاسی را بالای جهان برای المانیها ارزو داشت ، گروپهای تروریستی دینی ومذهبی داعش وطالبان پاکستانی وعربی ،نیز بمانند وی، برتری دین ومذهب خودرا بالاتر ازسایر ادیان دانسته ودیگر هویتهای مذهبی وقومی را قبول نداشته وکشتن شان را مباح دانسته وقتل عام میکنند.
رستمی
رویکردها:
تاریخ اروپا از اغاز تا پایان قرن بیستم ، تألیف وگرداوری دکتر عباسقلی غفاری فرد.
