زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

انگیزه های سفرملایعقوب به قطر 

                            نوشته ی : اسماعیل فروغی       اخیراً…

از واگرایی های سیاسی تا اشتباه ی راهبردی و تاریخی

نویسنده: مهرالدین مشید شعار های قومی دشمنی با وحدت ملی و…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

قمست سوم ایجاد اصلاحات و نخست وزیری شاه محمود: به نظر میرمحمد…

«
»

ناتو و رسانه 

07.11.2022

گزینش و تنظیم: حسین تلاش

گردآوری و تدوین: مریم محبوب

منتشر شده در نشریه اینترنتی دانش و امید شماره ۱۴

رسانه‌ها در جوامع بشری از شکل‌های سادۀ خیزاندن دود و طنین طبل و برکشیدن آواهای گوناگون، تا کتاب و روزنامه و رادیو تلویزیون و اینترنت و فضاهای مجازی گسترش یافته‌اند. رسانه‌های چاپی یا الکترونیک، دو گونه‌اند: شنیداری (رادیو، نوار، سی‌دی، تلفن و …) و دیداری (تلویزیون، ماهواره، تصویر، کتاب، مجله، نمودار، نقشه، پوستر، کاریکاتور، روزنامه، سینما، فیلم، اینترنت، ممبر و …). رسانه‌های دیداری ۴۳٪ بیش از شنیداری موثر و برانگیزاننده هستند. رسانه‌ها رفته‌رفته نقشی پررنگ در جهان‌بینی و سوگیری افراد، اقشار و افکار عمومی پیدا کرده‌اند. در جوامع طبقاتی، به‌ویژه در نظام‌های سرمایه‌داری و سلطه‌جوی کنونی، طبقات حاکم هزینه‌های کلانی در این زمینه می‌کنند تا به یاری رسانه و با آوازه‌گری (تبلیغات) زمینه‌های ذهنی اقدامات سودجویانه و ضدانسانی خود را آماده سازند و به مدد تشکیلات و تجهیزات نظامی و نیروهای اطلاعاتی و سرکوبگر، جنگ‌ها، کودتاها، ترورها و کشتارها را موجه و ناگزیر جلوه دهند.

خبرگزاري

خبرگزاری‌ها با جمع آوری و انتشار خبر و دیگر اطلاعات در گستره‌ های بسیار پهناور فعالیت داشته‌اند. آنها پس از دوره‌ای رقابت، سرانجام در تقسیم جهان به حوزه‌ های عملیاتی اختصاصی به توافق رسیدند؛ و یک نظام جهانی چند جانبۀ شبکه‌های ارتباطی به وجود آوردند.

در پی “هم پیمانی خبرگزاری‌ها” در سال ۱۸۶۹، رویترز، گسترۀ امپراتوری بریتانیا و خاور دور؛ آواس، پهنۀ امپراتوری فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال و ولف مناطق آلمان، اتریش، اسکاندیناوی و روسیه را به‌چنگ آوردند.

کارتل خبرگزاری‌ های سه گانه تا آغاز جنگ جهانی اول برجمع آوری و انتشار بین‌المللی خبر چیرگی داشت. 

به سبب گسترش دو خبرگزاری آمریکایی آسوشیتد پرس  و یونایتدپرس از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون، چهار خبرگزاری عمده  رویترز، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس )آسوسیشن(اینترنشنال و آژانس فرانس ‌پرس موقعیت مسلط خود را در نظام بین‌المللی جمع آوری و انتشار اخبار و اطلاعات حفظ کرده و به صورت بازیگران اصلی نظم جهانی اطلاعات باقی‌مانده‌اند.

در پی تلاش یونسکو، درخواست‌های همه‌جانبه برای سازماندهی مجدد نظم جهانی اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است که با مقاومت شدید گروه‌های ذی نفع غربی روبه‌رو شد و به دنبال آن ایالات متحده و بریتانیا از عضویت یونسکو خارج شدند!

 اهمیت خبرگزاری‌ها زمانی آشکار می‌شود که بدانیم بیشتر مطبوعات و خبرگزاری‌های ملی و منطقه‌ای و شبکه‌های رادیو و تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمدۀ خود را از این آژانس‌های خبری دریافت می‌کنند که جایگاه و نقشی ویژه و برجسته‌ در جنگ رسانه‌ای در دنیا دارند.

خبرگزاری‌ها و امپراتوری‌های خبری انگشت ‌شمار از: عبارت‌ اند آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، رویترز، فرانس‌پرس، شین‌هوا، آلمان، ایتارتاس.

روزنامه‌ها یکی از ابزارهای خبرگزاری‌ها برای انتشار اخبار و اطلاعات هستند. در میان ۱۰ روزنامۀ نخست پرشمارگان جهان، ۸ روزنامه از ژاپن و هند و ۱ روزنامه از آمریکا و ۱ روزنامه از چین هستند.

یومیوری شیمبون” با شمارگان ۹ میلیون نسخه و “آساهی شیمبون” با ۶.۵ میلیون نسخه در روز، از ژاپن پرشمارگان‌ترین روزنامه‌های جهان هستند که کارشان را از سال ۱۸۷۴ و ۱۸۷۹ آغاز کرده‌اند.

روزنامۀ “یو‌اس‌اِی تودی” از آمریکا با شمارگان ۴ میلیون نسخه سومین روزنامۀ پرشمارگان جهان است. نخستین نسخۀ این روزنامه سال ۱۹۸۲ منتشر شد و اکنون در ۳۷ نقطۀ آمریکا و ۵ نقطۀ دیگر جهان منتشر می‌شود.

روزنامۀ “باسکار” از کشور هند با شمارگان ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نسخه در روز چهارمین و “جاگران” از هند پنجمین روزنامۀ پرشمارگان جهان هستند.

در سال ۲۰۰۸ میلادی ۶۲۵۳ هفته‌نامه و ۱۴۲۲ روزنامه در آمریکا چاپ می‌شد. ده روزنامۀ پرتیراژ ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۹ عبارت‌اند از: یو اس ای تودی / وال استریت ژورنال / نیویورک تایمز / لس‌آنجلس تایمز / شیکاگو تریبیون / واشنگتن پست/ نیویورک دیلی نیوز / نیویورک پست / دنور پست / د تایمز آو اِرث.

رادیو و تلویزیون

در سال ۱۸۹۵ میلادی رادیو به عنوان جنگ‌افزار کمکی به‌کار گرفته شد و در سال ۱۹۲۰ به بهره‌برداری عمومی رسید. در ایران سال ۱۳۰۵ فرستندۀ بی‌سیم (ابتدا در وزارت جنگ) و سال ۱۳۱۹ رادیو تاسیس شد.

تا اکتبر سال ۲۰۰۸، بیش از ۶۸۰۰۰ شبکه رادیویی و تلویزیونی در قالب مؤسسات بزرگ و برخی به عنوان شبکه در جهان به ثبت رسیده است. شبکه‌های تلویزیونی را می‌توان در پنج محور آمریکایی، اروپایی، عربی و شبکه‌های اسلامی خلاصه کرد.

ماهواره

نخستین ماهواره‌های مخابراتی در سال۱۹۸۰ با ۱۲ هزار مدار تلفنی و تنها ۲ کانال تلویزیونی در مدار قرار گرفتند. هم اکنون در دنیا نزدیک به ۲۱۵ ماهوارۀ مخابراتی وجود دارد که بر روی ۸۰ ماهواره حدود ۱۵۰۰۰ شبکۀ تلویزیونی و رادیویی قرار دارد. نخستین پرتاب ماهوارۀ روس‌ها (اسپوتنیک) در سال ۱۹۵۸ و آمریکا ۱۹۶۰ بود. ۶۰ درصد ماهواره‌ها جنبۀ نظامی دارند.

آمار تعداد کاربران فعال ماهانه در شبکه‌های اجتماعی (به میلیون نفر) تا تاریخ ۲۲ ژانویۀ ۲۰۲۲ میلادی. منبع: Statista

اینترنت

آمار تعداد کاربران فعال ماهانه در شبکه‌های اجتماعی (به میلیون نفر) تا تاریخ ۲۲ ژانویۀ ۲۰۲۲ میلادی. منبع: Statista

در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ پدیده‌ای به نام اینترنت جهان را دگرگون کرد. اینترنت مجموعه‌ای از میلیون‌ها کامپیوتری است که از راه شبکه‌های مخابراتی به یکدیگر پیوسته‌اند. اینترنت در آمریکا با طرح دفاعی آرپا یا آرپانت (آژانس تحقیق پروژه‌های پیشرفته) پا گرفت. ایران در سال ۱۳۷۲ خورشیدی (در مرکز تحقیقات فیزیک نظری) به شبکۀ اینترنت پیوست.

ناتو (پیمان نظامیٓ تجاوز کار – فرستنده)

سازمان پیمان (نظامی) آتلانتیک شمالی (NATO = North Atlantic Treaty Organization) که در سال ۱۹۴۹ میلادی (۱۳۲۸ خورشیدی) با هدف دفاع جمعی دربرابر اتحاد جماهیر شوروی در واشنگتن دی‌سی٬ پایه‌گذاری شد اکنون بیش از سی عضو دارد و ستادش در بروکسل بلژیک است. دبیرکل ناتو ینس استولتنبرگ(نروژی) و فرماندۀ عالی متفقین اروپا ژنرال تاد د. وُلترز (از فرماندهان نیروی هوایی آمریکا) هستند. هزینه‌های ناتو در سال ۲۰۱۸ یک تریلیون دلار آمریکا بوده است. هر عضو ناتو باید ۲٪ از تولید خالص داخلی خود را برای ناتو هزینه کند. آمریکا، انگلیس و یونان بیش از ۲٪ هزینه می‌کنند. بسیاری از اعضای ناتو نمی‌توانند به اندازۀ ۲٪ هزینه کنند.

اعضای (کنونی – فرستنده) ناتو: آمریکا، بلژیک، کانادا، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایسلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، نروژ، پرتغال، اسپانیا، ترکیه، بریتانیا، آلبانی، بلغارستان، کروواسی، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی، اسلوواکی، و آخرین آن‌ها مونته‌نگرو و جمهوری مقدونیۀ شمالی، (فنلاند و سویدن هنوز روند عضویتشان پایان نیافته است).

در رأس ناتو، شورای آتلانتیک شمالی متشکل از وزرای کشورهای عضو قرار دارد که حداقل هر دو سال یک ‌بار تشکیل جلسه می‌دهد. این شورا بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در پیمان ناتو است و تصمیمات آن به اتفاق آرا گرفته می‌شود. مقر ناتو ابتدا در فرانسه قرار داشت اما پس از آن که ژنرال دوگل در سال ۱۹۶۶ در اعتراض به سیطرۀ آمریکا بر این سازمان و این‌که فرماندهی عالی نیروهای مسلح این سازمان همواره بر عهدۀ یکی از افسران ارشد آمریکا بود از فرماندهی نظامی ناتو خارج شد، این مقر به بروکسل پایتخت بلژیک منتقل شد.

از زمانی که بحران اوکراین آغاز شده تا کنون بارها نام “نیروی ضربت” یا “نیروی واکنش سریع” ناتو را شنیده‌ایم. نیروی واکنش سریع یا ضربت ناتو که به تازگی فعال شده متشکل از ۴۰ هزار نظامی است که می‌توانند به سرعت جابه‌جا شوند. آنها نیروهای ویژه و کماندوهای ارتش کشورهای عضو ناتو هستند که تحت فرماندهی فرانسه قرار دارند. تاکنون ناتو از این نیروها استفاده نکرده اما ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو گفت که برای نخستین بار از این نیروها برای مقابله با تهدید نظامی روسیه استفاده خواهد شد. بر اساس اعلام ناتو این گروه قرار است در کشورهای اروپای شرقی مستقر شود.

نیروی واکنش سریع در سال ۲۰۰۲ بنیان نهاده شد و از ۲۰۰۴ میلادی عملیاتی شد. نیروی واکنش سریع یک بخش نخبۀ دیگر هم دارد که از ۲۰ هزار نفر تشکیل شده است. این گروه که “نیروی عملیات مشترک با سطح آمادگی بسیار بالا” نام دارد می‌تواند کلیۀ عملیات دریایی، هوایی و زمینی را انجام دهد.

 پیمان ناتو اگرچه به ظاهر برای برقراری امنیت در مقابل بلوک شرق و دفاع از سرزمین‌های کشورهای هم‌پیمان تاسیس شده بود اما همواره وسیله‌ای برای کشورهای عضو بوده تا اهداف استعماری و توسعه‌طلبانۀ خود را دنبال کرده و با استفاده از امکانات این پیمان سایر کشورها را مستعمره و غارت کنند.

از جملۀ این طرح‌های توسعه‌طلبانه عملیات گلادیو است. عملیات گلادیو Gladio  Operation و به‌طور مخفف  GLADIO، در ۱۹۵۶ با هدف دفاع جمعی در روم پایه‌گذاری شد و در ۱۹۹۰ به‌طور رسمی انحلال آن اعلام گردید. گلادیو نام رمزنگاری‌شده برای چندین عملیات مخفیانه مسلحانه بود که ابتدا در کشورهای اتحادیۀ اروپای غربی و سپس در کشورهای عضو ناتو برای مقابله با نفوذ شوروی و پیمان ورشو طراحی و اجرا می‌شد.

ترور آلدومورو نخست‌وزیر وقت ایتالیا در ماه مه سال ۱۹۷۸ که به مرگ وی منجر شد، حمله به ایستگاه بولونیا در ماه مه ۱۹۸۰ بزرگترین عملیات تروریستی بود که در قرن بیستم کشورهای اروپایی شاهد آن بودند و براثر آن ۸۵ شهروند ایتالیایی کشته و ۲۰۰ نفر زخمی شدند. عملیات آتوچا که به کشته شدن ۵ نفر از فعالان اتحادیۀ کارگری و زخمی شدن ۸ نفر در مادرید اسپانیا منجر شد برخی از مهم‌ترین عملیات گلادیو بودند.

در سال۱۹۸۴ تحقیقات مجدد یک قاضی ایتالیایی به نام فلیس کاسون Felice Casson بر روی یک پروندۀ تروریستی مختومه نشان داد که بسیاری از ترورها و کشتارهای پس از جنگ جهانی دوم در ایتالیا توسط گروه‌های راست تندرو صورت گرفته؛ در حالی که پیش از این، بیشتر مردم گمان می‌کردند که عامل بیشتر این کشتارها کمونیست‌ ها و گروه‌های چپی مانند بریگاد سرخ هستند. با آغاز جنگ سرد قتل، ترور و بمب‌گذاری در ایتالیا رویدادی رایج شده بود. بر طبق آمار موجود، بین سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۷ در ایتالیا حدود هزار و پانصد حادثۀ تروریستی رخ داد. تحقیقات کاسوننشان می‌داد که گروه‌های راست تندرویی که توسط شبکه‌ای تحت نظر سازمان جاسوسی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سی آی ای) و یک شبکۀ اطلاعاتی-نظامی وابسته به ناتو قرار داشته و تأمین و هدایت می‌شدند، اقدام به انجام عملیات‌هایی بزرگ با تلفات بالا می‌کردند. این گونه عملیات‌که گاهی شهروندان عادی را نیز هدف قرار می‌داد با آگاهی یا حتی دخالت برخی از مقامات آمریکایی یا CIA صورت می‌گرفت تا با نسبت دادن آن عملیات به چپ‌ها، نفرت عمومی نسبت به گروه‌های چپ را موجب شود. این اطلاعات همچنین نشان می‌داد که این شبکه تنها به ایتالیا محدود نمی‌شده و شبکه‌های مشابهی با نام‌های دیگر در سرتاسر اروپا مشغول به فعالیت بوده‌اند. در پی افزایش فشار برای افشای راز ترورهای سیاسی این کشور، در ۲۴ اکتبر ۱۹۹۰، جولیو آندروئوتی نخست‌وزیر وقت، مجبور شد در مجلس حضور یابد و به وجود شبکه گلادیو که از سال ۱۹۵۶ توسط CIA و سرویس‌های مخفی ایتالیایی برای هدایت و ایجاد این اقدامات تروریستی در ایتالیا ایجاد شده بود، اعتراف کند. به باور بسیاری از کارشناسان و حتی سیاستمداران، عملیات گلادیو بعد از پایان جنگ سرد و اعلام رسمی انحلالش هم به حضور و فعالیت خود در برخی از کشورها ادامه داده است.

کنترا گریلا یک نیروی نظامی در کشور ترکیه است که دلایل بسیار بر وابستگی آن به عملیات گلادیووجود دارد. این نیرو در ابتدا برای عملیات مخفیانه و ضد گروه‌های کمونیستی ایجاد شد. این نیروها به‌ویژه در دوران جنگ سرد در ترکیه نقش پررنگی داشته‌اند که می‌توان به برخی از مهمترین رویداد‌های سیاسی ترکیه مانند کودتاهای نظامی ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰ اشاره کرد. نیروهای کنترا گریلاپس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای حمله به مواضع نیروهای پ.ک.ک مورد استفاده قرار گرفته است.

آمریکا به‌عنوان سرکردۀ ناتو همیشه‌ چشم طمع به منابع سایر کشورها داشته است و در صورت عدم موفقیت در دیپلماسی مکارانه، اهداف خود را با جنگ و استفادۀ ابزاری از ناتو به پیش برده است.

یکی از بهترین منابع دنیا در منطقۀ خاورمیانه قرار دارد. حضور نظامی آمریکا در منطقۀ خاورمیانه برای نخستین بار در سال ۱۹۴۳ صورت گرفت که تعدادی از هواپیماهای آمریکایی در ظهران عربستان فرود آمدند.

در سال ۱۹۵۶ اعضای ناتو، بریتانیا و فرانسه دست به یک تجاوز نظامی بر علیه مصر زدند و هدف از این حملات استعمارگرانه دستیابی به منابع غنی این کشور بود.

در سال 1978 حضور نظامی در زئیر دخالت مسلم ناتو در امور قارۀ سیاه بود و ستاد ناتو در اروپا رهبر این عملیات مداخله‌گرانه و دکترین جدید گسترش دایرۀ فعالیت پیمان آتلانتیک شمالی به قارۀ آفریقا بود.

ناتو تحت لوای همبستگی آتلانتیک به فرانسه در جنگ استعماری الجزایر کمک کرد، از مداخله علیه کنگو حمایت کرد؛ زیرا مردم این کشور برای پایان دادن به سلطۀ استعمارگران بلژیکی قیام کرده بودند. همچنین ناتو به پرتغال اسلحه داد تا جنبش‌های‌ آزادیبخش ملی در موزامبیک، گینۀ بیسائو و آنگولا را سرکوب کند.

همان‌طور که گفته شده این پیمان اساسا بر ضد شوروی و کشورهای اروپای شرقی بسته شد و در برابر آن، پیمان ورشو توسط شوروی و کشورهای اروپای شرقی شکل گرفت. بنابراین با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک کمونیست و انحلال پیمان ورشو، که برای مقابله با ناتو به‌وجود آمده بود و همچنین به تبع پایان جنگ سرد٬ سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز بهانۀ وجودی خود را از دست داد.

ناتو که‌ دیگر دشمن استراتژیکی را بر سر راه خود نمی‌دید و دچار چالش‌های‌ درونی شده بود، حادثۀ (سازمان داده شده از سوی CIA – فرستنده) تروریستی یازده سپتامبر را نقطۀ عطفی در رویکرد جدید خود پس‌از جنگ سرد ارزیابی کرد؛ این رخداد (بهانه ی برای– فرستنده) سرآغاز فصل نوین در تعریف اهداف و رهیافت‌های‌ ناتو گردید. این دشمن جدید (بمثابه ابزار خود ساخته – فرستنده) که “تروریسم جهانی” نام داده شد و منجر به دمیده شدن روح تازه‌ای به کالبد ناتو گردیده بود٬ بهانه‌ای شد که آمریکا و هم‌پیمانانش به مناطق گوناگون دنیا (از جمله افغانستان – فرستنده) دست‌اندازی و تحت لوای مبارزه با تروریسم٬ اهداف استعماری دیرینه و شوم خود را دنبال کنند.

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی هنوز مهم‌ترین عامل نفوذ و قدرت آمریکا در مناطق گوناگون دنیا به‌شمار می‌آید. آمریکا در بیش از ۷۰ کودتا و شبه‌کودتا (در جهان) مشارکت داشته است؛ و آمریکایی‌ها در پوشش این سازمان پایگاه‌های متعدد نظامی در جهان دارند که در جنگ اخیر خلیج فارس و حمله ی (اشغالگرانه) به کشورهای افغانستان و عراق، برای نقل و انتقال نیروهای خود از آن بیشترین بهره را بردند.

در سال‌های گذشته آمریکا و متحدانش در اروپا به ‌‌پشتوانۀ ناتو در چهار ‌قارۀ دنیا حضور نظامی داشته و در واقع ماهیت فاشیستی خود را نشان داده‌اند. کشورهای عضو ناتو از کودتا های فاشیستی در ونزوئلا، هندوراس و بولیوی گرفته تا (ایجاد) تروریسم فرقه‌ای القاعده/ داعش/ بوکوحرام / تالبان – فرستنده/ …٬ همه‌ کار برای بی‌ثبات کردن لیبی، عراق، سوریه ٬ نیجریه و (افغانستان – فرستنده) کرده و اکنون نیز در اوکراین همین سناریو را تکرار می‌کنند. در واقع باید گفت آمریکا و استعمار اروپا٬ فاشیسم قرن بیستم را پایه‌ریزی کردند.

پیوند ناتو و رسانه

عملیات واکنش به بحران در سیستم‌عامل‌های ناتو Crisis Response Operations in NATO Operating Systems با سرواژه NATO CRONOS سامانه‌ای از شبکه‌های رایانه‌ای به‌هم ‌پیوسته است که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای انتقال اطلاعات طبقه‌بندی‌شده٬ استفاده می‌کند.

صهیونیست‌ها با نفوذ در رسانه‌های جهان، شاهراه اطلاع رسانی بین‌المللی را در اختیار خویش گرفته‌اند. در سال ۱۸۶۹ میلادی خاخام یهودی “راشورون” در سخنرانی خود در شهر پراگ چنین گفت: 

“اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است٬ بی تردید مطبوعات و روزنامه نگاری (موثرترین رسانۀ آن عصر) دومین ابزار کار ما خواهد بود”. 

سیطره صهیونیسم بر رسانه‌های فراگیر و غیر فراگیر جهان، اکنون بیش از پیش نمایان شده است و مهمترین خبرگزاریهای دنیا (رویترز، فرانس پرس، اسوشیتد پرس) توسط آنان راه‌اندازی شده و اداره می‌شود.

بسیاری از رسانه‌های فراملیتی در خدمت اهداف امپریالیستی قرار دارند. رسانه‌های فراملیتی امپریالیستی در مالکیت و خدمت کنسرن‌ های فراملیتی (واحدهای اقتصادی بزرگ در کشورهای سرمایه‌داری) هستند و توسط نظریه ‌پردازان آنها کنترل می‌شوند. مهم‌ترین هدف این رسانه‌ها٬ کنترل احساسات و درک و فهم مردم از طریق تبلیغ آرمان‌ها و محصولات امپریالیستی است.

بزرگترین و تاثیرگذارترین کنسرن ‌های رسانه‌ای فراملیتی با منشاء آمریکایی:

*کامکست (Comcast Corporation) از کنسرن‌های رسانه‌ای است که یکی از معروف‌ت رین شبکه‌های تلویزیونی آمریکا یعنی ان‌. بی‌. سی متعلق به آن است.

*کنسرن والت‌دیسنی یک مجتمع سرگرمی، تفریحی و رسانه‌ای است که ای.‌بی.‌سی با ۲۴۳ شبکه تلویزیونی به این کنسرن تعلق دارد و آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی و همچنین اروپا و خاورمیانه را پوشش می‌دهد.

*وارنر یک کنسرن فراملیتی در عرصه‌های رسانه‌ای و سرگرمی ـ‌تفریحی است و در ۱۵۰ کشور فعالیت دارد. شبکه تلویزیونی سی.‌ان.‌ان به این کنسرن تعلق دارد.

یکی از تولیدات این کنسرن در جهت منافع سرمایه‌گذاران، فیلم کلاه سبزها بوده است. این فیلم در سال ۱۹۶۸ میلادی با ۷میلیون دلار بودجه و با شرکت جان وین در اوج جنگ ویتنام در دفاع از سیاست نظامی آمریکا، تهیه شد. وزارت دفاع و بخش‌های دیگر دولت آمریکا (مانند فلم رامبو – ۳ Rambo III  در افغانستان در دهه ی هشتاد خورشیدی – فرستنده) نقش فعالی در تهیه این فیلم داشتند. نقش فعال وزارت دفاع آمریکا در تولید ۱۸۰۰ فیلم و شوهای تلویزیونی از سال ۲۰۰۵ تا کنون پوشیده نیست.

*فاکس قرن ۲۱ یک شرکت رسانه‌ای فراملیتی است. علاوه بر فاکس قرن ۲۰، شبکۀ تلویزیونی استار(شبکۀ تلویزیونی مستقر در هنگ‌کنگ که آسیا را پوشش می‌دهد) نیز به این شرکت تعلق دارد. یکی از افراد با نفوذ در این کنسرن رابرت مورداک است که صاحب ۸۰۰ بنگاه خبر پراکنی در ۵۰ کشور است.

*برتلزمن (Bertelsmann) یک شرکت رسانه‌ای است که در ۵۰ کشور فعالیت دارد. از جمله مؤسسات وابسته به این شرکت می‌توان از گروه آر‌تی‌ال (RTL) نام برد که با ۶۰ کانال تلویزیونی و ۳۱ فرستنده رادیویی صاحب بزرگ‌ترین شبکه با برنامه‌های تفریحی و سرگرم کننده در اروپاست.

*ویاکام Viacom با ۱۷۰ شبکه خبری ۷۰۰ میلیون مشتری آبونه شده را در ۱۶۰ کشور پوشش می‌دهد . ویاکام از جمله صاحب پارامونت پیکچرز و ام‌تی‌وی MTV است.

بزرگ‌ ترین غول‌های سرمایۀ مالی فراملیتی از جمله  بلک‌راک، ونگارد، بارکلیز، کردیت سوئیس در این کنسرن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. مجموع سرمایۀ دو غول سرمایۀ مالی یعنی بلک‌راک و ونگارد ۱۷هزار میلیارد دلار است که می‌تواند با تولید ناخالص ملی قوی‌ ترین کشورها یعنی آمریکا و چین رقابت کند. بلک راک و ونگارد در عین حال هر دو در صنایع تسلیحاتی سرمایه‌گذاری می‌کنند و به طورطبیعی خواهان افزایش هرچه بیشتر تولید و فروش اسلحه هستند. بنابراین به‌هیچوجه نمی‌توان از این رسانه‌ها انتظار بی‌طرفی داشت.

ونگارد نه‌تنها در آمریکا بلکه در کشورهای کانادا، سنگاپور، فرانسه و آلمان نیز در شرکت‌های رسانه‌ای و مخابرات سرمایه‌گذاری کرده است و در عین‌حال یکی از سهام‌داران مهم در شرکت گوگل به‌شمار می‌رود.

غول‌های رسانه‌ای بیش از ۹۰ درصد آنچه را می‌خوانیم، می‌بینیم، یا می‌شنویم، در کنترل خود دارند. همۀ این‌ها نشان‌دهندۀ رابطۀ تنگاتنگ رسانه‌های امپریالیستی با اهداف سودجویانه و ضدبشری و جنگ‌ طلبانۀ نظام سلطه‌جوی سرمایه‌داری‌ است.

آژانس‌های روابط عمومی و کنسرن‌های رسانه‌ای نقشی حیاتی در نظام سرمایه‌داری و برای کسب اهداف آن ایفا می‌کنند. آژانس‌های روابط عمومی هدفشان کنترل آگاهی توده‌هاست. تقسیم کار میان موسسات روابط عمومی و کنسرن‌های رسانه‌ای به این نحو است که موسسات روابط عمومی داستان لازم را طراحی می‌کنند و موسسات رسانه‌ای مسئولیت پخش آن داستان را بر عهده دارند. 

موسسات روابط عمومی را می‌توان موتور ایدئولوژیک جهان سرمایه‌داری دانست. در میان مشتریان این موسسات نام‌هایی چون بنگاه خبرپراکنی بی‌ .بی .‌ سی یا سازمان ناتو به چشم می‌خورد.

موفقیت بزرگ شرکت‌های روابط عمومی و رسانه‌ای در قبولاندن این باور به مردم است که دخالت کشورهای امپریالیستی در کشورهای دیگر مانند ایران، افغانستان، سوریه، لیبی، یوگوسلاوی، شیلی، گواتمالا، کوبا، ویتنام، ونزوئلا، و … به دلیل دفاع (!) از حقوق بشر و آزادی‌های دموکراتیک، مجاز و حتی ضروری‌ست و در عین‌حال این حق (دخالت) فقط برای این کشورها وجود دارد و نه برای هیچ ‌کشور دیگر.

همکاری دوجانبۀ رسانه و سازمانهای نظامی ـ امنیتی درکودتاهایی مانند کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی در ایران، کودتای آمریکایی در بیش از نیم قرن پیش در کنگو که بیش از ۱۰۰ هزار نفر کشته شدند و این کشور فقیر را ۵۰ سال در کشتار و فلاکت و هرج‌ ومرج فرو برد (در فاصلۀ سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ بیش از ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در این کشور کشته شدند)؛ یا پشتیبانی از کودتا در السالوادور در سال ۱۹۸۶ میلادی یا کودتای شیلی یا اندونزی؛ یا حملۀ ناتو به صربستان و ۷۹ شبانه ‌روز بمباران آن در سال ۱۹۹۹ و نیز همکاری رسانه و نیروهای مسلح در جنگهایی چون جنگ علیه عراق، یوگسلاوی، افغانستان، لیبی، و … انکارناپذیر است.

علاوه بر شش کنسرن رسانه‌ای ذکر شده که همه خصوصی هستند و مستقیماً توسط غول‌های سرمایۀ مالی کنترل می‌شوند، بنگاه‌ های رسانه‌ای تاثیرگذاری هم وجود دارند که از مالکیت عمومی برخوردارند و توسط حکومت‌های کشورهای امپریالیستی کنترل می‌شوند. از این میان می‌توان از بنگاه خبرپراکنی بی. ‌بی‌. سی در بریتانیا یا شبکه‌های رسانه‌ای عمومی در دیگر کشورهای اروپایی نام برد. برای نمونه نگاهی به نقش ویرانگر بنگاه خبرپراکنی بی. ‌بی. ‌سی می‌اندازیم:

رادیو فارسی بی. ‌بی. ‌سی که اکنون به بیست زبان برنامه دارد، نخستین‌بار در رقابت با رادیو فارسی آلمان در جریان جنگ جهانی دوم به دنیای بستۀ ایرانیان وارد شد. این رادیو از نوشته‌ های جاسوسۀ انگلیسی مقیم ایران یعنی خانم آن لمبتون سود می‌جست. بعد‌ها این خانم به‌ظاهرمحقق با نوشته‌هایش نقشی موثر در کودتا علیه دکتر مصدق ایفا کرد. 

نقش بی. ‌بی. ‌سی در این جنایت علیه ملت ایران بسیار صریح بود. بی. ‌بی. ‌سی همواره به شکلی موذیانه عمل کرده است. این رسانه از یک سو کوشیده است با اجرای برنامه‌ های جذاب، نقش رسانه‌ای بی‌ طرف، آزاد و دموکرات را ایفا کند و از سوی دیگر در بزنگاه‌های حساس و جایی که منافع نظام سلطه‌گر جهانی در خطر قرار می‌گیرد، شکیبایی ظاهری خود را از دست می‌دهد و به‌عنوان ابزاری رسانه‌ای دست به بمباران خبری می‌زند و در این میان از پیشینۀ دموکرات ‌نمایی خود نیز سود می‌برد. این سیاست، در همۀ جنگ‌های امپریالیستی پس از جنگ جهانی دوم و به‌ویژه پس از تشکیل ناتو و برطرف شدن اختلافات میان آمریکا وانگلستان٬ خودنمایی می‌کند. 

توجه کنید به نقش بی. ‌بی. ‌سی در جنگ امپریالیستی علیه مصر در جریان ملی کردن کانال سوئز، همچنین در اشغال جزیرۀ مالویناس در آمریکای لاتین (متعلق به آرژانتین) و نیز جهت‌گیری عمومی این رسانه در اخراج فلسطینی‌ها از سرزمین‌های اجدادی‌شان و سانسور هرگونه اظهار نظر دربارۀ حق بازگشت فلسطینی‌ها به خانه‌های غصب شده‌شان و سیاست‌های این رسانه در جریان تحریم نفتی اعراب علیه غرب و افزایش قیمت نفت و نیز رویکرد این ابر رسانه در جریان تهاجمات تبهکارانۀ ناتو علیه جمهوری فدرال یوگسلاوی ،عراق، لیبی، سوریه و افغانستان …

در تمامی مراحل دو دوره مذاکرات برجام نیز جهت‌گیری‌های این رسانه در سمت‌وسوی تبلیغ برای مواضع طرف به اصطلاح غربی بود. 

در جریان جنگ اوکراین نیز این رسانۀ مدرن، نقش تبلیغاتی ویرانگر خود را به‌سود مواضع نیروی سلطه‌گر ناتو بازی کرده است و حساسیت مخاطبان را نسبت به جنایات بی‌شمار امپریالیسم در ایران و فلسطین و کوریای شمالی و ویتنام و کامبوج و لائوس و آنگولا و موزامبیک و کنگو (سوزاندن لومومبا در اسید) و در حمایت از رژیم‌های نژادپرست رودزیا و آفریقای‌جنوبی و نیز عملکرد وحشیانه در کوبا و آمریکای‌لاتین و آسیا و آفریقا و … زایل کرده و در عوض مسائل و معضلات کشورهای امپریالیستی برای آنان عمده شده است و جهان را نه از منظر کشورهای تحت ستم، بلکه از دیدگاه کشورهای امپریالیستی می‌بینند و اولویت‌ های‌شان همان است که از سوی کشورهای سلطه‌گر تعیین می‌شود.

جا زدن “مدرنیسم” به جای مناسبات سرمایه دارانه، و رجحان “دموکراسی” در معنای بورژوایی آن، بر حقوق دموکراتیک و استقلال و عدالت اجتماعی خطایی است که تحت تأثیر تبلیغات امپریالیستی و سلطۀ رسانه‌ای آنان انجام می‌گیرد. تمامی شبکه‌ها و رسانه‌های امپریالیستی مانند صدای آمریکا، رادیو فردا، بی. ‌بی. ‌سی، ایران اینترنشنال و من‌وتو و … شبانه‌روز می‌کوشند همین تفکرات را به نیروهای چپ و ملی ایران القا کنند.

گذشته از این که این نیروها مفهوم دموکراسی را تا سطح صندوق رای فرو می‌کاهند، اگر گاهی هم سخنی از استقلال به زبان می‌آورند، آن چنان مفهوم آن را تحریف می‌کنند، که دست ‌کمی از وابستگی ندارد و آنگاه که از عدالت اجتماعی سخن می‌گویند به‌گونه‌ای است که نظم جهنمی سرمایه‌داری، هدف کوچکترین تعرضی قرار نگیرد.

این گروه از ایرانیان، در پوشش چپ ‌نمایی، در عمل نقش اسب تروای امپریالیسم را در دل (یا نقش) چپ ایران بازی می‌کنند. سال‌هاست که نمونۀ این چرخش را در جریان حرکت پیوستۀ حزب کارگر انگلستان و تبدیل شدنش به یک حزب امپریالیستی شاهدیم.

واقعیت این است که در زمینه‌های گوناگون اختلاف نظرهایی میان نیروهای چپ‌ وجود دارد. باید این تفاوت دیدگاه‌ها را به رسمیت شناخت. اما این تفاوت ‌ها تا جایی پذیرفتنی‌ است که نقش تبهکارانۀ ناتو و جنایات بی‌شمار این سازمان جهنمی و شعار “انحلال یا نابودی ناتو” در پرتو بحث ‌وجدل گم نشود. زیرا بزرگترین جنایتی که پس از جنگ جهانی دوم رخ داده، تشکیل ناتو بوده است. جنگ سرد و تمامی پیامد هایش حاصل این عمل جنایتکارانه و شرورانه بوده که به قصد سیطره برجهان انجام شده است!

مبارزه با ناتو، این بازوی نظامی و قدرتمندِ غارتگرانِ امپریالیسمِ جهانی و ابزارهای رسانه‌ای ـ تبلیغاتی آن، وظیفۀ عاجل و تاخیرناپذیر همۀ ماست.

—-

با بهره‌گیری از : 

  • دانش و امید شماره‌های ۱۱ و ۱۲ اردیبهشت و تیر ۱۴۰۱
  • برخی مقالات سیامک طاهری
  • کوزنتسوف و الکساندروف؛ دو پیمان ناتو و ورشو، ترجمۀ منوچهر زمان، تهران، انتشارات ابوریحان، آبان ۱۳۶۱
  • دارمی، سلیمه؛ ناتو در قرن بیست و یکم، تهران، انتشارات موسسۀ فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر، اسفند ۱۳۸۶
  • کالینز، جان ام؛ استراتژی بزرگ، ترجمۀ کورش بایندر، تهران، انتشارات وزارت امورخارجه، ۱۳۷۳