مسعود و متقی ازهمدیگر چه می خواستند ؟
نوشته ی : اسماعیل فروغی
شاخ به شاخ کردن امیرخان متقی با احمد مسعود که به ابتکار ایرانی ها و به درخواست طالبان صورت گرفت، ارچندبرای صلح دستآوردی نداشته وبرپیچیده گی های وضعیت موجود افغانستان بیشترازپیش افزوده است ؛ اما به باور من میتواند یک گام مثبت به حساب آید.
ایرانی ها که با براه انداختن اینگونه کوشش های نچندان صادقانه وجدی ، قصد کلچه پختن برای خود دارند ، نیت آن داشتند تا با کشاندن احمد مسعود به ایران ، ریسمانِ سخت بیعت گیری به شیوه ی جعفرمهدوی را برپای احمد مسعود نیز بپیچند و با سپردن وعده وعید هایی برای مسعود ازسوی طالبان ، او را نیزازسکوی بلند و با اهمیت مبارزه و دادخواهی به زیرافگنند.
وعده ی بیست کرسی ومقام بلند دولتی به طرفداران مسعود و تخلیه ی پنجشیراز وجودطالبان ، دو تا ازآن مشوق ها و دانه های خوش مزه ای بودند که ازسوی طالبان پیش روی احمد مسعود گذاشته شد تا ازداعیه ی بزرگ اش منصرف شود ؛ اما احمد مسعود رعایت حقوق اولیه ی بشری برای تمام مردم – بخصوص زنان را ،آزادی بیان را ، غیرمسلح شدن کابل و بزرگ شهرهارا ، انتخابات سراسری عادلانه و برپایی نظام غیرمتمرکز را ، خطوط قرمزشان اعلام نموده ، ازخوردن آن دانه های شیرین امتناع ورزید .
به گفته ی سخنگوی جبهه ی مقاومت – آقای صبغت الله احمدی ، به دلیل اختلاف عمیق دوطرف دربرداشتهای شان نسبت به افغانستان وجهان ، و به دلیل اختلاف عمیق بینش های سیاسی ، امنیتی واقتصادی میان دوجانب ، مذاکرات در روز سوم به تشنج گراییده وطرف طالبان مذاکرات را ترک گفته اند.
ارچند مذاکرات دستاوردی نداشت؛ اما کم ازکم طالبان را به یکی از اهداف شان نزدیکترنمود که آن قراردادن نام احمد مسعود درپهلوی نام رهبران فاسد و فراری جهادیست . طالبان توانستند در پس بدنامی های رهبران فاسد جهادی، وجهه ی نسبتاً شفاف احمد مسعود راخدشه دار نموده، به آن صدمه ی جدی وارد آورند.
طرفداران و مبارزان جوان جبهه ی مقاومت که ازنزدیکی احمد مسعود با قوماندانان و رهبران فاسد ، تاریخ تیر شده و فراری جهادی طرفداری نمی کنند ، راه دادن قوماندان اسماعیل خان را درین مذاکرات وملاقات، انتقاد نموده و درمجموع می خواهند ازنفوذ رهبران فاسد و تاریخ تیرشده ی جهادی برروند مبارزات شان جلوگیری نمایند.
ناظران بی طرف ومردمان عذابدیده ی افغانستان هم به این باورند که اگراحمدمسعود آرزوی دادخواهی برای قاطبه ی مردمان تحت ستم طالبان را دارد ، قبل ازهمه باید صف خود را ازصف قوماندانان و رهبران فاسد و تاریخ تیر شده ی جهادی جدا نماید . به اعتماد و باورمردم احترام گذاشته ، به نیروی جوان و رزمنده ای اتکا نماید که در عرصه ی رزم ، اقتصاد و فرهنگ هرگز او را تنها نمی گذارند.
اعتماد برغاصبان زمین و دزدان دارایی های عامه ، اعتماد برفاسدان و مولتی میلیونران فراری همکاروهم کاسه ی حامد کرزی و محمداشریف غنی فراری ؛ نه افتخار بلکه فقط ناکامی و شرمساری به بار خواهد آورد.
آقای مسعود و کلیه رزمنده گان و دادخواهان باید بدانند که مقاومت دربرابرجهل، تعصب وتندروی دینی تروریستان، وبرپاکردن رستاخیزملی یا قیام گرسنه گان علیه اشغالگران پاکستانی و نوکران شان ــ کاریک گروه ویک قوم نیست. قیام علیه امارت تک محور، تک قوم، تک زبان، تک جنسیت ومزدوربیگانه ، کارو وجیبه ی ملی تمام اقوام ـ تمام مردم عذابدیده ی افغانستان ووجیبه ی ملی تمام مردم افغانستان است . مقاومت باید ملی وهمه گانی باشد .