مدافعان واقعیات تاریخی پیروزی استالین را گرامی بداریم!
دفتر مطبوعاتی حزب کمونیست فدراسیون روسیه- کمیتۀ شهر مسکو
ا. م. شیری
چرا از اصطلاح تحقیرآمیز «مورخین ساندویچی» استفاده میکنید؟
در طول دهههای گذشته، بیاعتبار کردن تاریخ روسیه به طور کلی، و دورۀ ساخت سوسیالیسم بویژه، تقریباً به یک امر روزمره تبدیل شده است. ضد کمونیستها شبانه روز کلیشههایی دربارۀ «توتالیتاریسم خونین»، «نابودی مردم بدست بلشویکها»، دربارۀ «ناکارآمدی نظام شوروی» منتشر میکنند. این باورهای غلط بعد از کنگرۀ بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی به قدری گسترش یافته است، که گاهی حتی از نمایندگان جنبش چپ نیز میتوان کلیشههای خاصی را شنید. به بیان دقیقتر، آنها، بر خلاف طرفداران لیبرالیسم طرفدار غرب و «حمایتگرایی»، به دستاوردهای دورۀ شوروی، به سهم مثبت لنین و استالین در آنها اعتراف میکنند. با این حال، برخی از چهرهها اظهارات خروشچوف در سال ١٩۵۶ در مورد «سرکوبهای غیرقابل توجیه» را بهعنوان ارزش اسمی در نظر میگیرند و گاهی در مورد مسائل مربوط به سیاست اقتصادی دوران شوروی سردرگم میشوند. در این یادداشت بارۀ آنها صحبت خواهیم کرد.
مسئلۀ اصلی حتی نظر برخی افراد نیست، بلکه نگرش آنها نسبت به کسانی است که سعی میکند اعتبار رویکردهای جایگزین رویکردهایی را که از زمان «وارفتن» غالب شدهاند، اثبات کند. به دلایل دیپلماتیک، ما از افراد مورد نظر خود نام نمیبریم. با این حال، تأکید میکنیم که برخی از آنها، متأسفانه، افشاگران افسانههای ضد استالین را با الفاظ آشکارا تحقیرآمیز مانند «مورخین ساندویچی» مورد خطاب قرار میدهند. چگونه میتوان در بارۀ چنین چیزی نظر داد؟
برای شروع، مدافعان خط تاریخی، بطور مشروط، «خط استالین»، هنگام ارائه استدلال در مورد حادترین رویدادهای دهۀ ١٩٣٠ – ١٩۵٠، به عنوان یک اصل، به منابع قابل اعتماد و اطلاعات جدی تکیه میکنند. اینها به ویژه شامل خاطرات افرادی است که در دهۀ ١٩٣٠ در توطئۀ داخلی حزبی، در ارتش سرخ، در مؤسسات، در مسئولیتهای مختلف و غیره شرکت داشتند و در دورۀ پس از جنگ، از کشور مهاجرت کردند. کافی است با مطالب خاطرات آ. و. سوتلانینا: «توطئۀ خاور دور» و گ. آ. توکایف: «رفیق X» آشنا شوید تا به صحت اتهامات متهمان در محاکمههای معروف مسکو (از جمله، پروندۀ یک توطئه نظامی-تروتسکیستی در صفوف ارتش سرخ) مطمئن شوید.
حتماً خواهید گفت که خاطرات همیشه نمیتوانند تصویر قابل اعتمادی از وقایع منعکس کنند. زیرا، نویسندگان آنها علایق خاصی دارند. البته این، کاملاً درست است. با این حال، در مورد پروندۀ مورد نظر، باید یک شرایط بسیار مهم را هم در نظر بگیریم. رایج است که اعترافات توطئهگران به دلیل شکنجههایی که متحمل میشوند، قابل اعتماد نیست (در طول دورۀ به اصطلاح «یژوفی» برخی زندانیان شکنجه میشدند، اما نه همیشه و نه همۀ دستگیر شدگان). اما وقتی اعترافاتی مبنی بر دست داشتن در فعالیتهای خرابکارانه ضد شوروی در خاطرات توطئهگران در خارج از کشور در یک محیط آزاد نوشته میشود (در شرایطی که طبق گفتۀ آنها تحت هیچ فشاری از سوی بازجویان وزارت کشور قرار نمیگرفتند)، یعنی اعترافات اهمیت زیادی کسب میکنند. علاوه بر این، نویسندگان خاطرات فوق در مورد فعالیتهای خود به شیوۀ تبرئهآمیز مینویسند و خود را به عنوان نوعی مبارز برای یک «هدف عادلانه» معرفی میکنند. بنابراین، یک دلیل جدی برای نتیجهگیری بسیار خاص وجود دارد. این واقعیت که آ. و. بورتنیکوف، مدیر سرویس امنیت فدرال در سال ٢٠١٧، بر اساس مطالبی از آرشیو ارگانهای امنیتی دولتی، به وجود یک توطئۀ درون حزبی تحت حمایت آلمان نازی و میلیتاریزم ژاپن در اتحاد جماهیر شوروی در دهۀ ١٩٣٠ اعتراف کرد، از خیلی واقعیت حکایت میکند.
به هیچ وجه نباید واقعیت اقدامات توطئهگران تروتسکیست-بوخارین را چه در اتحاد جماهیر شوروی و چه در کشورهای خارجی که در طول سالهای جنگ باقی ماندند، نادیده گرفت. کافی است فعالیتهای فرستندۀ رادیویی زیرزمینی «گارد قدیمی لنین – کنکوردیا V» در اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ کبیر میهنی را که در همآهنگی با نهادهای دولتی رایش سوم درگیر جنگ اطلاعاتی علیه کشور ما بود، فراموش نکنیم (درست مشابه اینکه چگونه اکنون رسانههای خارجی همراه با مرکز اطلاعات و عملیات روانی باندری اوکراین علیه نیروهای مسلح روسیه، عملیات ویژه در اوکراین، لجنپراکنی میکنند، اطلاعات نادرست منتشر میکنند و در عین حال از گروه نازی ولادیمیر زلنسکی حمایت میکنند)، و همچنین، فرار بایارسکی (فرمانده لشکر ۴١ پیاده نظام در سال ١٩۴١)، آجودان شخصی سابق توخاچفسکی در روزهای آغازین تهاجم نازیها به طرف دشمن را بخاطر آوریم.
فراموش نکنیم که چگونه در سال ١٩٣٨، در خلال جنگ داخلی اسپانیا، تروتسکیستها در سیمای پوما، در لحظۀ تعیینکننده در بارسلون به دولت جمهوریخواه از پشت خنجر زدند و دست در دست فرانکوئیستها و نازیها عمل کردند. بد نیست موضع مطبوعات تروتسکیستهای فرانسه را به خاطر آوریم که متجاوز و قربانی جنایان آن طول جنگ جهانی دوم را در واقع در یک سطح مساوی قرار دادند. آیا حکم دادگاه منطقۀ فدرال در مینیاپولیس در اول دسامبر ١٩۴١ که ١٨ تن از تروتسکیستهای محلی را به جرم توطئه و براندازی نظم و انضباط نظامی (از جمله، وکیل تروتسکی، گلدمن) مجرم شناخت، فراموش شده است؟ به خاطر آورید وزارت دادگستری آمریکا را، که در سال ١٩۴٣،«مبارز» تروتسکیست را به دلیل مخالفت با تلاشهای جنگی با هدف مقابله با نازیها تحریم کرد. و در آوریل ١٩۴۴، در انگلستان، گروههای ترورتسکیستی به امید برهم زدن مقابلۀ نظامی با رایش سوم، کارگران انگلیسی را آشکارا به اعتصاب فراخواندند، افسران اسکاتلند یارد به بازرسی از اماکن گروههای تروتسکیست پرداختند. اگر تصور میکنید که استالین و کمیساریای امور داخلی [وزارت کشور] ظاهراً نسبت به یک روند خاص تعصب داشتند، پس چرا دولتهای سایر کشورهای ائتلاف ضد هیتلری اقدامات مشابهی را علیه آنها اعمال کردند؟ سوال کاملاً بلاغی است.
با توجه به اظهارات در مورد رهبری موفق اتحاد جماهیر شوروی توسط یوسف ویساریونویچ استالین و در مورد نتایج غیر قابل حسد آزمایشات خروشچوف، در اینجا میتوانیم با خیال راحت موارد زیر را برشماریم. کشور ما در دورۀ رهبری استالین، دائماً موفقیتهای عظیم اقتصادی، نظامی و غیره کسب میکرد. از این گذشته ، اتحاد جماهیر شوروی اولین کشوری بود که سیستم کوپنی را لغو کرد. در دورۀ پس از جنگ، قیمتها به طور مرتب کاهش مییافت و پایههای رسیدن کشور به سطح جدید توسعۀ کیفی ایجاد شد. بیشک، در دهههای ١٩۵٠ و ١٩۶٠ کشور ما با دستاوردهای عظیم خود (پرتاب قمر مصنوعی به مدار زمین، به آب انداختن یخشکن هستهای «لنین»، پرواز یوری گاگارین به فضای کیهانی و …) همۀ جهان را شگفتزده کرد. در عین حال، نمیتوان انکار کرد که در آن دوره فرآیندهایی پایهگذاری شدند که در نهایت نقش مرگبار بمب ساعتی را در سالهای «نوسازی» ایفا کردند. به عنوان سند و مدرک، سؤالاتی را مطرح خواهیم کرد که پاسخ آنها کاملاً واضح است.
انشعاب جدی در صفوف جنبش کمونیستی جهانی، شروع سردی روابط بین دو کشور بزرگ سوسیالیستی (اتحاد شوروی و چین)، در دورۀ رهبری استالین روی داد یا خروشچوف؟ ناآرامیهای مردمی چه زمانی رخ داد – در اوایل دهۀ ١٩۵٠ یا در اوایل دهۀ ١٩۶٠؟ در اوایل دهۀ ١٩۶٠ چه کسی در رأس حزب کمونیست اتحاد شوروی بود؟ مطمئناً استالین نبود! اولین نشانههای اختلال در عرضۀ مواد غذایی چه زمانی ظاهر شدند؟ هیچ کسی نمیتواند بگوید که در امر کاهش قیمت استالین مقصر بوده است. و این هم نظر نظر مورخی که در شناسایی مشکل مستقیماً دخیل است. رومن کرسانوف، محقق ارشد دانشکدۀ تاریخ آکادمی علوم روسیه، در سال ٢٠٢٠، در مصاحبه با روزنامۀ «Аргументы и факты» (استدلالها و واقعیتها)، توضیح داد که در دورۀ استالین کمبود مواد غذایی وجود نداشت. از دیدگاه او، موضوع به این دلیل بود که «امنیت تجارت کالا در آن زمان با مقدار پولی که مردم داشتند، مطابقت داشت». در واقعیت امر، به دلیل یک سری آزمایشهای داوطلبانه در دورۀ «ادغام»، همه چیز «رفتم که رفتم» شد و ممنوعیت مداخلۀ نهادهای امنیت دولتی در امور دستگاه حزب پس از کنگرۀ بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی، به نفوذ افرادی به ساختارهای رهبری منجر شد که دست در دست جنایتکاران اقتصادی علیه اقتصاد ملی و تعاونیها عمل کردند.
همۀ اینها واقعیتهای تاریخی کاملاً مشخصی هستند. پس چرا باید به مورخانی که استدلالهای فوق را بیان میکنند، برچسب «مورخین ساندویچی» زده شود؟ لازم به یادآوری است که محققان جدی مانند یوری ژوکوف، دکترای علوم تاریخی، محقق ارشد دانشکدۀ تاریخ آکادمی علوم روسیه، یوگنی اسپیتسین، مشاور رئیس دانشگاه دولتی پداگوژی مسکو و دیگران از واقعیتهای دورۀ رهبری استالین دفاع میکنند. خوارشماری اهمیت کار آنها چه فایدهای دارد؟ فرض کنیم که شما با مفهوم مورد نظر آنها مخالفید. اما اینکه شما دیدگاه متفاوتی دارید اصلا دلیل نمیشود که مخالفان خود را «مورخین ساندویچی»، افراد نالایق و غیره تصور کنید. به نظرات دیگر احترام بگذارید، حتی اگر با آنها مخالفید. و البته، اکنون شرایط سیاسی به گونهای است که به دلیل اختلاف نظر در مورد موضوعات خاص تاریخی، ایجاد دعوا در صفوف جنبش چپ اصلا جایز نیست. ما باید از این رویه حذر کنیم. اکنون باید روی یک موضوع- روی دفاع از ایدۀ گذار به سوسیالیسم تمرکز کنیم. همۀ اختلاف نظرات در مورد مسائل دیگر باید به زمانهای بهتر موکول شود [برجستهنمایی از مترجم است و با آن، به دلایل کاملاً روشن مخالف است: اول- زیرا، نظرات فاشیستی، نژادپرستی، استعماری، تروریستی و امثالهم به هیچوجه قابل احترام نیست؛ دوم- «جنبش چپ» یک مفهوم مبهم و بیمعنی است. این «مفهوم» را اتاقهای به اصطلاح فکر غرب بعد از جنگ جهانی دوم بعنوان جایگزین سوسیالیسم علمی رایج کردند].
منابع: روسو– وبسایت دانشمندان با گرایش سوسیالیستی روسیه
تارنمای کمیتۀ شهر مسکو– حزب کمونیست روسیه
٢۴ فروردین- حمل ١۴٠٣