مادر فروش ها
هر یک ، به نام حق بکشته، خلق بی آزار را
هر یک گروه آتش زده ،شهر و دِه و بازار را
هر یک به نام خالق اما ،نوکر بیگانه ها
داده ست زخم تازه ای ،آن ملت افگار را
با اخذ دالر هر یکی ،آتش زده گور پدر
وز مادر و خواهر دریده ،سینه ای غمبار را
ویران نمودند زادگاه خویش، با دستور غیر
ایکاش نا زائیده بود ،مادر بسی کفتار را
بسپرده اند حالا به خفاشان وخونخوار زمان
فرزند های ناخلف ،آن مادر بیمار را
نفرین و لعنت باد براین خود فروشان وطن
سر اندرون خاک بِه ، جمعیت بی عار را
افکار ها خوابیده و گویا که تن بیجان شده
با نام حق چون هر طرف، برپا نمودند دار را
خورشید امید و رهایی در دل چاه رفته است
زینرو به خود پیچیده بینم ،خرگه ای افکار را
مهرو ولیزاده اپریل ۲۰۲۳