شیوه های نفوذ امریکا:بخش سوم
محمدولی
پیوسته به گذشته
غربی ها عده ای از کشور های اسیا ،افریقا وامریکای لاتین را یکجا با رهبران انها محکوم به اتهامات گوناگون میکنند، بعضی را تروریست، عده ای را دیکتاتور وبرخی را بنا بر فقر وغربت جنگجو معرفی میدارند. نزد انها معیار انقیاد از غرب مطرح است یعنی کشور یا زعیمی که پاازخط سلطه وهژمونی غرب فراتر نهد مستوجب چنین اتهامات میگرددحتی تا اتهام تشبث به دستیابی سلاح اتومی.
پاسکال بونیفاس مدیر انستیتوت دپلوماسی پوهنتون پاریس در اثرش بنام ” قدرت های بزرگ در تلاش بی قدرتی” نوشته است :”خطر جدیدیکه امروز جهان را تهدید میکند موجودیت سیزده هزار سر گلوله روسی نیست… بلکه خطر بزرگ عبارت از سلاح اتومی است …که از مدت زیاد کشور های مانند کوریای شمالی ،لیبیا،ایران،الجزایر،عراق وغیره خواب بدست اوردن انرا میبینند یعنی کشور های سر کشی که حاکمیت غرب را قبول نداشته وانرا تحت سوال قرارمیدهند” ص ۹۷
شاید چنین ممالک چنین رویارا در سرداشته بوده باشند ویااینکه صرف اتهاماتی باشد که امریکا بخاطر “سرکشی از حاکمیت” به انها وارد میکند اما سیاست منفی امریکا درین است که این زوراور لجام گسیخته علیه این ممالک بهانه تراشی میکند ودرپی ضربه وارد کردن به انها است ورنه چرا از اسرائیل به حیث دارنده این سلاح نام نمیبرد؟
چرا پاکستان که بالاخره به این سلاح دست یافت باحفظ دیکتانورهای نظامی در تهدیدات امریکا برجستگی نداشت؟ زیرا هردو مملکت مولود استعمار انگلیس اندودرقبولی هژمونی امریکا سوالی درمیان نیست.
این مسئله همانند بهانه هایست که علیه هرکه خواهد بکار می بندد وبه عملیات نظامی ،وضع تعذیرات وایجاد دهها مشکل دیگر اقدام میکند . صدام را بخاطر یکتاتور بودن سقوط داد ولی هیچ عقل سلیم دران کشور وجود ندارد که بگوید َشاه عربستان سعودی ود مجموع ال سعود دموکراتهای کدام ملک اند که رژیمش را باحضور قطعات نظامی خود حفظ میکند؟ کدام ایما وحرکت دموکراتیک را دران کشور دیده است که از ساحه تبلیغات وتخریبات غرب درامان میباشند وبهترین روابط را با ایشان دارند؟
امریکاباعملیات نظامی علیه عراق بخاطر اشغال توسط کویت عراق چه کاری را درقبال ان عملیات انجام داد جز استقرار همان دیکتاتور های فراری براریکه قدرت؟
درامارات متحده عربی جز ازادی عیاشی وفحاشی ان هم برای پولداران غرب وشیخان عرب هیچنوع ازادی دیگر وجود ندارد،مدعیان دموکراسی درغرب وسرایندگان دهل وسرنای حقوق بشر با دیکتاتور های قرون وسطائی عرب مصروفیت ندارندزیرا ازیکطرف دروجود شاهان وامیران مطلق العنان مطیع وفرمانبردار منافع نفتی شانرا تضمین شده میدانند واز جانب دیگر به عیاشی ها وفحاشی های افسانوی ورویائی بداخلاقان غربی زمینه لازم را مهیا میسازند لهذا اینها نه دیکتاتور هستند ونه ناقضین حقوق بشر! بلکه صرف انانی مرتکب این گناهان اند که میخواهند مستقل باشند ومستقل عمل نمایند وبا رژیم صهیونستی اسرائیل مناسبات دلخواه امریکا را ندارند.
اینکه نویسنده حرف از “حاکمیت غرب ” میزند پرده از رخ امیال شوم غرب برمیدارد. تحمل حاکمیت غرب به گفته نوبسنده “برکشورهای سرکش” ازطریق زور واعمال فشار به معنی نفی دموکراسی وافاده کننده شیوه جدید استعماروسلطه جویی است.
مدعیان دمو کراسی وحقوق بشر که ان دو شعاررا پرده دار فجایع شان ساخته اند بی تهذیب ترین کسانی اند که میخواهند برکشور های فقیر حکم برانند. انهارا فاقد فرهنگ تلقی کرده انحطاط ولجام گسیختگی های خود شانرا نسبت به ارزشهای پسندیده این ممالک برتری دهند .مظالم جنگ ویتنام، شکنجه های گوانتانامو وبد اخلاقی های زندان ابوغریب را درجمله فجایع کلتوری خویش به حساب نمیگیرند.باری صفحات تلویزیون جهان نشان داد که یک نظامی امریکا بربک دختر جاپانی در(اوکیناوا) درروی سرک حمله ور شدتا اطفای غریًضه شهوت نماید .به نظر انها این فرهنگ عالی است اگر بدفاع از ناموس وحیثیت اقدام شود تروریسم وبی فرهنگی است .
چنین اعمال در کََشورما بار بار تکرار شده است .
هنوز وحشت امریکا از استعمال بمب اتوم در هیروشیما وناکازاکی درذهنیت ها باقیست،وحشت امریکا در ویتنام وهمین اکنون در نفاط مختلف جهان توام با تهدید های جنگی ادمه دارد.
ارسال عساکر زیر نام کارهای بشری وصلحخواهانه نمونه دیگر مداخله جنگی امریکا دردیگر جاه هاست درسال۱۹۹۲ امریکا زیر نام توزیع کمکهای بشری تعدادی از عساکرش را به سومالیا فرستاد.
براساس تخمین سی.ای.ای.این عساکر درجریان عملیات نظامی هفت تا ده هزار سومالیایی را به قتل رساندند و۳۴ عسکر امرکایی نیز کشته شد.قضاوت بدست خواننده گرامی که چه کشوری زیر نام پروگرامهای فریبنده اقدام به قتل وادمکشی مینماید اما تحلیلگران غربی درلابلای تحلیل های فریبنده جنگ وکشتار را بدیگران نسبت میدهند.
امریکا بخاطر اهداف ا قتصادی شرکت یونیکا ل، افغانستان رادرگروبدترین وسیاه ترین نیرو یعنی طالبان دراورد وازانان حمایت کرد، وزیر خاجه انوقت امریکا طالبانرا فرَشتگان صلح که از مادر مسیحیت زاده شده اند اعلان کرد.
این مدعیان دموکراسی وحقوق بشر کسانی را برسرنوشت مردم ما مسلط ساختند که درفرهنگ وتفکر انها حقوق بشر ودموکراسی جانداشت.بد تراینکه انان را بوسیله دیکتاتور های نظامی پاکستان ووهابی های عقبگرای ال سعود مورد تشویق قرارداد ولی خود با غوغای مطبوعاتی علیه انان به سخن پراگنی بی هوده میپرداخت.
به گفته احمد رشید نوبسنده پاکستانی” بعضی دپلمات های ایا لات متحده امریکا انانرا نیکوکاران مسیحایی یا چون مسیحیان تازه یافته ای میدانستند که دوباره از مادر مسیحیت امریکایی زاده شده اند”
یونوکال ضمن ارسال نه صد هزار دالر به مرکز مطالعات افغانستان دردانشگاه (اوهاما) درنبراسکا کمک کرده بود. مرکز مطالعات افغانستان… درقندهار مدرسه ای را باز کرده بود که زیر نظر (جرالد بور دمن) اداره میشد”
این امریکایی ها “فرزندان جدید مسیحیت” شانرا در ۱۹۹۷ تحت ریاست ملا محمد غوث به امریکا دعوت ودر یک هوتل پنج ستاره اقامت داده درسطح عالی اسقبال نمودند وزمینه ملاقاتهای متعدد شانرا در وزارت خاجه مهیا ساخته بودند.مگر این دوستان ونو باوگان سیاسی – نظامی امریکا کدام نیم رخ دموکراسی وحقوق انسانی به امریکا عرضه کرده بودندکه ازتفقدهای مربیانه ومسیحایی امریکا برخوردار بودند؟
باوجود ختم جنگ سرد درسیاست نظامی امریکا کدام تغیر مثبت درجهت استقرار امنیت وحفظ صلح جهانی رخ نداد. مسابقات سنگین تسلیحاتی زمان موجودیت شوروی باختم جنگ سرد بسرعت پیش میرود. شعارهای امریکا مبنی بر مقابله باکمونیسم وتشدید تسلیحات تا جنگ ستاره گان جای خودرا به امنیت قاره امریکا ان هم با وانمود کردن ترس از کوریای شمالی ،عراق،ایران ولیبیا که مضحکه ای بیش نبود داد ه انرا نوعی از مبارزه با تروریسم میخواند. زیرا با ابراز این ترس سیستم دفاع راکتی اش راعلی الرغم اعتراضات ومخالفت های مردمان صلحدوست جهان درغرب ،غرض تحمیل اقایی برجهان انکشاف داد.
درعرصه مطبوعات واطلاعات جمعی،کره زمین با پخش پروگرامهای گوناگون رادیویی وتلویزیونی در انحصار امریکا ومتحدینش در امده است.
” سازمانی بنام (اژانس اطلاعات ایالات متحده امریکا u.s..i.a مسئول کوششهای دپلماسی عمومی امریکا به منظور حمایت در اطراف جهان برای امریکا وسیاست خارجی اش میباشد… یو.اس.آی.ای.وظایفش را از طریق شبکه های جهانی ازادرات خارج از کشوربااستفاده ازابزارووسایل متنوع شامل رادیو ،تلویزیون ،فلم،کتابخانه ونمایشگاه انجام میدهد.درمیان معروفترین انها صدای امریکاست که به پخش اخبار ، گذارشهای سیاسی،موسیقی وبرنامه های فرهنگی بزبانهای مختلف،برای بخشهای گوناگون جهان میپردازد ورادیو صدای اروپای ازاد (هردو توسط س.آی.ای.) تاسیس یافت که در ایام جنگ سرد به ترتیب برای اروپای شرقی واتحاد شوروی برنامه پخش میکرد.دولت ریگان رادیو مارتی وتلویزیون مارتی را به انها اضافه کرده که پیامهایش را معطوف به کوبا میکند وکلنتون درسال ۱۹۹۴ اجازه رادیو اسیای ازادرا صادرکرد”(سیاشت خارجی امریکا نوشته چارلز دبلیو.کگلی واوچین ار ص ۱۹۲).
امریکا ودستگاه مدهش استخباراتی ان سی.ای.ای.در “جنگ افکار” هزینه زیادی راتخصیص داده واین وسیله زیر عنوان ” دپلماسی عمومی” که پوشش مودبانه برای تبلیغات امریکا وسی.آی.ای. تلقی شده است کار مثمری را برای نفوذ امریکا در دیگر نقاط جهان انجام میدهد .
ادامه دارد.