شکست اخلاقی و سیاسی «متولیان»
دفتر مطبوعاتی کمیتۀ حزبی شهر مسکو حزب کمونیست فدراسیون روسیه
ا. م. شیری
همانطور که معلوم است، مبتکران سیاست «اتحاد مجدد با غرب» از زمان «نوسازی» دائماً به اذهان جامعه القاء میکردند که عدم پیشروی در مسیر تسلیمطلبی با تشدید روابط بینالمللی تا درگیریهای نظامی همراه خواهد بود. بر کسی پوشیده نیست که در سالهای اولیه «سلطنت» گارباچوف در مورد لزوم «ساخت خانۀ مشترک اروپایی» و غیره با هدف جلوگیری از غلتیدن جهان به ورطۀ فاجعۀ هستهای صحبتهای زیادی شنیده میشد. اگرچه در همان زمان، ضد شورویها در این باره سکوت کردند که هنگام «بحران کارائیب» در سال ۱۹۶۲، زمانی که این سیاره در آستانۀ یک جنگ آخرالزمانی بزرگ قرار گرفته بود، اتحاد شوروی موفق شد با حفظ مواضع خود و بدون تن دادن به تسلیم، از یک جنگ هستهای جلوگیری کند. خود این به تنهایی ورشکستگی اظهارات عوامفریبانۀ طرفداران آزمایشهای گارباچوف- یلتسین را ثابت کرد.
طی سالهای گذشته، «حزب حاکم» کنونی و حامیان آن به سهم خود، مردم روسیه را با چشمانداز یک جنگ گسترده در صورت مخالفت با حکومت نظامی دستنشانده در اوکراین و به رسمیت شناختن استقلال جمهوریهای خلق دانتسک و لوگانسک ترساندند. و این، بخش خاصی از هموطنان، بویژه، بسیاری از شهروندانی را که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به دولت فعلی رای دادند و بر اساس اصل «اگر فقط جنگ نبود»، عمل میکردند، تحت تأثیر قرار داد. افراد زیادی سادهلوحانه بر این باور بودند که در صورت مماشات با رژیم کییف، میتوان از رویارویی مستقیم اجتناب کرد. اما، کل موضوع این است که فقدان یک خط مستقل و مستحکم در رابطه با دشمنان خارجی فقط به وضعیتی ختم میشود که همه تلاش میکنند از آن اجتناب کنند. مقامات اوکراین و متولیان غربی آنها با بهرهگیری از این موضوع، برای تصرف نظامی جمهوریهای خلق دانتسک و لوگانسک آماده شدند و قصد داشتند پس از آنها روسیه را درگیر کنند (اظهارات مقامات عالیرتبۀ اوکراین مبنی بر آمادگی برای تصرف کریمه را دقیقا اینگونه باید ارزیابی کرد). و در فوریه ۲۰۲۲، جهان شاهد شروع گلولهباران اراضی دونباس توسط گروههای مسلح اوکراین بود.
کاملاً قابل درک است که در شرایط جدید، محافل حاکم مجبور به اجرای درخواست حزب کمونیست فدراسیون روسیه مبنی بر به رسمیت شناختن استقلال جمهوریهای دونباس و متعاقب آن، آغاز عملیات ویژۀ نظامی شدند. جای تردید وجود ندارد، که این اقدامات سزاوار استقبال است. اما، متأسفانه، باید این واقعیت را بیان کنیم که ضربالاجلهای حل مسائل نازیزدایی و غیرنظامی کردن اوکراین به تأخیر میافتد. البته، ادعاهایی در این خصوص وجود دارد که تشدید عملیات نظامی با افزایش تلفات همراه خواهد بود. در واقع همه چیز متفاوت است. اکنون نیروهای مسلح روسیه مرتباً به زیرساختهای انرژی، مقرهای فرماندهی نیروهای مسلح و انبارهای تجهیزات نظامی اوکراین حمله میکنند. و این اقدامات کاملاً صحیح است. بموازات اینها، لازم است گامهای مهم دیگری هم برای حمله به راههای آهن، پلها و تونلهای واقع در مرز غربی اوکراین برداریم. در صورت وقوع چنین تحولی، دولت نظامی ولادیمیر زلنسکی امکان دریافت کمک نظامی از غرب را از دست خواهد داد. در نتیجه، نیروهای آن مستأصل میشوند و پس از آن نازیزدایی و غیرنظامی کردن اوکراین کوتاهترین مدت امکانپذیر میشود. بنابراین، اقدامات پیشنهادی نه تنها منجر به افزایش تلفات نخواهد شد، بلکه برعکس، آن را به صورت تصاعدی به حداقل خواهد رساند. و اگر عملیات به طول انجامد، مطمئناً خسارات انسانی، مادی و غیره بیشتر خواهد شد.
در یک کلام، «حزب حاکم» در سال ۲۰۲۲، در واقع برگ برندهای را که قبلاً برای اهداف تبلیغاتی استفاده میکرد، از دست داد. اکنون آنها این فرصت را ندارند که همه و همه چیز را با چشمانداز یک «جنگ بزرگ» بترسانند. برعکس، در مقابل چشمان ما، از سر تقصیر رژیم نازی کییف، آنچه از سال ۲۰۱۴ برای ارعاب روسها استفاده میشود، در حال وقوع است. فقط پیروزی روسیه در عملیات ویژۀ نظامی، دفاع واقعی از دنیای روس و آزادی مردم اوکراین از باندریها میتواند به این غائله پایان دهد. این اتفاق هر چه زودتر بیفتد، بهتر است. و برای این، لازم است خطوط حمل و نقل در مرز غربی اوکراین قطع شود، به علاوه، روسیه از داخل تجهیز شود و قدرت آن تقویت شود. مورد دوم (تقویت قدرت) تنها در جریان گذار به سوسیالیسم قابل تحقق است.
برگرفته از وبسایت دانشمندان روسی با سمتگیری سوسیالیستی- روسو
۱۳/ ۱۰/۱۴۰۱