در محکومیت اقدامات امارت اسلامی طالبان
و در دفاع از حق تحصیل، کار و فعالیت و حضور اجتماعی زنان و دختران
با گذشت هر روز از عمر ننگین امارت اسلامی طالبان ظرفیت عظیم آن در زن ستیزی و دشمنی با هر آنچه که نشانی از انسانیت و مدنیت دارد، بیشتر از پیش به نمایش در میآید. با صدور فتواهای پَی در پَی، که اعلام هر یک از آنها ماهیت و محتوای واقعی، قرونوسطایی و ضدبشری شریعت اسلامی، که امارت اسلامی سرمایه در همۀ ابعاد آن را نمایندهگی و اجراء میکند، بیشتراز پیش آشکار میگردد.
آخرین فتوای جانیان طالب، فرمان ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاهها و راندن آنها از مراکز آموزشی توسط وزارت تحصیلات عالی و رهبر شان هیبتالله آخندزاده است. این فتوا واکنش های متعددی را در نکوهش برداشت خرافاتی طالبان از احکام شریعت برانگیخت. برخی از اساتید دانشگاه ها علناً در محکومیت و مخالفت به این فرمان استعفا دادند و دانشجویان پسر برخی از دانشگاهها با اعلام همدردی با دختران دانشآموز و دانشجو، در ضمن تجمعات اعتراضی، اعلام کردند که در صورت محرومیت خواهران شان از حق تحصیل، نمیخواهند در یک چنین فضایی به تحصیلات شان ادامه دهند. سران کشورهای غربی، که حمایت آنها از طالبان برگشت مجدد آنها به قدرت سیاسی و برپایی امارت اسلامی را میسر ساخت، نیز نا گزیر از گرفتن موضع و همنوایی با منتقدین فرمان منع تحصیل دختران در دانشگاهها شدند.
تردیدی نیست که بخش عظیمی از شهروندان و مردم آزادیخواه و برابری طلب در افغانستان در انتظار پایان رنج و حرمانی هستند که امارت اسلامی سرمایه و حامیان جهانی آن عامل و کارگذار آن بوده و هستند. از بدو بازگشت طالبان به قدرت جنبش زنان یک تنه و با تمام مرارت ها و سختی های که به آنها مواجیه گشته اند در تقابل با حاکمیت تئوکراسی ایستادهگی کرده و خواست “نان، کار، آزدای” که خواست همۀ مردم محروم و ستمدیده از جمله کارگران است را نمایندهگی کرده اند. رژیم علاوه بر تحمیل فقر و محرومیت بیکران، گرفتن امنیت جانی و مالی از فرودستان و با استفاده از احکام شریعت در پی مهار ذهنیت مردم و القای باورها و هنجارهای بدوی و ضدانسانی اسلام از راه بستن دَر آموزشگاه ها و نهادهای تحصیلات عالی بر روی زنان و دختران و ایجاد تغییر در برنامه های آموزشی این نهادها و اسلامیزه کردن هرچه بیشتر حیات اجتماعی اند.
با وجود توحش آشکار رژیم و بدویت انکارناپذیر مبانی ایدئولوژیک اسلام اما آن چه که مانع مادیت یافتن خواسته های برحق مردم میگردد، توهمی است که همچنان نسبت به نهادهای حقوق بشر و نقش نظام سرمایهداری موجود در اشکال و فرم های گوناگونی از جانب نیروهای اجتماعی و سیاسی دامن زده میشود. این نیروها طالبان و جنبشهای همجنس آن را پدیدۀ در خود و ناشی از جهل و فراوردۀ فرهنگ و عقبماندهگی مردم افغانستان میشمارند و از همین سر و موضع است که مانند گذشته برای نجات از آن به قدرتها و نهادهای سرمایهداری توسل میجویند.
برخی از معترضان با وجود آن که از خرافات، بیعدالتیها و تبعیض، که امروزه امارت اسلامی طالبان آن را به مردم تحمیل نموده است، متنفرند و در تقابل با آن ایستاده اند، اما با سهلانگاری دستگاه دین را از همۀ این بربریت مبرا دانسته و آن را محصول درک ناقص طالبان میشمارند؛ آمریکا و غرب را مسؤول عروج مجدد طالبان به قدرت دانسته و از ارسال هفتهوار میلیون ها دالر کمک مالی به امارت اسلامی طالبان آگاه هستند، اما از سازمان های بینالمللی که در خدمت منافع آمریکا و شرکای بینالمللی آن عمل میکنند، برای مهار کردن قدرت طالبان تقاضای کمک مینمایند. در تجربۀ عینی زندهگی شان دیده اند که ناسیونالیسم تباری، شوینیسم و فاشیسم مذهبی چه بلاهتی را بار آورده اند ولی کماکان حمایت از خاینین و سران جریانهای ارتجاعی مذهبی-قومی به اصطلاح هم تبار شان را راه حل و سهیم شدن آنها را در خوان قدرت رسیدن به “عدالت” میانگارند.
ستم، نابرابری، فقر، آپارتاید جنسیتی، زن ستیزی و همۀ ناهنجاری های موجود در افغانستان محصول تبانی سرمایهداری و نیروهای به شدت عقبگرای مذهبی میباشد. دین پوششی است بر تن عریان تضاد سرمایه با منافع اکثریت فرودست در افغانستان. به این دلیل نقد خرافات بایست فراتر از نقد گروه های جنایتکار اسلامی مانند طالبان رفته و ماهیت دین نقد و افشا گردد.
سازمان سوسیالیست های کارگری افغانستان در ضمن این که اقدامات ضدانسانی و زن ستیزانۀ امارت اسلامی سرمایه را قویا محکوم مینماید، از اعتراضات زنان و دختران مبارز، که با وجود توحش لجام گسیختۀ دستگاه سرکوب وتحمیق طالبان در برابر حاکمیت آن و برای به دست آوردن حق تحصیل، نان، کار و آزادی دست به اعتراض میزنند، حمایت بیدریغ خود را اعلام مینماید. زنان، دختران و مردان برابری طلب و آزدیخواه که بخشی از جنبش اعتراضی ( نان، کار، آزادی) هستند، با هم سرنوشت مشترکی دارند و پیوند آگاهانه و مستحکم آنها میتواند نقطۀ پایانی برحاکمیت امارت اسلامی نهاده و نوید بخش فردای روشنی باشد.
سرنگون باد امارت اسلامی طالبان!
دست دین از زندهگی و سرنوشت مردم کوتاه باد!
زنده باد جنبش نان، کار، آزادی!
زنده باد سوسیالیسم!
سازمان سوسیالیستهای کارگری افغانستان
2 جدی 1401؛ 23 دسامبر 2022