درگیری بین پیشمرگان زحمتکشان کردستان
و هر نیروی دیگری از اپوزیسیون، بهنفع جمهوری اسلامی است!
بهرام رحمانی
روز 22 ژوئن 2023، بین «کومهله زحمتکشان کردستان» و «کومهله انقلابی زحمتکشان ایران» درگیری رخ داد که طرفین دست به سلاح بردند و در نتیجه دو پیشمرگه «کومهله زحمتکشان کوردستان» جان باختند.
ضمن ابراز تاسف از چنین رویدادی، تسلیت به نزدیکان و خانوادههای پیشمرگان جانباخته، باید تاکید کرد که ضرورت دارد برای حل اختلافات از طریق گفتگو و ایجاد فضایی آرام و دوستانه، فراهم کرد. چرا که هرگونه درگیری مسلحانه بین نیروهای مسلح کردستان، نه تنها ضربهای به روحیه مردم انقلابی کردستان میزند، بلکه هم باعث خشنودی جمهوری اسلامی جهل و جنایت و ترور میشود و هم بهشکل غیرمستقیم به پروژهای پشت پرده جمهوری اسلامی با دولت اقلیم کردستان عراق و دولت بغداد، یاری میرساند.
سالهاست که جمهوری اسلامی و دولت اقلیم کردستان و دولت بغداد، همان طرحی را میخواهند برعلیه احزاب مسلح کرد در اقلیم کردستان عراق بیاورند که سالها پیش علیه مجاهدین خلق ایران در عراق آوردند. نخست نخست مجاهدین را خلق سلاح کردند. سپس از کمپ اشرف به یک کمپ به نام لیبرتی انتقال دادند و سرانجام آنها را راهی کشور آلبانی کردند تا از مرزها ایارن دور بمانند. سازمان مجاهدین خلق در این مسیر، قربانیان زیادی داد و دهها عضو حرفهای و قدیمی و جدید این سازمان در حملات تروریستی عوامل جمهوری اسلامی به کمپهایشان در عراق، جان باختند. در حال حاضر نیز دولت آلبانی در همکاری با جمهوری اسلامی و با چراغ سبز آمریکا و اتحادیه اروپا و بیتفاوتی سازمان ملل، به کمپ مجاهدین در پلیس آلبانی حمله کردند و یک کادر قدیمی آن را به قتل رساندند و حدود صد نفر را نیز راهی بیمارستان کردند.
اکنون درگیری بین پیشمرگههای این دو سازمان، میتواند بهعنوان عاملی طرحها و سناریوهای سیاه جمهوری اسلامی بر علیه نیروهای مسلح کرد در اقلیم کردستان عراق را فعال کند.
دو نفر از پیشمرگان «کومهله زحمتکشان کردستان» به نامهای «سامان ابراهیمی» و «هیوا صادقی» جان باختند
اختلافاتی که در درون «حزب کومهله کردستان ایران» پس از اعلام پیوستن «کومهله زحمتکشان کردستان» به این حزب در تاریخ 28 آبان 1401(19 نوامبر 2022) در روند تشدید بود با اعلام جدایی کمیته مرکزی «کومهله زحمتکشان کردستان» در تاریخ 30 خرداد 1402(20 ژوئن 2023) قطعیت یافت.
به گزارش خبرگزاری رووداو، این درگیری مسلحانه چندین ساعت ادامه داشت و نهایتا با دخالت نیروهای امنیتی اتحادیه میهنی کردستان پایان گرفت.
رووداو، گزارش داده که منطقه در حال حاضر تحت کنترل نیروهای امنیتی اقلیم کردستان عراق است.
این درگیری مسلحانه در پی شکست پروسه سیاسی ادغام و اتحاد دو حزب به وقوع پیوست.
رووداو نوشت کومهله زحمتکشان کردستان اعلام کرد اعضای حزب کومهله کردستان ایران ۲۱ ژوئن به خانه عمر ایلخانیزاده رفته و او را حصر کرده بودند که با دخالت نیروهای امنیتی کردستان عراق اوضاع آرام شد، اما صبح امروز بار دیگر درگیریها از سر گرفته شد.
کومهله زحمتکشان کردستان صبح امروز با انتشار بیانیهای گفت روز گذشته بعد از اعلام قطع همکاری دو حزب، حزب کومهله کردستان ایران با رجوع به منزل عمر ایلخانیزاده از او خواستند تا کمپ «بانه گهوره»، محل استقرار نیروهای حزب کومهله زحمتکشان کردستان را ترک کند.
حزب کومهله زحمتکشان کردستان با انتشار بیانیهای حزب کومهله کردستان ایران را متهم کرد که به کمپ آنها حمله کرده است.
کمپهای این دو حزب در منطقه زرگویز در اقلیم کردستان عراق به فاصله کمی از یکدیگر قرار دارد.
کومهله کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی نیز ادعا کرده است که اعضای حزب کومهله زحمتکشان کردستان قصد داشتند به پایگاه آنها حمله کنند و آنها مانع از این اقدام شدند.
کومهله کردستان ایران، همچنین در بیانیه خود گفته صبح امروز چند نفر از کمپ «بانه گهوره» شروع به تیراندازی به سمت پایگاه آنها کردند.
یک روز حزب کومهله زحمتکشان کردستان، اعلام کرده بود که تلاشهای آنها برای اتحاد دوباره دو حزب کومهله به شکست انجامید و به همکاریهای خود با حزب کومهله کردستان ایران پایان میدهند.
در پی انشعاب کوملە کردستان ایران در سال 2008، عمر ایلخانیزادە و رضا کعبی از جناح دیگر حزب بە رهبری عبداللە مهتدی جدا شدە و سازمان کومهلە زحمتکشان کردستان اعلام کردند.
در میانە انقلاب «زن، زندگی، آزادی» این دو سازمان سیاسی پس از نزدیک بە 15 سال باهم ادغام شدند و درچارچوب «حزب کومهلە کردستان ایران» بە فعالیت خود ادامە دادند.
گفتە میشود کە با پیوستن عبداللە مهتدی بە ائتلاف موسوم بە مهسا(ائتلاف جرج تاون) جناح نزدیک بە رضا کعبی بە عملکرد مهتدی معترض شدەاند و اعتراض آنها در پاسخگو کردن مهتدی بە نتیجە نرسیدە است.
در این جناحبندی جدید درونی این سازمان، عمر ایلخانیزادە بە عبداللە مهتدی نزدیک شدە و نیروهای نزدیک بە رضا کعبی دو روز پیش خواستار خروج ایلخانیزادە از اردوگاە شدە بودند.
جمع دیگری از اعضای کومهله که به جریان نزدیک به رضا کعبی، از اعضای رهبری حزب کومهله هستند اعلام کرده که در اعتراض به «سیاست تسلیم، مماشات عبدالله مهتدی با پهلوی و فاشیسم» از حزب جدا خواهد شد.
بعد از اتحاد میان دو کومهله، عبدالله مهتدی به ائتلاف جورج تاون که رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، شیرین عبادی و نازنین بنیادی از اعضای آن بودند، پیوست و از همان آغاز انتقادها در میان جریانهای سیاسی و فعالان کرد نسبت به عبدالله مهتدی بالا گرفت.
این انتقادها شامل حضور او در ائتلاف جورج تاون و همکاری با رضا پهلوی، فرزند شاه سابق ایران میشد.
این اختلافها بعد از شکست پروسه اتحاد و همکاری دو سازمان، شکل جدیتری به خود گرفته است.
بیانیه کمیته مرکزی «کومهله زحمتکشان کردستان» خطاب به احزاب سیاسی و اعضاء و هواداران کومهله، با این جمله آغاز میشود:
«پس از گذشت چندین ماه از اعلام آغاز رسمی روند اتحاد صفوف دو جریان کومەلە و آمادە سازی و تدارک برگزاری کنگره مشترک، باید بە آگاهی برسانیم کە بە علت عدم پایبندی طرف مقابل بە توافقات مشترک و وجود اختلافات سیاسی، روند اتحاد دو جریان کومەلە بە بنبست رسیدە است.»
این بیانیه اعلام قطعیت یک انشعاب و عزم طرفداران «کومهله زحمتکشان کردستان» به ادامه فعالیت مستقل است.
اما متاسفانه صبح زود امروز پنجشنبه 1 تیر 1402(22 ژوئن 2023) نیروهای نظامی «حزب کومهله کردستان ایران» که رهبر آن از روز اول تاسیس عبدالله مهتدی است، در «زرگویز کوچک» واقع در 20 کیلومتری جنوب شهر سلیمانیه به مقر استقرار نیروهای انشعابی که در مجاورت هم قرار دارند، حمله کرده و دو نفر از پیشمرگان «کومهله زحمتکشان کردستان» به نامهای «سامان ابراهیمی» و «هیوا صادقی» را به قتل رساندند.
عبدالله مهتدی و همفکرانش، پس از انشعاب شان از «حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان آن-کومهله» هم به لحاظ سیاسی، هم برنامهای و هم در جهتگیریهای سیاسی، بهسرعت از نیروهای چپ و کمونیست دور شدند و در مقابل به نیروهای راست از جمله سلطنتطلبان نزدیک شدند که یک چرخش عجیب در دوره معاصر و ساید هم در تاریخ یک قرن اخیر ایران است که یک نیروی چپ و کمونیست این چنین به گذشته خود پشت کند و در کنار نیرویهای به غایت راست همچون سلطنتطلبان واپسگرا و ضدانقلاب قرار گیرد. به این ترتیب این سازمان سیاسی، حدود دو دهه است که وارد بده و بستانهای سیاسی با گرایشات ناسونالیست به ویژه سلطنتطلبان شده است. تشکیل دولت در تبعید به ریاست سردار پاسدار مدحی در پاریس، مذاکره با نماندیگان جمهوری اسلامی در نروژ و آخرین سناریوشان همکاری با رضا پهلوی در طرحی تحت عنوان «منشور مهسا» با رضا پهلوی و پنج تن هنرمند و حقوقدان و فعال حقوق بشر.
در واقع میتوان گفت عامل و یا یکی از عوامل مهم درگیری مسلحانه در بین نیروهای پیشمرگ وابسته به این جریان، پیوستن عبدالله مهتدی به «منشور جرج تاون» به همراه رضا پهلوی با تصور «رژیم چنج» است.
حملات جمهوری اسلامی به کردستان در نزدیکی مرزهای اقلیم کردستان و ترکیه
بهنظرم، این ضرورت احساس میشود که در هر واقعهای، کمی به عقب برگردیم و تاریخ را ورق بزنیم تا بتوانیم عینیتر و واقعیتر و بهتر اوضاع امروز مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
در پاییز سال 1342 جمعی از دانشجویان کرد که با مسائل سیاسی و ادبیات چپ و کمونیستی آشنا شده بودند، در تهران دور هم جمع شدند و تشکیلاتی را بنیان نهادند که بعدها «کومهله» نام گرفت.
این سازمان تا 26 بهمن 1357 و بهمدت 9 سال بهصورت مخفیانه فعالیت کرد و در این مدت در بسیاری از روستاها و شهرهای کردستان و در اکثر مراکز صنعتی و دانشگاهی در سراسر ایران، توانسته بود نفوذ کند و بهصورت یک تشکیلات نسبتا منسجم و در عین حال گسترده درآید.
در روز 24 بهمن 1357، محمد حسین کریمی، که یکی از بنیانگذاران کومهله بود در جریان تصرف شهربانی شهر سقز، زخمی شد و دو روز بعد جان باخت. بههمین دلیل تشکیلاتی که تا آن زمان بهصورت مخفی و با نام تشکیلات فعالیت میکرد، تصمیم گرفت برای زنده نگهداشتن نام او، این روز را به عنوان روز فعالیت علنی تشکیلات کومهله نامگذاری کند.
کومهله جزو اولین جریانات چپ و کمونیستی بود که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از یک سو با سازماندهی مردم محروم و کارگران در شورا و جمعیتها دست زد و از سوی دیگر، دست به اسلحه برد و در مقابل حملات خونین و لشکرکشیهای مدوام جمهوری اسلامی ایستاد.
از جمله اقدامات کومهله، در راستای تحقق اهداف انقلاب 57 مردم ایران و در مقابل وحشیگریهای جمهوری اسلامی، به موارد زیر اشاره کرد:
سازماندهی و رهبری مردم بی دفاع در نوروز 1358 سنندج که به رهبری کادرهای شناخته شده کومهله نظی صدیق کمانگر و ایوب نبوی و فرماندهی فرمانده مشهور کومهله، محمد مایی(کاک شوان) و رهبری فواد مطفی سلطانی انجام شد.
انجام اقدامات مسلحانه در شهر پاوه؛
حمله به لشکر زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جاده بانه – سردشت به فرماندهی سرلکشر صیاد شیرازی؛
مسلح کردن زنان و شرکت دادن آنها در درگیریهای پارتیزانی و فعالیتهای سیاسی در سال 1361 که بدین ترتیب کومهله و پ.ک.ک، اولین جریانهای سیاسی منطقه بودند که تا آن زمان در سطح خاورمیانه بهصورت رسمی زنان را وارد عرصه فعالیت نظامی کرد.
کومهله در عرصه فعالیت مدنی و شوراهای مردمی با هدف افزایش اعتراضات و نارضایتیها در راستای تشکیل شوراهای مردمی و جمعیتهای دمکراتیک در کردستان ایران نیز به ایفای نقش میپرداخت.
اولین شوراهای شهر و شورای محلات(بنکهها) در شهر سنندج با سازماندهی کومهله تشکیل شد.
تشکیل اتحادیه دهقانان که فواد مصطفی سلطانی خود ایدهپرداز و مسئول سازماندهی آن در روستاهای مریوان بود و بعدها کادرهای کومهله در مناطق روستایی
شهرستانهای سقز، کامیاران، بانه، بوکان، سردشت و اشنویه هم این اتحادیهها را تاسیس کردند و یکی از وظایف این اتحادیهها برچیدن آخرین بازماندگان اربابان و زمینداران وابسته به حکومت پهلوی و همچنین تقسیم این اراضی افراد بین مردم آبادیها بود.
تشکیل اتحادیه و شوراهایی مانند:
اتحادیه بیکاران
شورای معلمان
شورای زنان
شورای دانش اموزان
اتحادیه هنرمندان
و موارد دیگر که تنها بخشی از فعالیتهای کومهله در عرصه فعالیتهای فرهنگی و سیاس بود.
کومەله در اتحاد و نزدیکی با سازمان اتحاد مبارزان کمونیست(سهند)، آن بخش نجات یافته از ضربات پاسداران اسلامی(سازمان پیکار)، جمعی از کادرهای سازمانهای انقلابی چندین گروه بزرگ و کوچک چپ و کمونیستی دیگر، بعد از هشت ماه مذاکرات فشرده، سرانجام در روز 11 شهریور 1362 حزب کمونیست ایران را تشکیل دادند. و کومهله بهعنوان یکی از ستونهای اصلی این حزب و بهنام جدید سازمان کردستان حزب کمونیست ایران(کومەله) و با حفظ رهبری و شکل تشکیلاتی خود تا آن زمان به فعالیت خود در این حزب ادامه داد.
اما پس از پایان جنگ ایران و عراق و فروکش کردن مبارزه مسلحانه، حزب کمونیست ایران و کومهله دچار انشعابات متعدد شدند. اولین انشعاب در سال 1991 صورت گرفت و انشعابیون حزب کمونیست کارگری را تشکیل دادند.
در سال 2000 میلادی، پس از مدتها کشمکش درونی، آن دسته از اعضا و رهبران کومهله که اعتقاد داشتند کمونیسم مانع رسیدن آنها به سهیم شدن در قدرت در آینده کردستان ایران است، به رهبری عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده، انشعاب کردند و سازمان زحمتکشان کردستان ایران را بنیانگذاری کردند. سازمانی که کمترین ربطه به تاریخچه مبارزاتی کومهله نداشت و حتی کسانی مانند عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده، بهطور کلی گذشته از افکار گذشته سیاسی چپ و کمونیست خود وداع کردن و راه سیاسی ناسونالیستی و راست را در پیش گرفتند. این حزب، خود در سال 2007 دچار انشعاب شد و شاخه رفرم و اصلاحات به رهبری عمر ایلخانیزاده از آن جدا شد.
این دو جریان و همچنین گرایشات مختلفی که از حزب کمونیست و کومهله جدا شده بودند بارها دچار و انشعاب و جدایی شدند. در ادامه باز هم بعدها هر کدام دارای چندین انشعاب دیگر شدند.
در کردستان ایران، نیروهای مسلح دیگری نیز حضور دارند که به غیر از پژاک، این نیروهای مسلح از واژه «پیشمرگ یا پیشمرگه» استفاده میکنند. در حال حاضر نیروهای مسلح کومهله- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، حزب دموکرات ایران، حزب کومهله کردستان ایران، کومهله زحمتکشان کردستان، حزب رزگاری، سپاه رزگاری، سازمان خبات انقلابی کردستان و…، پیشمرگه نامیده میشوند. به نیروهای خود اما تنها حزب حیات آزادی کردستان(پژاک) نیروهای خود «گریلا» مینامد.
در زمانهای گذشته و در سالهای نخست انقلاب 1357 مردم ایران، نیروهای دو سازمان فدایی، یعنی چریکهای فدایی خلق ایران(ارتش رهاییبخش خلقهای ایران) و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران-اقلیت نیز از واژه پیشمرگه استفاده کرده و نیروهای مسلحانه خود را در کردستان ایران بهجای چریک «پیشمرگه فدایی» مینامیدند. در کردستان عراق نیز به نیروهای کردی پیشمرگه مینامند.
در واقع پیشمرگه به کردی کرمانجی و به کردی سورانی، به نیروهای مسلح کرد نامیده میشود. این اصطلاح نخستین بار در سال 1324، پس از تاسیس جمهوری مهاباد در نامگذاری نیروهای نظامی حکومت محلی تازه تاسیس شده استفاده و از آن پس وارد ادبیات کردی شد. البته گفته میشود در در دوره قاجاریه و پهلوی نیز این واژه در ایران رایج بود.
در هر صورت مبارزه مسلحانه و مدنی در کردستان ایران و تاثیر این دوگانگی آنها بر سیر صعودی و نزولی جنبش کردستان، احتمال اوج گرفتن دوباره مبارزه مسلحانه در ایران به ویژه کردستان بر علیه جمهوری اسلامی، اجتنابناپذیر است. بههمین دلیل باید برای این شکل از مبارزه تاکیتکی طرح و نقشه عمل داشت تا در روز مبادا غافلگیر نشد.
در واقع يک عامل مهم مشخص در آغاز جنبش مسلحانه در کردستان، حاکمیت جدید ایران بود. بدان معنا که حرکت مسلحانه در سال 1358، بعنوان يک «جنبش مقاومت» در برابر هجوم نظامى جمهورى اسلامى شکل گرفت. اين مبارزهاى نبود که نيروهاى سياسى در کردستان بهطور دلبخواهی و بر مبناى استراتژى خاصى از پيش در دستور خود گذاشته باشند. اين مقاومت با توجه به تداوم بحران سياسى در کردستان به شکل مبارزه مسلحانه و در سراسر ایران به شکل اعتراض و اعتصاب بود. جمهورى اسلامى نتوانست اين سياست را ادامه بدهد و پيشمرگان پس از دوره نسبتا کوتاهى مجددا وارد شهرها شدند. وقتى دور دوم مبارزه مسلحانه در فروردين 1359 شروع شد، باز هم تناسب قواى نظامى و سياسى مجددا جمهوری اسلامی را به عقب راند. اما اوضاع سياسى در جامعه ایران به شدت دگرگون شد. جمهوری اسلامى، موقعیت خود را به طور نسبی تثبیت کرد و اپوزيسيون خود را در مقياس سراسرى سرکوب کرد. حکومت سرکوب حرکت مسلحانه را نیز با تمام قوا پی گرفت. اينجا بود که نياز جدى به تبيين نظرى عميقترى در مورد مشخصات و اهداف اثباتى مبارزه مسلحانه دراز مدت در کردستان حس يشد و جنبش «مقاومت» درازمدت شکل گرفت. مقاومتی که با افت و خیزهایی تا به امروز و در اشکال گوناگونی ادامه یافته است.
مبارزه مسلحانه، جنبشهای اجتماعی در کردستان ایران و احتمال تعمیق جنبش کرد بهواسطه مبارزه مسلحانه، از جمله مباحث تاریخی و ریشهدار است.
در دوران مدرن و در طول جنگهای ناپلئون که منجر به بررسی جنگ مسلحانه توسط متفکران قرن نوزدهمی از جمله کلاوزویتس، جومینی، مارکس و انگلس شد، برجسته شده است. اصطلاح مبارزه مسلحانه در طول جنگهای ناپلئون وارد واژهنامههای مدرن شده است.
ساموئل هانتیگتون، مبارزه مسلحانه را اینچنین تعریف میکند:
«جنگ چریکی شکلی از مبارزه است توسط آن، طرف ضعیفتر از لحاظ استراتژیکی دست به حملات تاکتیکی در مکانها، زمانها و اشکال انتخاب شدهای میزند. جنگ چریکی سلاح ضعفاست، انتخاب آن هیچوقت بر جنگ منظم و متعارف ترجیح داده نمیشود. تنها در زمان و مکانی بهکار گرفته میشود که امکانهای جنگ منظم و متعارف از پیش به بنبست رسیده است.»
همچنین فرانس فانون تئورسین انقلابی الجزایری در کتاب «دوزخیان زمین»، مینویسد: «وقتی تو و همنوعت مانند سگ تحقیر شوید راهی جز استفاده از هر ابزار در دسترس برای باز پسگیری اعتبار خود در مقام انسان پیش رو ندارید.خشونت برای استعمارشدگان آکنده از ویژگیهای مثبت است زیرا یگانه بنیان عمل آنهاست. خشونت استعمار شدگان را از عقده حقارت، از نگرش منفعل و نومیدانه نجات میدهد. خشونت به آنها جرئت میدهد و اعتماد به نفس را در آنها زنده میکند. حتی اگر مبارزه مسلحانه نمادین شده باشد.»
«دیوید هاروی» نیز در کتاب «هفده تضاد و پایان سرمایهداری، مینویسد: «همانگونه که آشیل در 2500 سال پیش نوشت: با آنکه وظیفه انسان باوری در نهایت امر رام کردن خشونت انسان و تلطیف زندگی در این جهان است اما این مهم را نمیتوان بدون مواجهه و رودررویی با خشونت شدید که نظم استعماری و نو استعماری بر آن مستقراند به انجام رساند. امری که مائو، هوشی مین و … باید با آن مواجهه میشدند.»
گرامشی می نویسد انسان باوری مطلق تاریخ انسان راهحل مسالمتآمیزی برای تضادهای موجود تاریخ و جامعه در آستین ندارد بلکه صرفا نظریه این تضادهاست.
همچنین ارنستو چگوارا بر این اعتقاد بود، شرایط ذهنی که شامل نقش آگاهی افراد میشود برای ایجاد و خلق یک موقعیت انقلابی مهمتر از شرایط عینی است. برای برانگیختن یک انقلاب یک کادر متعهد باید درگیر آموزش سیاسی تودهها شود نه اینکه منتظر سقوط و اضمحلال اقتصاد کاپیتالیستی توسعه یافته بهخاطر تناقضات درونی اش باشند.»
همچنین فرانس فانون تئورسین انقلابی الجزایری در کتاب «دوزخیان زمین»، مینویسد: «وقتی تو و همنوعت مانند سگ تحقیر شوید راهی جز استفاده از هر ابزار در دسترس برای باز پسگیری اعتبار خود در مقام انسان پیش رو ندارید.خشونت برای استعمارشدگان آکنده از ویژگیهای مثبت است زیرا یگانه بنیان عمل آنهاست. خشونت استعمار شدگان را از عقده حقارت، از نگرش منفعل و نومیدانه نجات میدهد. خشونت به آنها جرئت میدهد و اعتماد به نفس را در آنها زنده میکند. حتی اگر مبارزه مسلحانه نمادین شده باشد.»
«دیوید هاروی» نیز در کتاب «هفده تضاد و پایان سرمایهداری، مینویسد: «همانگونه که آشیل در 2500 سال پیش نوشت: با آنکه وظیفه انسان باوری در نهایت امر رام کردن خشونت انسان و تلطیف زندگی در این جهان است اما این مهم را نمیتوان بدون مواجهه و رودررویی با خشونت شدید که نظم استعماری و نو استعماری بر آن مستقراند به انجام رساند. امری که مائو، هوشی مین و … باید با آن مواجهه میشدند.»
همچنین «هنری کسینجر»، در رابطه با جنگ ویتنام، مینویسد: «ما در جنگی نظامی رزمیدیم، طرف مقابلمان در جنگی سیاسی رزمید. ما در پی خراش و اصطکاک فیزیکی بودیم اما رقیبانمان فرسودگی روحی و نظامیمان را نشانه رفتند. ما یکی از اصول اساسی جنگ مسلحانه را فراموش کردیم. چریک برنده خواهد شد اگر هدفش را گم نکند. ارتش قراردادی میبازد اگر برنده نشود.»
مردم کرد، بهطور کلی در هر چهار بخش کردستان، بهویژه در کردستان ایران در این زمینه و در مقاطع تاریخی مختلف، تجارب معینی دارد. کردهای ایران در راستای دستیابی به اهدافشان، تاکنون در سالهای 1919 به رهبری سمکو، در سال 1946 در جریان تشکیل جمهوری کردستان، سال 1967و 1968، توسط سازمان جوانان انقلابی حزب دمکرات کردستان و سال 1979 در جریان انقلاب مردم ایران، مبارزه مسلحانه را در پیش گرفتهاند.
از نظر وسعت جغرافیایی، لجستیکی، تداوم و حمایت مردمی مهمترین مقطع مبارزه مسلحانه به بعد از انقلاب 1979 بر میگردد که در آن دو جریان مسلط در کردستان، یعنی کومهله و حزب دمکرات، پس از سر باز زدن جمهوری اسلامی از خواستههای مردم کردها و شکست مذاکرات، بیش از یک دهه با جمهوری اسلامی مبازه مسلحانه کردند که در پی آن هزاران نفر از پیشمرگان و اعضای کومهله و حزب دموکرات جان باختند. این دو جریان اصلی کردستان پس از استقرار حاکمیت جمهوری اسلامی، در عراق و توافق ضمنی با اتحادیه میهنی کردستان عراق مبارزه مسلحانه را بهحالت تعلیق درآورند. هر چند واحدهای نظامی این دو حزب در طول دو دهه گذشته در کردستان ایران، بهصورت مقطعی حضور داشتهاند. اما تاکنون هیچگاه مبارزه مسلحانه را آنگونه که در دهه هشتاد میلادی در پیش گرفته بودند تایید نکردهاند و بیشتر سعی بر تقویت جنبش مدنی سیاسی در کردستان ایران داشتهاند.
همیشه باید تحلیل مشخصی از شرایط داشت. جنبش مسلحانه اهداف و آرمان دارد؛ تحقق آرمان گاه ممکن است سالها به درازا بکشد. حتی ممکن است رسیدن به هدف نهایی در زمان ما و نسل ما میسر نشود. اما باید همه جنبش سیاسی و مدنی و هم جنبش مسلحانه را باید با ثابتقدمی و صبر و شکیبایی و حوصله به پیش برد. بدین معنا که جنبش و تحول را با اتکا به آگاهی و شناخت پیش برد. بنابراین مشی مردمی در انحصار حزب توده ايران نیست.
اما چرا انقلاب رخ میدهد و یا بخشی از نیروهای سیاسی مخالفت حاکمیت دست به اسلحه میبرند و به مبارزه مسلحانه روی میآورند؟
واقعیت آن است که انقلابها ساخته نمیشوند بلکه آنها با بحران سیاسی دولت، شورش از پایین و به حاشیه راندهشدن اجباری اکثریت مردم و جنبشهای اجتماعی حقطلب میآیند. شروع انقلاب بهویژه بر علیه دیکتاتوری و ناکارآمدی حکومتگران و البته افزایش انتظارات مردم برای ارائه خدمات و منابع آغاز میشود. در ادامه دوران انقلاب، اگر حاکمیت به مطالبات و خواستههای انقلابیون گردن نگذارید و همچنان کشتار کند آغاز مبارزه مسلحانه در حمایت از مردم انقلابی و جنبشهای اجتماعی-سیاسی بهعنوان یک ضرورت از سوی برخی نیروهای انقلاب به کار گرفته میشود.
بیتردید رهبری این دو جریان درگیر، هر کدام بهنوعی و یا کمتر و بیشتر، مسئول وقوع این فاجعه هستند بنابراین، ضرورت دارد که نیروها و احزاب مترقی و مسئول دخالت سازنده کنند تا رهبری این دو جریان، راه دیالوگ سیاسی را جهت پیشبرد مسائل مورد اختلاف و حل و فصل مسائل مربوط به دوره جدایی را در پیش گیرند. در این راستا، باید توجه کرد و اجازه نداد که فرصتطلبان در جهت منافع حقیر فرقهای خود، به شعلهور شدن این نوع درگیریها بنزین پاشند.
درگیری مسلحانه میان دو جریان کومهله زحمتکشان در حالی رخ داد که در هفتههای گذشته همزمان با انتشار تصاویر و اخباری از انتقال تسلیحات نظامی سنگین حکومت ایران در کردستان ایران و همزمان بمباران سنگین بخشهایی از کردستان و مقاومت شدید گریلاهای حزب حیات آزادی کردستان(پژاک) با سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در جریان است.
در ماههای گذشته حملات هوایی و فشار بر روی احزاب کرد مخالف جمهوری اسلامی بهشدت افزایش پیدا کرد، و جمهوری اسلامی ایران، همچنین تلاش کرد با همکاری با دولت مرکزی عراق محدودیتهایی علیه این سازمانها اعمال کند.
در اسفندماه 1401، دفتر نخستوزیر عراق و شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای مشترک اعلام کردند که عراق و ایران توافقی را با هدف تامین «امنیت مرزی» امضاء کردهاند.
این توافقنامه امنیتی، پس از آن اعلام شد که جمهوری اسلامی حملات موشکی و پهپادی برون مرزی گستردهای را علیه چندین سازمان کرد مخالف خود در شمال عراق انجام داد.
پس از امضای توافق امنیتی بین تهران و بغداد، گفته شد خلع سلاح احزاب کرد ایرانی مستقر در اقلیم از مفاد این توافق بوده است. مقامات ایران میگویند درباره این موضوع بارها به مقامات اقلیم و همچنین دولت عراق هشدار دادهاند.
روشن است که هر انسان و سازمان آزاده و برابریطلب و خواهان سرنگونیطلب کلیت جمهوری اسلامی با قدرت مستقل مردمی و جنبشهای سیاسی-اجتماعی ایران، ما این حمله به محل استقرار نیروهای «کومهله زحمتکشان کردستان» را که منجر به قتل دو جوان مبارز و زخمیشدن تعداد دیگری شد، صراحتا محکوم کرده و از نیروهای ایرانی مستقر در اقلیم کردستان عراق، میخواهد که بههر شکل ممکن و موثر به این درگیری فاجعهبار پایان داده و راه را بر دخالت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی ببندند.
همزمان نیروهای انقلابی، نبايد اجازه دهند که انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در کردستان و سراسر ايران به سرنوشت قيامهای قبلی مردم تبديل شود و باز هم جامعه و مردم بیشتری قربانی سياستها و زور گوییهای جمهوری اسلامی شوند.
شنبه سوم تیر 1402-بیست و چهارم ژوئن 2023
ضمیمه:
گاهشمار مهمترین وقایع کردستان از جنگ جهانی اول تا امروز:
1918- با شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، نیروهای بریتانیایی ولایت نفتخیز موصل را تصرف کردند. به این ترتیب بخش بزرگی از مناطق کردنشین تحت حاکمیت بریتانیا در آمد.
1919- منطقه موصل بخشی از کشور تازه تاسیس شده عراق شد که تحت قیمومیت بریتانیا بود.
1920- پیمان سور که دولت شکست خورده عثمانی آن را امضاء کرده بود، تشکیل یک کشور کردی را به شرط موافقت جامعه ملل(که بعدا با سازمان ملل متحد جایگزین شد) پیشبینی میکرد. اصل 64 این پیمان به کردهای ساکن ولایت موصل اختیار میداد که در آینده به یک کردستان مستقل بپیوندند.
1921- امیر فیصل بهعنوان پادشاه کشور عراق(شامل ولایت موصل) تاجگذاری کرد.
قیام
1923 – شیخ محمود برزنجی علیه حاکمیت بریتانیا قیام و تشکیل پادشاهی کردستان را در شمال عراق اعلام کرد.
1923- جمهوری تازه تاسیس شده ترکیه به رهبری کمال آتاتورک بر اساس پیمان لیسبون واقعیت بینالمللی یافت.
1924- سلیمانیه به تصرف نیروهای بریتانیایی در آمد.
1932- کردها در منطقه بارزان قیام کردند. آنها به پذیرش عراق در جامعه ملل در حالی که به خواست خودمختاری کردها بیاعتنایی میشد، معترض بودند.
1943- ملا مصطفی بارزانی قیام دیگری را رهبری کرد و کنترل مناطق وسیعی از اربیل و بدینان را به دست آورد.
اوت 1946- بمبارانهای نیروی هوایی بریتانیا قیامکنندگان کرد را به آن سوی مرز راند و آنها در ایران به کردهای ایرانی به رهبری قاضی محمد پیوستند که جمهوری مستقل مهاباد را اعلام کرده بود.
1946- حزب دموکرات کردستان نخستین کنگره خود را در مهاباد برگزار کرد. «جمهوری مهاباد» به رهبری قاضی محمد ظرف چند ماه در اثر حمله نیروهای دولت مرکزی ایران فروپاشید و مصطفی بارزانی به شوروی گریخت.
1951- نسل جدیدی از ملیگرایان کرد حزب دموکرات کردستان را احیاء کردند. ملا مصطفی بارزانی که در شوروی در تبعید بود، بهعنوان رییس حزب معرفی شد، اما رهبری حزب عملا بهعهده ابراهیم احمد بود که از برقراری روابط نزدیک با حزب کمونیست عراق حمایت میکرد.
1958- ملیگرایان کرد که سالها بود پنهانی فعالیت کنند، پس از سقوط نظام سلطنتی در عراق فرصت سازماندهی علنی پیدا کردند. قانون اساسی جدید عراق «حقوق ملی» کردها را به رسمیت شناخت و ملا مصطفی بارزانی از تبعید بازگشت.
1960- روابط دولت عراق با گروههای کرد متشنج شد. حزب دموکرات کردستان از فشارهای رو به افزایش شکایت کرد.
1961- در پی قیام کردها در شمال عراق، دولت این کشور حزب دموکرات کردستان را منحل اعلام کرد.
تضمین خودمختاری
مارس 1970 – دولت عراق و گروههای کرد به توافق صلح دست یافتند که خودمختاری کردها را تضمین میکرد. این توافقنامه زبان کردی را به عنوان یک زبان رسمی به رسمیت میشناخت و بخشی از قانون اساسی عراق را به این شکل اصلاح میکرد: «مردم عراق از دو ملت تشکیل میشوند، ملت عرب و ملت کرد.»
اوت ۱۹۷۱- روابط کردها و دولت عراق رو به وخامت گذاشت. ملا مصطفی بارزانی از دولت آمریکا تقاضای کمک کرد.
مارس 1974 – دولت عراق پیشنویسی برای موافقتنامه خودمختاری کردها ارائه کرد و به حزب دموکرات کردستان دو هفته فرصت داد به آن پاسخ دهد. مطابق این پیشنویس، میدانهای نفتی کرکوک تحت تسلط دولت مرکزی باقی میماند. ملا مصطفی بارزانی این پیشنهاد را رد کرد و برای قیامی تازه فراخوان داد.
مارس 1975- ایران در پی امضای موافقتنامه الجزایر با عراق به حمایت از شورش کردها پایان داد. این قیام شکست خورد و ملا مصطفی بارزانی از فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد.
ژوئن 1975- جلال طالبانی، یکی از رهبران پیشین حزب دموکرات کردستان، در دمشق تشکیل اتحادیه میهنی کردستان را اعلام کرد.
1978- درگیری میان نیروهای اتحادیه میهنی و حزب دموکرات کردستان به کشتهشدن شمار زیادی از اعضای دو حزب منجر شد.
1979- ملا مصطفی بارزانی درگذشت و پسرش مسعود بارزانی رهبری حزب دموکرات کردستان را به دست گرفت.
نقش جمهوری اسلامی ایران
1980- جنگ ایران و عراق آغاز شد. نیروهای حزب دموکرات کردستان همکاری نزدیکی با ایران داشتند، اما نیروهای اتحادیه میهنی بهشدت با همکاری با ایران مخالف بودند.
1983- ایران جبهه جدیدی در شمال عراق و در مناطق کردنشین باز کرد. نیروهای ایران با حمایت اعضای حزب دموکرات کردستان منطقه مهم حاج عمران را تصرف کردند. سازمانهای مدافع حقوق بشر میگویند که سربازان ارتش عراق به تلافی این اقدام، ۸ هزار مرد را در منطقه بارزان، زادگاه رهبر حزب دموکرات، کشتند.
1983- اتحادیه میهنی و دولت عراق به توافق آتشبس دست یافتند و مذاکره در مورد خودمختاری کردها را آغاز کردند.
1985- در اثر فشارهای شدید نیروهای دولتی عراق، آتشبس فرو پاشید. شبهنظامیان طرفدار دولت عراق برادر و دو برادرزاده جلال طالبانی را کشتند.
1986- دولت جمهوری اسلامی ایران، مقدمات آشتی اتحادیه میهنی با حزب دموکرات کردستان را فراهم کرد. به این ترتیب هر دو گروه اصلی کرد از حمایت ایران برخوردار شدند.
1987- جلال طالبانی و مسعود بارزانی به همراه چند گروه کوچکتر دیگر «جبهه کردستان» را تشکیل دادند.
1988- در اواخر جنگ ایران و عراق، نیروهای عراقی «عملیات انفال» را علیه کردها آغاز کردند. در تلاش سیستماتیک دولت عراق برای در هم شکستن مقاومت کردها، دهها هزار غیرنظامی و جنگجوی کرد کشته و صدها هزار نفر ناچار به فرار شدند.
16 مارس 1988- هزاران غیرنظامی کرد در جریان یک حمله شیمیایی در حلبچه در نزدیکی مرز ایران کشته شدند. سازمانهای مدافع حقوق بشر و گروههای کرد، دولت عراق را مسئول این حمله معرفی کردند.
مارس 1991- در پی بیرون رانده شدن نیروهای عراقی از کویت در ماه مارس سال 1991، شبه نظامیان کرد مدافع دولت(جاش) به حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی پیوستند، اما قیام آنها ناتمام ماند و نیروهای به رهبری آمریکا حاضر به حمایت از آنها نشدند. حدود یک و نیم میلیون کرد پیش از حمله نیروهای عراقی گریختند، اما ترکیه مرز خود را بست و صدها هزار نفر ناچار به پناه گرفتن در کوهها شدند.
پناهگاه امن
آوریل 1991- نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا برای کردها یک منطقه امن در شمال عراق ایجاد کردند. سازمانهای امدادرسان بینالمللی عملیات امدادی وسیعی را برای کمک به پناهجویان سازمان دادند. همزمان جلال طالبانی و مسعود بارزانی مذاکره با دولت صدام حسین را بر سر خودمختاری کردستان آغاز کردند.
ژوئیه 1991- در حالی که گفت و گوها در بغداد ادامه داشت، پیشمرگههای کرد بر خلاف دستور نیروهای عراقی شهرهای اربیل و سلیمانیه را تصرف کردند.
اکتبر 1991- جنگی تمام عیار بین کردها و نیروهای دولتی عراق در گرفت. صدام حسین راهها بهسوی کردستان عراق را بست و این منطقه را در محاصره قرار داد.
مه 1992- انتخابات در مناطق تحت کنترل کردها برگزار شد. نامزدهای حزب دموکرات کردستان حدود 51 درصد و نامزدهای اتحادیه میهنی بیش از 49 درصد آرا را بهخود اختصاص دادند. دو حزب در دولت کردستان تقریبا هم وزن بودند.
سپتامبر 1992- کنگره ملی عراق که به تازگی از ائتلاف گروههای مختلف مخالف حکومت صدام حسین تشکیل شده بود، در صلاحالدین در مناطق تحت کنترل کردها تشکیل جلسه داد. نمایندگان حزب دموکرات و اتحادیه میهنی در این جلسه شرکت کردند.
مه 1994- درگیری بین نیروهای حزب دموکرات و اتحادیه میهنی به جنگ داخلی بدل شد. اتحادیه میهنی شهرهای شقلاوه و جمجمال را از حزب دموکرات گرفت.
مه 1996- سازمان ملل بر سر طرح «نفت در برابر غذا» با دولت عراق به توافق رسید و 13 درصد از درآمد ناشی از فروش نفت عراق به عنوان سهم سه استان شمالی در نظر گرفته شد که عمدتا تحت کنترل کردها بود.
اوت 1996- مسعود بارزانی از صدام حسین درخواست کمک کرد تا اتحادیه میهنی را شکست دهد.
سپتامبر 1996- نیروهای حزب دموکرات کردستان با کمک نیروهای دولتی عراق شهرهای اربیل و سلیمانیه(مرکز اصلی قدرت اتحادیه میهنی) را تصرف کرد. پارلمان مستقر در اربیل تشکیل یک دولت جدید به رهبری حزب دموکرات را اعلام کرد.
اکتبر 1996- نیروهای اتحادیه میهنی سلیمانیه را پس گرفتند.
ژانویه 1997- اتحادیه میهنی تشکیل دولت جدیدی را به مرکزیت سلیمانیه اعلام کرد. این اتحادیه و حزب دموکرات کردستان هر دو مدعی حاکمیت بر کل مناطق کردنشین شمال عراق بودند.
سپتامبر 1998- جلال طالبانی و مسعود بارزانی در واشنگتن قرارداد صلح امضاء کردند، اما حاکمیت مناطق کردنشین یکپارچه نشد.
نوامبر 2000- اتحادیه میهنی در نامه به دبیرکل سازمان ملل دولت مرکزی عراق را به اخراج خانوادههای کرد از کرکوک متهم کرد.
سپتامبر 2001- بین نیروهای اتحادیه میهنی و گروه اسلامی جند الاسلام(که بعدا به انصار الاسلام تغییر نام داد) درگیری رخ داد.
ژوئن 2002- مقامهای اتحادیه میهنی و حزب دموکرات در گفتوگو با سایر گروههای مخالف دولت عراق شرکت کردند. هدف گفتوگوها هماهنگی مخالفان در صورت حمله نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق بود.
اکتبر 2002- جلسه مشترک پارلمان کردستان در اربیل تشکیل شد. نمایندگان حزب دموکرات و اتحادیه میهنی موافقت کردند تا برگزاری انتخابات جدید با هم کار کنند.
فوریه 2003- کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا گروه کردی انصار الاسلام را متهم کرد که در برقرار کردن رابطه میان اسامه بن لادن و دولت عراق نقش محوری بازی کرده است.
فوریه 2003- رهبران کرد با پیشنهاد ورود سربازان ترکیه به شمال عراق برای شرکت در عملیات سرنگون کردن صدام حسین(بهعنوان بخشی از نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا) مخالفت کردند. تظاهرات ضد ترکیه در شهرهای کردستان برگزار شد.
فوریه 2003- پارلمان ترکیه با پیاده شدن سربازان آمریکایی در خاک ترکیه مخالفت کرد و به این ترتیب طرح باز کردن جبههای در شمال عراق علیه رژیم صدام حسین ناکام ماند.
مارس 2003- اتحادیه میهنی و حزب دموکرات یک «رهبری عالی مشترک» در مناطق تحت تسلط کردها در شمال عراق تشکیل دادند که ریاستش به عهده رهبران دو حزب، مسعود بارزانی و جلال طالبانی بود.
حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق
20 مارس 2003- نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق حمله کردند و بمباران بغداد و شهرهای دیگر آغاز شد. شهرهای موصل و کرکوک در نزدیکی منطقه تحت کنترل کردها بهشدت بمباران شد.
22 مارس 2003- نیروهای ائتلاف با موشکهای کروز به مواضع گروه انصار الاسلام در شمال عراق حمله کردند. اصابت موشک به مقر «گروه اسلامی» که ربطی به انصار الاسلام نداشت، به کشته شدن دهها نفر منجر شد.
27 مارس 2003- صدها چترباز آمریکایی در نزدیکی اربیل فرود آمدند که نشانهای از باز شدن جبههای در شمال علیه نیروهای دولتی بود.
9 آوریل 2003- نیروهای آمریکایی وارد مرکز بغداد شدند و صدام حسین کنترل پایتخت را از دست داد. نیروهای کرد و سربازان آمریکایی در روزهای پس از آن شهرهای کرکوک و موصل را تصرف کردند.
ژوئیه 2003- شورای موقت اداره عراق نخستین جلسه خود را تشکیل داد. عدی و قصی، پسران صدام حسین در درگیری در موصل کشته شدند.
اول فوریه 2004- در جریان دو حمله انتحاری به دفاتر دو حزب اصلی کردستان در اربیل، دستکم 56 نفر کشته و 200 نفر مجروح شدند. چند چهره سرشناس سیاسی در میان کشتهشدگان بودند.
مسعود بارزانی در سال 2005، به ریاست اقلیم کردستان عراق انتخاب شد
ژانویه 2005- ائتلاف احزاب کرد در انتخابات سراسری عراق در مکان دوم قرار گرفت و ۷۷ نماینده به پارلمان موقت فرستاد.
آوریل 2005- نمایندگان پارلمان موقت عراق، جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی کردستان را بهعنوان رییس جمهور موقت انتخاب کردند.
مه 2005- دستکم 50 نفر در انفجار انتحاری در مرکز استخدام پلیس در اربیل کشته شدند.
پارلمان کردستان
ژوئن 2005- نخستین جلسه پارلمان کردستان در اربیل تشکیل شد و مسعود بارزانی را به عنوان رئیس اقلیم خودمختار انتخاب کرد.
دسامبر 2005- خبر آغاز حفاری چاههای نفت در منطقه کردها در شمال، رهبران سنی عراق را نگران خطر تجزیه کرد. مقامات کردستان بعدا از کشف ذخایر بزرگ نفت خبر دادند.
سپتامبر 2006- مسعود بارزانی دستور داد که پرچم کردستان به جای پرچم عراق بر فراز ساختمانهای دولتی برافراشته شود. اما نوری مالکی، نخست وزیر وقت عراق گفت: «پرچم عراق تنها پرچمی است که باید در وجب وجب از خاک عراق برافراشته باشد.»
سپتامبر 2006- یک حمله انتحاری با کامیون و انفجار چهار خودروی بمبگذاری شده در کرکوک ۲۳ نفر را کشت.
برنامه نیوزنایت بیبیسی گزارش داد که کماندوهای سابق اسرائیلی به صورت پنهانی نیروهای کرد را در شمال عراق برای حفاظت از یک فرودگاه جدید بین المللی و عملیات ضدتروریستی آموزش میدهند.
آوریل 2007- یکی از فرماندهان ارشد ارتش ترکیه گفت که کشورش باید علیه چریکهای کرد پکک که در کوهستانهای شمال عراق پنهان شدهاند عملیات نظامی انجام دهد.
مه 2007- دولت اقلیم کردستان تأمین امنیت سه استان کردنشین شمال عراق را از نیروهای آمریکایی تحویل گرفتند.
ژوئیه 2007- سازمان دیدبان حقوق بشر جزئیاتی از شکنجه و بدرفتاری در زندانهای تحت نظر نیروهای کرد در شمال عراق منتشر کرد.
اوت 2007- در یک رشته بمبگذاری علیه کردهای ایزدی در شمال عراق دستکم 300 نفر کشته شدند.
سپتامبر ۲۰۰۷ – ایران پایگاههای شورشیان کرد را در خاک عراق گلوله باران کرد.
ایران در اعتراض به بازداشت یک ایرانی بدست نیروهای آمریکایی، مرز خود با اقلیم کردستان را بست.
حملات ترکیه
اکتبر 2007- پارلمان ترکیه اجازه عملیات نظامی در خاک عراق برای تعقیب شورشیان کرد را صادر کرد. فشار بین المللی بر ترکیه افزایش یافت تا از تهاجم به خاک عراق خودداری کند.
نوامبر 2007- قرار بود در مورد الحاق استان کرکوک به اقلیم کردستان همهپرسی برگزار شود، اما انجام همهپرسی تا زمانی نامشخص به تعویق افتاد.
دسامبر 2007- ترکیه به مقر چریکهای پکک در خاک عراق حمله هوایی کرد.
فوریه 2008- ارتش ترکیه برای انجام عملیات زمینی علیه مواضع پکک در شمال عراق آماده شد.
سپتامبر 2008- پارلمان عراق قانون پارلمانهای استانی را تصویب کرد، اما شهر کرکوک که مورد ادعای اقلیم کردستان است تا زمان روشن شدن وضعیتش از شمول این قانون مستثنی شد.
آوریل 2009- پس از آنکه ترکیه چریکهای پکک را به کشتن دو سرباز ترک متهم کرد، هواپیماهای نیروی هوایی ترکیه مواضع پکک را در کوههای شمال عراق بمباران کردند.
ژوئن 2009- دولت اقلیم کردستان صادرات نفت خام به کشورهای دیگر را آغاز کرد. قرار شد پیمانکاران روزی 900 هزار تا یک میلیون بشکه نفت خام را از میدانهای نفتی شمال عراق به ترکیه صادر کنند. دولت مرکزی در ازای سهمی از فروش نفت، اجازه استفاده از خط لوله خود را برای این کار صادر کرد.
ژوئیه 2009- مسعود بارزانی بار دیگر به عنوان رییس اقلیم کردستان انتخاب شد. ائتلاف دو حزب حاکم اکثریت را در انتخابات پارلمانی حفظ کردند، اما سهم آنها از کرسیهای پارلمان کاهش یافت. جنبش تغییر یا گوران که تازه تاسیس شده بود 25 کرسی از 111 کرسی پارلمان منطقهای کردستان را بهدست آورد.
فوریه 2011- اعتراضهای عمومی علیه فساد و انحصار قدرت در دست حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی در سلیمانیه، مرکز قدرت جنبش تغییر بر پا شد. دستکم دو نفر از معترضان کشته شدند.
اوت و اکتبر 2011- ترکیه علیه مواضع پکک در شمال عراق حملات هوایی و زمینی کرد.
دعوای نفت
آوریل و مه 2012- اختلاف نظر میان دولت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق بر سر قراردادهای نفتی با شرکتهای خارجی باعث توقف صدور نفت از شمال عراق شد. مقامهای اقلیم گفتند که انتظار دارند تا سال 2013 صدور نفت را از طریق یک خط لوله تازه به ترکیه از سر بگیرند.
ژوئن 2012- چند روز پس از کشته شدن 8 سرباز ترکیه در حمله پکک، نیروی هوایی ترکیه مواضع شورشیان پکک در شمال عراق را بمباران کرد.
سپتامبر 2012- نیروی هوایی ترکیه گفت که 25 چریک پکک را در حملات تازهای در شمال عراق کشته است.
دسامبر 2012- جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق سکته مغزی کرد. او برای درمان به آلمان منتقل شد و وضعیتش قدری بهبود یافت.
آوریل 2013- در یک رشته انفجار در شهرهای مختلف عراق از جمله در اقلیم کردستان در مجموع دستکم 31 نفر کشته و بیش از 200 نفر زخمی شدند.
ژوئن 2013- دولت عراق جلسهای در مورد اقلیم کردستان تشکیل داد تا تنشها و اختلافات را کاهش دهد.
سیل پناهندگان
مه 2013- جاری شدن سیل پناهندگان از سوریه مقامهای اقلیم را وادار کرد مرزهای خود را موقتا ببندند.
اوت 2013- دوران ریاست مسعود بارزانی بر اقلیم کردستان دو سال تمدید شد.
سپتامبر 2013- انتخابات پارلمان اقلیم برگزار شد. جنبش تغییر 24 کرسی بهدست آورد و اتحادیه میهنی به رهبری طالبانی را به جایگاه سوم راند. حزب دموکرات با 38 کرسی بزرگترین حزب پارلمان باقی ماند.
مارس 2014- نوری مالکی، نخست وزیر عراق جلوی انتقال پول به اقلیم کردستان را گرفت و مقامات اقلیم از پرداخت حقوق کارکنان خود ناتوان ماندند.
مه 2014- اقلیم کردستان با وجود مخالفت دولت مرکزی عراق، بازاریابی برای نفت صادراتی خود را به صورت مستقل رسما آغاز کرد.
ژوئن 2014- در حالی که ائتلاف اسلامگرایان سنی به رهبری گروه داعش(دولت اسلامی عراق و شام) بخش بزرگی از استان انبار را تصرف کرده بود و به سوی بغداد پیش میرفت، پیشمرگههای کرد شهر نفتخیز کرکوک را در بیرون مرزهای اقلیم کردستان تصرف کردند. کردها از دیرباز این شهر را “پایتخت” بالقوه خود میدانستند.
طرح استقلال
ژوئیه 2014- مسعود بارزانی طرح برگزاری همهپرسی استقلال را که قرار بود همان سال برگزار شود اعلام کرد. او گفت که استقلال یک “حق طبیعی” است.
اوت 2014- گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) چند شهر کردنشین را تصرف کرد. هواپیماهای نظامی آمریکا با بمباران مواضع داعش به پیشمرگههای کرد کمک کردند. دولت عراق هم برای پیشمرگهها سلاح فرستاد تا با نیروهای داعش بجنگند. نوری مالکی، نخست وزیر وقت عراق که روابط تیرهای با کردها داشت جای خود را به حیدر عبادی داد.
سپتامبر 2014- رهبران کرد توافق کردند که نبرد با گروه داعش فعلا اولویت دارد و به همین دلیل برگزاری همهپرسی را عقب انداختند.
اکتبر 2014- دولت اقلیم کردستان تعدادی از نفرات نیروی پیشمرگه را از راه ترکیه به شهر کردنشین کوبانی در سوریه فرستاد تا در دفاع از این شهر به نیروهای مسلح کرد سوری کمک کنند.
دسامبر 2014- دولت عراق و رهبران کرد توافقنامهای در مورد تقسیم درآمد نفت و منابع نظامی خود امضاء کردند، با این امید که این توافقنامه به اتحاد دوباره کشور در مقابل گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) کمک کند که دشمن مشترک آنها محسوب میشد. نیروهای پیشمرگه و جنگجویان کرد سوری، کوهستان سنجار(شنگال) را از نیروهای داعش پس گرفتند.
اصلاح قانون اساسی
مه 2015- پارلمان اقلیم کردستان کمیتهای را مامور بررسی اصلاح قانون اساسی کرد. یکی از اصلاحات مورد بررسی، تعداد دورههایی بود که یک نفر میتوانست رئیس اقلیم باشد.
ژوئن 2015- رییس دفتر مسعود بارزانی اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری روز ۲۰ اوت، یک روز پس از به پایان رسیدن دوره ریاست آقای بارزانی برگزار میشود. منتقدان او گفتند که آقای بارزانی میخواهد هر تغییر احتمالی در قانون اساسی را که مانع از ادامه ریاست او شود، خنثی کند.
ژوئیه ۲۰۱۵- ترکیه به ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا پیوست، اما اصرار کرد که حملات هوایی علیه داعش باید همزمان با حملات به مواضع چریکهای کرد پکک در شمال عراق انجام شود. هواپیماهای ترکیه برای نخستینبار از زمان امضای آتشبس با پکک در سال 2013، مواضع این گروه را بمباران کرد.
اوت 2015- دوره تمدید شده ریاست مسعود بارزانی بر اقلیم کردستان به پایان رسید، اما این دوره دو سال دیگر تمدید شد، هر چند مخالفان او این تمدید را غیرقانونی توصیف کردند.
سپتامبر 2015- یک دادگاه آمریکایی به نفع دولت عراق رأیی صادر کرد که یک خریدار آمریکایی را از خرید نفت اقلیم کردستان باز میداشت.
اکتبر 2015- در پی چند روز اعتراض خیابانی علیه بارزانی، جنبش تغییر(گوران) از دولت ائتلافی اخراج شد.
تعلیق پارلمان
نوامبر 2015- نیروهای پیشمرگه کرد عراقی و چریکهای پکک ترکیه با پشتیبانی هوایی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا شهر سنجار(شنگال) را از داعش پس گرفتند.
دسامبر 2015- پارلمان عراق سهم 17 درصدی اقلیم کردستان از بودجه ملی را به رغم مخالفت حزب الدعوه به رهبری نوری مالکی، نخست وزیر سابق، تصویب کرد.
ژانویه 2016- بارزانی گفت که دوره پیمان سایکس-پیکو و پیمان لیسبون که مرزهای خاورمیانه را تعیین کرد به سر آمده و جامعه جهانی باید مرزهای جدیدی برقرار کند که کشور مستقل کردها را به رسمیت بشناسد.
بحران مالی
فوریه 2016- دولت اقلیم تصمیم گرفت حقوق کارکنان خود را کاهش دهد تا بحران رو به گسترش مالی را مهار کند.
آوریل 2016- دولت آمریکا پرداخت حقوق پیشمرگههایی را به عهده گرفت که در عملیات علیه داعش شرکت داشتند.
ژوئن 2016- هنگامی که دولت مرکزی عراق خرید غله از اقلیم کردستان را کاهش داد، دولت اقلیم تهدید کرد که آبرسانی از رود دجله به بقیه بخشهای عراق را قطع کند.
ژوئن 2016- نیروهای پیشمرگه استفاده رو به تزاید از سلاح شیمیایی از سوی اعضای داعش را گزارش کردند و خواهان دریافت تسلیحات بیشتر برای مقابله با آنها شدند.
ژوئیه 2016- دولت اقلیم کردستان و دولت آمریکا تفاهمنامهای در مورد کمک نظامی به نیروهای پیشمرگه امضاء کردند که مقامات دولت مرکزی عراق را خشمگین کرد.
اوت 2016- پس از آنکه دولت اقلیم تضمین کرد که جلوی راه یافتن سلاح به بازار سیاه را بگیرد، آلمان ارسال مستقیم تسلیحات به کردستان عراق را از سر گرفت.
اوت 2016- ربایش و قتل ودات حسین علی، روزنامهنگار کرد در استان دهوک، مرکز قدرت حزب دموکرات کردستان خبرساز و بهشدت محکوم شد.
سپتامبر 2016- کارکنان دولت اقلیم در استان سلیمانیه در اعتراض به کاهش حقوق و تأخیر در پرداخت آن دست به اعتصاب نامحدود زدند.
اکتبر 2016- اعضای گروه داعش در حمله ای غافلگیرانه بخشی از شهر کرکوک را تصرف کردند. نیروهای پیشمرگه و داوطلبان پس از چند روز شهر را پس گرفتند.
نوامبر 2016- پیشمرگهها شهر عمدتا مسیحی نشین بعشیقه را از تصرف داعش خارج کردند. این پیشروی بخشی از عملیات پس گرفتن شهر موصل بود، اما فرماندهان کرد اعلام کردند از بعشیقه جلوتر نخواهند رفت.
نوامبر 2016- سازمان دیدبان حقوق بشر نیروی پیشمرگه را به تخریب سازمانیافته خانههای اعراب در مناطقی متهم کرد که از داعش گرفته بودند.
دسامبر 2016- دولت اقلیم گفت که به تصمیم اوپک مبنی بر کاهش تولید نفت پایبند نخواهد بود. شرکت آمریکایی اکسون موبیل از نیمی از شش منطقهای که در اقلیم کردستان در آن مشغول اکتشاف نفت بود خارج شد.
ژانویه 2017- شرکت نفتی گازپرون، با وجود وجود تهدید امنیتی از سوی داعش، طرحی برای افزایش استخراج نفت در اقلیم کردستان عراق ارائه کرد.
فوریه 2017- ترکیه در جریان سفر مسعود بارزانی، از پرچم اقلیم کردستان استفاده کرد.
مارس 2017- فرماندار شهر مورد اختلاف کرکوک دستور داد پرچم اقلیم کردستان بر فراز ساختمانهای دولتی نصب شود. دولت مرکزی عراق به همراه ایران و ترکیه این اقدام را محکوم کردند.
آوریل 2017- هواپیماهای نظامی ترکیه حملات مرگباری علیه مواضع نیروهای پیشمرگه در نزدیکی سنجار(شنگال) و مواضع نیروهای کرد سوری در سوریه انجام دادند.
گزارش شد که شرکت روسنفت یک میلیارد دلار در صنعت نفت اقلیم کردستان سرمایهگذاری میکند. این گزارش نشانهای از افزایش علاقه روسیه به منابع طبیعی منطقه تلقی شد.
تعیین تاریخ برای همهپرسی
ژوئن 2017- در یک نشست فراحزبی به ریاست مسعود بارزانی تصویب شد که همهپرسی استقلال روز 25 سپتامبر برگزار شود.
اوت 2017- گروهی از چهرههای سرشناس کرد جنبشی بهنام «فعلا نه» راه انداختند. آنها معتقدند برگزاری همهپرسی در شرایط امنیتی و اقتصادی فعلی کار غلطی است.
شورای استانی کرکوک به شرکت در همهپرسی رای داد.
سپتامبر 2017- پارلمان اقلیم پس از دو سال تعلیق بازگشایی شد تا همهپرسی را تایید کند.
مخالفتهای بینالمللی با همهپرسی مطرح شد.
تحولات سوریه و تشکیل خودمدیریتی دموکراتیک در کردستان سوریه
همزمان با آغاز جنگ داخلی در سوریه، کردها بهعنوان جبهه سوم در این جنگ حضور پیدا کردند. بزرگترین حزب کردها یعنی حزب اتحاد دمکراتیک(پ.ی. د) معتقد بود: که در برابر خط دولت-ملت ناسیونالیستی حامیان بشار اسد و خط اسلام سیاسی که از سوی مخالفین بشار اسد تبلیغ میشد، باید جبهه سومی را شکل داد که نه با دولت بشار اسد باشد و نه با ارتش آزاد و داعش و دیگر مخالفان مذهبی و ناسیونالیست دولت. در پی حملات پیاپی در شهرهای بزرگ سوریه، نیروهای ارتش سوریه از شهرهای کردنشین مرزی خارج شدند و نیروهای کرد، با سازماندهی نیروهای خود، کنترل امور را در این مناطق در دست گرفتند و در این مناطق سیستم خودمدیریتی دموکراتیک اعلام کردند. در ادبیات سیاسی نیروهای هوادار پ.ی. د و پ.ک. ک از این تحولات و تغییرات اجتماعی و سیاسی مترتب بر آن به عنوان انقلاب غرب کردستان(روژاوا) یا انقلاب 19 ژوئیه 2012 یاد میکنند و نظام سیاسی-اجتماعی برآمده از این رویدادها را «خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان» مینامند. در همین حال نیروهای برآمده از این تحولات و نیز حزب اتحاد دموکراتیک اعلام کردند که قصد جدایی از سوریه و تشکیل یک دولت-ملت کردی را ندارد و در عوض خواهان دموکراتیزه شدن سوریه بر اساس خط خودمدیریتی دموکراتیک و گذار از دولت-ملت در هر شکل آن(عربی یا کردی) هستند. همچنین قصد ایجاد سیستمی تک حزبی را نیز ندارند و هر حزب و سازمان اجتماعی میتواند در مسائل سیاسی شرکت داشته و به کنگره خلق بپیوندد. از ابتدای تحولات در کردستان سوریه، نیروهای افراطی بهخصوص داعش و جبهه النصره برای مقابله با قدرت گرفتن کردها، به شهرها و روستاها و مردم غیرنظامی حملهور شدند. اغلب گروههای مزبور هنوز هم بهطور پراکنده و در برخی مناطق بهصورت متمرکز به حملات خود علیه کردها ادامه میدهند. همچنین نیروهای کرد موفق شدهاند در درگیریهایی که با گروههای تکفیری داشتند، بخشهای زیاد دیگری از مناطق شمالی سوریه را نیز به کنترل خود درآورند.
47 گروه افراطی به کردهای سوریه حمله کردهاند. حزب اتحاد دموکراتیک لیست کامل 47 گروه افراطی را که به شهرها و روستاهای کردنشین سوریه حملهور شدهاند منتشر کردهاست:
1- داعش، 2- جبههالنصره، 3- تیپ احفاد الرسول، 4- تیپ النصیر، 5- گردان فتحالله، 6- تیپ لا اله الا الله، 7- ابن تیمیه، 8- گردان علی بن ابی طالب، 9- گردان الجزیره، 10- گردان میرگرد، 11- شاخه امنیتی رقه، 12- الشام، 13- گردان العادیات، 14- گردان محمدیه، 15- گردان الابرار، 16- گردان شداده، 17- گردان احرار الخویران، 18- گردان جندالحرمین، 19- گردان شمال، 20- گردان جندالله، 21- جوانمردان جربوی، 22- گردان احرارالطوافی، 23- گردان سرّین، 24- گردان اهلالسنه، 25- گردان مارعی، 26- گردان عایشه، 27- گردان احرارالشام، 28- گردان احرار ابو راسن، 29- گردان احرار الحرب، 30- تیپ انقلابیون رقه، 31- گردان اسامه بن زیاد، 32- گردان القارعه، 33- گردان الموحدین، 34- گردان طائفهالمنصوره، 35- گردان اللهاکبر، 36- تیپ الضلال، 37- گردان المدینهالمنوره، 38- فداییان انقلاب، 39- گردان شهدای الظاهریه، 40- گردان شهید حسن الخلف، 41- واحدهای ابن القین، 42- گردان ملی، 43- گردان شهید ابو لطیف ابوالخطاب، 44- مجلس نظامی رقه، 45- گردان احرارالشدادی، 46- گردان انورالحق، 47- گردان احرار جبال عبدالعزیز.
بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی، کردستان سوریه به سه کانتون با مرزهایی غیر ملی و غیر قومی به نامهای کنتون جزیره، کانتون عفرین و کانتون کوبانی تقسیم میشود که اداره هر یک از این کانتونها بر عهده یک شورای محلی ویژه موسوم به شورای خلق کانتون است که در سطح بالاتر مجلس خلق غرب کردستان را شکل میدهند. ماموریت نهادهای خودمدیریتی دموکراتیک، تدوین قوانین انتخابات محلی و فراهم سازی مقدمات برای برگزاری انتخابات سراسری و تدوین قرارداد اجتماعی(بهعنوان بدیلی برای قانون اساسی) است. همچنین اداره مسائل سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی کردستان سوریه نیز از دیگر وظایف خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان است.
در 17 مارس 2016، مقامات کرد اهل سوریه به همراه نمایندگانی از نیروهای عزب، آشوری و ترکمن شمال سوریه که بههمراه یکدیگر علیه داعش به مبارزه پرداختهاند، در کنفرانسی در رمیلان در کانتون جزیره تاسیس نظام فدرال را در شمال سوریه و در مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک با عنوان «فدارسیون شمال سوریه» اعلام کردند. کنفرانس رمیلان با انتشار یک متن، روند ایجاد سیستم دموکراتیک در شمال سوریه را تشریح کرده و فدراسیون شمال سوریه را متشکل از سه کانتون جزیره، کوبانی و عفرین اعلام کرد.
این مسئله به سرعت با واکنش منفی حکومت سوریه، اپوزیسیون و نیروهای منطقه مواجه شد. جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به این مسئله گفت: «از مناطق خودگردان یا نیمه خودگردان در داخل سوریه حمایت نمیکنیم.» پس از اعلام نظام فدرالی در شمال سوریه، نظامیان ارتش سوریه در منطقه قامیشلی با نیروهای سوریه دموکراتیک درگیر شده و به مواضع حزب اتحاد دموکراتیک حمله کردند.
ادریس نسان، معاون رییس کانتون کوبانی در گفتگو با خبرگزاری اسپونتیک، اعلام کرد که فدرالیسمی که اعلام شده تنها مختص به ملت خاصی در سوریه نبوده و شامل تمام ملتهای شمال سوریه خواهد بود. با ایجاد فدرالیسم سیستم کانتونها از شمال سوریه برداشته خواهد شد. وی همچنین در پاسخ به کسانی که این حرکت را در راستای تشکیل کشوری به نام کردستان توسط پ.ی. د دانستهاند اعلام کرد که ما قصد تجزیه سوریه را نداریم و حتی نام فدرالیسمی که تعیین کردهایم نیز کردستان نبوده، بلکه کنفدراسیون شمال سوریه است. در این فدرالیسم تنها کردها حضور ندارند و تمام ملت شمال سوریه حاضر هستند.
همچنین «صالح مسلم»، رییس مشترک حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)نیز در گفتوگو با روزنامه اشرقالاوسط، اعلام کرد که سیستم فدرالی در کردستان سوریه برای ایجاد هماهنگی میان جریانهای موجود در آن منطقه تاسیس شده و کردهای سوریه قصد ندارند تجربه و آزمون اقلیم کردستان عراق را تکرار کنند.
نماد یگانهای مدافع خلق
یگانهای مدافع خلق که عموما با عنوان یپگ شناخته میشود گروه نظامی است متشکل از جوانان مناطق کردنشین سوریه که علیه دولت سوریه و نیروهای مهاجم بنیادگرای مذهبی در کردستان سوریه مبارزه میکند. تمام اعضای این نیروی نظامیکرد نیستند و جوانان عرب و آشوری منطقه و نیز نیروهایی از نقاط مختلف دنیا در آن میجنگند. این گروه که توسط حزب اتحاد دموکراتیک و شورای ملی کرد تأسیس شدهاست، مسئول حفظ نظم و حفاظت از جان اهالی مناطق کردنشین سوریه است. یپگ خود را یک نیروی شبه نظامی مردمی بهشمار میآورد.
یگانهای مدافع خلق در ژوئیه سال 2012، نیروهای امنیتی دولت را از سری کانی خارج و همچنین عامودا و عفرین را تصرف کرد. از دسامبر 2012، یپگ شامل 8 تیپ نظامی است؛ که بعضیهاشان در عفرین، قامشلی، کوبانی و سریکانی در حال عملیات هستند.
مبارزه زنان در روژاوا
علاوه بر ی.پ. گ، نیروی نظامی دیگری نیز در روژاوا سازماندهی شده که یگانهای دفاعی زنان نام دارد و به اختصار ی.پ. ژ نامیده میشود. تمامی نیروهای این یگانها از زنان تشکیل شده و نقش ارتش مستقل زنان را ایفا میکنند. سازماندهی زنان برای دفاع از حود و نیز صیانت از حقوق زنان از مهمترین جهتگیریهای انقلاب 19 ژوئیه 2012 در روژاوا بودهاست.
جغرافیا
هرچند که مناطق کردنشین سوریه به مرزهای کردستان ترکیه و کردستان عراق متصل است ولی این مناطق در داخل خاک سوریه به صورت دو بخش مجزا از هم قرار گرفتهاند.
«کردستان سوریه» آن بخش از جغرافیای کردستان است که با وسعتی برابر با 700 کیلومتر از دیرک تا عفرین را در بر میگیرد و با یک خط آهن از شمال کردستان جدا میشود. جغرافیایی که محل اسکان خویشاوندان و اقوام کردهای شمال کردستان است و از سه منطقه تشکیل میشود:
کانتون جزیره
این کانتون شهرهای دیرک، حمکو، تربه سپی، گرکی لکی، درباسیه، سری کانی و حسکه را شامل میشود. در حال حاضر سه چهارم این کانتون تحت کنترل نیروهای کرد قرار دارد. از یک سال گذشته مراکز و نهادهای مدنی و نظامی نیروهای کرد در شهرهای این کانتون تأسیس شدهاست. جمعیت کردهای این منطقه نزدیک به دو میلیون نفر است. علاوه بر این، نام جزیره، مترادف است با تولید کل محصولات کشاورزی سوریه. تمام شهرهای این کانتون تحت اداره ایالت حسکه قرار دارند.
رمیلان:
میزان منابع نفتی رمیلان تقریباً با ذخائر نفتی کرکوک برابر است. از نگاهی دیگر میتوان گفت میزان منابع نفت رمیلان به تنهایی برابر است با نیمی از منابع نفتی سوریه. از لحاظ جمعیت و وجود منابع طبیعی، رمیلان با اهمیتترین منطقه کردستان سوریه محسوب میشود.
کانتون کوبانی
کوبانی، منطقهای است که در روبروی دشت سوروچ شمال کردستان واقع شدهاست. فاصله دشت سوروچ تا کوبانی 10 تا 15 کیلومتر است و روستاهای این دو منطقه در همسایگی همدیگر قرار گرفتهاند. گری سپی/تل ابیض، عین عیسی، منبج و جرابلوس از جمله شهرهای واقع در کانتون کوبانی هستند. علاوه بر این، اداره بیشتر این بخشها توسط کردها صورت میگیرد. این کانتون جمعیتی حدود 500 هزار نفر را در خود جای دادهاست.
کانتون عفرین
جمعیت این کانتون حدود 500 هزار نفر است. اخیرا کوچ کردها به این نواحی، شمار ساکنان آن را تا دو برابر افزایش دادهاست. بیشتر شهرها و روستاهای این کانتون، مانند عزاز، جبل سامان و ادلیب نیز به کنترل کردها درآمدهاست.
این سه کانتون به لحاظ جغرافیایی به همدیگر پیوسته نیستند. اما این ناپیوستگی جغرافیایی نتوانسته روابط و تعلق ارگانیک نهادهای سیاسی را در آنجا با مشکل مواجه سازد.
رودخانهها
دجله، جغجغ، خابور، بلیخ، فرات، ساجور و عفرین از بزرگترین رودخانههای این منطقه بهشمار میروند.
کوهها
در عفرین و جبلالکرد مناطق درهای و کوهستانی است و این مسئله نوعی تنوع جغرافیایی در اقلیم بهشمار میرود.
آب و هوا
جمعیت
وزارت امور خارجه آمریکا جمعیت کردهای سوریه را حدود 9 درصد جمعیت کل سوریه تخمین زدهاست. سازمان ملل متحد، جمعیت کردهای سوریه را حدود 18 درصد جمعیت سوریه و نهادهای نزدیک به حزب کارگران کردستان، این جمعیت را بیش از 4 میلیون نفر اعلام کردهاند.
زبان
کردهای سوریه به گویش کرمانجی از زبان کردی سخن میگویند.
سایر زبان های رسمی دیگر:
عربی
آشوری
ترکمنی
مذهب
بیشتر کردهای سوریه پیروی مذهب سنی شافعی و سنی حنفی هستند. مذاهب کردی مانند ایزدی و علویگری که برگرفته از آیینهای میترایی هستند نیز هنوز رواج دارد. جمعیت ایزدیها حدود 200 هزار نفر و جمعیت علویها در حدود 1000 هزار نفر برآورد شدهاست.
فرهنگ
از نظر فرهنگی، کردهای سوریه دارای آداب و رسوم، موسیقی و رقص منحصر به خود هستند. در سالهای اخیر با توجه به جدایش بین مناطق مختلف کردستان و تقسیم کردستان به چهار بخش در بین چهار کشور، پس از جنگ جهانی و اضمحلال عثمانی، مردم کرد سوریه از نظر فرهنگی بیشتر با عربها و ترکها برهم کنش فرهنگی داشتهاند.
اقتصاد
کردهای سوریه از فقیرترین ساکنان سوریه میباشند. این در حالی است که سرزمین کردستان سوریه از ثروت سرشاری برخوردار است. در مجموع درآمد سالانه کردستان سوریه حدود 8/10 میلیارد دلار میباشد که برابر است با نصف کل بودجه سوریه در سال 2012 میلادی.
کردستان سوریه از ثروت سرشاری برخوردار است و در حال حاضر میتواند روزانه 250 هزار بشکه نفت تولید کند. علاوه بر اینها، مقادیر نامعینی نیز ذخایر گازی دارد. تا قبل از آغاز جنگ داخلی، میزان تولید نفت در این منطقه از نصف کل تولید نفت سوریه بیشتر بودهاست.
کشاورزی: این منطقه به تنهایی 45 درصد کل تولیدات کشاورزی سوریه را تولید میکند. سطح زیر کشت در این منطقه مجموعا 18 هزار کیلومتر مربع است. به عبارت دیگر 18 هزار کیلومتر مربع از کل 24 هزار کیلومتر مربع این منطقه را اراضی قابل کشت تشکیل میدهد. میزان تولید گندم این منطقه سالانه 4/1 میلیون تن میباشد که 37 درصد کل تولید گندم سوریه است. میزان تولید پنبه این منطقه سالانه 273 هزار تن است که 39 درصد کل تولید سوریه را شامل میشود. همچنین 15 میلیون اصله درخت زیتون در این منطقه وجود دارد که شامل 23 درصد کل درختان زیتون در سراسر سوریه است.
کردستان سوریه از منابع عظیم آب برخوردار است که شامل ده سد بزرگ با مجموع گنجایش 300 میلیون متر مکعب آب و هشت رودخانه است که یکی از آنها رود فرات میباشد.
محصولات آبزی این منطقه 55 درصد کل محصولات آبزی سوریه را در بر میگیرد.
با احتساب قیمت کنونی نفت در بازارهای جهانی، این منطقه میتواند در هر سال 5/9 میلیارد دلار از فروش نفت، 750 میلیون دلار از فروش زیتون، 372 میلیون دلار از فروش گندم و 230 میلیون دلار از فروش پنبه درآمد داشته باشد.
آموزش زبان کردی
پس از شروع کنفدارلیسم دموکراتیک در روژاوا، آموزش به زبانهای کردی، سریانی و عربی در شمال سوریه آغاز شد. از سوی دیگر، هر سه زبان مورد اشاره در خودمدیریتی غرب کردستان سوریه، رسمیت یافت.
سازمان زبان کردی
به علت ممنوعیت آموزش زبان کردی در دوران حکومت خانواده اسد و نیز بیسوادی عامه مردم، اکثر مردم کردستان سوریه توانایی خواندن و نوشتن به زبان کردی کرمانجی را نداشتند. سازمان زبان کردی (szk)پس از انقلاب 19 ژوئیه آموزش زبان کردی کرمانجی را به مردم آغاز کرد. بهعبارت دیگر، این سازمان نقش جنبش سوادآموزی را در کردستان سوریه ایفا میکند. زبان کردی کرمانجی در کردستان سوریه با الفبای لاتین نوشته میشود.
دولت سوریه
دانشگاه دمشق نیز پس از انقلاب 19 ژوئیه، اجبارا زبان کردی کرمانجی را در سطح آکادمیک پذیرفت و از سال 2014 دورههای آموزشی زبان کردی کرمانجی را آغاز کرد. البته در دانشگاه دمشق این زبان با الفبای عربی آموزش داده میشود.
در 20 ژانویه 2018، به نوشته امراله آجار روزنامه نگار مزوپوتامیا، پس از حملات ارتش ترکیه و گروه های شبه نظامی تحت امر آن به عفرین، هر روز یک تراژدی انسانی جدید در کانتون عفرین، که به کنترل گروههای سلفی در آمده است، رخ میدهد. این کانتون پس از 2018 به کانون غارت، اخاذی، تجاوز جنسی و پاکسازی ملی تبدیل شده است. بر اساس گزارشهای سازمان ملل متحد، تاکنون بیش از هزار زن در این شهر ربوده شدهاند که از سرنوشت بیشتر آنان اطلاعی در دست نیست.
بر اساس بیانیه سازمانهای مردم نهاد عفرین، در منطقه شهبا، بین 18 مارس 2018 تا 25 اکتبر 2021، هشتاد و چهار زن در این شهر به قتل رسیدهاند. 6 زن بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند و 71 زن قربانی تجاوز جنسی شدهاند.
نائله محمد، این «جنایتهای جنگی» را که توسط نیروهای ارتش ترکیه و گروههای شبهنظامی مورد حمایت آن از آغاز حملات آنها به عفرین انجام شده است ارزیابی کرد و با بیان این که این جنایتهای جنگی که از آغاز ورود ارتش ترکیه به عفرین در این کانتون رخ داده در تاریخ جهان بیسابقه است، گفت: «آنچه که در عفرین در حال رخ دادن است جنایت جنگی است.»
نائله محمد، با اشاره به اینکه بیشتر جنایات جنگی به عمد علیه زنان انجام شده است، گفت: «بعد از اشغال عفرین، انواعی از شرارتها علیه زنان انجام شد. آنها به قتل رسیدند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند و مجبور به ازدواج اجباری شدند. تمام حقوقی که با پیروزی روژاوا به دست آورده بودند از آنها گرفته شد و در خانههایشان زندانی شدند.»
این عضو انجمن حقوق بشر عفرین، افزود: «بر اساس تحقیقاتی که با سازمانهای مدنی عفرین انجام دادیم متوجه شدیم که 84 زن به قتل رسیدهاند اما آمار واقعی که ما به آن دسترسی نداریم بسیار بیشتر از اینها است. 6 زن که تحمل درد ناشی از تجربه زیستهشان برای آنها بسیار دشوار بود ناچار به خودکشی شدند. هر روز و هر روز خبر ربودن زنها میآید. تعداد زنهای ربوده شده از هزار گذشته است. 71 زن قربانی تجاوز جنسی شدهاند.»
نائله محمد، با اشاره به سیاستهای تغییر دموگرافیک در این منطقه گفت: «آنها با این کارها میخواهند باعث مهاجرت سایر ساکنان این شهر شوند. آنها میخواهند با شکستن اراده زنان اراده کل جامعه را بشکنند.»
این عضو انجمن حقوق بشر عفرین، با تاکید بر اینکه عفرین در زمانی که تحت کنترل مدیریت خودگردان شمال و شرق سوریه بود، یک شهر زنانه محسوب میشد، و زنان دستاوردهای زیادی در آن کسب کرده بودند، گفت: «زنان روی پاهای خود ایستادند و به تمام دنیا نشان دادند که چه کارهایی میتوانند انجام دهند. آنها نقش خود را در هر زمینهای، چه نظامی و چه اقتصادی، ایفا کردند. آنها صاحب تصمیم در حوزههای سیاسی و دیپلماتیک شده بودند. موسسات زنان تاسیس شد و تلاشهای زنان به ثمر نشست. با این همه، پس از اشغال عفرین توسط ترکیه اکنون شهر زنان به جهنم تبدیل شده است.»
ریاکاری دولتها، سازمان ملل، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و ناتو در برخورد با جنگ دولت و ارتش متجاوز ترکیه علیه مردم کرد در روژآوا، بسیار عیان است. برای مثال، با وجود این که گفته شده کشورهای اروپایی فروش اسلحه به ترکیه را ممنوع کردهاند رادیو فارسی زبان آلمان «دویچه وله» خبر داد که ترکیه در هشت ماه اول سال 2019، سلاحهای جنگی به ارزش 250 میلیون و 400 هزار یورو از آلمان دریافت کرده است. از سال 2005، تا کنون این بالاترین میزان خرید اسلحه توسط ترکیه از آلمان در عرض یک سال بوده است. این آمار را وزارت اقتصاد آلمان در پاسخ به پرسش سویم داگدلن، معاون فراکسیون حزب چپها در مجلس نمایندگان آلمان، بهدست داده است. پاسخ وزارت اقتصاد آلمان در این زمینه در اختیار خبرگزاری آلمان قرار گرفته است.
بدین ترتیب، ترکیه میتواند امسال بزرگترین خریدار تسلیحات آلمانی باشد، آنهم با وجود آن که دولت آلمان ارسال اسلحه به ترکیه را به دلیل عملیات تهاجمی این کشور در سوریه محدود کرده است.
معاون فراکسیون حزب چپها در مجلس نمایندگان آلمان، با توجه به آمار جدید درباره صادرات اسلحه آلمان، از دولت این کشور بهشدت انتقاد کرد. او گفت این آمار «بهطور وحشتناکی تجهیز بدون دغدغه خاطر ترکیه را» ثابت میکند.
داگدلن گفت که به این ترتیب «تمامی یاوهگوییها درباره سیاست محدود کردن صادرات اسلحه بهعنوان حقه برملا میشود.» بهگفته وزارت اقتصاد سلاحهای ارسال شده «کالاهایی هستند که تنها برای عرصه دریانوردی استفاده میشوند.»(دویچه وله، 17 اکتبر 2019)
در حقیقت اردوغان رويای چندصدساله عثمان گری در مورد گسترش قلمرو و توسعهطلبی، چنان که آتاتورک در سال 1938 با بازپسگيری اسکندريه(هاتای کنونی) انجام داد را تحقق ببخشد.