جنگی که برنده نداشت

نوشته ی : اسماعیل فروغی
پس از دوازده روز درگیری خونین و ویرانگر میان اسراییل و ایران که با حملات غافلگیرانه ی اسراییل برتأسیسات هسته ای و نظامی ایران و قتل دهها دانشمند هسته ای و فرماندهان ارشد نظامی ایران آغازیافته بود ، با کوشش غیر قابل پیشبینی دونالد ترامپ یکی ازطرف های اصلی جنگ ، متوقف شد و دوطرف ایران و اسراییل به آتش بسی موقت تن دادند . این آتش بس پس ازآن اتفاق افتاد که فقط دو روز پیش ازآن بمب های چهارده تنی سنگرشکن امریکا برفرق تاسیسات هسته ای ایران فرود آمده بود و ایران هم بدون معطلی با راکتباران کردن بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در قطر ، به آن پاسخ داده بود .
دراولین روزهای این جنگ ویرانگر ، با شدت گرفتن حملات هوایی اسراییل بر تاسیسات هسته ای و نظامی ایران که همزمان بود با یورش پلان شده و سهمگین ماموران موساد از داخل خاک ایران به تاسیسات نظامی و هسته ای آن کشور و ترور زنجیره ای فرماندهان نظامی – امنیتی و دانشمندان هسته ای ایران توسط پهپادهای جنگی ؛ ناظران به این باوررسیده بودند که رژیم جمهوری اسلامی ایران به سرعت از پا خواهد افتاد . سپاه پاسداران و ارتشیان ایران ، بی فرمانده و چند پارچه خواهند شد ، مردم ناراض آنکشور به پاخاسته و ایران باستانی ، همانند افغانستان یا سوریه به یک گروه دست نشانده تسلیم داده خواهد شد . اما چنان نشد . سناریو به خواست اسراییل وامریکا به پیش نرفت. ایران زخم خورده بزودی به خود آمده ، دربرابر حملات پهپادی و راکتی که همه ازداخل ایران صورت می گرفت ، مقاومت کرد . دشمنان داخلی و جاسوسان را ، یکی پی دیگری به چنگ آورد و با شلیک دهها موشک بالستیک و هایپرسونیک ساخت خوداش، اسراییل را وهمچنان امریکا را با چالش های بزرگ امنیتی – اقتصادی روبرو نمود .
به هر رنگ ، جنگ مغلوبه فقط دوازده روز دوام کرد وتا اکنون آتش بس میان دو کشورمتخاصم برقراراست . واقعیت های تلخ دوازده روزجنگ نشان داد که این جنگ برنده نداشت و درواقع ، درپایان ماجرا هرسه طرف جنگ بازنده ی میدان بودند :
اولین بازنده ی جنگ اسراییل بود که نقشه ی چندین ساله ی کودتای پهپادی اش علیه ایران ، ناکام شد . اسراییل می خواست با واردکردن ضربات غافلگیرانه ومرگبار بر تاسیسات هسته ای و نظامی ایران و کشتاردهها فرمانده نظامی ودانشمندان هسته ای آنکشور، رژیم اسلامی را سرنگون نماید که تیراش به خاک خورد . ایران نتنها سقوط نکرد بلکه توانست روحیه ی بلند تسلیم نا پذیری و قدرت راکتی اش را به جهان ثابت کرده ، با عبورازگنبد آهنین اسراییل ، ناکارآمدی سامانه ی دفاع هوایی اسرائیل را به اثبات برساند و طلسم خانه ی شیشه ای اسراییل را هم درهم بشکند .
دومین بازنده ی میدان جنگ ایران بود . ایران با قبول ضربات سنگین از اسراییل و امریکا ، توانایی های هسته ای اش چندین سال یا کم ازکم چندین ماه به عقب افتاد . بهترین فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای اش را ازدست داد و ماهیت شکننده گی وآسیب پذیری اش را از درون به همه بیشتر برملا گردانید .
وسومین بازنده هم ایالات متحده ی امریکا بود : ما شاهدبودیم که ازاثرترفندهای نتانیاهو صدراعظم اسراییل ، پای امریکا به جنگ مستقیم علیه ایران کشانده شد و دونالد ترامپ رییس جمهورآنکشورخلاف تمام قوانین و نورم های بین المللی ، فرمان حملات مستقیم برتمامیت ارضی یک کشور مستقل عضو دایم سازمان ملل را صادرکرد . خلبانان امریکایی تاسیسات هسته ای ایران را که خود نقض صریح قوانین بین المللی وبسیار خطرناک است ، با بمب های چهارده تنی بمباردمان کردند و یکباردیگرحیثیت بین المللی ایالات متحده ی امریکا را خاکستری وخدشه دار نمودند.
خلاصه اینکه این جنگ برنده نداشت . اما به باور بسیاری ناظران منطقه ای و بین المللی ، این جنگ با وجود آنکه به ایران صدمه های جدی واردکرد ؛ اما نه سبب تضعیف حکومت جمهوری اسلامی؛ بلکه سبب تقویت و تحکیم بیشترپایه های مردمی آن شد . از جانب دیگرمقاومت سرسختانه ی ایران در برابر حملات بی رویه ی اسراییل و امریکا ، به جهان تک قطبی هشدار داد که ایران یک پایهی اساسی و محکم دنیای چند قطبی است که هیچ توطئه و دسیسه ای سبب سقوط وازهم پاشی آن نخواهد شد . شاید این مقاومت و ایستاده گی ایران نقطه ی عطفی باشد برای پایان جهان تک قطبی و شروع دنیای چند قطبی که همراه با توسعه و عدالت بیشتر برای تمام بشریت خواهد بود .
فروغی ( ماه جون 2025 )