«ترامپیسم» پس از ترور نافرجام دونالد ترامپ شدیدتر شده است!
بهرام رحمانی
ترور نافرجام ترامپ و سرانجام کنارهگیری جو بایدن رئیسجمهور آمریکا از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری، «کامالا هریس»، معاون او، بهعنوان نامزد جانشین شده است.
بر اساس نظرسنجیهایی که پیش از کنارهگیری بایدن انجام شده، خانم هریس، در صورت نامزدی رسمی حزب دموکرات، نمیتواند دونالد ترامپ نامزد قطعی حزب جمهوریخواه را شکست دهد.
کامالا هریس، سیاستمدار ۵۹ ساله، نخستین زن رنگینپوست تاریخ آمریکا است که در انتخابات ریاستجمهوری بهعنوان کاندیدای یکی از دو حزب اصلی حضور خواهد داشت.
او تاکنون نیز اولین زنی بوده که به مقام معاون ریاست جمهوری آمریکا رسید؛ بالاترین مقام سیاسی که یک زن آمریکایی در تاریخ این کشور به دست آورده است.
معاون بایدن همچنین اولین آمریکایی آفریقاییتبار و اولین آمریکایی آسیایی تبار است که توانسته به چنین مقامی برسد.
کمالا هریس و جو بایدن
دونالد ترامپ پس از تیراندازی در یک تجمع با گوش خونین به سرعت از صحنه خارج شد. شلیککننده و یکی از حضار کشته شدند و رئیسجمهور سابق آمریکا در حالیکه از گوشش خون جاری بود توسط محافضانش به بیمارستان منتقل شد.
این حادثه چند دقیقه پس از آغاز سخنرانی رئیسجمهور سابق در یک تجمع حامیان خود در باتلر، پنسیلوانیا، یک شهر روستایی در گوشه شمال غربی ایالت رخ داد.
تصاویری از این حادثه نشان میدهند که یک مامور سرویس مخفی میگوید: «تیرانداز کشته شد». عجیب است که در آمریکا تیرانداز فورا کشته میشود تا نتواند حرف بزند.
گریگ، یکی از شاهدان، به بیبیسی نیوز گفت که صدای پنج شلیک گلوله را شنید که از جهت بامی نزدیک به تجمع که مردی ظاهرا یک تفنگ داشت، به گوش میرسید.
وقتی از او پرسیدند چه بر سر تیرانداز آمد، گریگ گفت که ماموران سرویس مخفی «سرش را منفجر کردند.» این در حالیست که در فیلم منتشر شده در رسانه ماموران مسلح اطراف تریبون اصلا نمیدانستند تیراندازی از کجا و چگونه صورت گرفته و بهشدت گیج شده بودند اینکه آنها چگونه فرد مسلح را شناسایی و کشتهاند؟! او از پشت بام ساختمانی در فاصله دور تیراندازی کرده این هم یک معما است.
تجمعهای ترامپ معمولا تحت تدابیر امنیتی مشابه فرودگاهها قرار دارند که توسط سرویس مخفی و با همکاری مقامات محلی انجام میشود.
تقریبا ۹۰ دقیقه پس از حمله، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا گفت که «سپاسگزار» است که ترامپ در امان است.
عامل سوءقصد نافرجام به جان دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و نامزد جمهوریخواهان در انتخابات پیش رو در آمریکا، یک جوان ۲۰ ساله اهل پنسیلوانیا معرفی شده است.
افبیآی این جوان ۲۰ ساله را «توماس متیو کروکس» معرفی کرده که بلافاصله پس از اقدام به سوءقصد توسط نیروهای سرویس مخفی به ضرب گلوله کشته شد.
مقامات قضایی و امنیتی اعلام کردهاند که کروکس هیچ کارت شناسایی به همراه نداشت و از طریق فناوری تشخیص چهره افبیآی و نیز تطابق دیانای هویت او شناسایی شده است.
سوابق رایدهندگان ایالتی در پنسیلوانیا نشان میدهد که او بهعنوان یک جمهوریخواه برای رایگیری امسال ثبتنام کرده بود. با این حال او در سال ۲۰۲۱ به ActBlue، یک کمیته اقدام سیاسی که برای سیاستمداران دموکرات پول جمعآوری میکند، مبلغ ۱۵ دلار اهدا کرده بود.
توماس کروکس دو سال پیش در سال ۲۰۲۲ از دبیرستان بتل پارک، حومه پیتزبورگ در پنسیلوانیا فارغالتحصیل شد و «جایزه ستاره» ۵۰۰ دلاری از سازمان «ابتکار ملی ریاضیات و علوم» دریافت کرد.
کروکس ۲۰ ساله در زمان ارتکاب سوءقصد بهعنوان کارگر آشپزخانه مشغول به کار بود، اما دستکم برای یک سال در یک باشگاه تیراندازی عضویت داشت.
به گفته کارآگاهان، کروکس با یک تفنگ نیمه اتوماتیک AR-15، بهسوی ترامپ تیراندازی کرد؛ حادثهای که در آن یک نفر از حاضران کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند. محل استقرار کروکس در ۱۳۰ متری محل سخنرانی ترامپ بود.
پلیس معتقد است که اسلحه به کار رفته در این حمله متعلق به پدر توماس متیو کروکس بوده و دو منبع بدون ذکر نام به آسوشیتدپرس گفتهاند که پدر توماس این سلاح را شش ماه پیش خریداری کرده بود. خانواده کروکس گفتهاند که در زمینه این پرونده با پلیس فدرال همکاری میکنند.
آنطور که رسانههای آمریکایی گزارش کردهاند، کروکس تیشرتی بر تن داشته که نشان یک کانال یوتیوب بر آن نقش بسته بود؛ کانالی که میلیونها مشترک دارد و ویدئوهایی را در مورد اسلحهها و وسایل انفجاری مختلف نمایش میدهند.
یک روز پس از رویداد باتلر، مقامهای پلیس فدرال به شبکه خبری سیبیاس گفتند که برخی ادوات مشکوک هم در خودروی متعلق به کروکس کشف کردهاند.
سیبیاس میگوید که کروکس دستگاهی را به همراه داشته که به آسانی در دسترس است و میتوانسته به او در فعالسازی بمب کمک کند. از این رو متخصصان خنثیسازی بمب بلافاصله در محل حمله حضور یافتند.
تحقیقات در مورد انگیزه کروکس از سوءقصد روز شنبه همچنان ادامه دارد و مامور ویژه بررسی این پرونده به سیانان گفته است که هنوز انگیزه این حمله مشخص نیست. گرچه مقامهای فدرال میگویند که کروکس در این حمله همدستی نداشته است.
توماس متیو کروکس قرار بود در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در آبان امسال برای اولین بار در زندگی خود رای بدهد؛ سنش به ۲۰ سالگی رسیده و میتوانست در تعیین سرنوشت سیاسی کشورش، آنهم در ایالتی مانند پنسیلوانیا که در شمار ایالات پرنوسان است و آرای رأیدهندگان اهمیت زیادی دارد، سهیم باشد.
کروکس از نوجوانی نشانههایی از علاقه به سیاست از خود بروز داده بود و هنوز یک هفته از ۱۸ سالگیاش سپری نشده بود که نام خود را برای رای دادن در انتخابات ثبت کرد.
اما او روز شنبه تیشرت و شلواری پوشید که همرنگ سقف خاکستری ساختمان مورد نظر خود بود، فاصله ۷۰ کیلومتری خانهاش تا مرکز گردهمایی انتخاباتی دونالد ترامپ را در یک ساعت با خودرو طی کرد، به بالای پشت بام ساختمان پرید و منتظر سخنرانی رئیسجمهور سابق ایالات متحده شد.
تیشرتش دارای تبلیغی از کانال «دمولیشین رنچ» بود که حامی حق داشتن اسلحه است و وسایل انفجاری را نشان میدهد.
او در نخستین دقایق سخنرانی ترامپ اقدام به شلیک گلولههای متعدد کرد که یکی از آنها بالای گوش راست ترامپ را زخمی کرد ولی یک مرد ۵۰ ساله را کشت و دو تن دیگر از حضار را زخمی کرد.
توماس متیو کروکس خود چند لحظه بیشتر زنده نماند و با گلوله تکتیرانداز افبیآی که بالای یک سازه در پشت سر دونالد ترامپ ضارب را شناسایی کرده بود، کشته شد.
مجریان قانون میگویند بازرسان افبیآی در تحقیقاتشان از آن روز تا حال مدرکی یا نوشتههایی از ضارب در شبکههای اجتماعی که به درک انگیزه او از سوءقصد کمک کند، بهدست نیاوردهاند.
کروکس اصلا در میان افرادی نبود که در رادار رصد نهادهای آمریکایی از جمله افبیآی باشد. نبود انگیزهٔ ایدئولوژیک روشن، منجر به بروز پرسشهایی در خصوص این اقدام او شده است.
اما به گفته سیبیاس، مجریان قانون به «درجهای از برنامهریزی پیش از تیراندازی» از سوی ضارب اعتقاد دارند. اما زمان و طول این برنامهریزی و آیا اینکه ممکن است کروکس همدستی هم داشته یا نه، مأموران را مشغول کرده است.
یک تصویر انتشار یافته از نوجوانی توماس متیو کروکس، عامل سوءقصد علیه ترامپ
مصاحبههای شبکه سیانان با نیمی از همکلاسیها و همسایههای توماس متیو کروکس او را جوانی ساکت به تصویر کشیده است. همکلاسیها او را دانشآموزی خوب اما کمی هم ناسازگار به یاد داشتند.
جیسون کوهلر، ۲۱ ساله، که در همان دبیرستان درس خوانده، به یاد آورد که متیو از سوی دانشآموزان دیگر «هر روز» اذیت و آزار میشد و در مجموع پسری تنها به نظر میرسید و مثل طردشدهها بود. او تاکید میکند که دانشآموزان دیگر، متیو را بهطور دائمی و بسیار زیاد آزار میدادند.
به گفته کوهلر، متیو وقتی در راهروهای دبیرستان عبور میکرد، حالاتی مانند سایر دانشآموزان نداشت. «میشود حدس زد که انگار همیشه یک هدف را در سر خود دنبال میکرد.»
سارا دنجلو گفت کروکس بچهای آرام و بهدور از نشانههای خشونت بود.
یک همکلاسی دیگر هم کروکس را بسیار باهوش، خجالتی با دوستانی نسبتاً محافظهکار که برخی از آنها کلاه کارزار تبلیغاتی دونالد ترامپ بر سر داشتند، به یاد میآورد.
بهدلیل درس خواندن اجباری از راه دور در دوران همهگیری کووید-۱۹ که با سالهای اول و دوم دبیرستان متیو همزمان بود، بسیاری از همکلاسیها، آن دو سال او را به یاد نمیآورند.
در مجموع همدورهایهای او از شنیدن این خبر که کروکس عامل حمله به دونالد ترامپ معرفی شده، «شوکه» شدهاند و آن را اقدامی بسیار جسورانهتر از روحیات و خلقیاتی که از او دیده بودند، تشخیص دادند.
ویدئوی کوتاهی که حساب کاربری فیسبوک مدرسه در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد، کروکس را نشان میداد که در یک دوره برنامهنویسی کامپیوتری شرکت کرده و مفاهیم کدنویسی را برای یک دانشآموز دیگر توضیح میدهد. روحیهاش حاکی از آمادگی برای کمک بوده است.
او در یک آگهی نیز برای یک شرکت سرمایهگذاری که در دبیرستانش فیلمبرداری شده بود، شرکت کرده بود.
متیو در زمان فارغالتحصیلی یک جایزه ۵۰۰ دلاری برای ریاضیات و علوم دریافت کرد. همراه او چند دانشآموز دیگر دبیرستان نیز جایزه مشابه گرفتند.
سخنگوی پلتفرم اجتماعی دیسکورد گفت کروکس در این شبکه حساب کاربری داشت اما بهندرت از آن استفاده کرده بود و هیچ نظر سیاسی در آن منتشر نکرد.
مدیر یک مرکز توانبخشی که در فاصله نزدیکی از خانه خانواده کروکس واقع است، به سیانان گفت او هیچ سوءسابقهای نداشت و اینکه چنین فردی اقدام به این حمله کرده، بهتآور و غمانگیز است.
کروکس برای تحصیل در کالج ثبتنام نکرده و بعد از پایان دبیرستان برای داشتن درآمد در آشپزخانه یک مرکز سالمندان در نزدیکی خانه خانواده کار کرده بود. سابقه کاری او در استخدام، سوءسابقهای از خلاف و بزهکاری را نشان نمیدهد.
یکی از همکارانش در خانه سالمندان او را جوانی شیرین و آماده کمک توصیف میکند؛ کسی که هرگز نظرات سیاسی بیان نمیکرد، «تندرو نبود» و بانداژهای زنان سالمند را با مهربانی باز میکرد.
پدر کروکس در تنها تماسی که در ساعت نخست پس از شناسایی پسرش بهعنوان ضارب از سوی شبکه سیانان با او انجام شد، گفت تلاش میکند بفهمد چرا پسرش این کار را کرده است. این پدر گفت صبر خواهد کرد تا با مجریان قانون صحبت کند.
شماره تلفن آقای کروکس دیگر به تماس رسانهها پاسخ نمیدهد. تلفن بسته است. اما افبیآی تأکید دارد که خانواده کروکس با نهادهای مجری قانون همکاری میکند.
پدر و مادر کروکس هر دو مددکار اجتماعی هستند. سوابق رایدهندگان ایالتی نشان میدهد که پدر او برای رای دادن بهعنوان یک آزادیخواه و مادرش بهعنوان یک دموکرات ثبت نام کرده است.
توماس متیو کروکس خود به عنوان جمهوریخواه ثبت نام کرده بود هر چند که در روز تحلیف جو بایدن در کاخ سفید در ژانویه سه سال پیش زمانی که تنها ۱۷ سال داشت، ۱۵ دلار به یکی از کمیتههای اقدام سیاسی برای همسویی با دموکراتها هدیه داد.
خانه خانواده کروکس در «پارک بِتِل» در پنسیلوانیا در محلی واقع است که عمدتا سفیدپوستنشین و محلهای نسبتاً مرفه است. این محله را «فوقالعاده امن» توصیف میکنند و ساکنانش را «بسیار به یکدیگر نزدیک» میدانند که در عین حال از نظر سیاسی دارای مواضع متفاوتی هستند.
جو بایدن در این حوزه ۵۲ درصد آرا را کسب کرده بود و حال نیز عبور از محل نشان میدهد برخی از ساکنان، پرچمهای حمایت از دونالد ترامپ و برخی خانوادههای دیگر پرچم و نشانههای پشتیبانی از کارزار جو بایدن را نصب کردهاند.
یکی از همسایهها میگوید خانه خانواده کروکس هیچگاه پرچمی در له یا علیه یک سیاستمدار نداشتند. همسایهها گاهی پدر خانواده را میدیدند که با ماشین چمنزنی در حال مرتب کردن چمن و گیاهان حیاط بیرونی است.
یکی دیگر از همسایهها در وضعیت فعلی نگران عواقب و افزایش خشونت سیاسی ناشی از دوقطبیشدن سیاسی شدیدی است که جامعه آمریکا تجربه میکند.
ماموران افبیآی پس از سوءقصد توماس متیو کروکس به دونالد ترامپ، به خانه خانواده کروکس در خیابانی آرام در «پارک بتل» رفتند. مأموران پس از زمانی کوتاه از دستیابی به مواد منفجره در خانه و خودروی او خبر دادند.
دستگاههای انفجاری که «بالقوه» تشخیص داده شده، بهدست آمده و برای آزمایش به نهادهای رسمی فرستاده شده است اما افبیآی در مجموع این مواد را «ابتدایی» خوانده است.
اسلحه نیمهخودکار از مدل ایآر-۱۵ مورد استفاده برای حمله را پدر کروکس بهطور قانونی خریده بود. تاریخ خرید حدود شش ماه پیش را نشان میدهد.
پلیس فدرال آمریکا تأکید دارد که مدرکی در اختیار ندارد که حاکی از وابستگی کروکس به یک گروه بزرگتر باشد. دهها مأمور افبیآی همراه با مأموران دفاتر دادستانی پنسیلوانیا برخی متعلقات و دستگاههای کروکس را توقیف کرده و از جمله سوابق او در ارتباط با خریدهای اسلحه، نوشیدن الکل را بررسی کردند.
افبیآی اما این رویداد را به عنوان «یک حمله احتمالی تروریسم داخلی» مورد تحقیق قرار داده است. جو بایدن هم دستور یک بررسی امنیتی مستقل دربارهٔ این تلاش برای ترور را صادر کرده است.
تشکیلات مخفی اطلاعاتی آمریکا مورد این پرسش قرار گرفته که چگونه عمل کرده که کروکس توانسته به سهولت به چنین فاصله نزدیکی از محل سخنرانی دونالد ترامپ برسد و تیراندازی کند، آنهم در حالی که برخی از حاضرانِ در محل، دقایقی پیشتر، حضور او در بالای این ساختمان را به پلیس اطلاع داده بودند.
وجه مشترک اکثر سوءقصدها به روسای جمهور و کاندیداها در آمریکا، این است که همگی به «تروریست»های فردی ربط داده میشوند، و همه آنها در هالهای از توطئه میمانند و توضیح روشنی داده نمیشود.
انگار که همه مجرمان زیر سن قانونی هستند. آنهم در کشوری که بالاترین نسبت سلاح به جمعیت را در ایالتها و شهرستانهایی دارد که بیشترین تعداد بردگان را داشتند.
چهار رئیسجمهور در حین انجام وظیفه ترور شدند: لینکلن، گارفیلد، مککینلی و کندی. بسیاری دیگر از سوءقصدهای ناکام جان سالم به در بردند، مانند تئودور روزولت که در سال ۱۹۱۲ همانند ترامپ در تلاش برای بازگشت به کاخ سفید بود و دسته پنجاه برگی تاخورده سخنرانیاش مانع از عبور گلوله از اندام حیاتی او شد. روزولت با گلولهای در بدن تنونمندش به سخنرانی خود ادامه داد.
در موارد دیگر، تکتیراندازها شکست خوردند یا توطئهها به موقع خنثی شدند. سه سال پس از سوءقصد به رونالد ریگان، در اکتبر ۱۹۸۴، دستیار ماموریت کوبا در سازمان ملل، نستور گارسیا ایتوربه، به رئیس امنیت هیئت آمریکایی، رابرت مولر، از طرحی برای کشتن رئیسجمهور در کارولینای شمالی خبر داد.
در موارد دیگر، افراد کشتهشده رهبران اجتماعی بودند، مانند مارتین لوتر کینگ، مالکوم ایکس و رابرت کندی. همه طبق همان الگوی ترور جان کندی کشته شدند: یک تیرانداز ظاهرا تنها، ترجیحا عضوی از یک گروه که برای منحرف کردن توجه یا تبلیغات علیه یک رقیب ایدئولوژیک خدمت میکرد، قاتلی که خود توسط یک وطنپرست کشته میشد، همه اینها با بیکفایتی عجیب و سیستماتیک پلیس و سرویسهای مخفی قدرتمندترین کشور جهان عجین است. این الگو در دیگر ترورهای CIA در سراسر جهان اعمال شد و ناخواسته در خاطرات برخی از عوامل فاش شد، مانند مورد سوءقصد ناموفق علیه فیدل کاسترو در شیلی، یکی از ۶۳۸ تلاش برای ترور فرمانده!.
ثبات این الگو نظریههای توطئه را تغذیه میکند. برخی با گذشت زمان اثبات میشوند. برخی دیگر صدای توطئهآمیز برای بدنام کردن نظریههای توطئههای واقعی هستند. بسیاری بدون اثبات باقی میمانند، نه به دلیل کمبود مدارک بلکه به دلیل عدم افشای اسناد. سپس شواهد زیادی وجود خواهد داشت، مانند اکنون ویدئویی که نشان میدهد دو تکتیرانداز گارد ترامپ به طرف قاتل نشانه گرفتهاند و فقط زمانی شلیک میکنند که جوان ۲۰ ساله طرفدار حزب جمهوریخواه شروع به تیراندازی با تفنگ پدرش میکند.مهمترین و دشوارترین مسئله برای اثبات باقی میماند: «کشف انگیزه پشت.»
با توجه به اینکه بیش از یک قرن است که این کشور یکی از قدرتهای هژمونیک جهانی بوده و خود را نماینده یک «دموکراسی» سیاسی جهانی میداند اما قدرت بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات یک دیکتاتوری اقتصادی و تحت نظارت نهادها و آژانسهای فوقمحرمانه، از انجمنهای مالی خصوصی گرفته تا مافیاهای دولتی مانند CIA و NSA، همیشه فراتر از قوانین و مصون از هرگونه کنترل مردمی.
در حالی که ترامپ کاندیدای میلیاردرهاست، از سوی دیگر نشانههایی از تمایل به دستزدن به ساختار ناتو مانند جان اف کندی که سعی در انحلال CIA داشت، نشان داده است. پارادوکس این است که ساختار ناتو بخشی از منافع مالی بزرگترین شرکتهای آمریکایی است. همه اینها یادآور این است که حتی فراتر از میلیاردرهای بزرگ که از دیکتاتوری اقتصادی بهره میبرند، قدرتی حتی بزرگتر و تاریکتر وجود دارد که بهعنوان مافیای جهانی عمل میکند: قدرت بینالمللی خالقان پول، مروج جنگهای گوناگون، بهویژه سه جنگ مهم در زمینلرزه ژئوپلیتیکی کنونی: «اوکراین، فلسطین و تایوان.» دو تا از سه تای آنها در حال جریان هستند.
از سویی، رسانههای آمریکا گزارش دادهاند که مقامهای آمریکایی در هفتههای اخیر به اطلاعاتی دست یافته بودند که حاکی از نقشه جمهوری اسلامی برای «ترور» دونالد ترامپ بود.
بنا بر این گزارشها که روز سهشنبه ۲۶ تیر، ابتدا توسط شبکه سیانان منتشر شد و سپس روزنامه نیویورک تایمز و خبرگزاری اسوشیتدپرس نیز به شکل جداگانه به آن پرداختند، هیچ نشانهای وجود ندارد که اقدام اخیر توماس متیو کروکس در سوءقصد به جان آقای ترامپ به این توطئه ایران ارتباط داشته باشد.
سیانان با اشاره به این که اطلاعات فوق درباره طرح ایران برای قتل آقای ترامپ از سوی یک «منبع انسانی» به دست مقامهای ایالات متحده رسیده بود، نوشته است سرویس مخفی آمریکا – که محافظت از جان مقامات ارشد را برعهده دارد – به همین دلیل وضعیت امنیتی کاندیدای جمهوریخواهان را تقویت کرده بود.
این شبکه خبری میگوید وجود این اطلاعات درباره تهدید از سوی سرویس امنیتی یک کشور خارجی متخاصم و تقویت وضعیت امنیتی دونالد ترامپ، سوالهای جدیدی درباره خطاهای امنیتی منجر به تیراندازی بهسوی او در جریان تجمع انتخاباتی روز ۲۳ تیر مطرح کرده است.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی جداگانه به نقل از یک منبع خود نوشت که کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ پیش از سوءقصد روز شنبه در جریان تهدید ناشی از طرح احتمالی ایران قرار گرفته بود.
یک منبع امنیتی نیز به سیانان گفت که وزارت امنیت داخلی با مقامهای ارشد سرویس مخفی تماس گرفت تا «کاملا اطمینان یابد» آنها به ردگیری این گزارش تهدید ادامه دهند.
به گفته این مقام، سرویس مخفی نیز ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ را در جریان این اطلاعات قرار داد. این مقام به سیانان گفت: «در واکنش به تهدید شدتیافته، سرویس مخفی منابع و نیروهایش برای محافظت از رئیسجمهور پیشین را افزایش داد. همه اینها پیش از روز شنبه بود.»
ستاد انتخاباتی ترامپ حاضر نشد درباره اطلاع یافتن از تهدید ایران اظهارنظر کند. یک سخنگوی این ستاد گفت: «ما درباره جزئیات امنیت رئیسجمهور ترامپ اظهارنظر نمیکنیم. همه سئوالات باید از سرویس مخفی پرسیده شوند.»
اما جمهوری اسلامی ایران در واکنش به انتشار این گزارشها، آنها را «اتهامات بیاساس و مغرضانه» دانست و رد کرد.
نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی در سازمان ملل در این زمینه به سیانان گفت که از نگاه حکومت ایران، دونالد ترامپ «یک مجرم جنایتکار» است که به دلیل «صدور دستور ترور» قاسم سلیمانی باید در دادگاه محاکمه و مجازات شود.
این نمایندگی در عین حال گفته است که ایران «مسیر حقوقی را برای پاسخگو کردن او انتخاب کرده است.»
در پی کشته شدن قاسم سلیمانی بر اثر حمله آمریکا با دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، مقامها و رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی بارها صحبت از «انتقام سخت» کردهاند.
قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، در ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ هنگامی که با گروهی از شبهنظامیان شیعه عراقی از فرودگاه بغداد خارج میشد، هدف حمله پهپادهای آمریکایی قرار گرفت و کشته شد.
کشتن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، تنش سیاسی و نظامی بین ایران و آمریکا را افزایش داد و ایران پنج روز پس از آن، در ۱۸ دی ۹۸، پایگاه عینالاسد، مقر نیروهای آمریکایی در عراق، را با موشک هدف قرار داد که به گفته مقامهای ایالات متحده تلفاتی نداشت.
با این حال تهدید به انتقام گرفتن طی حدود پنج سال گذشته از سوی افراد و نهادهای نزدیک به جمهوری اسلامی تکرار شده است.
شبکه خبری سیانان روزسهشنبه ۱۶ ژوئیه، ادعا کرده بود که با استناد به چندین فرد مطلع گزارش داد، مقامات ایالات متحده در هفتههای اخیر اطلاعاتی را از یک منبع انسانی در مورد توطئه جمهوری اسلامی ایران در راستای تلاش برای ترور دونالد ترامپ به دست آوردند.
این اطلاعات منجر به این شد که سطح امنیت در اطراف رئیسجمهوری سابق توسط سرویس مخفی در هفتههای اخیر افزایش یابد.
این منابع در عین حال گفتهاند هیچ نشانهای مبنی بر ارتباط «توماس متیو کروکس»، با این توطئه وجود ندارد.
به نوشته سیانان، وجود تهدید اطلاعاتی از سوی یک سازمان مخفی متخاصم خارجی و افزایش سطح امنیت برای ترامپ، سئوالات جدیدی را در مورد نقصهای امنیتی در مراسم روز شنبه در باتلر، پنسیلوانیا برمیانگیزد و اینکه چگونه یک مرد ۲۰ ساله موفق شده خود را بر روی بام یک ساختمان نزدیک به تریبون سخنرانی برساند و از آنجا شلیک کند.
در عین حال، یکی از منابع به سیانان گفت که هشدارها در مورد توطئه منتسب به ایران همزمان بوده است با افزایش قابلتوجه پیامهای آنلاین از حسابهای ایرانیان داخل کشور و رسانههای تحت حمایت حکومت جمهوری اسلامی که در این پیامها از ترامپ نام برده میشود. همین امر نگرانیهای امنیتی را در میان مقامات آمریکایی ایجاد کرده بود.
مشخص نیست که آیا جزئیات تهدید منتسب به جمهوری اسلامی ایران با تیم کارزار انتخاباتی ترامپ در میان گذاشته شده است یا خیر. این تیم در بیانیهای اعلام کرد: «ما در مورد جزئیات تدابیر امنیتی ترامپ اظهارنظر نمیکنیم. تمام سوالات باید به سرویس مخفی ایالات متحده ارسال شوند.»
منابع آگاه گفتهاند که مقامات سرویس مخفی پیش از این بارها به تیم کمپین انتخاباتی ترامپ در مورد برگزاری تجمعات در فضای باز بهخاطر بالا بودن میزان ریسک و خطر هشدار داده بودند، چرا که سرویس مخفی میتواند در تجمعات در فضای بسته، ورودیها را بهتر کنترل کند.
در هر صورت جمهوری اسلامی ایران، عامل همه بحرانها و فجایعی است که بر سر شهروندان ایران آمده و یا خواهد آمد! به عبارت دیگر، تا روزی که این حکومت بر سر قدرت است فقر و فلاکت و جنگ و کشتار در کمین جامعه ایران نشسته است. برکناری این حکومت هم تنها از عهده جنبشهای اجتماعی ایران و همه نیروهای آزادیخواه و برابریطلب برمیآید بنابراین، شکی نیست که هرگونه دخالت خارجی در ایران، بسیار فاجعهبارتر خواهد شد.
در این میان، کتاب ۹۲۲ صفحهای برنامه عمل ۱۸۰ روز نخست دولت دوم ترامپ از سال ۲۰۲۵ میلادی، با نام «برنامه رهبری: تعهدی محافظهکارانه» و در فرمت پی دی اف به زبان انگلیسی و رایگان در دسترس همگان قرار گرفته است.
گروههای سنتی و افراطی مذهبی، بیشترین نقش را در شکلگیری این ایدهها داشتهاند. برای همین توجهها جلب این پروژه شده که چهقدر میتواند چهره آمریکا را متفاوت کند.
این گروههای محافظهکار میخواهند تا در ۲۰۲۵ میلادی و بلافاصله پس از آنکه مراسم تحلیف دونالد ترامپ برگزار شد، روند تغییر در سراسر آمریکا شروع شود. از جمله اینکه وفاداری کارمندان به حکومت به وفاداری آنان به دفتر ریاستجمهوری تغییر کند تا آنها برای شخص رئیسجمهور و برنامههای او کار کنند نه اینکه برای کشور آمریکا فعالیت کنند.
نام «ایران» ۵۷ بار در این کتاب آمده است. فاکتهایی از این کتاب ترجمه و در مقالهای در سایت رادیو زمانه منتشر شده است.
در این کتاب، ایران معادل «جمهوری اسلامی ایران» است و از آن با نام «رژیم ایران» هم مکرر نام بردهاند اما مردم جداگانه بهعنوان «ایرانیان» یا «مردم ایران» مطرح میشوند. در ترجمه هم همین اصل رعایت شده و ایران بهشکل تنها در متن معادل جمهوری اسلامی ایران یا حکومت است.
«برای تهدیدهایی مانند ایران بیشتر خرج ارتش کنیم»
صفحه ۹۳ نسخه چاپی (۱۲۶ نسخه الکترونیکی) در فصل برنامه عمل برای «وزارت دفاع» آمریکا قرار دارد و تیتر آن «سیاست داد» (DOD Policy) است. این سیاست متوجه جمهوری خلق چین است. برنامه محافظهکاران در «پروژه ۲۰۲۵» چین را بزرگترین خطر برای امنیت، آزادی و رفاه کشور معرفی میکند و میگوید چین بهجای ایالات متحده آمریکا، هماکنون از هر جهتی رتبه نخست را در جهان دارد. نویسندگان کتاب ادعا میکنند چین در آستانه این است که بر آسیا مسلط شود و گام بعدی، تسلط بر جهان خواهد بود. گام نخست هم محدود کردن دسترسی آمریکا به بازارهای دیگر کشورهای جهان خواهد بود.
نگرانی از گسترش برنامههای هستهای چین برای تولید زرادخانه اتمی (شامل بر بمبهای اتمی بزرگ مانند بمب اتمی که بر شهرهای ژاپن در آستانه پایان جنگ جهانی دوم انداخته شد تا بمبهای اتمی که اندازه یک چمدان کوچک بیشتر نیستند و محدودتر نابود میکنند اما برای نابودی کارخانهها، یا زیرساختها عالی عمل میکنند) هم مطرح میشود.
«پروژه ۲۰۲۵» میگوید نخستین تهدید یورش نظامی چین برای تایوان و سپس جزایری در غرب اقیانوس آرام است. اگر چین بر تایوان مسلط شود، سپس سراغ فیلیپین، کره جنوبی و ژاپن خواهد رفت.
برای تمامی این دلایل، آنها میگویند آمریکا بایستی اجازه این کارها را به چین ندهد. در اینجاست که محافظهکاران ایران را در کنار روسیه و جنگ پوتین با اوکراین، همچنین کره شمالی میتوانند گروههای تروریستی منطقه خاورمیانه را خیلی سریع تبدیل به ارتشهایی متخاصم آمریکا کنند.
نتیجهگیری؟
چین دشمن اول آمریکا معرفی شود.
زرادخانه اتمی آمریکا بهبود و گسترش یابد.
همپیمانهای آمریکا هم باید همکاری کنند.
تا در کنار همدیگر با تهدیدهای چین، روسیه، ایران، خاورمیانه و کره شمالی مقابله کنند. در نتیجه بودجه ارتش و وزارت دفاع در آمریکا باید باز هم بیشتر شود. آمریکا هماکنون بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار خرج ارتش و وزارت دفاع میکند. وزارت دفاع آمریکا یکی از تولیدکنندگان اصلی گازهای گلخانهای است که به گرمایش زمین شدت میبخشند.
«ایران مشکل اصلی است»
در صفحه ۱۲۱ این کتاب(صفحه ۱۵۴ نسخه الکترونیک) باری دیگر به ایران اشاره شده است:
برای آمریکا و همپیمانان آمریکا. جنگهای نامنظم بایستی بهشکلی فعال برای جلوگیری از تاثیر منفی بازیگران دولتی و غیردولتی بر سیاستها و اهداف ایالات متحده به کار گرفته شود و در عین حال، بایستی از مشارکتهای منطقهای ما بهرهبرداری شود. اگر تمرکز اصلی را بر جنگهای نامنظم بگذاریم و از آن علیه گروههای غیردولتی(متخاصم) استفاده کنیم، ما خودمان را محدود به نشانهها(گروههای غیردولتی متخاصم) کردهایم تا اینکه با اصل مشکل(چین، روسیه، کرهشمالی و ایران) برخورد کرده باشیم.
برخورد با برنامه موشکی ایران
در صفحه ۱۲۵ کتاب (۱۵۸ نسخه الکترونیک) برخورد با برنامه موشکی ایران زیرنظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره شده است:
ایران همچنان به حفظ و بهروزرسانی از زرادخانه موشکی خود ادامه میدهد و میتواند به پایگاههای آمریکا و همپیمانهایش در خاورمیانه و اروپا حمله کند و موشکهای پرتابشده نشان میدهد که ایران به توانایی ساخت موشکهای بالستیک دوربرد دست یافته یا در حال نزدیکی به این توانایی است. در سالهای اخیر، آمریکا دفاع موشکی را در اولویت قرار نداده است. در سایه گسترش تهدیدها، دولت پیشرو بایستی دفاع موشکی را بهعنوان یک اولویت اصلی ارتش معرفی کند.
برنامه راه علیه جمهوری اسلامی ایران
در صفحات ۱۸۰ و ۱۸۰ کتاب(صفحات ۲۱۳ و ۲۱۴ نسخه الکترونیک)، مبحث «جمهوری اسلامی ایران» آمده است. …
دونالد ترامپ، در میان طیف راستگرای ایرانیان بهویژه طیف سلطنتطلبان است. در میان اینان که بهطور طرفدار حزب جمهوریخواه هستند، ترامپ محبوبتر از رئیس جمهوریهای اخیر، رونالد ریگان یا بوشهای پدر و پسر است. در شبکههای اجتماعی خواندهایم که او را «پرزیدنت دلها» و «عمو ترامپ» نامیدهاند.
پس از ترامپ، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، محبوبترین سیاستمدار در نزد ترامپیستهای ایرانی است.
اکنون کاندیداتوری ترامپ و ترور نافرجام او، باعث شد که باز هم سلطنتطبان ایرانی به شور و هیجان درآیند، تب ترامپیسم در وجود آنهای به حدی تشدید شود که به هذیانگویی بیفتند. رضا پهلوی فعال شده و دوباره در ذهن طرفداران او، رویای بازگشت سلطنت بیدار شده است.
پدیده آمریکایی ترامپیسم، ماجرای پیچیدهای است که توضیح آن نیاز به تحلیلهایی در مورد وضعیت اقتصادی مردم آمریکا، نژادپرستی و تبعیض ساختاری در کشور، ابرقدرت آمریکا در مرحله کنونی، چالش جهانی شدن و مشکلات آمریکا برای حفظ موقعیت ابرقدرتی خود، موقعیت محافظهکاران و نژادپرستان و نظامیان است که همگی باعث رشد و توسعه ترامپیسم در جامعه آمریکا و حتی کشورهای دیگر شده است.
ترامپیسم مبتنی بر ناسیونالیسم افراطی، اعمال قدرت به شکل قلدرمنشی و خارجیستیزی با زبانی زمخت و تهدیدآمیز، عوامفریبی، حمله مداوم به گرایشات چپ و سوسیالیستی و…
از سوی دیگر، سلطنتطلبان و شاهپرستان با رونمایی «پرویز ثابتی» و پیوستن عوامل جمهوری به آن، شعار اعدام همه پنجاه و هفتیها را سر دادهاند چرا که بسیاری از پنجاه و هفتیها هم مخالف حکومت سلطنتی و هم جمهوری اسلامی هستند پس چنین شعاری در واقع شعار مشترک سلطنتطلبان و جمهوری اسلامی به ویژه علیه نیروهای چپ و آزادیخواه و مجاهدین است.
حدود سه ماه از نخستین سالگرد شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشته بود، که در فضای رسانهای ایران مصاحبهای طولانی با پرویز ثابتی(سخنگوی رسمی ساواک)، مسئول اول اداره کل سوم ساواک، رئیس ساواک تهران و تحلیلگر ارشد امنیت داخلی کشور در زمان حکومت سلطنتی، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد. نام پرویز ثابتی در صدر نامهای مطرح قرار گرفت، سلطنتطلبان به ستایش از او برخاستند و هشتگ “#احیای_ساواک” را سر دادند.
ساواک از سوی محمدرضا شاه، دستور داشت که همه مخالفین را بزنند و بکشند. شب و روز نیروهای مخالف فدایی و مجاهد و روشنفکران را میپاییدند؛ تلاش میکردند از بقال سر کوچه تا آرایشگر محل را به خبرچینهای خود تبدیل کنند. به اصطلاح چشم و گوش دستگاه حاکم بودند.
پرویز ثابتی، اکنون که به گذشته فکر میکند به نظرش میرسد اِشکال محمدرضا شاه آن بود که خط سرکوب را پیگرانه و با مشت آهنین پیش نبرد. به گمان ثابتی، نمایش «فضای باز سیاسی» -که عدهای از مخالفان را گستاخ کرد- اشتباه بود؛ همه گستاخان میبایست دستگیر میشدند، به اعتراضهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری علیه اختناق و شکنجه در ایران نمیبایست اعتنا میشد، سانسور را میبایست سفت و سخت برقرار نگه میداشتند و قلم همچنان در اسارت میماند و دهانها بسته میشد.
درسی که این جانی حکومت شاه به جمهوری اسلامی میدهد این است که در کشتار نیروهای چپ و آزادیخواه و هر مخالفی کوتاهی نکنید، روشنفکران را سرکوب کنید، از سست کردن سانسور بپرهیزید. اما جمهوری اسلایم این درسها را بهتر از ثابتی درک کرده است و دههاست که عمل میکند.
سلطنتطلبی یکی از کانونهای پرورش عقاید سنتی و عقبمانده و در عین حال اقتدارگرایی خطرناکی است. پرویز ثابتی، مقام امنیتی حکومت پهلوی، برخی از مبانی سیاست اقتدار را در روایت خود از علل انقلاب و مخالفین توضیح داد.
حکومت اسلامی بخشی از ساواک را حت پیش از قدرتگیری به خدمت خود گرفته بود. درسهایی را که ثابتی میدهد جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته به خوبی بر علیه مردم ایران انجام داده است. امروز هر کسی که از سلطنتطلبان حمایت کند مجدا «خودتواب» ساواک میشود و دانسته و نادانسته حتی با عوامل جمهوری اسلامی نیز همکاری میکند.
تیتر کیهان ۷ آیان ۱۳۵۷ – پرویز ثابتی برکنار شده بود، پیش از آنکه شاه بگوید صدای انقلاب را شنیده(۱۵ آبان) و از کشور بگریزد.(۲۶ دی)
در هر صورت جامعه آمریکا، با کنارهگیری دیرهنگام بایدن از کاندیاتوری ریاسنت جمهوری آمریکا؛ وارد تحولات جدیدی شده است.
نتایج نظرسنجی جدید نشان داد دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا در همه ۷ ایالت سرنوشساز و تعیینکننده در نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ از جو بایدن جلو افتاده است.
تارنمای هیل نوشت: نظرسنجی جدید روزنامه تایمز و تارنمای «سِی ۲۴» (نشان داد بایدن در ایالتهای مهمی همچون آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکانسین از ترامپ عقب افتاده است.
بر اساس این نظرسنجی، در میشگان و پنسیلوانیا رقابت بایدن و ترامپ تنگاتنگ است. ترامپ در میشیگان ۴۲ درصد و بایدن ۴۰ درصد آرا را کسب کرد.
ترامپ در سه ایالت کلیدی کارولینای شمالی، جورجیا و نوادا با ۴ نقطه اختلاف از بایدن پیشی گرفت. وی توانست با کسب ۴۴ درصد حمایت در کارولینای شمالی و جورجیا از بایدن با ۴۰ درصد آرا در این دو ایالت جلو بیفتد.
در نوادا، نامزد رسمی جمهوریخواهان ۴۶ درصد و بایدن ۴۲ درصد آرا را کسب کرد که بالاترین سهم حمایت از ترامپ در بین ایالت های هدف نظرسنجی بوده است.
ترامپ همچنین در ویسکانسین با ۵ درصد اختلاف توانست ۴۳ درصد آرا را کسب کند. در آریزونا ترامپ با کسب ۴۴ درصد آرا در مقابل رقیب خود بایدن با کسب تنها ۳۷ درصد آرا جلو افتاد. در آریزونا ۱۰ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفتند هنوز تصمیم خود را نگرفتهاند و ۵ درصد دیگر گفتند به رابرت اف کندی جونیور نامزد مستقل انتخابات رای خواهند داد.
در هفتههای اخیر بسیاری از دموکراتها درباره توانایی بایدن برای نه تنها شکست دادن ترامپ در انتخابات ماه نوامبر(آبان) بلکه حتی ادامه خدمت برای دور دوم ریاست جمهوریاش ابراز نگرانی کردهاند و این نگرانیها بعد از مناظره ضعیف او تشدید شده است.
ترور ترامپ شوک قدرتمندی به کمیپن بایدن وارد کرده و دموکراتها بعد از مناظره ضعیف بایدن با ترامپ که اثرات منفی آن خیلی زود آشکار شد، با شوک دیگری مواجه شدند که افکار عمومی امریکاییها را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. چه آنکه با وجود موضع بایدن در برابر خشونت اسلحه در آمریکا، تلاش برای ترور دونالد ترامپ تمرکز را از مبارزات داخلی دموکراتها تغییر داد و نگرانی در مورد خشونت سیاسی و ثبات ملی به تمرکز اصلی دموکراتها تبدیل شد.
جو بایدن، ۸۱ ساله نامزد دموکرات و رئیس جمهور ایالات متحده، تحت فشار قرار گرفته و بخش قابلتوجهی از دموکراتها به دنبال برکناری او و معرفی نامزدی جایگزین هستند.
جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، سرانجام روز یکشنبه اعلام کرد از گردونه رقابتهای انتخاباتی ماه نوامبر کنار میکشد و از کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، برای جانشینیاش حمایت میکند. اما این چهره جدید حزب دموکرات در صورت معرفی شدن بهعنوان نامزد نهایی، چهقدر در مقابل دونالد ترامپ شانس دارد؟
بر اساس آخرین نظرسنجیهای انجامشده توسط دو نهاد «دسیژن دسک هدکوارتر» و «د هیل»، معاون رئیسجمهور آمریکا در صورت رویارویی با دونالد ترامپ چالشهای خاص خودش را پیش رو خواهد داشت.
بر اساس میانگین نظرسنجیهای کشوری انجامشده دونالد ترامپ، که هفته گذشته رسما نامزدی جمهوریخواهان را در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان پذیرفت، با ۴۷ درصد در مقابل ۴۵ درصد از هریس پیش است.
این برتری ۲ امتیازی، تقریبا برابر با برتری ۵/۲ امتیازی ترامپ نسبت به بایدن است. در نظرسنجیها، رای ۴۶ درصدی رئیس جمهور سابق در مقابل حمایت ۵/۴۳درصدی از رئیسجمهور فعلی ثبت شده است.
در نظرسنجی مشترک دو موسسه «اکونومیست» و «یوگاو» که در اواسط ژوئیه انجام شد، تقریبا از هر ۱۰ دموکرات، ۸ دموکرات گفتند که در صورت کنارهگیری بایدن، هریس را تایید میکنند. کمی بیش از یک چهارم نیز گفتند که احتمال پیروزی او در برابر ترامپ از بایدن بیشتر است.
نظرسنجی سیبیاس نیوز که هفته گذشته منتشر شد نشان میداد هریس در مقابل ترامپ بهتر از بایدن عمل میکند هرچند هر دو از او عقبتر هستند؛ هریس با ۳ امتیاز و بایدن با ۵ امتیاز.
استراتژیستهای حزب دموکرات میگویند کامالا هریس بهترین موقعیت را برای جانشینی جو بایدن دارد؛ او هرچند ۵۹ سال دارد، اما بیش از ۲۰ سال از بایدن جوانتر است. هریس همچنین یک زن سیاهپوست است و در مجموع این ویژگیها میتواند برای جمعیتهای کلیدی در پایگاه دموکراتها جذاب باشد.
همچنین با انتخاب او، دستگاه تبلیغاتی بایدن و سیستم جمعآوری کمکهای مالی کمیته ملی دموکراتها (DNC)میتوانند مبلغ جمعآوری شده تا کنون را بدون درگیریهای قانونی برای ادامه کارزارهای انتخاباتی هزینه کنند.
در ایالتهای کلیدی ترامپ ۴ امتیاز در پنسیلوانیا، ۱ امتیاز در ویسکانسین و کمتر از نیم امتیاز در میشیگان از هریس جلو است. این در حالی است که هریس در ویرجینیا ۳ امتیاز برتری دارد.
کارشناسان میگویند هنوز دادههای نظرسنجی زیادی برای تخمین نتیجه رقابت هریس-ترامپ هم در سطح کشوری و هم در سطح ایالتی وجود ندارد و برای برآورد بهتر باید منتظر نظرسنجیهای آینده ماند.
احتمال انتخاب مجدد دونالد ترامپ بهعنوان رئیس جمهور آمریکا، تهدیدی جدی برای اقتصاد منطقه یورو محسوب میشود و اقتصاددانان هشدار میدهند که ممکن است این امر به ضرر ۱۵۰ میلیارد یورویی معادل حدود ۱ درصد تولید ناخالص داخلی منطقه منجر شود.
این تاثیر ناشی از پیامدهای منفی تجاری پیشبینی شده و افزایش هزینههای دفاعی است.
یورونیوز نوشت: حمله اخیر در باتلر، پنسیلوانیا، که در آن رئیس جمهوری سابق، دونالد ترامپ دچار آسیب دیدگی گوش شد، شانس او را برای انتخاب مجدد، افزایش داده است. پیشبینیها اکنون شانس پیروزی ترامپ را ۷۱ درصد تخمین میزنند که افزایش قابل توجهی نسبت به آمارهای قبلی است، در حالی که رقیب او، جو بایدن، با کاهش شدید شانس خود از ۴۵ درصد به ۱۸ درصد در دو ماه گذشته مواجه شده است.
جیمز موبری و سوان جری استن از بانک سرمایهگذاری گلدمن سکس این وضعیت را با نوسانات تجربه شده در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ مقایسه میکنند. آنها استدلال میکنند که موضع تهاجمی ترامپ در تجارت میتواند شرایط نگران کنندهای برای تجارت جهانی پدید آورد.
گلدمن سکس در بخشی از گزارش اخیر خود مینویسد: «ترامپ متعهد شده که یک تعرفه ۱۰ درصدی بر همه واردات آمریکا از جمله از اروپا اعمال کند.»
اقتصاددانان پیشبینی میکنند که افزایش عدم قطعیت در سیاستهای تجاری که قبلا تولید صنعتی منطقه یورو را در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به میزان ۲ درصد کاهش داده بود، اکنون میتواند منجر به کاهش ۱ درصدی تولید ناخالص داخلی منطقه یورو شود.
آلمان بیشترین آسیب را خواهد دید، پس از آن ایتالیا بهعنوان دیگر قدرت صنعتی اروپا انتظار میرود بیشترین آسیب را از این تاثیر ببیند.
گلدمن سکس در ادامه مینویسد: «ما برآورد میکنیم که اثرات منفی عدم قطعیت سیاستهای تجاری در آلمان نسبت به سایر نقاط منطقه یورو بیشتر باشد که نشان دهنده گشودگی بیشتر و وابستگی آن به فعالیتهای صنعتی است.»
این گزارش تاکید دارد که بخش صنعتی آلمان در مقایسه با سایر اقتصادهای بزرگ منطقه یورو مانند فرانسه، در برابر اختلالات تجاری آسیبپذیرتر است.
پس از آلمان، ایتالیا و فنلاند به ترتیب دومین و سومین کشورهایی هستند که به دلیل وزن نسبی بالای فعالیتهای تولیدی-صنعتی در اقتصادهای خود، تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
بر اساس مطالعه یورواستات که در فوریه ۲۰۲۴ منتشر شد، آلمان(۷/۱۵۷ میلیارد یورو)، ایتالیا(۳/۶۷ میلیارد یورو) و ایرلند(۶/۵۱ میلیارد یورو) سه صادرکننده بزرگ اتحادیه اروپا به ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ بودند.
آلمان همچنین بزرگترین مازاد تجاری با آمریکا(۸/۸۵ میلیارد یورو) را پس از ایتالیا(۴۲.۱ میلیارد یورو) دارد.
پیروزی ترامپ، همچنین احتمالا فشارهای دفاعی و امنیتی جدیدی را بر اروپا وارد خواهد کرد. ترامپ بهطور مداوم از اعضای ناتو خواسته تا تعهدات هزینههای دفاعی ۲ درصدی تولید ناخالص داخلی خود را برآورده کنند. در حال حاضر، اعضای اتحادیه اروپا حدود ۷۵/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی را برای دفاع هزینه میکنند که برای رسیدن به این هدف به افزایش ۰.۲۵ واحد درصدی نیاز است.
علاوه بر این، ترامپ اعلام کرده که ممکن است کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین را قطع کند و کشورهای اروپایی را مجبور کند که خود وارد عمل شوند. آمریکا در حال حاضر سالانه حدود ۴۰ میلیارد یورو(یا ۰۲۵/۰ درصد تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا) برای حمایت از اوکراین اختصاص میدهد. در نتیجه، برآورده کردن نیاز به هزینههای دفاعی ۲ درصدی تولید ناخالص داخلی ناتو و جبران کاهش احتمالی کمکهای نظامی آمریکا میتواند سالانه معادل ۰۵/۰ درصد تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا هزینه داشته باشد.
شوکهای اقتصادی اضافی ناشی از انتخاب مجدد احتمالی دونالد ترامپ شامل افزایش تقاضای خارجی آمریکا به دلیل کاهش مالیاتها و خطر تشدید شرایط مالی ناشی از تقویت دلار است.
با این حال، گلدمن سکس معتقد است که مزایای یک سیاست مالی آزادتر آمریکا برای اقتصاد اروپا اندک خواهد بود و تنها میتواند به افزایش ۰.۱ درصدی تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا منجر شود.
در نتیجه، انتخاب مجدد احتمالی ترامپ میتواند پیامدهای اقتصادی منفی بیشتری برای اروپا به همراه داشته باشد، عدم قطعیتهای تجاری را تشدید و بارهای مالی و دفاعی جدیدی بر این قاره تحمیل کند.
نگرانی اروپا از پیروزی احتمالی ترامپ محدود به افزایش هزینه نظامی و فعال شدن جنگ تعرفهها بین اروپا و آمریکا نیست. درون اعضای اتحادیه اروپا در باره جنگ اوکراین اتفاق نظر وجود ندارد و با ورود ترامپ به کاخ سفید موقعیت آن دسته از کشورها که تمایل بیشتری به خاتمه دادن به جنگ و اعمال فشار بر اوکراین برای انجام گفتگوی صلح با مسکو هستند تقویت خواهد شد. ویکتور اوربان رئیس جمهور مجارستان و رئیس دورهای کمیسیون اروپا از هم اکنون فرش قرمز استقبال از ترامپ را آماده کرده و می گوید ترامپ برای میانجی گری بین پوتین و زلنسکی حتی منتظر تحلیف و رسمیت یافتن ریاست جمهوری نخواهد شد.
ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان در نامهای به رهبران اروپا نوشته است: «میتوانم با اطمینان اعلام کنم که بعد از پیروزی در انتخابات، او(دونالد ترامپ) منتظر تحلیف نمیماند و آماده است بلافاصله بهعنوان میانجی صلح وارد عمل شود. او برنامهای بسیار اساسی و با جزئیات برای این کار دارد.»
نگرانی اروپا و اوکراین از بازگشت ترامپ به کاخ سفید از شامگاه ۲۵ تیرماه با اعلام انتخاب سناتور ونس در مقام معاون ترامپ حالا دوچندان شده است. سناتور جیدی ونس از مخالفان اصلی کمکهای تسلیحاتی به اوکراین و عضویت این کشور در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) است؛ او بارها تاکید کرده که برای توقف هرچه سریعتر جنگ، اوکراین باید خواستههای روسیه را بپذیرد. ونس معتقد است توجه آمریکا باید کمتر روی تضمین امنیت اروپا و بیشتر بر مقابله با چین متمرکز باشد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، بسیاری از کشورهای اروپایی از دورنمای ریاستجمهوری دوم دونالد ترامپ نگران هستند. بر اساس این گزارش، درگیریهای جاری در اوکراین و خاورمیانه موضوعات اصلی برنامهریزیشده برای نشست روز دوشنبه وزیران خارجه اتحادیه اروپا است، با این حال تصمیم تاریخی آقای بایدن احتمالا مذاکرات بروکسل را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد.
روابط بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ با نوسانهای زیادی روبرو بود و این نگرانی در بسیاری از اعضای اتحادیه وجود دارد که دور دوم ریاست جمهوری ترامپ میتواند پیامدهای گستردهای برای جنگ در اوکراین، تجارت جهانی و بهطور کلی امنیت اروپا داشته باشد.
آمریکا، بیش از هر کشور دیگری برای ارتش هزینه میکند، بیش از ۸۰۰ پایگاه در سراسر جهان دارد و بهطور منظم حاکمیت دیگر کشورها را به روشهای مختلفی نقض میکند. خشونت در جامعه آمریکا بسیار بالاست و همین خشم و تفاوتهای سیاسی در ایالات متحده دست به دست هم دادهاند تا ترامپیسم وارد همه مسایل ریز تا درشت جامعه کنند.
در حالی که ترامپ بهخاطر برداشتن یک خراش کوچک در گوشش «تحسین» میشود، بدنهای تکهتکه شدن هزاران فلسطینی در غزه و اوکراینی به فراموشی انتخابی سپرده میشوند.
شهوندان آمریکایی مجبورند به یکی از دو حزب جمهوریخواه و یا دموکرات رای دهند. شانس ترامپ برای انتخاب مجدد بسیار بالاست، اما ریسکها نیز بسیار زیاد هستند. آوردن ترامپ و شاگردانش به قدرت و تلاش برای انجام یک استراتژی جدید و تحقق رویای خود آمریکایی هرما هرا خشونت و زورگویی.
تجربه تلخ ویتنام و افغانستان و عراق و لیبی و انواع و اقسام کودتا در مقابل جامعه جهانی به ویژه خود آمریکاست.
دولتهیا غربی و در راس همه آمریکا، دنیا را به جایی رساندهاند که حتی بحث از احتمال وقوع جنگ هستهای است.
در این شرایط، صاحبان واقعی کنونی کاخ سفید برای رسیدن به اهداف نهایی خود، یک گزینه در پیش دارند و آن هم راهانداختن ماشین سرکوب و کشتار است. از جمله تقابل با چین ایده ثابت جمهوریخواهان و بود، که آن را در اوکراین آغادامه دادهاند. ترامپ بارها اعلام کرده، و جِی-دی ونس، کاندیدای معاونت ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه نیز تایید کرد، که «زمان فرصتطلبی برای متحدان اروپایی به پایان رسیده است.» خود ترامپ در اولویتهای ریاستجمهوریاش پایان دادن به درگیری در اوکراین را اعلام کرده است. در همین حال، رئیس شورای جهانی شیکاگو، ایوو دالدر، اخیرا اعلام کرد که «بسیار زود است که اروپا در حوزه امنیتی تنها به خود متکی باشد و نه به آمریکا.» این بدان معناست که با خروج آمریکا از اروپا، ناتو به یک موجود ناقص تبدیل خواهد شد و بنابراین باید تمام تلاش را به کار برد تا درگیری اروپا با روسیه در فاز کنونی خود تا انتخابات بعدی ریاستجمهوری متوقف شود، جایی که دموکراتها سعی در جبران خواهند داشت.
از سویی، اورزولا فون در لاین، رئیس مجدد کمیسیون اروپا، اعلام کرد: «کار ما در پنج سال آینده متمرکز بر ایجاد یک اتحادیه دفاعی واقعی اروپایی خواهد بود.» بهطور مشخص، اتحادیه اروپا که در ابتدا یک اتحاد سیاسی-اقتصادی بود، قرار است به یک سازمان نظامی با یک صندوق دفاعی مشترک، برنامهریزی متمرکز، تولید نظامی، اطلاعات، لجستیک و غیره تبدیل شود که همه شبیه به ناتو است.
سرپرستی ناتوی جدید اروپا را یک کمیسر ویژه دفاعی کمیسیون اروپا(که پیش از این وجود نداشت) بهعهده خواهد گرفت. با توجه به اظهارات اورزولا فون در لاین مبنی بر اینکه یکی از وظایف اصلی اتحادیه اروپای نظامی جدید «حمایت مالی، سیاسی و نظامی از اوکراین» خواهد بود و «تا هر زمان که لازم باشد» ادامه خواهد داشت، این احساس ایجاد میشود که کارگردانان کنونی بایدن مطمئن هستند که حتی با خروج آمریکا از اروپا، درگیری در اوکراین همچنان ادامه خواهد داشت و روسیه را شکست خواهند داد.
اما بیش از چهار ماه به تغییر رئیس جمهوری آمریکا باقی مانده است. بعدین نیست که در این مدت میتواند اتفاقاتی رخ دهد و اوضاع کنونی را دگرگون سازد.
در نتیجهگیری میتوانیم تاکید کنیم که حجم عظیم بدهی انباشته شده در سراسر جهان باعث شده مجمع جهانی اقتصاد به دو قرن پیش برگردد. بورگه بِرِندِه رئیس مجمع جهانی اقتصاد میگوید از زمان جنگهای ناپلئون «بدهی دنیا» به این بدی نبوده است!
مطابق گزارش موسسه مالی بینالمللی، جهان ۳۱۵ تریلیون دلار بدهی دارد. در ۲۰۲۴ GDP یا تولید ناخالص داخلی جهان ۱۰۹.۵ تریلیون دلار بوده، در حدود یک سوم رقم بدهی جهان!
این بدهی چیست و از کجا آمده است؟ سیانبیسی میگوید این بدهی ترکیبی از وامهای گرفته شده توسط خانوارها، مشاغل و دولتهاست.
چنانچه ۱/۸ میلیارد نفر مجموع ساکنان کنونی دنیا را در نظر بگیریم و این بدهی خیرهکننده را به صورت شخصی برای هر فرد تقسیم کنیم، هر نفر در دنیا حدود ۳۹ هزار دلار بدهکار است.
به این ترتیب، جهان آینده برای بشریت، جهان چندان مطلوبی نخواهد بود و فقر و گرسنگی و بیکاری و جنگها افزایش خواهد یافت. مگر این که جنبشهای اجتماعی و در راس همه جنبش کارگری به دلیل نقش بیبدیلی که در عرصه تولید نیازهای بشر دارد در اتحاد با سایر جنبشهای اجتماعی و همه نیروهای آزادیخواه و برابریطلب، نه تنها میتواند مانع حرکت ماشین کشتار سرمایهداری شود، بلکه قادر است چهره کنونی جهان را تغییر دهد و جهان بهتری و انسانیتری برای بشریت به ارمغان بیاورد!
دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳-بیست و دوم یولی ۲۰۲۴