بررسی گروه چهارجانبه ضد تروریسم تاجیکستان، پاکستان، چین و افغانستان
فرزاد رمضانی بونش
اهداف کشورهای عضو گروه چهارجانبه ضدتروریسم
با حضور مقامات نظامی کشورهای پاکستان، چین، افغانستان و تاجیکستان در نشست مشترک در شهر ارومچی در استان سین کیانگ چین اعضا بر همکاری و تعامل در راستای مبارزه با تروریسم بر تشکیل یک گروه چهارجانبه مبارزه با تروریسم توافق کردند. در همین راستا نوشتار زیر به اهداف بازیگران از عضویت در این گروه چهارجانبه ضد تروریسم میپردازد.
مقدمه
با حضور ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان، ژنرال فنگ فنگویی رئیس ستاد ارتش چین، ژنرال قدم شاه شهیم رئیس ستاد ارتش افغانستان و رئیس ستاد نیروهای مسلح تاجیکستان در نشست مشترک در شهر ارومچی در استان سین کیانگ چین اعضا بر همکاری و تعامل در راستای مبارزه با تروریسم و افراطگرایی بهعنوان اصلیترین تهدید منطقه، محور اصلی فعالیتهای گروه چهارجانبه «مکانیسم چهارجانبه هماهنگی و همکاری» توافق کردند و در نشست مشترک بر تشکیل یک گروه چهارجانبه مبارزه با تروریسم توافق شد.
در واقع این نتیجه پیامد نشستها و مذاکرات ماههای اخیر برخی رهبران چین و تاجیکستان در پکن، دیدار فرماندهان ستاد کل ارتشهای چین، تاجیکستان و پاکستان، سفرهای نماینده ویژه چین در امور امنیتی و مبارزه با تروریسم، سفر «فان فنگهوی» رئیس ستاد کل ارتش چین به کابل و تأکید بر ضرورت تدوین ساختار حقوقی همکاریهای چهارجانبه برای استفاده آینده نیروهای مسلح مذاکرات «ارومچی» به نتیجه رسید. در این بین اگر به مشترکات چهار کشور در این گروه چهارجانبه یا مکانیسم بنگریم هر چهار طرف متعهد شدهاند که تمام توان خود را در مسیر همکاریهای چهارجانبه برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه و بهویژه در چهار کشور عضو این گروه به کار گیرند. در این راستا بیگمان تبادل اطلاعات، ظرفیتسازی برای مبارزه با تروریسم، برگزاری تمرینهای مشترک در زمینه مبارزه با تروریسم و برگزاری دورههای آموزشی، تصمیمگیری در حوزه فعالیتهای این گروه چهارجانبه، بهطور مشترک و جمعی و با مشورت هر چهار عضو، انجام اقدامها و فعالیت این گروه چهارجانبه در چارچوب مقررات و قوانین بینالمللی و سازمان ملل و ضرورت احترام به تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی کشورها و عدم تجاوز و مداخله در امور داخلی دیگر کشورها مدنظر اعضا است و اعضای چهارجانبه نوین امیدوارند با این اقدام بتوانند سد رشد تروریسم و افراطگرایی در منطقه از جمله پیدایش گروههای دهشت افکنی و افراطی نوین شوند و امنیت و ثبات را بهویژه به افغانستان و پاکستان بازگردانند. در همین راستا نوشتار زیر به اهداف بازیگران از عضویت در گروه چهارجانبه ضد تروریسم تاجیکستان، پاکستان، چین و افغانستان میپردازد.
اهداف و نگاه پاکستان
ساخت دهلیز اقتصادی چین و پاکستان جزئی مهم از کمربند اقتصادی راه ابریشم است و یکی از اهداف پاکستان، کمک به امنیت طرح راهرو اقتصادی مشترک چین-پاکستان بوده است. اگر نیک بنگریم باید گفت فرمانده ارتش پاکستان علاوه بر حضور در نشست چهارجانبه، با همتای چینی خود در خصوص امنیت طرح راهروی اقتصادی مشترک چین-پاکستان گفتوگو کرد. لذا هر چند پاکستان بارها باوجود برخی تعهدات در نشستهای بینالمللی و اقدامی امنیتی عملی درصحنه افغانستان نکرده است اما اگر سخنان ژنرال «راحیل شریف» را موردتوجه قرار دهیم اکنون نقش فعالتری برای تحقق امنیت حداقل در راستای منافع دوجانبه چین و پاکستان دارد و بیشک تشکیل اتحاد چهارجانبه پاکستان، چین، افغانستان و تاجیکستان برای تقویت مبارزه با تروریسم تأثیر بسزایی دارد. گذشته از این برای پاکستان کمکهای نهادهای امنیتی چین در حوزه رویارویی با سرویسهای اطلاعاتی هند مهم است. چراکه هند دارای شبکه گسترده و بانفوذ در بین گروههای مذهبی و قومی پاکستان چون سند و پنجاب و بلوچستان است؛ بنابراین میتواند از پتانسیل چین در این حوزه بهره جوید. همچنین با توجه به نوع اتهامات موجود بازیگران مختلف در مورد نوع بهرهگیری ابزاری از گروههای تندرو حضور در این اتحاد حداقل بار روانی فشار بر پاکستان را کاهش میدهد و رویکردهای اعلانی آن را برجستهتر میکند.
اهداف افغانستان و تاجیکستان
دو کشور فارسیزبان تاجیکستان و افغانستان، حدود یک هزار و 400 کیلومتر مرز مشترک دارند و امنیت ملی جمهوری تاجیکستان با امنیت و ثبات در کشورهای عضو اتحاد و بهویژه افغانستان گرهخورده است. در این بین ورود برخی نیروهای طالبان در خاک تاجیکستان، نگرانی از افزایش نیروهای طالبان در منطقه جنگل و قندوز، خطر درگیری شبهنظامیان طالبان و گروههای سلفی با سربازان مرزی تاجیکستان و… فرصتهای همکاری امنیتی را در چارچوب این تشکل نوین را افزایش داده است. بهعلاوه دهشت افکنهای بیگانه در کنار طالبان نوعی تهدید امنیتی دو جانبه شمرده میشوند؛ بنابراین گسترش همکاری در اتحاد چهار جانبه امری گریزناپذیر است. گذشته از این در مهرومومهای گذشته حضور نیروهایی از تاجیکستان و افغانستان در بدنه داعش اعلام شده و در واقع خطر رو به افزایش داعش و گسترش پیامدهای آن به منطقهی آسیای مرکزی و افغانستان در کنار حضور برخی عناصر داعش با ملیت عرب، چچن، ازبک، تاجیک و تلاش آنها جهت حضور و نفوذ در میتواند پروژهای ضد تاجیکی – افغانی نیز باشد. در این حال شکستهای داعش در عراق و سوریه و خطر بازگشت به منطقه و افغانستان وضعیت را ناخوشایندتر میکند بنابراین تشکیل این کارگروه چهارجانبه میتواند راهکار مناسبی باشد.
همچنین تأمین امنیت مرزها و مسئله ورود فزاینده مواد مخدر به تاجیکستان تهدیدی برای تاجیکستان است. در این بین با توجه اینکه افغانستان بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است منافع ملی تاجیکستان اقتضا میکند که به همکاری با مکانیسم نوین امنیتی به رهبری چین نیز بیاندیشد و به بالا بردن سطح امنیت سرزمینهای مرزی و همکاری و مبارزه با تندروی و افراطگرایی منجر گردد. در این حال هر چند منشور سازمان پیمان امنیت جمعی حق حضور اعضایی چون تاجیکستان در دیگر اتحادیههای نظامی را نمیدهد ولی به نظر میرسد رهبران دوشنبه حضور در اتحاد چهارجانبه نوین را بهعنوان فرصت بین منافع روسیه و چین و دست یافتن به سود بیشتر بدانند. در کنار این نیز با توجه به رقابت دهلی نو و پکن به نظر میرسد رهبران افغانستانی تلاش میکنند تا در کنار درخواستهای پکن در مورد کاهش گسترش نفوذ هند و میزان وابستگی نیروهای امنیتی افغان از آمریکا، غرب، کمکهای اقتصادی و نظامی بیشتری از چین دریافت کنند. در این بین هر چند کابل بهشدت از حضور در هرگونه همکاری علیه هند پرهیز میکند اما کمکهای نظامی پکن را نیز دریافت میکند.
اهداف و رویکرد چین
چهار کشور عضو اتحاد از توانایی گوناگونی برخوردارند و تا حدود زیادی دارای منافع ناهمخوان و دایره تنشها و اختلافات دوجانبه در بین اعضا در مهرومومهای گذشته بسیار بوده است اما در این ائتلاف چین مهمترین برنده این ائتلاف است و اهداف گوناگونی را از آن پیگیری میکند. در این میان هر چند چهار طرف در نشست افتتاحیه گروه چهارجانبه چین، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان در ارومچی تأکید کردند که این گروه چهارجانبه مبارزه با تروریسم علیه هیچ کشور یا نهاد بینالمللی نیست؛ اما این گروه چهارجانبه در وضعیتی تشکیلشده است که گروه چهارجانبه دیگری معروف به گروه چهارجانبه صلح افغانستان با ترکیب نسبتاً مشابه (بدون چین و عضویت آمریکا) که باوجود تشکیل نشستها و جلسات متعدد نتوانسته کمکی به صلح افغانستان نکرده است. در این بین اتحاد نوین از نظر شکلی و محتوایی ممکن است به سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری مسکو شباهتهای زیادی داشته باشد؛ یعنی در حالی که نقش نخست را در سازمان پیمان امنیت جمعی مسکو دارد، اما در این ساختار نوین چین نقش روسیه را بر عهده خواهد داشت. این رویکرد از نگاهی میتواند تلاش چین در زمینه بر عهده گرفتن نقش بیشتر امنیتی در آسیای مرکزی و انجام اقدامات موازی با سازمان همکاری شانگهای یا حتی رقابت دو ستون اصلی در شانگهای نیز تلقی گردد.
در بعد دیگری از نگاه پکن در حال حاضر تروریسم، افراطگرایی و تفکرات جداییطلبی بهطورجدی صلح و ثبات منطقهای را تحت تأثیر قرار داده و دولت چین به این نتیجه رسیده است که تروریسم و بیثباتی در منطقه، بزرگترین مانع در اجرای طرح احیای راه ابریشم دریایی و زمینی (در سال 2013 توسط رئیسجمهوری این کشور مطرح شد) و پیشرفت طرح راه ابریشم کمتر از تصور است لذا همکاری چهارجانبه را راهی برای موفقیت برنامه احیای راه ابریشم و همچنین ریشهکن کردن پدیده تروریسم در مناطق مرزی خود در غرب میداند. در این رویکرد در واقع چین از افزایش نقش داعش در منطقه و سین کیانگ میهراسد و با توجه به تکیه داعش به نقض حقوق مسلمانان در چین، حضور شهروندان چینی در بین دهشت افکنهای داعش، بسترهای فرهنگی و دینی مشترک سین کیانگ با منطقه و… خطر بازگشت تندروهای چینی از راه افغانستان به چین احساس ناامنی بیشتری میکند؛ بنابراین با وجود امکان حضور پررنگتر داعش در افغانستان چین میتواند از اتحاد نوین بر ضد تهدید داعش بهره برند. در این چارچوب کمک از نیروهای امنیتی کشورهای عضو جهت رویارویی با هرگونه فعالیتهای مستقیم علیه چین (نظیر اقدامات گروههای جداییطلب اویغور) و خنثیسازی گروههای تندرو چون حرکت ترکستان شرقی و داعش در حالی مدنظر پکن است که از نگاه پکن گروه دهشت افکنی نوینی نیز در منطقه بهویژه در آسیای مرکزی افراطگرا بوده و سرمایهگذاریها، جان و مال کارگران و نیروهای چینی را تهدید میکنند. در کنار این چینیها معتقدند جدا از تلاش برای مهار افزایش تولید و قاچاق مواد مخدر در کنار افزایش همکاریهای امنیتی و دفاعی، حمایت بیشتر دولت چین از نیروهای امنیتی افغانستان، افزایش کمکهای بیشتر نظامی چین به افغانستان میتوانند کانالی برای حضور در روند مذاکرات صلح دولت کابل و طالبان و صلح ملی و فراگیر و مهار تهدیدها بیابند.
علاوه بر این در نگاهی بدبینانه میتوان گفت بنیان ائتلاف چهارگانه نظامی بین چین، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان زمینه برای حضور نیروهای مسلح پکن در خارج و استقرار واحدهای ارتش چین در مسیر دهلیز اقتصادی را فراهم میکند؛ یعنی اکنون پکن میتواند گسترش منافع خود در خارج از کشور و نیاز به نگهبانی مناسب آنها را از رویکردهای سیاست خارجی خود بداند و در کنار راضی کردن پاکستان به همکاری بیشتر نظامی در راستای اهداف خود برای حفاظت از طرح «یک کمربند – یک راه» و دالان اقتصادی پاکستان چین نیز بیندیشد.