منبع: نیویورک تایمز ـ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴ ـــ
توضیح «مهر»: ادعاها و محتوای این مقاله توسط نوام چامسکی در مطلبی تحت عنوان «آمریکا دولت تروریستی درجه یک است» مورد بررسی قرار گرفته است. ترجمهٔ مقالهٔ چامسکی نیز در همین شمارهٔ سایت منتشر شده است.
واشنگتن ـ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در طول تاریخ ۶۷ ساله خود در قاچاق اسلحه و مهمات برای شورشیان سراسر جهان ـ از آنگولا تا نیکاراگوئه و کوبا ـ دست داشته است. تلاش مستمر سازمان سیا در آموزش شورشیان سوریه صرفاً جدیدترین موردی است که یک رئیسجمهور آمریکا از سازمان جاسوسی در مسلح کردن و آموزش مخفیانه گروههای شورشی استفاده کرده است.
یک کار مطالعاتی داخلی سازمان سیا آشکار کرده است که این تلاشها بهندرت مؤثر واقع میشوند.
این کار مطالعاتی فعلاً محرمانه، که یکی از چندین مطالعه محوله به سازمان سیا در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ در جریان بحث کشدار دولت اوباما دربارهٔ ورود به جنگ داخلی سوریه است، با این نتیجهگیری به پایان رسید که بسیاری از تلاشهای گذشته این سازمان برای مسلح کردن مخفیانهٔ نیروهای خارجی، تأثیر بسیار کمی بر نتیجهٔ درازمدت مناقشات داشته است. این گزارش آشکار میکند تسلیح و آموزش شورشیان، زمانی که شبهنظامیان بدون حمایت مستقیم آمریکا میجنگیدند، اثربخشی کمتری داشته است.
نتایج این کار مطالعاتی که در هفتههای اخیر توسط مقامات کنونی و پیشین دولت آمریکا تشریح شد، قبلاَ در کاخ سفید ارائه شده بود و به بروز شک و تردید عمیقی در میان برخی از مقامات ارشد دولت اوباما دربارهٔ عقلایی بودن عملیات مسلح کردن و آموزش یکی از گروههای ازهم پاشیده شورشیان سوریه منجر شد.
اما در ماه آوریل سال ۲۰۱۳، پرزیدنت اوباما به سازمان سیا اجازه داد تا برنامهای را برای مسلح کردن شورشیان در پایگاهی در اردن آغاز کند. و تازهترین خبر: دولت تصمیم گرفت با هدف آموزش حدود ۵هزار شورشی در سال، مأموریتهای آموزشی را به موازات برنامه وسیعتر پنتاگون در عربستان برای آموزش شورشیان «قدیمی» جهت نبرد با جنگجویان دولت اسلامی، توسعه دهد.
تاکنون تلاشها محدود بودهاند و مقامات آمریکایی گفتهاند این واقعیت که سازمان سیا چهرهای تیره و تار از تلاشهای گذشتۀ خود در مسلح کردن نیروهای شورشی ارائه داد، به تردید آقای اوباما برای آغاز عملیات مخفیانه دامن زد.
یکی از مقامات ارشد دولت سابق که بهدلیل محرمانه بودن گزارش بهطور ناشناس صحبت میکرد گفت «یکی از مسایلی که اوباما میخواست بداند این بود که آیا تلاشهای سابق سازمان سیا برای تسلیح و آموزش شورشیان موفق بوده است؟» وی اظهار داشت گزارش سازمان سیا «دارای نتیجهگیریهای بسیار ناامید کنندهای بود».
بحث بر سر اینکه آیا آقای اوباما در حمایت از شورشیان سوری بیش از حد کند عمل کرده است یا نه، دوباره پس از آن مطرح شد که هم هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه و هم لئون پانتهآ، وزیر سابق دفاع در کتابهای خاطرات خود نوشتند آنها از برنامهای که در تابستان ۲۰۱۲ توسط دیوید پترائوس مدیر وقت سازمان سیا، در مورد مسلح کردن و آموزش گروههای کوچک شورشیان سوری در اردن ارائه شده بود، حمایت کرده بودند.
آقای اوباما آن طرح را رد کرد، اما در ماههای پس از آن، مقامات دولت اوباما بحث در مورد این پرسش را ادامه دادند که آیا سازمان سیا باید شورشیان را مسلح کند یا خیر. پس از آن که سازمانهای اطلاعاتی به این نتیجه رسیدند که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای مخالف و غیرنظامی استفاده کرده است و بعد از آن که آقای اوباما فرمان انجام ماموریت مخفیانه آموزش شورشیان را بهطور محرمانه امضا کرد، طرح اصلی آقای پترائوس، دوباره مطرح شد.
اگرچه آقای اوباما ابتدا در نظر داشت که سازمان سیا شورشیان را برای جنگ با ارتش سوریه مسلح کند و آموزش دهد، ولی برنامه آمریکا تبدیل شد به آموزش آن نیروهای شورشی که با دولت اسلامی، یکی ازدشمنان آقای اسد، میجنگند.
بنا به نظر چندین نفر از مقامات سابق آمریکا، که با نتایج بررسیهای سازمان سیا آشنا بودند، بهطور کلی در مواردی که در مناطق جنگی، آمریکاییها در کنار نیروهای خارجی فعالیت نکردند، کمک سازمان سیا به شورشها ناکام مانده است، از جمله طرح دولت برای آموزش شورشیان سوریه.
این گزارش یک مورد استثنایی را در زمانی که سازمان سیا به شورشیان مجاهد درجنگ با نیروهای شوروی در افغانستان در دههٔ ۱۹۸۰ کمک تسلیحاتی میکرد و آنها را آموزش میداد، مطرح کرد. عملیاتی که به آرامی توانست نفس تلاشهای جنگی شوروی را بند آورد و به عقبنشینی کامل نظامی شورویها در سال ۱۹۸۹ منجر شود. گزارش نشان داد، آن جنگ پنهان، بدون حضور افسران سازمان سیا در افغانستان، بیشتر به این دلیل موفق از آب درآمد که در افغانستان افسران اطلاعاتی پاکستان در کنار شورشیان کار میکردند.
اما با جنگ افغانستان ـ شوروی نیز بهعنوان یک قضیۀ هشداردهنده برخورد شد. برخی از جنگجویان آبدیدۀ مجاهدین دیرتر هستهٔ اصلی القاعده را تشکیل دادند و از افغانستان بهعنوان پایگاه برنامهریزی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ استفاده کردند. این مسأله به نگرانیها دامن زد که بار دیگر بهرغم تمهیداتی که بهعمل میآمد تا سلاحها صرفاً در اختیار شورشیان بهاصطلاح میانهرو سوری قرار گیرد، در نهایت این سلاحها میتوانستند به چنگ گروههای وابسته به القاعده مثل جبهه النصره بیفتند.
مقام ارشد سابق، با یادآوری بحث دولت در مورد این که آیا شورشیان سوری باید مسلح شوند یا خیر، گفت: «غیرممکن است آنچه را بعداً رخ داد بتوان ازذهنها پاک کرد».
آقای اوباما در مصاحبهای با نیویورکر در سالجاری بهطور غیرمستقیم به این بررسی سازمان سیا اشاره کرد. آقای اوباما ضمن صحبت در مورد وجود اختلافنظر بر سر این که آیا او باید از ابتدا شورشیان سوری را مسلح میکرد یا نه، به این مجله گفت: «در اوایل این فرایند، من از سازمان سیا خواستم تا نمونههای تأمین مالی و تسلیحاتی امریکا به شورش در کشوری را که این کمکها در آن مؤثر بودهاند، تجزیه و تحلیل کند. و آنها دست خالی بودند».
برنادت میهان، سخنگوی شورای امنیت ملی، گفت که «رئیسجمهور بدون دست گذاشتن روی نتایج اطلاعاتی خاصی، به این واقعیت اشاره میکرد که صرف تأمین پول یا سلاح برای یک جنبش مخالف، بهمعنای تضمین موفقیت آن نیست».
خانم میهان گفت: «از همان ابتدا که ما دربارهٔ بند بند استراتژیمان در سوریه صحبت میکردیم تاکنون، همه چیز برای ما بسیار روشن بوده است. بههمین دلیل، حمایتمان از مخالفان میانهرو سوری آگاهانه، هدفمند و مهمتر از همه، عنصری از یک استراتژی چندگانه جهت ایجاد شرایطی برای یک راهحل سیاسی در سوریه بوده است».
مأموریت محوری سازمان سیا از زمان تأسیس آن تاکنون شامل مسلح کردن نیروهای خارجی بوده است، و یک جزء اصلی از تلاشهای آمریکا در دوران جنگ سرد برای درگیر شدن کامل در جنگهای نیابتی دیگران علیه اتحاد جماهیر شوروی. اولین مورد از چنین عملیاتی در سال ۱۹۴۷، سال تأسیس سازمان سیا بود که پرزیدنت هری ترومن دستور داد تا اسلحه و مهماتی به ارزش میلیونها دلار برای کمک به یونان بهمنظور از بین بردن شورشیان کمونیست ارسال شود. آقای ترومن در یک سخنرانی در برابر کنگره در ماه مارس همان سال گفت «سقوط یونان میتواند کشورهای همجوار ترکیه را بیثبات کند» و «بینظمی ممکن است به سراسر خاورمیانه گسترش یابد».
آن مأموریت، موجب حمایت از دولت در شرف سقوط یونان شد. در اکثر موارد ـ و هنوز هم ـ سازمان سیا از گروههای شورشی حمایت کرده که علیه دولتهای چپگرا میجنگیدند و غالباً به نتایجی فاجعهبارانجامیده است. عملیات خلیج خوکها در کوبا در سال ۱۹۶۱، که در آن چریکهای کوبایی آموزش دیده توسط سازمان سیا وارد جنگ با نیروهای فیدل کاسترو شدند و با فاجعه به پایان رسید. در طول دههٔ ۱۹۸۰، دولت ریگان به سازمان سیا اجازه داد تا طی یک جنگ مخفی با حمایت کردن از شورشیان کنترا تلاش کند تا دولت ساندینیست نیکاراگوئه را به زیر بکشد، که این تلاشها در نهایت شکست خورد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، افسران شبهنظامی سازمان سیا و تیمهای ویژه ارتش در کنار شبهنظامیان افغان میجنگیدند تا نیروهای طالبان را به بیرون شهرها برانند و حکومت جدیدی را در کابل به قدرت برسانند. در سال ۲۰۰۶، سازمان سیا عملیات قاچاق سلاح و مهمات را برای مسلح کردن جنگسالاران سومالی ترتیب داد که تحت عنوان «اتحاد برای استقرار صلح و مبارزه با تروریسم»، نام آشنای واشنگتن، متحد شده بودند. این تلاش نتیجه معکوس داد. درعوض جنگجویان اسلامگرایی تقویت شدند که سازمان سیا برای درهم شکستن آنها وارد عمل شده بود.
لوچ ک. جانسون، استاد روابط عمومی و امور بینالملل دانشگاه جورجیا و متخصص اطلاعات اظهار داشت: «این یک تاریخ بسیار مغشوش است. شما به عدهای آدم واقعاً خوب و وفادار در روی زمین نیاز دارید که حاضر باشند بجنگند».
ادامه جنگ در سوریه صرفاً به بروز شک و تردید عمیقتری در مورد وفاداریها و قابلیتهای مخالفان سوری انجامیده است. سالها جنگ خونین داخلی، نیروهایی را که با دولت اسد میجنگند متلاشی کرده است. ما با تعداد روزافزونی از جنگجویانی مواجهیم که با گروههای رادیکالی مانند دولت اسلامی و جبهه النصره بیعت میکنند.
در ماه گذشته، آقای اوباما گفت که او با بهرهمندی از مشارکت پنتاگون، تلاشهای آمریکا در مسلح کردن و آموزش نیروهای شورشی را مضاعف خواهد کرد. این برنامه هنوز شروع نشده است.
دریادار جان کربی، سخنگوی پنتاگون، هفتهٔ گذشته گفت که قبل از آن که ارتش نحوهٔ سازماندهی این برنامه و نحوهٔ استخدام و دستچین کردن شورشیان را تعیین کند، به چندین ماه «کار پرزحمت اولیه» احتیاج بود. وی گفت: «از قرارمعلوم این تلاشی بلند مدت خواهد بود».