انقلاب اکتبر و امکانپذیری راه رشد غیرسرمایهداری نویسنده: کورش تیموریفر «… با پیروزی انقلاب اکتبر، علیرغم هجوم یکپارچه نظامی دوَل آنتانت از شرق و غرب و جنوب روسیه، برای درهم شکستن انقلاب نوپا و خفه کردن آن در نطفه، انقلاب خود را تثبیت کرد و به تکمیل وظایف فرومانده انقلاب بورژوا دموکراتیک فوریه ۱۹۱۷ ـ و این بار به رهبری بلشویکها ـ پرداخت…. از همان ابتدای درهم شکستن متجاوزین، پیوند بین انقلاب روسیه و جنبشهای رهاییبخش ملل مستعمره آغاز شد. اولین اثر این انقلاب، رشد جسارت ناشی از باور به امکانپذیر بودن انقلاب آزادیبخش، در روح ملل تحت استعمار بود. چه آنان که در پیرامون روسیه تحت استعمار امپریالیسم تزاری قرار داشتند، و چه آنان که دورتر، رهایی خود را از لوای امپریالیستهای غربی طلب میکردند. از یکسو، دهها هزار داوطلب از کره و چین و ترکیه و ایران و هند و … برای نجات کودک نوپای انقلاب سوسیالیستی در کنار ارتش سرخ قرار گرفتند، و از سوی دیگر دولت جوان سوسیالیستی روسیه، هر آنچه در توانش بود، برای کمک به انقلابات رهاییبخش در اختیار مبارزان و روشنفکران انقلابی ملل تحت ستم قرار داد. اینگونه بود که خیزشی ـ بهمعنای واقعی کلمه ـ بهصورت امواجی، تمام شرق را درنَوَردید. سرتاسر هند را جنبش تودهای ضدامپریالیستی فرا گرفت. در سال ۱۹۱۹ قیامی ضدامپریالیستی در مصر صورت گرفت. تودههای مردم در لبنان و سوریه علیه استعمارگران فرانسوی اسلحه بهدست گرفتند. بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۰، اقدامات ضدبریتانیایی، عراق را به لرزه درآورد. در سال ۱۹۱۹ جنبش چهارم مه که جنبشی ضدامپریالیستی در سراسر چین بود، در این کشور قطعهقطعه شده و نیمه مستعمره آغاز شد. همان سال قیامی در کره ـ مستعمره ی ژاپن ـ صورت گرفت که وحشیانه سرکوب شد. خودداری بریتانیا از شناسایی استقلال افغانستان، منتج به جنگ مردم افغان در راه استقلال خود شد. (در سال ۱۹۲۱ روسیه شوروی نخستین کشوری بود که افغانستان مستقل را بهرسمیت شناخت). مردم ترکیه هم به جنگ آزادیبخش علیه امپریالیستهای آنتانت دست زدند. توده های مردم ایران، مبارزه علیه قرارداد متزلزل ۱۹۱۹ انگلیس و ایران را آغاز کردند. در اندونزی جنبش ملی به رهبری سازمان انقلابی «اتحادیه اسلام» علیه استعمارگران هلندی دامنه پیدا کرد.» Share on FacebookTweetFollow us