اقتصاد پیروزی بزرگ
حاکمیت جمهوری اسلامی پیش از آنکه به شعارهای تند و تیز ضد آمریکایی و یا به برخی اقدامات علیه آمریکا، خود و تودهها را سرگرم کند و برخیهای دیگر نیز این رفتارهای حاکمیت ایران را مبارزه با امپریالیسم تعریف کنند، لازم است از تجارب تاریخی دیگران بیاموزد و برای مبارزه واقعی با امپریالیسم آمریکا بهمثابه سرکردۀ امپریالیسم جهانی، سیاست اقتصادی مبتنی بر مؤلفههای ضدامپریالیستی در پیش بگیرد. وگرنه، شعار دادنها و سنگ پرتاب کردنها به طرف آمریکا، به معنی مبارزه با امپریالیسم که نیست- مترجم
والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری
هنگام صحبت از پیروزی، مایلم نه تنها از رزمندگان که در جبهههای جنگ از آزادی و استقلال میهن دفاع کردند، بلکه از کارگران جبهۀ داخلی نیز قدردانی کنم. پیروزی در کارخانهها، کارگاهها، معادن، مراکز طراحی، مزارع جمعی، حملونقل ریلی و سایر بخشهای اقتصاد ملی به دست آمد.
در این باره، در کتاب اقتصاد استالینی بطور مفصل نوشتهام. این دوره از اواخر دهۀ ۱۹۲۰ تا اواخر دهۀ ۱۹۵۰ ادامه داشت. در هر سه دهه در کشور ما یک «معجزۀ اقتصادی» روی داد.
درخشندگی این «معجزۀ» زمان جنگ، به ویژه در پس زمینۀ کشورهای دیگر خیرهکننده است و این، با آغاز صنعتی کردن در سال ۱۹۲۹ و ادامۀ آن تا ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ اتفاق افتاد. در این دوره بیش از ۹۶۰۰ بنگاه صنعتی مختلف، در وهلۀ اول، صنایع سنگین و به ویژه ماشینسازی راهاندازی شد و به بهرهبرداری رسید. استالین به خوبی میدانست که جنگ اجتنابناپذیر است، با در نظر گرفتن این موضوع، بخشی از شرکتهای جدید (شرکتهای مطالعاتی) در شرق – در ساحل شرقی رود ولگا، در اورال و در سیبری تأسیس گردید.
علاوه بر تشکیل بنیان قدرتمند مادی و فنی اقتصاد شوروی، مکانیسم اقتصادی جدید (بیسابقه در تاریخ جهان) نیز ابداع شد. میتوان آن را یک سازوکار برای بسیج اقتصادی، یعنی کاملترین و کارآمدترین روش استفاده از همۀ منابع اقتصادی، اعم از نیروی کار، مواد طبیعی و خام، تولید (داراییهای ثابت)، علمی، فنی و مالی نامید. البته، اقتصادهای سرمایهداری سایر کشورهای متخاصم نیز در شرایط جنگ بازسازی شدند، اما نتوانستند به نوع بسیج اقتصادی که در شوروی اتفاق افتاد، دست یابند.
اقتصاد اتحاد شوروی در سال اول جنگ، اگر از ابتدا بسیج شده بود، متناسب با شرایط جدید سازماندهی شد. اغلب صنایع، قبل از همه، ۲۵۹۳ مؤسسۀ صنعتی، در سالهای ۱۹۴۱-۱۹۴۲، از بخش غربی کشور به شرق منتقل شد. یک کشور صنعتی کامل! حدود ۱۷ میلیون شهروند نیز به آنجا نقل مکان کردند و در این شرکتها مشغول به کار شدند. از چنین جابجایی عظیم نیروهای مولده در مسافتهای مختلف، که گاهی اوقات نه تنها صدها، بلکه در هزاران کیلومتر انجام میگرفت، تاریخ بشر سراغ ندارد (و هنوز هم اطلاع ندارد).
در آغاز جنگ که صنعت در حال سازماندهی مجدد بود و کارگران غیرماهر زیادی وارد کارخانهها شدند، میزان تولید اساساً به دلیل اضافه کاری و لغو تعطیلات، یعنی به دلیل افزایش ساعات کار، افزایش یافت. پس از پایان دورۀ گسترشی اقتصاد در اواخر سال ۱۹۴۲، اقتصاد ملی به توسعۀ فشرده روی آورد. رشد تولید با کاهش هزینههای نیروی کار در هر واحد تولید تضمین گردید. این امر با استفاده از فنآوری پیشرفته، تکنولوژی توسعهیافته، سازماندهی بهتر تولید و ارتقای مهارتهای کارگران میسر شد. فقط در دورۀ یک سال و نیم مسابقات سوسیالیستی سراسری اتحاد شوروی (آوریل ۱۹۴۲ – اکتبر ۱۹۴۳)، بهرهوری نیروی کار در کل صنعت ۳۹.۲٪، از جمله در متالوژی آهنی- ۲۱.۰٪؛ صنایع هوانوردی- ۴۰.۹٪؛ فلزات رنگی- ۳۹.۴٪؛ ماشینابزار- ۳.۸٪؛ صنایع برقی- ۳۹.۳٪؛ تانکسازی- ۳۶.۳٪؛ ماشینهای سنگین- ۲۳.۱٪؛ صنایع اسلحهسازی- ۱۸.۷٪؛ صنعت سلاحهای خمپارهای- ۲۲.۷٪؛ مهمات- ۵۹.۵ ٪ افزایش یافت («تاریخ اقتصاد سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی»، جلد ۵، ص ۶۹۹).
نظام مالی کشور تحت فشار بود، اما زنده ماند. در طول سالهای جنگ، اتحاد شوروی بدهی خارجی نداشت. حتی ایالات متحدۀ آمریکا که چندان درگیر جنگ نبود، در طول سالهای جنگ شاهد کسری بودجه فدرال خود بود و بدهی عمومی آن در سال ۱۹۴۶ از ۱۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رفت. افزایش قیمت کالاهای مصرفی در اتحاد شوروی متوسط بود. البته، سطح زندگی مردم کاهش یافت، اما مانند سایر کشورهای درگیر جنگ، جیرهبندی مواد غذایی، مردم را از گرسنگی نجات داد.
برخیها استدلال میکنند که اقتصاد اتحاد شوروی به برکت لایحۀ «وام و اجارۀ» آمریکا در سالهای جنگ نجات یافت. لازم به ذکر است که مجموع هزینههای تحویل «وام واجاره» بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار بود. در همین حال، جمعیت کشور ما به مبلغ ۱۷.۸ میلیارد روبل (بدون احتساب پول) به صندوق دفاع کمک کرد که با حجم «وام و اجاره» قابل مقایسه است. نیکولای وازنسنسکی، رئیس وقت کمیتۀ برنامهریزی دولتی اتحاد جماهیر شوروی میگوید: «… اگر میزان تحویل کالاهای صنعتی به اتحاد جماهیر شوروی توسط متحدان را با حجم تولید محصولات صنعتی در شرکتهای سوسیالیستی اتحاد شوروی در همان دوره مقایسه کنیم، معلوم میشود که سهم این تحویلها در طول مدت جنگ، فقط در حدود ۴٪ تولید داخلی خواهد بود (اقتصاد جنگی اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ کبیر میهنی ن. وازنسنسکی، سال ۱۹۴۸). من تصور نمیکنم که «وام و اجاره» در سالهای جنگ به ما کمک نکرد. البته، بدون آن، تعداد قربانیان بیشتر میشد، جنگ برای دورههای طولانیتری ادامه مییافت. اما، به گفتۀ کمیسرهای خلق وقت شوروی، اتحاد جماهیر شوروی مستقلاً به شکستن کمر آلمان نازی قادر بود (رجوع شود به، گ. کومانوف، کمیسرهای دورۀ استالین سخن میگویند).
در عین حال، «وام و اجاره» کمک چندان خیرخواهانه نبود. در چارچوب توافق با واشنگتن، «وام و اجارۀ» معکوس از اتحاد جماهیر شوروی انجام گرفت. در مقابل آن، اتحاد جماهیر شوروی به میزان ۳۰۰۰۰۰ تن سنگ کروم، ۳۲۰۰۰ تن سنگ منگنز، مقدار زیادی پلاتین، طلا و الوار به ایالات متحده صادر کرد.
اتحاد شوروی در سالهای جنگ در حدود یک سوم از ثروت ملی خود را از دست داد. نزدیک به ۳۲ هزار واحد صنعتی تخریب گردید. متجاوزان ۶۰ درصد ظرفیت تولید کارخانههای ذوب فولاد، ۷۰ درصد تولید زغال سنگ، ۴۰ درصد تولید نفت و گاز، ۶۵ هزار کیلومتر راهآهن را تخریب کردند، ۲۵ میلیون نفر خانه و کاشانۀ خود را از دست دادند؛ خسارت هنگفتی به کشاورزی اتحاد جماهیر شوروی وارد کردند. ۱۰۰۰۰۰ تعاونی اجتماعی و تعاونی دولتی ویران شد، ۷ میلیون رأی اسب، ۱۷ میلیون رأس گاو، ۲۰ میلیون رأس خوک، ۲۷ میلیون رأس گوسفند و بز سر بریده و یا به آلمان سرقت شد. در نتیجۀ جنگ و اشغالگری در سالهای جنگ کبیر میهنی، ۱۷۱۰ شهر و شهرک، بیش از ۷۰ هزار آبادی و روستا به طور کامل یا جزئی ویران گردید.
هیچ یک از اقتصادهای جهان نمیتوانست چنین خسارتهای عظیم را تحمل کند، اما یک «معجزۀ اقتصادی» روی داد. اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۸ از نظر اغلب شاخصهای اقتصادی، به سطح سالهای قبل از جنگ رسید. در فرآیند بازسازی، یک رویکرد نوآورانه و یکپارچه که پیش از آن در هیچ کشوری در جهان استفاده نشده بود، استفاده شد. کمیتۀ برنامهریزی دولتی با عطف توجه به تغییر سریع وضعیت در جبههها، به توسعۀ برنامههای فصلی و به ویژه ماهانه روی آورد. در همین حال، بازسازی به معنای واقعی کلمه در پشت جبهۀ ارتش فعالانه آغاز شد و درست تا مناطق خط مقدم جبهه، که برای تأمین سریع و کم هزینۀ جبهه با همۀ نیازمندیها ضروری بود، انجام گرفت.
شرایط سیاست خارجی برای احیای اقتصاد اتحاد شوروی چندان مساعد نبود. زمانی که فرانکلین روزولت، رئیس جمهور ایالات متحده زنده بود، روابط متحدان اصلی در چارچوب ائتلاف ضد هیتلری کاملاً سازنده بود. استالین و روزولت حتی در مورد سازماندهی نظم جهانی پس از جنگ به توافق رسیدند. اما روزولت در آوریل ۱۹۴۵ از دنیا رفت و این توافق محقق نشد.
وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس ، سخنرانی ضد شوروی خود را در سال ۱۹۴۶ در فولتون ایراد کرد و پس از آن جنگ سرد غرب علیه اتحاد شوروی آغاز شد. در ایالات متحده، هری ترومن به کاخ سفید راه یافت و تحت رهبری او برنامۀ حملات هستهای به اتحاد شوروی تدوین گردید. در سال ۱۹۴۹، کشورهای غربی تحت کنترل آمریکا ناتو را تشکیل دادند. غیرنظامی کردن اقتصاد شوروی که آغاز شده بود، در سال ۱۹۴۷ تکمیل گردید. دولت اتحاد شوروی میبایست دو وظیفه را بطور همزمان انجام دهد: بهبود اقتصادی و حفظ برابری نظامی با کشورهای غربی. ما مجبور شدیم هزینههای زیادی را برای دفاع، از جمله، برای ساخت بمب اتمی صرف کنیم.
مشکلات اجتماعی نیز حل شد. در آغاز سال ۱۹۴۸، قیمتهای خردهفروشی کالاهای اساسی کاهش یافت. در مجموع، قیمت کالاهای مصرفی شش سال پیاپی کاهش یافت (معمولاً در ماههای مارس- آوریل). این کاهشها با واقعیت کاهش مداوم هزینههای تولید کالاهای مربوطه تضمین میشد.
امروز غرب در حال جنگ اعلام نشده علیه روسیه است. ما با توجه به تجربۀ اقتصاد استالینی که پیروزی اتحاد شوروی بر فاشیسم را تضمین کرد و با انجام اصلاحات، از تمام امکانات برای مقاومت در برابر فشار دشمن و پیروزی برخوردار هستیم.
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
مطالب مرتبط:
۱ــ جهشی که تاریخ از آن بیخبر است
۲ــ معجزۀ اقتصادی استالین، چه کسی تکرار خواهد کرد
۳ مرداد-اسد ۱۴۰۲