اشتهای آمریکایی ترامپ

ترامپ آمریکایی به تصرفات جدید در اوکراین فکر میکند.
ا. م. شیری
این واقعیت که ایالات به اصطلاح متحدۀ آمریکا با تقریبا دو قرن و نیم تاریخ یک کشور غیرتاریخی- جعلی است که بواسطۀ قدارهبندان، راهزنان و جنایتکاران حرفهای اروپا بر روی گوشت و پوست و استخوان جمعیت سرخپوستان بومی آن سرزمین ساخته شد، بر کمتر کسی نامعلوم است. و این هم که آمریکا از ابتدای پیدایش با اثبات پایبند خود بر سنت تاریخی سازندگانش (فاشیزم)، از ارتکاب هیچ جرم و جنایتی، هیچ قتلعام و نسلکشی، هیچ آشوب و ویرانی در گوشه- گوشۀ جهان خودداری نکرده است، یک واقعیت آشکار است.
اکنون نیز که دونالد ترامپ، بعنوان یک راهزن، نه یک تاجر، به مقام ریاست جمهوری آمریکا منصوب شده است، مانند آدولف هیتلر نیمۀ اول قرن بیستم، برنامههای بلندپروازانهای را در سر دارد که در صورت تحقق آنها، جهان فاجعۀ بیسابقهای را تجربه خواهد کرد. ترامپ در واقع عصارۀ همان هیتلر، موسولینی و هیرو هیتو در قالب معاصر است که بگفتۀ خودش قصد دارد «آمریکا را بزرگ کند». برنامههای او برای «بزرگ کردن آمریکا» بسیار قابل تأمل است و در صورت هر گونه تعلل و عدم مقابلۀ بموقع با آنها، مانند نسلکشی بومیان آمریکا غیرقابل جبران خواهد بود.
آنچه در بارۀ اهداف دولت ترامپ برای «بزرگ کردن آمریکا» از طریق رسانهها بر ما معلوم است، میتوان به ترتیب آتی خلاصه کرد:
ــ الحاق کانادا، بزرگترین مستعمرۀ انگلیس به خاک آمریکا بعنوان ایالت پنجاه و یکم؛
ــ ادعای ارضی بر گرینلد، منطقۀ خودمختار واقع در اقیانوس منجمد شمالی، بخشی از قلمرو پادشاهی دانمارک و تصرف آن؛
ــ الغای معاهدۀ توریخوس- کارتر (١٩٧٧) و ادعای مالکیت بر آبراه پاناما؛
ــ تصرف فلسطین بطور کلی، باریکۀ غزه بالاخص از طریق قتلعام، نسلکشی و اخراج و بیرون راندن بقایای جمعیت آن به کشورهای دیگر؛
ــ خواست تملک بر منابع کانی، بویژه، فلزات خاکی کمیاب و نیروگاههای هستهای جمهوری اوکراین؛
ــ ارعاب، تهدید، جنگافروزی و…
نکات فوقالذکر و حتی تمام لفاظی دونالد ترامپ پیرامون مسائل دیگر، مثلاً، جنگ تجاری با چین، فشار حداکثری به ایران، افزایش تعرفههای گمرکی، دفاع از دلار سمی و غیره نشان میدهد که این آدم در جایگاه رئیس دولت امپریالیسم آمریکا نه تنها بطور کلی قابل اعتماد نیست، بلکه، اگر دستاش برسد و شرایط جهان معاصر اجازه دهد، بسیار خطرناکتر از هیتلر- نماد طاعون فاشیزم سرمایهداری است.
شاید گزارۀ «ترامپ بسیار خطرناکتر از هیتلر است»، در نگاه برخیها، بویژه، غربگرایان عجیب یا حداقل مبالغهآمیز بنظر برسد. اما این مهم نیست. بلکه مهم است حرف خود زنیم و دلایل این گزاره را بیان کنیم. در این راستا لازم به توضیح است:
ــ تهاجمی که رژیم فاشیستی- صهیونیستی اسرائیل با کمکهای گستردۀ تسلیحاتی، اطلاعاتی، مالی و تبلیغاتی غرب به نوار غزه- بزرگترین زندان رو باز جهان به بهانۀ «طوفان الاقصی»- حملۀ ساختگی حماس به اسرائیل در ٧ اکتبر ٢٠٢٣ آغاز کرد و در مدت ١۵ ماه بیش از ١۵٠ هزار نفر از جمعیت این زندان را کشت، مجروح و معلول کرد و الباقی را آواره و غزه را غیرقابل سکونت ساخت، بالاخره در ماه دسامبر سال گذشته در پی مصالحۀ دو مرحلهای برای تبادل اسرا و زندانیان متوقف شد. اما مرحلۀ اول هنوز بطور کامل اجرا نشده بود، که ارتش تروریستی اسرائیل نسلکشی جمعیت باریکۀ غزه را با فرمان آمریکا از سر گرفت. بطوریکه طی سه روز گذشته، آمار قربانیان تروریسم دولتی آمریکا- اسرائیل اعم از کشته و مجروح، به چندین هزار نفر، بویژه، زن و کودک رسیده است. البته، این را هم نباید از نظر دور داشت که اگرچه تروریسم اسرائیل بر اساس طرح جعلی «طوفان الاقصی» به نوار غزه هجوم برد، اما بیهیچ بهانهای بخش فلسطین واقع در ساحل غربی رود اردن را همیشه هدف تهاجمات وحشیانه خود قرار داده و هنوز هم به کشتار و ویرانی در این خطه ادامه میدهد.
این اقدام تروریستی اسرائیل دقیقاً در راستای تسهیل اجرای همان طرح دولت آمریکا برهبری دونالد ترامپ است که تقریبا بلافاصله بعد از بدست گرفتن کلید کاخ سفید، خواستار اخراج جمعیت باریکۀ غزه شد تا در آنجا «ریورای جدید»- تفریحگاه یا روسپیخانۀ مجلل برای کلان دزدان جهان بسازد.
سوریه- پس از سقوط دولت قانونی سوریه در اوایل ماه دسامبر سال میلادی گذشته بدست نیروهای آمریکایی، اسرائیلی و دولت اخوانی ترکیه و تروریستهای نیابتی آنها، از جمله، هیأت تحریرالشام که تا چندی نسبتاً آرام بود، بدنبال به قدرت رسیدن فاشیستهای آمریکا به سرکردگی دونالد ترامپ متشنج شد و کشتار هولناک مخالفان دولت تروریستی جدید، بویژه، علویهای این کشور بلا کشیده آغاز شد و هنوز این توحش ادامه دارد.
حمله به یمن- جنبش انصارالله که بخش شمالی یمن را در کنترل خود دارد، با هجوم اسرائیل به نوار غزه، در حمایت از مردم فلسطین راه عبور کشتیها به مقصد اسرائیل را در تنگۀ بابالمندب مسدود کرد. باز هم دولت ترامپ به بهانۀ تأمین امنیت کشتیرانی در دریای سرخ شدیدترین حملات را به یمن آغاز کرده است…
ایران- پس از یک دهه هیاهو و جنجال عمدی مجموع کشورهای غربی به سردمداری امپریالیسم آمریکا پیرامون برنامۀ هستهای میهن ما، بالاخره در سال ٢٠١۵ معاهدۀ برجام بدفرجام بین ایران و گروه کشورهای ۵+١، پنج بعلاوۀ طفیلی امضا شد. اما سه سال بعد، در سال ٢٠١٨، همین ترامپ در دورۀ اول ریاست جمهوری خود، نمایشگرانه آن را پاره کرد و به این ترتیب، آمریکا از این معاهدۀ ننگین (برای ایران) خارج شد.
با این حال، دونالد از همان روزهای آغازین دورۀ دوم ریاست جمهوری خود، خواستار مذاکره با ایران بر سر برنامۀ هستهای کشور ما شده و گویا نامهای خطاب به آیتالله خامنهای، رهبر ایران نوشته است. هر چند محتوای نامه علنی نشده، اما گفته میشود طی این نامه، ترامپ یک ضربالاجل دو ماهه در مورد توافق بر سر برنامۀ هستهای تعیین کرده است.
من نمیدانم بعد از اتمام ضربالاجل دو ماهه، دونالد ترامپ چه غلطی خواهد کرد، اما قدر مسلم این است که کشور ما را تهدید کرده و بر این گمان غلط است که میتواند مقامات جمهوری اسلامی را مرعوب سازد. و این را هم یقین میدانم که اگر رژیم آمریکا در رابطه با کشور ما دست از پا خطا بکند، قبل از نهادهای دولتی و مقامات رسمی، میهندوستان ایران پاسخ مأیوسکننده به آن خواهند داد.
مناقشۀ اوکراین- اکنون که جنگ نیابتی آمریکا و ناتو با روسیه در قلمرو اوکراین به تازگی وارد چهارمین سال خود شده است، دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ و بعضی از اقمارش با علم به اینکه نه در جنگ نیابتی و نه در جنگ مستقیم نمیتوانند بر روسیه پیروز شوند و این وسیعترین کشور جهان را به سرنوشت شوم اتحاد شوروی دچار سازند، از راه دیگر، از راه حقهبازی وارد شدهاند. ترامپ چهرۀ مخوف فاشیزم را در پشت پردۀ زیبای صلحجویی پنهان کرده و با کنار زدن دولت عروسکی دلقک اوکراین، در عین حال که مستقیماً وارد مذاکرۀ صلح با روسیه شده است، در صدد است با کوتولههای اوکراین نیز بر سر تصاحب منابع کانی، بخصوص، فلزات خاکی کمیاب قرارداد ببندد و اخیرا نیز خواستار اعطای مالکیت نیروگاههای هستهای این جمهوری مفلوک به آمریکا شده است.
در این رابطه، دولت آمریکا بسیار خوب میداند که اولاً، ذخایر معادن فلزات خاکی کمیاب اوکراین، بنا به برآوردهای کارشناسی به میزانی نیست که استخراج آن برای آمریکا مقرون به صرفه باشد و ثانیا، معادن موجود، عمدتاً در مناطق تحت کنترل روسیه واقع است. بعلاوۀ این، اوکراین ۶ نیروگاههای هستهای دارد. از این شش نیروگاه، نیروگاه چرنوبیل تعطیل است، ساخت نیروگاه اودسا متوقف شده و بزرگترین آنها- نیروگاه زاپاروژیه در کنترل نیروهای روسیه است. اما سه نیروگاه ریونه، خملنیتسکی، یوژنااوکراینسک هنوز تحت اختیار خود اوکراین قرار دارد. با این حساب، معلوم است که دولت دونالد ترامپ صرفا برای تبدیل اوکراین به ایالت پنجاه و چندم آمریکا تلاش میکند تا از این طریق، یک موی دماغ همیشگی برای روسیه باشد.
موضع به اصطلاح صلحجویانۀ دولت دونالد ترامپ در قبال جنگ اوکراین، هر چند ظاهراً باعث بروز شکاف در بین خروس جنگیهای اروپا با آمریکا شده است، اما بعید است روسیه با توجه به تجربۀ دشمنی تاریخی غرب با خود و همچنین، تجربۀ هولناک انحلال اتحاد شوروی، غافل از هدف شوم رژیم آمریکا با دولت ترامپ وارد مذاکره شده باشد.
با همۀ این اوصاف، با درجۀ نسبی اطمینان میتوانم بگویم که تمام اشتهای آمریکایی ترامپ: از الحاقات سرزمینی، اخراج جمعیت غزه و حمله به یمن گرفته تا جنگهای تعرفهای، دفاع از سمیت اقتصادی دلار، تهدید و ارعاب ایران و نفوذ حیلهگرانه به بیخ گوش روسیه، با هشیاری طرفهای مقابل فقط در حد رؤیاپردازی احمقانه باقی خواهد ماند.
٢ فروردین- حمل ١۴٠۴