اجلاس اخیر رامشتاین، سند شفاف دیگری از جنگ مستقیم ناتو با روسیه
روح الله مدبر
دکتری روابط بین الملل
حقارت شکست اروپا از پیروزی های قهرمانانه روسها بر ناپلئونِ متجاوز و هیتلرِ فاشیست، هنوز در زمینه ذهنی رهبران اروپا باقی است و تلاش می کنند در قرن جدید با ائتلافی قدرتمند تر از گذشته با مشارکت آمریکا انتقام اجداد سابقشان ( ناپلئون و هیتلر ) را از روسها بگیرند.
روز جمعه اجلاس رامشتاین، در پایگاه نظامی رامشتاینِ ناتو در آلمان در حالی به بهانه بررسی آخرین تحولات اوکراین با حضور اعضای ناتو و برخی از شرکایِ غرب برگزار شد که نمای دیگری از خصومت عیان و ریشه دار تاریخی آمریکا و انگلیس علیه ملت روسیه در این اجلاسِ جنگ افروزانه و ضد صلح ، هویدا گردید.
گفتگوهای صورت گرفته بین شرکت کنندگان، خصوصا مواضعِ روس ستیزانه و تحریک برانگیز لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا و ینس استولتنبرگ ، دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و برخی دیگر از اعضای افراطی ناتو بیانگر آن است که غرب با شرایط بسیار وخیمی در اوکراین مواجه شده که اینگونه عیان، پرده های خصومت علیه روسیه را کنارتر زده تا شاید بتواند با فرستادن هر چه بیشتر انواع تسلیحات مدرن و دلارهای بی حساب و کتاب در تصورات خود مانع از ادامه شکست خفت بار و تاریخی ناتو در برابر روسیه شود.
شکستی که در شرایطی رخ خواهد داد که روسیه به تنهایی در برابر تمام جبهه منسجم غربی توانسته با وجود سیل فوق العاده ارسال انواع تجهیزات، نیروهای مستشاری، مزدوران بی شمار حرفه ای خارجی، حمایت های اطلاعاتی و جاسوسی، و بیش از 152 میلیارد دلار کمک مالی ترکیبی، بتواند ابتکار عمل را در دست بگیرد و وزیر دفاع آمریکا را مجبور کند تا به این حقیقت تلخ اعتراف نماید که ( جنگ به فاز سرنوشت ساز وارد شده…)
به عبارتی آمریکایی ها با همین تعبیر ، تلاش می کنند شرکای اروپایی خود را مجاب کنند تا در بحرانی که ریشه آن همان سیاست های خصمانه کاخ سفید بود بیشتر فرو روند و مالیات مردم اروپایی و انبارهای سلاح های کشورهایشان را هر چه بیشتر به سمت اوکراین ارسال کنند تا پولها سهم مافیای قاچاق مرتبط با زلنسکی و هانتر بایدن و بقیه شرکا شود و اسلحه ها یا در میدان نبرد توسط پدافند قدرتمند روسیه منهدم و یا در بازار سیاه تسلیحات در اروپا فروش رفته و بلای جانی برای آینده نزدیک قاره سبزِ سابق شوند و همزمان بر اوج بحران های بی سابقه هویتی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی کم سابقه این قاره نیز بیفزایند.
علاوه بر موارد فوق الذکر نشست اخیر رامشتاین از ابعاد زیر نیز حائز اهمیت بود:
1) لوید آستین وزیر دفاع آمریکا در این نشست نقش روحیه دهنده و تشویق کننده بقیه اعضای ناتو را برای ادامه مسیر جنگ افروزی سراسر ابهام و وعده های توخالی پیروزی در صورت ادامه گسیل هر آنچه از سلاح، پول، تجهیزات و… است بر عهده داشت.
2) به عبارتی شرایط شکاف بین اعضای ناتو به علت طولانی شدن جنگ و ناکامی های ملموس نازی های اوکراینی با وجود حمایت همه جانبه متحدانشان مشهود تر گشته و بخش قابل توجهی از کشورهای اروپایی توان کنترل بحران های جنبی حاصل از جنگ اوکراین که در کشورهای آنها ایجاد شده را ندارند، لکن هنوز هم به دلایل متعدد که بزرگترین آن عدم استقلال اروپا از آمریکا است، توان انصراف از ادامه حمایت های سراسر باخت از اوکراین را ندارند.
3) نفس سخنان وزیر دفاع آمریکا به گونه ای طراحی شده بود تا ادامه روند تنش بین اروپا و روسیه ملتهب تر از گذشته گردد و به عبارتی آمریکایی ها به اروپای مستعمره اینگونه تفهیم نمودند که هیچ گزینه ای برای صلح جز ادامه جنگ تمام عیار با روسیه وجود ندارد.
4) این رویکرد ضد صلح آمریکا نکته بسیار حائز اهمیتی است ، با وجود آنکه روسیه در چندین مورد چه قبل از شروع عملیات ویژه نظامی چه در بعد از آن ، مدلِ جلوگیری از رخداد تنش فعلی را به اروپا و آمریکا ارائه داده بود، اما کاخ سفید سالها است در صدد فتنه انگیزی در این منطقه با تربیت و حمایت از نازی ها و گسترش زیر ساخت های نظامی ناتو برای حمله غافلگیرانه به مواضع روسیه بوده، در همین راستا است که اردوغان اعلام کرده اتحادیه اروپا تلاش های ترکیه برای پایان دادن به جنگ را نیز نادیده می گیرد.
5) چهارشنبه گذشته در حالی هشتادمین سالگرد شکست قهرمانانه محاصره لنینگراد توسط روسها جشن گرفته شد که جورپ بورل رئیس شورای نظامی و سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تکرار و یادآوری پیروزی های تاریخی و بزرگ روسیه بر ناپلئون و هیتلر، خواستار انسجام بیشتر اروپا برای تسلیح بیشتر اوکراین برای شکست روسها گردید. به عبارتی از سخنان بورل می توانیم این برداشت را در دو بعد داشته باشیم:
الف) حقارت شکست اروپا از پیروزی های قهرمانانه روسها بر ناپلئونِ متجاوز و هیتلرِ فاشیست، هنوز در زمینه ذهنی رهبران اروپا باقی است و تلاش می کنند در قرن جدید با ائتلافی قدرتمند تر از گذشته با مشارکت آمریکا انتقام اجداد سابقشان ( ناپلئون و هیتلر ) را از روسها بگیرند.البته جوزپ بورل شکست فاحش پولونی ( لهستانی ها) و سوئد از روسها را فراموش کرده، هنوز هم استراتژی پتر، در شکست سنگین شارل دوازدهم در نبرد معروف به پُلتاوا، در کتب تاریخ اروپایی ها نقل می گردد.
ب) آقای پوتین در سخنرانی اخیرخود به مناسبت نسل کشی بیش از یک میلیون نفر از مردم روسیه در لنینگراد توسط فاشیست های نازی برای نخستین بار اشاره به همکاری برخی کشورهای اروپایی با هیتلر در محاصره لنینگراد و چند ملیتی بودن ارتش فاشیستی آلمان نازی نمود.
این موضوع که مقامات ارشد روسیه تا کنون به علت خویشتنداری کمتر در مجامع عمومی آنرا مطرح می نمودند از آن جهت حائز اهمیت است که امروز، دقیقا در اوکراین همین مدل توسط غرب علیه روسیه با تشکیل ارتش چند ملیتی در کنار نئونازی های آزوف با بی سابقه ترین حمایت های مالی و نظامی برای مقابله با روسها صورت پذیرفته و بیانگر آن است که تاریخ مجدد در این منطقه تکرار گردیده.
6) آنچه مسلم است، آمریکایی ها ، اعضای ناتو و انگلیسی ها با تمام توان در تلاش هستند تا در فصل بهار با تجدید قوای چند ملیتی اوکراین، ضد حمله های سنگینی علیه روسیه طراحی نمایند، در همین راستا است که لوید آستین واژه فاز سرنوشت ساز جنگ را برای این فصل انتخاب نموده چرا که در صورت متلاشی شدن ضد حمله های طراحی شده اوکراین ، توسط روسیه، بعد از تجهیز بی سابقه جدید نئونازی ها ، دیگر حیثیتی برای ماشین نظامی ناتو، آمریکا و انگلیس در جهان باقی نخواهد ماند لذا آمریکا در صدد است فاز جدید جنگ را بسیار سنگین طراحی نماید.
7) اما آنچه که در اذهان عمومی کمتر به آن پرداخته شده و رسانه های غربگرا در راستای ماموریت تبلیغاتی شان در صدد مخفی کردن آن هستند، خسارت سنگین اقتصاد اوکراین از بحرانی است که حاصل انتخاب رئیس جمهوری نا اهل ( زلنسکی) که حاصل دولتی کودتایی و غیر قانونی است.
سرنوشت امروز مردم اوکراین ریشه در کودتای آمریکایی سال 2014 دارد که این کشور را در شرایطِ بی بازگشت امروز قرار داد و اکنون افکار عمومی اوکراین در صورت امکانِ انتخابی آزاد و نبود فشار و تهدیدات نئونازی های باندرایی، تمایلی به ادامه سیاست های جنگ طلبانه زلنسکی و اربابان آمریکایی – انگلیسی او ندارند.