ائتلاف نیرو های ملی گام بزرگ برای نجات
نویسنده: تمنا تلاش
در اوضاع نهایت بحرانی و حساس جهان امروز، بحران جاری درافغانستان برای قدرت های یکه تاز و امپریالیستی جهانی مهم شمرده نمی شود .
بعد از دو سال نشست شرم آور در دوهه ریس جمهور جو بایدن یک بار دیگر و با نیرنگ دگر بیشتر از ۳۵ ملیون انسان را در وطن خودشان (افغانستان ) در زندان انداخت و با عجله تمام پرونده ناکام خود را در افغاستان بست و روانه آغاز جنگ از قبل پلان شده خود در اوکراین شد.
دنیا در نقطه ای خاصی از حوادث و پیش آمدهای ناشی از لجام گسیختگی قدرت های بزرگ در تقسیم کشور های جهان قرار گرفته است و بدون شک باعث تغییر اوضاع در جهان میگردد . این امر بدون تردید روی اوضاع افغانستان تاثیر گذار خواهد بود .قدرت های بزرگ به خاطر اهداف و غرض های غیر عادلانه شان در سطح جهان آنقدر شرارت
کردند که بلاخره طشت بی آبرویی شان از بام به زمین افتاد و به نقطه ای ایستادند که شاید تصور نمی کردند . بدون شک بیداری مردم در سطح جهان علت اساسی وضعیت کنونی است .
بعد از تحول هفتم ثور …. با به قدرت رسیدن باندهای مسلح جهاد گران گاهی اندیشیده ایم که در طول این مدت بالای مردم و کشور ما چه گذشت
چرا افراطییت دینی مثل همیشه در طول تاریخ کشور ما نع اصلی جنبش های آزادیخواهی و مترقی برای پیشرفت و ترقی بوده اند و نگذاشته اند ما همسو با جهان پیشرفته حرکت داشته باشیم !
گذشت زمان، تجربه و چشم دید ما و مردم کشور ما در این سال ها مطمیناً به قضاوت های انجامیده است، با پذیرش همه ای اشتباهات خود در آن زمان و دوران (هفتم ثور سال ۱ ۱۳۵۷ ) نظری به افغانستان امروز می اندازیم ،
اهداف عمده و قبلا پلان شده ای دشمنان ما روشن و اشکار است. اینان سالها قبل با هزینه های هنگفت تمویل میشدند. آنان با درک از نا آگاهی مردم ما از ارزش های انسانی ، حقوق و آزادی شهروندان افغانستان را به وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین شیوه ها نقض میکنند. آنان از همان طریقه ها وحیله ها ی شیطانی قدیمی و از سنت ها و عقاید دینی – مذهبی مردم برای ایجاد تفرقه های قومی و نژادی بین ملیت های کشور استفاده سو میکنند ، فضای کشور ما را به دود باروت تبدیل و زمینه فرار نخبه های ما را مهیا کردند ،در نشست های پشت پرده و توافقات ننگین دوحه نیمی از پیکر جامعه یعنی زنان را از همه ای فعالیت های سازنده در ساختار کشور کاملا از جامعه حذف کردند . تا صدای آزادی را برای همیشه در این سرزمین خاموش کنند و تا جایی متاسفانه موفق هم شدند. و در نتیجه افغانستان امروز در یک ورطه هولناک تاریخی در حال سقوط قرار گرفت . در حقیقت در طول
تاریخ کشور ما دستخوش حوادث ناشی از مداخلات بیگانه ، و میدان جنگهای نیابتی بوده است .
هموطنان عزیز،
از هر هم وطنی که بپرسیم میشنویم که وطنم را دوست دارم! زادگاه من است ! در آن پرورش یافته ام ، و ……..
با این الفاظ که بسیار زیبا و گفتنش هم آسان است ، درد بی وطنی ما درمان نمیشود .
آیا وقت آن نرسیده است تا از خود بپرسیم که بلاخره چه باید کرد ؟
جهان مارا فراموش کرد و به حال خود گذاشته و گروهک های انتحاری متحجر با تفکر ۱۴۰۰ ساله را در چهره طالب بالای مردم بی دفاع ما حاکم ساخت. این بار اول نیست که دسایس غرب در راس امریکا و انگلیس ، کشور مارا از هم می پاشاند. حضور بیست سال اخیر ایالات متحده در افغانستان زمینه رشد و پرورش و گسترش بنیادگرایی را در افغانستان مساعد ساخت و کشور را به پایگاه تروریستان بین المللی شناخته شده در جهان تبدیل و تمویل کرد . اما با خروج ننگین امریکا از افغانستا ن و آغاز جنگ اوکراین سمت گیری واضح کشور های جهان در جبهه مخالف امریکا و یکه تازی بایدن در سیاست های ناکام جهانی او را تعیین کرد . اصلا دنیا از نقطه نظر دیپلوماسی جهانی در حال تغییر است . شی جین پینگ در بلاترین و آقای بایدن در پایین ترین نقطه دیپلواسی در جهان قرار گرفت که حد اقل در ۵۰
سال گذشته بی سابقه بوده است . سفر ریس جمهور خلق چین به روسیه ، وپس لرزه های آن برای امریکا و سفر اخیر امانویل مکرون ریس جمهور فرانسه به چین و اظهار بی طرفی در مورد داخل شدن در جنگ امریکا در تایوان و مشخص کردن خط و مش فرانسه در قبال خواست های مردم آن کشور ، جواب دندان شکن صدر اعظم اسراییل …….دوست قدیمی ویار وفادار امریکا که گفت: ما در بیرق امریکا یک ستاره دیگر نیستیم ، ما یک کشور آزاد و مستقل هستیم . این در واقعیت سیلی سختی به صورت بایدن بود و با قاطعیت نشان دادند که دسایس شان دیگر بازار ندارد . از جانبی هم بریکس شامل کشور های برازیل ، روسیه ، هندوستان ، چین و افریقای جنوبی بحیث یک نیروی قدرتمند اقتصادی عرض وجود نموده که میتواند دست بالای امریکا را در اقتصاد جهانی کوتاه سازد . این همه تحولات نشان میدهد که ملت ها دیگر بیدار شده اند و طلسم استعمار و امپریالیزم جهانی دارد میشکند .
این همه به این معنی که : دنیا در وضعیت و جایکه یک سال قبل بود باقی نمانده و نمی ماند و امریکا و انگلیس دیگر مانند سابق نمیتوانند کشور های دیگر را مطیع خود کنند . و اگر این سه قدرت جهانی امریکا ، روسیه و چین باهم به موافقه نرسند ، داشتن اسلحه اتومی چین ، روسیه و ایالات متحده برای نابودی چندین بار جهان کافی خواهد بود . در این صورت جهان به طرف یک جنگ و نابودی کلی میرود ، و درغیر این صورت ، یک تغییر کلی در سطح جهان ، برای تامین عدالت ، برابری و
احترام متقابل به خواست های مردم در سطح جهان به میان خواهد آمد .
نهضت های مترقی جهان با نگرانی به پیش آمد ها و حوادث مینگرند و تلاش دارند مردم را در سمت گیری در جهت نجات بشریت از احتمال جنگ جهانی سمت دهند. بحران های اقتصادی در سطح جهان ناشی از جنگ های تحمیلی و دوامدار مردم را سخت نگران ساخته است که باید هرچه زود تر به آن پرداخته شود . مخصوصا در کشور های عقب مانده چون افغانستان که همه ای بنیاد های اقتصادی آن کاملا نابود گردیده است .
وضع ما که بد تر از این نمی شود . دیگر چیزی برای از دست دادن نمانده است اما بی تفاوت ماندن هم که طریق زنده ماندن و زندگی کردن نیست .
می اندیشیم ، پس هستیم !
امروز همبستگی همه نیروهای ملی مترقی و روشنگران اگاه جامعه ی ما یک ضرورت زمان است . و من به این باور هستم که برای نجات کشور همه نیرو های سیاسی ملی و دموکراتیک کشور صرفنظر از تفاوت های دیدگاه ها باید در یک ائتلاف ملی باهم متحد گردند . راه دیگری وجود ندارد .
ماکه موقعیت جعرافیایی افغانستان را در نقشه دنیا تغییر داده نمیتوانیم ! کشور ما که قلب پر تپش آسیا بوده و میباشد ، پل
مواصلات تجارتی یعنی میدان رقابت های تجارتی قدرت ها ،و ……. و با استفاده از عقب ماندگی از دست آورد های علمی، محل تهاجم آسان و دوامدار در طول تاریخ بوده است. یعنی برای همیشه همین آش است و همین کاسه !
افغانستان در نقشه دنیا دارای موقعیت مهم استراتیژیک است و برای کشور های همسایه و قدرت های بزرگ در رقابت های اقتصادی نظامی و سیاسی اهمیت ویژه داشته است و زیر نظر دایمی این قدرت ها قرار دارد. بنابراین بیش از هر زمان دیگر مردم ما نیازمند یک تجدید نظر ، همبستگی و گردهم آیی به خاطر نجات وطن و آوردن امنیت و رفا باهم اند. بسوی یک ایتلاف ملی در کشور به خاطر نجات افغانستان عزیز.