آیا اسراییل در دام خود گرفتارآمده است ؟
نوشته ی : اسماعیل فروغی
درحالیکه حملات ویرانگراسراییل برشمال و جنوب غزه با قساوت تمام ادامه دارد ، تحلیلگران و ناظران بین المللی و منطقه ای ، هنوز درباره ی مقاصد و انگیزه های اصلی ایجاد این جنگ هولناک و عامل و ایجادگر اصلی آن ، بحث و ابراز نظر می کنند . در میان تمام نظریات و بحث ها دو نظریه بیشتر جلب توجه می کند :
ــ عده ای به این باوراند که اسباب جنگ و فاجعه ای به این عمق و گسترده گی را امریکا و اسراییل عمداً فراهم کردند تا با براه انداختن جنگی ویرانگر و مرگباربرغزه ، هم کار حماس را یکسره کنند و هم پای حزب الله و ایران را به جنگ کشیده ، هردو را که بسیار شکننده و آسیب پذیر هم استند ، چنان بیچاره و تضعیف کنند که هر دو از بلند پروازی ها باز افتاده و تا صدسال دیگر به حال نیایند .
اما گروه دومی برعکس به این معتقد اند که مقاومت گران حماس درهمدستی و حمایت کامل ایران ، بسیار آگاهانه و پلان شده با یورش عظیم و برق آسا بر اسراییل ، جنگ را شروع کرده ، می خواستند اسراییل را چنان در چاله ی سیاهی در غزه فرو ببرند که در ازای برآمدن از این دوزخ آتشین ، ” ببر کاغذیِ ” اسراییل به جهان رو شده ، هم اسراییل و هم حامی بزرگ اش امریکا ، در منطقه از نفس باز بیفتند و بالاخره هردو به خواسته های برحق مردم فلسطین تمکین نمایند . البته طرفداران نظریه ی دوم ، نقش مخفیانه ی روسیه و چین را به دلیل علاقمندی هردو کشور برای به چالش کشیدن امریکا در منطقه ی خاورمیانه ، از نظر دور نمی دارند .
خوب ، حالا اینکه کدام نظریه صایب است : آیا اسراییل و امریکا این تله را گذاشتند تا حریفان شان را به دام بیندازند ؟ یا حماس و ایران ، ما نمی دانیم ؛
آنچه می دانيم این است که آقای نتانیاهو نخست وزیر اسراییل فقط پانزده روز قبل از یورش هفتم اکتوبر، بتاریخ 22 سپتمبر 2023 ، درهفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ، با نمایش دادن نقشه ی جدید خاورمیانه ـ شامل اسراییل واحد و یک دست ، که غزه و کرانه ی غربی در آن دیده نمی شود ، خیالات و نقشه هایی درسرداشته است : خیال محو کامل حماس از غزه و تسخیر کامل آن باریکه ، خیال کوچ دادن اجباری بیش از دو میلیون اهالی غزه به صحرای سینا و بعداً تصرف و تسخیر تمام کرانه ی باختری و در کل خیال پایان بخشیدن به داعیه ی فلسطین برای همیش .
طوری که معلوم است برای تحقق اینهمه تخیلات ، از قبل مقدماتی هم از سوی اسراییل چیده شده بود . که عادی شدن و تحکیم روابط دیپلوماتیک با کشورهای قدرتمند عربی و بدست آوردن مهر تایید آنان براین نقشه های شوم ، از زمره ی این مقدمات بود.
اکنون عده ی زیادی از ناظران و تحلیلگران جهانی به این باور رسیده اند که تعلل و چشم پوشی عمدی اسراییل بر یورش برق آسای هفتم اکتوبرحماس و در ادامه ی آن حمله ی خونین خودی اسراییل توسط چرخبال ها بر شرکت کننده گان بیگناه کنسرت ، همه پیش زمینه ها و بهانه هایی بود برای هجوم مرگبار بر غزه و تحقق همان تخیلات و نقشه های خطرناک . ( عنوان کردن افسانه های دروغین سربریدن اطفال توسط حماسی ها که حتا توسط جوبایدن هم گفته شد ) ، هم از زمره ی همان مقدمات و بهانه ها بود.
اما آیا این نقشه های شیطانی تطبیق خواهد شد ؟ آیا غزه و حماس نابود شده و به داعیه ی فلسطین نقطه ی پایان گذاشته خواهد شد ؟ که هرگز نه . نه غزه از نقشه پاک خواهد شد ، نه حماس محو و نه داعیه ی فلسطین پایان خواهد یافت .
در تصویر پسا جنگ ، احیای دوباره ی غزه ، تقویت بیشتر از پیش حماس و حتا تشکیل دولت مستقل فلسطین به وضاحت دیده می شود …
حقایق نشان می دهد ، حملات مرگبار اسراییل برغزه که سبب مرگ هزاران فلسطینی ـ شامل شش هزار طفل و کودک بیگناه و ویرانی غزه شده است ، برخلاف توقع اسراییل و امریکا ، به داعیه ی برحق فلسطین و مفکوره ی تشکیل دو دولت مستقل درکنارهم ، روح تازه و قوت بیشتربخشیده است .