آیا اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات ترکیه مسیر خود را عوض میکند؟
حالا که اردوغان به مدت ۵ سال دیگر قدرت را در اختیار دارد، همه می خواهند بدانند که آیا او به دنبال تغییرات و اصلاحات است یا در همان مسیر پیشین حرکت خواهد کرد.
پایان انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، برای رجب طیب اردوغان و تیم اجرایی و حزبی او، یک دستاورد ارزشمند و نتیجه طلایی بود. چرا که او توانست با کسب 52 درصد از آرای مردم، برای سومین بار رئیس جمهور شود. آن هم در یک نظام سیاسی – اجرایی خاص به نام نظام ریاستی که در آن، رئیس جمهور دارای اختیارات گسترده و بدون نظارت است و به جایی حساب پس نمی دهد.
با آن که منتقدین و مخالفین اردوغان وعده داده بودند که به زودی پس از رسیدن به قدرت، نظام ریاستی را منحل میکنند، اما به آرزوی خود نرسیدند و ترکیه همچنان به شکل ریاستی اداره خواهد شد و اردوغان، علاوه بر تصمیمات حساس مرتبط با حکمرانی و مسائل سیاست داخلی، در حوزه سیاست خارجی نیز، حرف اول و آخر را خواهد زد.
از این رو، حالا که اردوغان به مدت 5 سال دیگر قدرت را در اختیار دارد، همه میخواهند بدانند که آیا او به دنبال تغییرات و اصلاحات است یا در همان مسیر پیشین حرکت خواهد کرد.
طرح پرسش در مورد مسیر آتی تصمیمات و اقدامات اردوغان از این جهت مهم است که ترکیه همین حالا هم علاوه بر بحران اقتصادی، با مشکلات بزرگی در داخل و کوچک روبرو است و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که اگر مشی و رویه فعلی ادامه پیدا کند؛ مردم ترکیه در شرایط سخت تری قرار خواهند گرفت.
مردم، به چه چیزی رای دادند؟
یکی از تفسیرها و ارزیابیهای بدیهی و منطقی در مورد نتایج انتخابات دیروز ترکیه، این است که 52 درصد از رای دهندگان، حاضر نشدند به برنامه های اصلاحاتی مخالفین رای دهند و به این جمعبندی رسیدند که باید ادامه راه را نیز با اردوغان طی کنند.
چنین چیزی به این معنی است که الزام و فشار خاصی بر روی گردن اردوغان و تیم او نیست که همه چیز را به یک باره تغییر دهد. کافی است تنها در حوزه اقتصادی و افزایش حقوق و دستمزد تغییراتی روی دهد. اگر نه در مباحث حقوقی، سیاسی و مشی حکمرانی، نه درخواستی از سوی هواداران اردوغان برای تغییر و اصلاح وجود دارد و نه خود اردوغان چنین وعده ای داده است.
به عبارتی دیگر، در حوزه سیاست داخلی، در بر همان پاشنه پیشین خواهد چرخید و دلیلی برای اصلاحات گسترده وجود ندارد.
به باور تحلیلگران سیاسی ترکیه، رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه و شریک اصلی او در ائتلاف جمهور یعنی دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی، آن قدر موضوعاتی همچون «بقای ترکیه»، «امنیت ملی کشور»، «ترس از تروریسم و تجزیه طلبی» و «هوشیاری درباره توطئه گری سیاستمداران وابسته به غرب» تاکید کردند که مردم، عملا از احزاب مخالف ترسیدند و باز هم به تداوم اقتدار اردوغان راضی شدند.
در نتیجه، این مبارزه برای حفظ بقا و امنیت بوده که رای گرفته است و پروژه خاصی برای تغییر و اصلاح وجود ندارد. با این وجود، موضوع مهمی برای بحث و کنجکاوی وجود دارد که همانا عبارت از احتمال تغییر در مناصب کابینه است. کسی هنوز نمی داند که آیا فواد اوکتای همچنان معاون رئیس جمهور خواهد ماند یا احتمالا شمار معاونین افزوده خواهد شد و افراد دیگری وارد کابینه می شوند. این را نیز نمی دانیم که شایعه احتمال معرفی ابراهیم کالن به عنوان وزیر انور خارجه تا چه حد صحت دارد. اما می توان چنین پیشبینی کرد که اردوغان در دولت آتی، به برخی از مقامات حزب عدالت و توسعه پاداش دهد و آنان را وارد کابینه کند.
به عنوان مثال، ممکن است افرادی همچون حیاتی یازیجی، نوعمان کورتولموش و عمر چلیک وارد حزب شوند و فردی همچون سلیمان سویلو وزیر کشور به خاطر حواشی بسیار، به جای دولت، در حزب مستقر شود. همچنین محتمل است که سینان اوغان سیاستمدار ملی گرا، مصطفی دسیتیجی رهبر حزب وحدت بزرگ و فاتح اربکان فرزند نخست وزیر فقید اسلامگرای ترکیه پست بگیرند و مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه، صاحب منصب دیگری شود که حزب حاکم بتواند بعدها بر روی او به عنوان جایگزین بعدی اردوغان، حساب باز کند.
می توان چنین پیشبینی کرد که درباره چند و چون مواجهه اردوغان و آکپارتی با احزاب و سیاستمداران مخالف و رسانه های منتقد و مستقل، دلیلی برای نرمش و انعطاف وجود ندارد.
در حوزه اقتصاد، انتظار نمی رود که اردوغان بتواند کار خاصی انجام دهد. پیشبینی های موجود حاکی از این است که او احتمالا به عنوان یک مُسکن موقت؛ از تسهیلات و سرمایه خارجی قطر و امارات استفاده خواهد کرد اما برای مقاطع دورتر، فعلا برنامه خاصی وجود ندارد.
با توجه به برجسته شدن مسایل امنیتی و دفاعی، می توان چنین پیشبینی کرد که حملات گسترده ترکیه به پ.ک.ک ادامه پیدا کند و بزرگنمایی در مورد خودکفایی صنایع دفاعی و پهپادی ترکیه به یک اصل سیاسی و تبلیغاتی ثابت تبدیل شود.
در سیاست خارجی چه اتفاقی می افتد
اردوغان به طور جدی درباره احیای جاده ابریشم و ارتباط با کشورهای آسیای میانه و قفقاز برنامه دارد و خودش برای برجسته کردن اهمیت کشورهای ترک زبان از عبارت «جهانِ ترک» استنفاده می کند. بعید نیست که در کنار بن علیی ییلدرم، از ظرفیت های سینان اوغان نیز در این عرصه کمک بگیرد و در همراهی با ولادمیر پوتین در این حوزه به دنبال کسب امتیاز بیشتر باشد و خود را به چینی ها نیز نزدیک تر کند.
در هر صورت، روسیه و چین در اولویت های سیاست خارجی ترکیه هستند و اردوغان می کوشد در این حوزه امتیاز بیشتری کسب کند. اما در مورد روابط آنکارا – واشنگتن و تعیین تکلیف خرید اف 16 از جو بایدن؛ هنوز چیز خاصی نمی توان گفت و شادی بخشی از این ماجرا، مرتبط با چند و چون تصمیمات اردوغان در سوریه، شرق مدیترانه و آفریقا باشد.
نگرش تند اردوغان و تیم او به پرونده قبرس و حمایت از جدایی طلبی بخش ترک نشین جزیره قبرس، موجب افزایش تنش بین ترکیه و یونان و قبرس خواهد شد و در عین حال بر روابط ترکیه و اتحادیه اروپا نیز اثر می گذارد و بعید است به این زودی ها در روابط ترکیه و اتحادیه اروپا، نشانه مثبتی مشاهده شود.
اردوغان و سوریه
به جرات می توان گفت؛ تصمیم گیری در مورد تکمیل روند عادی سازی در روابط آنکارا – دمشق، یکی از مبهم ترین حوزه های سیاست خارجی تیم اردوغان، است.
رجب طیب اردوغان و اعضای مهم تیم سیاسی امنیتی او شامل مولود چاووش اوغلو وزیر مور خارجه، هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت، خلوصی آکار وزیر دفاع و ابراهیم کالن سخنگو و مشاور ارشد، همگی به دنبال این بودند که قبل از انتخابات، نمایش بزرگی در مورد سوریه به راه بیاندازند. اصلی ترین تم این نمایش، انجام یک دیدار بین اردوغان و اسد بود.
حزب عدالت و توسعه، به دنبال آن بود که عکس دیدار اردوغان و بشار اسد را به عنوان سندی از توجه ویژه دولت به موضوع بازگرداندن آوارگان سوری به نمایش بگذارد و در داخل، امتیاز انتخاباتی بگیرد. اما مقامات دمشق، با تجربه تر از آن بودند که به این راحتی، چنین امتیازی به ترکیه بدهند. یکی از مهمترین خواسته های دولت اسد، این بود که نیروهای نظامی ترکیه، هر چه زودتر از خاک سوریه خارج شوند. این خواسته معقول و برحق، هنوز هم سر جای خود قرار دارد. ولی شواهد نشان می دهد که حالا، دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه، خود را چندان نیازمند نمی بینند و بعید است که به زودی، یک بار دیگر سراغ پرونده عادیسازی بروند.
چرا که برای الزامات مهم این روند دیپلماتیک یعنی برای خروج نظامیان، پایان دادن به حمایت از شبه نظامیان ضد اسد و همچنین حل معضل آوارگان آماده نیستند. در نتیجه می توان چنین پیشبینی کرد که موضوع سوریه و بلاتکلیفی تصمیمات اردوغان در ادلب و موضوعات دیگر، فعلا لاینحل بماند.
در پایان باید گفت؛ سخنان اردوغان در مراسم اعلام پیروزی؛ حامی از اعتماد به نفس او، تحقیر رقبا و مخالفین، بزرگنمایی در مورد شعار بلندپروازانه قرنِ ترکیه و مفاهیم قدیمی بود. اما معرفی اعضای کابینه اردوغان در روزهای آتی، می تواند بخشی از تغییرات نسبی و احتمالی را روشن کند.