آشتی سازمانهای فلسطینی
چین برای دومین سال از غرب در خاورمیانه پیشی گرفت
یوری کوزنتسوف (YURI KUZNETSOV)- روسیه هنوز فرصت دارد تا به عنوان بیانگر ارادۀ سیاسی جنوب جهانی عمل کند
ا. م. شیری- «میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است».
بر خلاف مجموعۀ کشورهای غربی تحت سرپرستی آمریکا که برای ملتها و خلقها، ادیان و مذاهب مختلف تاریخ مینویسد؛ آنها را به جان همدیگر میاندازد؛ سود خود را در راهاندازی جنگهای مرئی و نامرئی، تجاوز و خونریزی میجوید؛ گروههای تروریستی تشکیل میدهد؛ آنها را آموزش میدهد و به مخربترین ابزارها و تجهیزات خرابکاری و جنگی تسلیح میکند؛ از صلح و آشتی، امنیت و آرامش در جهان میترسد،… اما چین بر عکس، مخالفان و حتی دشمنان را آشتی میدهد؛ تمام مساعی خود در جهت برقراری صلح و امنیت و آرامش در جهان، کمک به تقویت و تحکیم دوستی، برادری و برابری خلقها و ملتها، تقرب ادیان و مذاهب و فرهنگها به کار میگیرد.
***
٢٣ ژوئیه با یک رویداد مهم در سیاست جهانی مشخص شد: ١۴ سازمان رقیب فلسطینی برای غلبه بر انشقاق در جنبش ملی عرب توافق کردند. طرفین پس از گفتگوی سه روزه در مورد موضوعات وجودی و مبرم در پکن، بیانیۀ مربوطه را امضا کردند. رسانۀ دولتی چین به نقل از سخنان موسی ابومرزوق از مقامات ارشد حماس مینویسد: «ما امروز توافقنامۀ وحدت ملی را امضا کردیم و میگوییم که راه تکمیل این مسیر از طریق وحدت ملی میگذرد. ما متعهدیم و خواهان وحدت ملی هستیم».
گروههای ملی در نشست چین برای دستیابی به وحدت ملی همهجانبه، از جمله تمامی نیروهای فلسطینی و جناحهای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، و متعهد به ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی بیتالمقدس و همچنین تضمین حقوق بازگشت آوارگان فلسطین بر اساس قطعنامههای سازمان ملل متحد به توافق رسیدند. لازم به ذکر است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ١٠ ماه مه، پیشنویس قطعنامهای را تصویب کرد که در آن به شورای امنیت توصیه میشود موضوع پذیرش فلسطین به عضویت کامل این سازمان جهانی را مجدداً بررسی کند. این پیشنویس مورد حمایت ١۴٣ کشور عضو سازمان ملل متحد، از جمله روسیه قرار گرفت.
١۴ حزب و گروه سیاسی فلسطینی در رایزنیهای پکن شرکت کردند: حماس، سازمان آزادیبخش ملی فلسطین (فتح)، جهاد اسلامی (به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شده و ممنوع در روسیه)، جبهۀ مردمی برای آزادی فلسطین، جبهۀ دمکراتیک برای آزادی فلسطین، حزب خلق فلسطین، جبهۀ مبارزه مردمی فلسطین، جنبش ابتکار ملی فلسطین، فرماندهی عالی جبهۀ مردمی، اتحادیۀ دموکراتیک فلسطین، جنبش آزادیبخش فلسطین، جبهۀ آزادیبخش عرب و الصاعقه- جناح نظامی-سیاسی بعث فلسطین».
در مراسم امضای توافقنامه با حضور وانگ یی، وزیر امور خارجۀ چین، وی ضمن استقبال از این توافق، امضای این سند تاریخی را به فلسطینیها تبریک گفت. به گفتۀ رئیس دیپلماسی چین، «بارزترین تحول، توافق برای تشکیل دولت موقت آشتی ملی بر اساس مدیریت پس از جنگ غزه است. آشتی یک موضوع داخلی سازمانهای فلسطینی است، اما در عین حال بدون حمایت جامعۀ جهانی نمیتوان به آن دست یافت».
بنابراین، اگر حل و فصل خاورمیانه را بعنوان نتیجۀ اصلی در نظر بگیریم، توافق فلسطینیها برای ایجاد یک ادارۀ وحدت ملی تحت نظارت سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بود. صحبت از یک مدل فراگیر میرود که در آن همۀ سازمانها و گروهها، حتی شرکتکنندگان در روند سیاسی مانند فتح و حماس، که طی ٢٠ سال گذشته با یکدیگر آشتیناپذیر بودهاند، حضور خواهند داشت.
در بیانیۀ مشترک تصریح شده است که با اجماع سازمانهای فلسطینی و تصمیم رئیس جمهور بر اساس قانون اساسی فلسطین، دولت موقت آشتی ملی مشروط بر آغاز روند اتحاد همۀ نهادهای فلسطینی در داخل، تشکیل دولت مستقل فلسطین، احیای نوار غزه و فراهم کردن زمینۀ برگزاری انتخابات عمومی تحت نظارت کمیسیون مرکزی انتخابات در آیندۀ قابل پیشبینی تشکیل میشود.
جمیل مزهر [یا مظهر]، معاون دبیرکل جبهۀ مردمی برای آزادی فلسطین با اشاره به رقابت تلخ بین جناحهای مختلف، در درجۀ اول حماس و فتح گفت: «اتحاد قویترین سلاح در برابر تجاوزات اسرائیل است… مردم ما امروز نه تنها با جنگ نسلکشی، بلکه با نتایج شکستهای سیاسی فراگیر و کاستیهایی روبرو هستند که دههها وجود داشته است». ذکر این نکته لازم است که در سند پایانی نشست پکن، سازمان آزادیبخش فلسطین «تنها نمایندۀ قانونی و بیانگر ارادۀ مردم فلسطین» نامیده شده است. در این میان، در میان کشورهایی که میتوانند به فلسطین در ایجاد کشور واحد کمک کنند، علاوه بر چین، مصر و الجزایر، ایران و روسیه نیز مشخص شده است. در نتیجه، کشور ما [روسیه] برخی موقعیتها را همچنان حفظ کرده است. فرصتی هرچند وهمآمیز وجود دارد، که پس از سالها دیپلماسی در جا زدن، ابتکار عمل را از غرب جمعی بگیرد.
اما آنچه این توافق را تاریخی میکند، توافق فتح و حماس نیست. توجه به نقش چین بسیار مهم است که هدف آن، از جمله، رضایت و به رسمیت شناختن جایگاه رو به رشد آن بهعنوان یک قدرت مسئول از سوی کشورهای خاورمیانه، برخلاف آمریکاییها است که نفوذ سابق خود را به سرعت از دست میدهند. پکن با فراهم کردن بستر اتحاد مجدد فلسطین، برای دومین بار در دو سال گذشته ابتکار عمل را از غرب جمعی گرفته است. بار اول چین در بهار ٢٠٢٣ ایران و عربستان سعودی را که مدتها با هم اختلاف داشتند، به پای میز مذاکره آورد. حتی در آن زمان، این تصور بالا گرفت که روایت پایان قریب الوقوع نفوذ غرب در آسیا و آفریقا دیگر فقط روایت و شعار نیست، بلکه، عین واقعیت است. ژوئیۀ ٢٠٢۴ این روند را تثبیت و پایدار کرد.
علاوه بر این، با توجه به برنامۀ آمریکا دایر بر ایجاد کریدور حمل و نقل و اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، پکن باید از پروژۀ «یک کمربند، یک جادۀ» خود برای بازسازی جهان با تمام حقایق دفاع کند. و آن، باید نه تنها سودآورتر، بلکه ایمنتر نیز باشد. و تا کنون، با توجه به درگیری در غزه و حملات حوثیها در تنگۀ بابالمندب، چنین نیز بوده است.
وزارت خارجۀ چین، ماهها قبل از تشدید درگیریها در اکتبر ٢٠٢٣، از اسرائیل خواست تا مذاکرات صلح با فلسطینیها را بر اساس «راهحل دو کشور» از سر بگیرد. نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل قرار بود در اکتبر گذشته برای مذاکره دربارۀ توافق تجارت آزاد چین و اسرائیل به پکن سفر کند، اما حوادث غزه و مسائل پیرامون آن برنامههای اولیه را مختل کرد.
اسرائیل کاتز، وزیر امور خارجۀ رژیم صهیونیستی با حمله به رئیس مسن تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس سازمان فتح، دربارۀ نتایج نشست پکن گفت: «محمود عباس به جای رد تروریسم و با حمایت از قاتلان و متجاوزان حماس، چهرۀ واقعی خود را نشان میدهد. این در عمل اتفاق نخواهد افتاد. زیرا، حکومت حماس درهم شکسته خواهد شد و عباس غزه را از دور تماشا خواهد کرد. امنیت اسرائیل نیز فقط در دستان اسرائیل باقی خواهد ماند».
اما نباید از یک نکتۀ دیگر چشمپوشی کرد: واقعیت این است که هر چند متناقض به نظر برسد، خبر اتحاد مجدد فلسطینیها با میانجیگری چین میتواند به سود اسرائیل باشد. زیرا، در چارچوب لفاظیهای آشتیناپذیر رژیم نتانیاهو، «دست پکن» یک بهانۀ بسیار خوب خواهد بود برای محدود کردن قابل توجه توانایی لیبرالهای آمریکایی برای بازی در کنار مبارزان استقلالطلب فلسطین. به هر حال، اکنون برای کاخ سفید و وزارت امور خارجۀ آن، تشویق اسرائیل به دادن امتیاز به فلسطینیان، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوارتر خواهد بود. زیرا طبیعتاً، این به معنی تقویت موقعیت چین است که برای هیچ یک از جناحهای سیاسی رقیب در واشنگتن لازم نیست.
با این حال، میتوان نتیجه گرفت که روسیه فرصتهایی دارد تا به عنوان نمایندۀ ارادۀ کشورهای جنوب جهانی عمل کند. از نظر سازمانی، ایجاد یک پلتفرم بینالمللی دائمی در مسکو که بتواند نه تنها فلسطینیها، بلکه سایر جنبشهای علاقهمند به همکاری را با ظرافت هدایت کند تا در چارچوب آن کار کنند، مناسب به نظر میرسد. با نگاه وسیعتر، سیاست خاورمیانهای روسیه باید تابع یک برنامۀ استراتژیک واحد باشد، نه مبتنی بر منافع کوتاه مدت بخشهای جداگانه و اغلب – نمایندگان منفرد آنها. نباید اجازه داد مانند آنچه در لیبی در سال ٢٠٢٠ اتفاق افتاد، نهادهای مختلف از طرفهای مختلف درگیری مسلحانه که در سال ٢٠١١ توسط غرب جمعی برانگیخته شد، حمایت کنند. موفقیتهای دیپلماسی شوروی در شرق میتواند و باید چراغ راه مقامات روسیه باشد.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۵ مرداد- اسد ١۴٠٣