سخندان روزگذار

ای وای آن درخت شگوفان (شکست و ریخت)
کاج بلند ز آفت طوفان شکست و ریخت
آن شهسوار پهنهی شعر و ادب گذشت
تیر و کمان شعر به میدان شکست و ریخت
فرهیخته مهندس کاخ سخنوری
رفت آه قصر شعر ز بنیان شکست و ریخت
از رفتن (خلیق) سخندان روزگار
دلهای شاعران و ادیبان شکست و ریخت
او رفت و بوستان سخن بی بهار شد
بید و چنار سرو خرامان شکست و ریخت
از واژه واژه ی سخنش می چکید دُر
افسوس و آه گوهر غلتان شکست و ریخت
آثار نغز و ناب ازو ماند یادگار
آن پاسبان دانش و عرفان شکست و ریخت
در ماتم (خلیق) (ثنا) خون گریستم
هر قطرهی سرشک به دامان شکست و ریخت
محمد اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا
۷ آگست ۲۰۱۴