سلطنتطلبان نه یک نیروی اپوزیسیون، بلکه رسما نیروی «نیابتی» اسرائیل هستند!

بهرام رحمانی
امروز سهشنبه سوم تیر 1404-بیست چهارم ژوئن 2025، طرح آتشبس پیشنهادی دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا را برای پایان دادن به جنگ ۱۲ روزهشان را پذیرفتند. امروز سلطنتطلبان در لوسآنجلس تجمع کردند. احتمالا این تجمع در اعتراض به آتشبس برگزار شده است.
در دوازده روز جنگ، تلفات دستکم چندصد نفره در ایران و ۲۸ کشته در اسرائیل بر جای گذاشته است. محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سوم تیر گفت ۶۰۶ نفر در این حملات کشته شدند که ۱۰۷ تن از این تلفات تنها مربوط به آخرین شبانهروز حملان هوایی اسرائیل بود.
وزیر بهداشت جمهوری اسلامی ایران شمار زخمیهای حملات اسرائیل را نیز ۵ هزار و ۳۳۲ نفر اعلام کرد، که به گفته او یک هزار و ۳۴۲ تن از آنها در بمبارانهای شبانهروز پایانی عملیات اسرائیل مجروح شدند. وزارت بهداشت در آمار خود تمایزی میان کشتههای نظامی و غیرنظامی قائل نشد.
اما وبسایت حقوق بشری «هرانا» در جمعبندی از ۱۱ روز از حملات اسرائیل در ایران نوشت شمار کشتهها دستکم ۹۷۴ تن و تعداد زخمیها ۳ هزار و ۴۵۸ نفر بوده است. هرانا با قائل شدن تمایز میان نظامیان و غیرنظامیان اعلام کرد مه ۲۶۸ تن از تلفات نظامی و ۳۸۷ قربانی غیرنظامی بودند. بر اساس این آمار، ۳۱۹ تن دیگر نیز جان دادند که هنوز مشخص نیست نظامی بودند یا غیرنظامی.
هرانا، همچنین شمار مجروحین نظامی را ۲۵۶ نفر و زخمیهای غیرنظامی را یک هزار و ۶۵۴ تن معرفی کرد. به نوشته این منبع، افزود وضعیت نظامی یا غیرنظامی بودن یک هزار و ۶۳۸ نفر نیز معلوم نیست.
در این مدت، روزی نبود که رضا پهلوی و حامیانش در این مورد با خوشحالی سخن نگویند و اظهار خوشحالی نکنند. فیلمی که از شهر گوتنبرگ سوئد در شبکههای اجتماعی منتشر شده است نشان میدهد که تعدادی سلطنتطلب بهشکل چندشآوری، با تصاویر رضا پهلوی و پرچم شیروخورشید، دست به جشن و پایکوبی و آوازخوانی زدهاند و حمله اسرائیل به ایران را جشن گرفتهاند.
ادعاهای رضا پهلوی و درخواستش از دولتهای اسرائیل و آمریکا: «تنها راه پایان دادن به جنگهای بیپایان، کمک به ما برای پایان دادن به جمهوری اسلامی است.»
هر موقع روابط آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی تیره شده بلافصله بلندگوهای دولتهای اسرائیل و آمریکا در مقابل رضا پهلوی قرار داده شده است.
رضا پهلوی در نشستی پیرامون «دموکراسی و حقوق بشر در ایران» که روز سهشنبه ۹ بهمن 1403-۲۸ ژانویه 2025، در باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در واشنگتن برگزار شد به این موضوع اشاره کرد که «خاورمیانه در آستانه تغییری بنیادین قرار دارد» و ادعا کرد که «با یک پیام» به این نشست آمده است؛ این که باید از «فرصت تاریخی» به دست آمده برای رهایی «از بزرگترین جنگافروز جهان، رژیم جمهوری اسلامی» استفاده کرد.
رضا پهلوی از دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا درخواست کرد: «دست به یک انتخاب بزند: «یا از این فرصت تاریخی برای تغییر مسیر خاورمیانه و جهان به سوی صلح و رفاه پایدار استفاده کند؛ و یا در دام فریبکاریهای یک رژیم اسلامگرای تندرو بیفتد و خاورمیانه را دوباره به نیروهای نیابتی تروریستی رژیم بسپرد.»
او تاکید کرد که برای این مسیر برنامهای هم دارد: «ایجاد شکاف در بدنه رژیم و تسهیل ریزش نیروهای آن، تشویق به حضور همهجانبه هممیهنانم، بسیج افکار عمومی جهان و ایرانیان خارج از کشور، همکاری با دولتهای گروه ۲۰ برای اعمال فشار حداکثری بر رژیم اسلامی و حمایت حداکثری از مردم ایران، و در نهایت، آمادهسازی برای گذار و بازسازی اقتصادی و سیاسی ایران.»
رضا پهلوی در این سخنرانی، ادعا کرد که مردم از او خواستهاند تا «رهبری» این گذار را برعهده بگیرد و با پذیرش این درخواست آمده است تا «وظیفه» خود را انجام دهد. اما این مردم کجا بودند و از چه طریقی به او خواستهاند تا «رهبری» این گذار را برعهده بگیرد، هیچکس غیر از خودش نمیداند!
این ادعای رضا پهلوی در شبکههای اجتماعی انعکاس زیادی داشت و با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. اگر گروهی از سلطنتطلبان از آن استقبال کردند اما برخی به شدت انتقاد کردند و گروهی نیز پرسیدند در کدام همهپرسی و با استناد به کدام شواهد، او مدعی است که «مردم وی را به رهبری انتخاب کردهاند.»
رضا پهلوی تاریخ چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵، در جمع گروهی از اعضای مجلس نمایندگان ایالات متحده:
تنها راه پایان دادن به جنگهای بیپایان، کمک به ما برای پایان دادن به جمهوری اسلامی است
شاهزاده رضا پهلوی چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ در یک ویدئوکنفرانس در جمع گروهی از اعضای مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا شرکت و سخنانی ایراد کرد.
کیهان لندن، نوشته است:
«اعضای کنگره، کارکنان کنگره و دوستان،
از شما به خاطر دعوت جهت گفتوگو در این ساعات حساس، نه تنها برای مردم ایران، بلکه برای کل خاورمیانه، برای ایالات متحده و برای ارزشهای مشترکمان، سپاسگزارم…
به آندسته از شما در جامعه مسیحیان انجیلی که برای صلح در اورشلیم دعا میکنید، میگویم: یک ایران آزاد کلید این پاسخ است.
خیزش برای یک ایران آزاد فقط یک مبارزه سیاسی نیست. این یک مبارزه اخلاقی است. ما نه تنها برای آینده خود، بلکه برای ارزشهایی که همه افراد باورمند را متحد میکند، میجنگیم: عدالت، همدلی، حقیقت و حق خدادادی هر مرد و زن برای زندگی در کرامت.
به همین دلیل است که نقش شما اهمیت دارد. رهبری آمریکا- و شفافیت اخلاقی جوامعی مانند شما- میتواند تغییر واقعی ایجاد کند. شما در کنار مردم بلوک شرق علیه کمونیسم ایستادید. اکنون، از شما میخواهم که در کنار مردم ایران بایستید…»
او در ادامه به نمانیدگان کنگره آمریکایی و اسرائیلیهایی که در این جلسه حضور داشتند، ملتمسانه میگوید: «به ما کمک کنید تا این رژیم را منزوی کنیم. به ما کمک کنید تا آرمان آزادی را ارتقاء دهیم. به ما کمک کنید تا زمینه را برای آنچه پس از آن میآید آماده سازیم…
همه ما شنیدهایم که کتاب مقدس میگوید: «خوشا به حال صلحآوران، زیرا ایشان فرزندان خدا نامیده خواهند شد.» من معتقدم که مردم ایران آمادهاند تا صلحآوران این نسل باشند- برای خودشان، برای منطقه و برای جهان. شما این فرصت را دارید که بخشی از آن باشید. امیدوارم به من بپیوندید و به ما بپیوندید.
جمهوری اسلامی در حال سقوط است. و آنچه بهجای آن ظهور خواهد کرد، هرج و مرج نیست، بلکه امید به یک شروع جدید است.
متشکرم.»
رضا پهلوی، در بیانیهای که منتشر کرده است مدعی شده که «جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده و در حال سقوط است.»
او از مردم در ایران خواسته است که «به صحنه بیایند و پایان این رژیم را رقم بزنند.»
او در ادامه افزوده است که «نگران فردای پس از سقوط جمهوری اسلامی نباشیم. ایران دچار جنگ داخلی و بیثباتی نخواهد شد.»
او در ادامه اضافه ادعاکرده است که برای آینده ایران برنامه دارد و «برای صد روز نخست پس از سقوط، دوران گذار، و استقرار یک حکومت ملی و دموکراتیک» آماده است.
رضا پهلوی، همچنین در گفتوگو با شبکه یک تلویزیون بیبیسی گفته بود پس از حملات اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران در ضعیفترین موقعیت است و این فرصتی «بیسابقه برای سرنگونی رژیم» است.
رضا پهلوی، به لورا کونزبرگ، مجری برنامه سیاسی یکشنبههای کانال یک تلویزیون بیبیسی، گفت با توجه به «تضعیف ساختار قدرت و بهویژه حذف مهرههای کلیدی رژیم» موازنه حکومت و مردم تغییر کرده و «زمان اقدام» فرا رسیده است.
خانم کونزبرگ از پهلوی پرسید چهطور به این نتیجه رسیده است که حملات اسرائیل واقعا باعث افزایش مخالفت در ایران شده است؟
او در پاسخ گفت: «مردم ایران میدانند و دنیا هم باید بداند که ریشه اصلی این مشکل، خود رژیم و ماهیت آن است. تنها راهحل منطقی که هم به نفع مردم ایران خواهد بود و هم به نفع جهان آزاد، این است که این رژیم دیگر وجود نداشته باشد. من از ابتدا این نکته را مطرح کردهام که راهحل نهایی، تغییر رژیم است.»
کونزبرگ از ولیعهد سابق ایران پرسید با توجه به این که شماری از ایرانیان و بهطور مشخص حکومت، حملات اسرائیل را «حملهای بدون توجیه یک کشور خارجی» میدانند، چرا عقیده دارد که مردم بهجای اسرائیل، علیه حکومت جمهوری اسلامی تحریک خواهند شد؟
پهلوی پاسخ داد: «به نظرم مردم ایران دیدهاند که جهان تاکنون بیش از حد صبور بوده و حتی در قالب مذاکرات بارها به این رژیم فرصت داده است تا رفتار منطقی داشته باشد. آنها دیدهاند که علی خامنهای به دلیل لجبازیهایش مسئول وضعیت کنونی است. ایران نباید به این نقطه میرسید. اما مسئولیت نهایی بر عهده کیست؟ علی خامنهای.»
«این جنگ اوست، نه مردم ایران. پس در نهایت، هر موردی که رژیم را تضعیف کند و آن را بیشتر به عقب براند، موضوعی است که مردم به دلایل واضح از آن استقبال میکنند. چون موجب میشود طنابی که گلوی آنها را میفشارد، کمی شل شود. این موضوع مثبت است، نه منفی.»
کونزبرگبا تعجب و چشمان از حدقه دررفته مجدا از او پرسید آیا واقعا بمباران اسرائیل و کشتهشدن غیرنظامیان ایرانی را یک اتفاق مثبت میداند؟
او گفت که به اعتقاد او هدف حملات اسرائیل نه «آسیب رساندن به غیرنظامیان ایرانی» بلکه «در اصل خنثی کردن تهدیدهای رژیم» است و در حالی که «رژیم بهطرز بیسابقهای تضعیف شده است و به سوی فروپاشی میرود، مردم ایران فرصت دارند خود را آزاد کنند، البته به شرطی که اینبار جهان بیتفاوت نباشد.»
خانم کونزبرگ از او پرسید نقش شما چیست با توجه به این که «خانواده شما روزی زمام امور ایران را در دست داشت. آیا هدف شما بازگشت به قدرت و رهبری ایران است؟ آیا این یک فرصت سیاسی برای شماست؟»
پهلوی در این مصاحبه، همچنین ادعا کرد:
«نقش من در این میان بسیار مهم است، برای ایجاد بیشترین اتحاد ممکن تا بتوانیم با هم در مسیر رسیدن به این هدف همکاری کنیم و از همه کسانی که اکنون به ما پیوستهاند، استقبال کنیم.»
«از داخل کشور، بهویژه از سمت نظامیها با من تماس گرفته میشود و بهنظرم این یک تحول بسیار مهم است.»
در سالهای اخیر، رسانههای فارسیزبان خارجی مانند بیبیسی فارسی، ایراناینترنشنال، منوتو و رادیو فردا و…، بهعنوان منابع خبری و تحلیلی برای مخاطبان ایرانی شناخته شدهاند. این رسانهها با ادعای نمایندگی از منافع مردم ایران، محتوای خود را به زبان فارسی تولید کرده و تلاش دارند خود را بهعنوان صدای مردم ایران معرفی کنند. اما بررسی دقیقتر عملکرد و محتوای این رسانهها نشان میدهد که آنها، خواسته یا ناخواسته، در مسیری حرکت میکنند که بیش از آنکه به نفع مردم ایران باشد، به اهداف سیاسی و استراتژیک قدرتهای خارجی، بهویژه اسرائیل و برخی جریانهای خاص و همچنین ایالات متحده، خدمت میکند.
محمد منظرپور، روزنامهنگار و سردبیر سابق بخش فارسی بیبیسی و صدای آمریکا، در اظهاراتی جنجالی که اخیرا منتشر شده، به صراحت از ارتباط نزدیک رسانههای فارسیزبان خارجی با اهداف و سیاستهای اسرائیل سخن گفته است. او در فایل صوتی که از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد، اعلام کرد: «کارمندان بیبیسی، ایراناینترنشنال و منوتو، در خدمت موساد و اسرائیل درآمدهاند. محتوای این شبکهها انعکاسدهنده منویات موساد است و خروجی همه آنها یک چیز است: «تلاش برای تجزیهطلبی و اختلافافکنی در ایران.»
منظرپور که سالها در رسانههای پرمخاطب بینالمللی مانند بیبیسی و صدای آمریکا فعالیت کرده و تجربه حضور در اسرائیل بهعنوان خبرنگار خاورمیانه بیبیسی را در کارنامه دارد، از جایگاه یک فرد آگاه به پشتپرده این رسانهها سخن میگوید و معتقد است این رسانهها، صرفنظر از اینکه مستقیما تحت کنترل موساد باشند یا نه، بهطور غیرمستقیم در خدمت سیاستهای حزب لیکود اسرائیل و دستگاه تبلیغاتی این رژیم عمل میکنند…
منظرپور ادعا میکند: «هر آنچه که رادیو و تلویزیون این رسانهها تولید میکنند، انگار مدیریتش به اسرائیل برونسپاری شده است.. فرقی نمیکند شما کارمند بیبیسی باشید یا ایراناینترنشنال، در نهایت انگار برای رادیو اسرائیل کار میکنید.»
محموعه این نظزیات، به این موضوع ختم میشود که این رسانهها با استفاده از چهرههای ایرانی در کشورهای مختلف، سعی میکنند به مخاطبان ایرانی القا کنند که نماینده منافع آنها هستند، در حالی که محتوای آنها بهگونهای طراحی شده که بهجای حل مشکلات، به اختلافات داخلی دامن میزند و عمدتا در راستای منافع دولتها به ویژه ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در نتیجه گرایشان نژادپرست و فاشیستی حرکت میکنند.
یکی از بارزترین نمونههای عملکرد این رسانهها، شبکه ایراناینترنشنال است که به گفته منظرپور و دیگر تحلیلگرانی که آشنایی نزدیکی با این شبکهها دارند، نهتنها از اعتبار لازم در میان مردم ایران برخوردار نیست، بلکه بهطور آشکار در راستای منافع دولتهای آمریکا و اسرائیل و… عمل میکند. محمد سهیمی، استاد دانشگاه کالیفرنیا، در یکی از گفتوگوهایش با منظرپور، شبکه اینترنشنال را فاقد اعتبار میداند و میگوید: «این شبکه به دنبال جنگ است و وظیفهاش آگاهسازی مردم ایران درباره عواقب فاجعهبار جنگ نیست. کسانی که زمانی در ایران اعتبار داشتند، حالا پای ثابت این شبکه شدهاند و با تبلیغ خط جنگطلبی، به مردم ایران خیانت میکنند.»
سهیمی تاکید میکند که ایراناینترنشنال و امثال آن، برخلاف ادعاهایشان، به سود مردم ایران فعالیت نمیکنند. او میگوید: «این رسانهها مخالف مذاکرات بین ایران و آمریکا هستند و به جای هشدار درباره تبعات جنگهای خاورمیانه که آمریکا در ۲۵ سال گذشته به راه انداخته، به تبلیغ جنگ و تحریم میپردازند.» این اظهارات نشاندهنده یک الگوی مشخص در عملکرد این رسانههاست؛ «حمایت از سیاستهایی مانند تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی که بیشترین آسیب را به مردم عادی ایران وارد میکند.» تحریمهایی که معیشت میلیونها ایرانی را تحت فشار قرار داده و تهدیدات نظامی که میتواند به فجایع انسانی منجر شود، بهگونهای در این رسانهها عادیسازی میشوند که گویی این اقدامات به نفع مردم ایران است. منظرپور نیز در اظهاراتی دیگر به نقش ایراناینترنشنال در ایجاد فضای جنگطلبی اشاره میکند. او با طعنه به سیگنالهای ارسالی این شبکه میگوید: «وقتی ترامپ از بمباران ایران صحبت میکرد، انگار تحریریه ایراناینترنشنال آماده حمله نظامی به ایران بود. سیگنالهایی که از این شبکه دریافت میشد، حتی از ارتش اسرائیل یا اظهارات مقامات آمریکایی تندتر بود.»
شبکه منوتو نیز از دیگر رسانههایی است که در سالهای اخیر به دلیل جهتگیریهای سیاسیاش، مورد انتقاد قرار گرفته است. منظرپور در یکی از اظهاراتش به ارتباط این شبکه با رضا پهلوی اشاره میکند و میگوید: «پس از آخرین سفر رضا پهلوی به اسرائیل، تصمیم گرفتند شبکه منوتو را تعطیل کنند و کیوان عباسی، مدیر این شبکه، قرار است رسانهای اختصاصی برای رضا پهلوی در لسآنجلس تاسیس کند.» سفر رضا پهلوی به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ و دیدار او با مقامات ارشد این رژیم، از جمله بنیامین نتانیاهو، واکنشهای گستردهای در میان ایرانیان داشت. برخی تحلیلگران سیاسی، نوشتند موساد با دعوت از پهلوی نشان داد که پشت پرده هدایت طرفداران او را در دست دارد. این دعوت نشاندهنده تصمیم علنی اسرائیل از حمایت رضا پهلوی و طرفداران اوست به عنوان یک جریان «نیابتی» همچون نیابتیهای جمهوری اسلامی ایران.
در واقع بازخوانی اظهارات سهیمی، فانی و منظرپور که خود روزگاری جزء عوامل یکی از شبکههای نامبرده بودهاند، نشان میدهد رسانههای فارسیزبان خارجی، با وجود ادعایخبررسانی درست و حمایت از مردم ایران، در عمل در خدمت اهدافی هستند که با منافع دولتهای آمریکا و اسرائیل و گروههای راست و ناسیونالیست است. همچنین ظاهرا بریدگان جمهوری اسلامی نیز در این رسانهها جاخوش کردهاند که احتمالا مامورین دوطرفه هستند.
به یاد بیاورید که رضا پهلوی چگونه در سال ۱۳۸۸، سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مورد تمجید قرار داده بود.
رضا پهلوی در مصاحبهای با نشریه «اشپیگل»آلمان، گفته بود: «خوشحالم که هاشمی رفسنجانی و خاتمی در مسیر درست حرکت میکنند.»
رضا پهلوی ضمن اظهار این مطلب درباره نقش هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در این جریانات و تاثیر انتقادات آنان گفت: «مهم این نیست که آنها چه تاثیری دارند ، بلکه این مهم است که آنها تحت تاثیر نارضایتی مردم قرار گیرند. آنها میبینند که باید طرف ملت باشند و خوشحالم که آنان در مسیر درست حرکت می کنند.»
او ادامه داد: «من امیدوارم که آنها به شکل صریحتری انتقادات خود را نه تنها نسبت به تصمیمات رهبری، بلکه به تمام نظام ابراز کنند.»
رضا پهلوی افزود: «بهعنوان مخالف سیاسی رژیم روحانیون در ایران فعال بوده و با اصلاحطلبان و معترضین در تماس هستم.»
او در پاسخ به اين سئوال که با دولت آمريکا در تماس میباشد يا نه،گفت: «بخشی از وظايفم اين است که با اشخاص سياسی تصميمگير در تمام دنيا از جمله دولت آمريکا مشورت کنم. اگر لازم باشد از اين امکانات استفاده میکنم که اين اشخاص را مطلع ساخته و در باره مسايل ايران با آنان مشورت کنم.»
رضا پهلوی، همواره در سخنانش برای نشان دادن موضع ضدکارگری کمونیستی خود، ادعا میکند که چپ مارکسیست و ملاها متحد بودند. در حالی که در یک انقلاب سیاسی-اجتماعی همه گرایشات سیاسی شرکت میکنند و سعی میکنند انقلاب و مردم را به دنبال اهداف و سیاسیهای خود کانالیزه کنند. به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب 1357 مردم ایران، اولین حملات جمهوری اسلامی به زنان، کردستان و همه نیروهای چپ و کمونیست و آزادیخواه بود. جمهوری اسلامی، حتی سازمان مجاهدین خلق ایران را که یک جریان مذهبی بود تحمل نکرد و به قتلعام اعضا و هوداران این این سازمانت و همچنین نیروهای چپ و کمونیست دست زد. اما او، حتی یک نمونه تاریخی پیش از انقلاب نمیتواند بیاورد که یکی از احزاب چپ سوسیالیست و مارکسیست ایران با روحالله خمینی دیدار و یا از آن و هوادارانش حمایت کرده باشند.
در حالی که پدربزرگوار ایشان، محمدرضا پهلوی، سازمان دین را زیر نظر سازمان اوقاف تشکیل داد. فرح دیبا، مادر ایشان سازمان ملی-اسلامی ایران را با همکاری نصر و شریعتی و مکارم شیرازی تاسیس کرد. پدر ایشان کتاب نوشته مکارم شیرازی را بیش از ۳۰ بار با فرمان ویژه سلطنتی علیه نیروهای چپ مارکسیست و سوسیالیست تجدید چاپ کرد. او، سخنان داریوش همایون وزیر دربار پدرش را فراموش کرده که گفته بود «ما بیش از ۳۰۰۰ روحانی را بسیج کردیم»!
ساواک تحت مدیریت پدرشان انجمن اسلامی حجتیه را تامین مالی میکرد و بنابر اسناد ساواک که افشا شده در ایام محرم به روحانیون دربار مبلغی را میداد که در مدح سلطنت سخن بگویند. زمانی دولت فرانسه قصد تبعید خمینی را به الجزایر داشت که پدر ایشان از دولت فرانسه درخواست کرد تمام امکانات برای خمینی را فراهم کنند.
این پدر او بود که برای همه جوانان بالای هجده سال، موطف بودند به سرابزی بروند اما اگر فردی به حوزههای علمیه میرفت از سربازی معاف بود و هزینه زندگی و تحصیل طلبهها را حکومت شاه تامین میکرد.
مهمتر از همه، حکومت پدر او، فعالین و صاحبنظران متفکر چپ و سوسیالیست و کمونیستها ایران از دانشیان و گلسرخی، از جزنی تا احمدزاده، حمید اشرف و غیره و بهطور کلی مجاهد و چریک فدایی و غیره را اعدام و ترور میکرد. اما لاجوردی و خلخالی و خامنهای جانشاندر زندان تامین میشد. بنابراین، تحریف و جعل تاریخ توسط رضا پهلوی، هیچ جریانی غیر از اطرافیانش را تحت تاثیر قرار نمیدهد و نتیجه معکوس هم دارد.
تب ترامپیسم هم در نزد رضا پهلوی و هوادارنش بسیار بالاست و حتی در آمریکا، کمیته حمایت از او نیز تشکیل داده بودند. به گزارش تلویزیون انترنشنال، که یکی از بلندگوهای آمریکایی-اسرائیلی و گروه نیابتی آنها یعنی سلطنتطلبان است؛ گروهی از شهروندان ایرانی-آمریکایی روز سهشنبه ۱۳ شهریور 1403، با انتشار بیانیهای از آغاز به کار «کمپین ایرانیان برای ترامپ» خبر داده بودند و گفتند که این کمپین با هدف سازماندهی جامعه ایرانی-آمریکایی در حمایت از دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شکل گرفته است.
در بیانیه این گروه گفته شده است: «باور ما، سیاستها و رهبری قدرتمند ترامپ، آمریکا و جهان را امنتر، جمهوری اسلامی را ضعیفتر و مردم ایران را در مبارزه برای بازپسگیری کشورشان قویتر میکند.»
در این بیانیه گفته شده است: «این کمپین با هدف توانمندسازی و سازماندهی رایدهندگان ایرانی-آمریکایی برای حمایت از رهبری قاطع دونالد ترامپ و سیاستهای او که با ارزشها و اولویتهای مبارزان ایرانی همخوانی دارند، پایهگذاری شده است.»
نسیم بهروز سخنگوی این کمپین است. گفته میشود وی دبیر دفتر «نشر تاریخ پهلوی» در حزب «ایران نوین» است. این حزب را گروهی سلطنتطلب راه اندازی کردهاند. حزب ایران نوین – INP – حزبی است ایرانی که در زمستان سال ۱۴۰۱ توسط عدهای در شبکه فرشگرد و دیگر هواداران سلطنت تشکیل شده است. حزب ایران نوین نام خود را از حزبی با همین عنوان میگیرد که در سال ۲۵۲۲ شاهنشاهی(۱۳۴۲ خورشیدی) توسط حکومت شاه بنیان گذاشته شده بود.
رضا پهلوی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اقدام جهت سپردن جمهوری اسلامی به زبالهدان تاریخ گفت: «این امر مستلزم رهبری در ایالات متحده، اسرائیل و یک شریک ایرانی است…»
سئوال این است که از کی تا حالا دولت ایالات متحده آمریکا و دولت اسرائیل و یک شریک آنها، یعنی خود رضا پهلوی، نماینده و قیم مردم ایران و آزادی مردم ایران شدهاند؟ این دولتها، کارنامه سیاسی در سرکوب جنبشهای اجتماعی و تروریسم و جنگطلبی و ویرانگری دارند؟ حدود دو سال است که دولت و ارتش اسرائیل با حمایت همهجانبه دولت آمریکا، بیش از پنجاه هزار تن از مردم فلسطینی غزه را قتلعام کردهاند که بیشتر آنها زن و کودک و غیرنظامی هستند. دو میلیون سیصد هزار شهروند غزه از خانه و کاشانهشان رانده شدهاند و با قطحی و گرسنگی و بیماری در کمپها و دشت و بیابان بهسر میبرند. خانوادههای آنها را ویران کردهاند و حتی بیمارستانها، مدارس، منابع آب و برق و… را نابود کردهاند. با این وجود، رضا پهلوی در همه سخنرانیها خود نه تنها یک بار هم از مردم غزه دفاع نکرده بلکه در دفاع از نسلکشی اسرائیل در غزه، همواره حمله حماس به اسرائیل را یاأآور کرده و تاکید کرده سر اختاپوس در ایران است و باید سر آن را بزنید و اکنون دارند میزنند و آرزوی رضا پهلوبی و گروهش را برآورده میکنند. او همواره به تعریف و تمجید از اسرائیل میپردازد.
رضا پهلوی در اردیبشهت ماه ۱۴۰۲ به تلآویو، سفر کرده بود. رسانهها و کاربران سلطنتطلب در واکنش به این سفر، عمدتا به انتشار اخبار و تصاویر و ویدئوهای آن همراه با تجلیل و تمجید پرداختند.
سلطنتطلبها بهشکل مسخره و طنزآمیزی دغدغههای زیستمحیطی و تلاش پهلوی برای نجات ایران از «بحران آبی» را یکی از دلایل مهم او از سفر به تلآویو عنوان میکردند، انگار ایشان بهعنوان مسئول محیط زیست ایران به اسرائیل سفر کرده بود؟
روشن نیست رضا پهلوی چارهاندیشی برای «بحران آب» در ایران را از اهداف سفر خود به اسرائیل مطرح کرد و بر همین مبنا رسانههای خارجی فارسیزبان بدون در نظر گرفتن اینکه چه رابطهای میان اهداف سیاسی پهلوی با شکل و ریشه مسائل آبی ایران وجود دارد که نتانیاهو در اوج درگیریهای داخلی میتواند از آن گرهگشایی کند؟!
اما ««دانیل شک»، سفیر اسبق دولت اسرائیل در فرانسه در تلویزیون اسرائیل در تحلیل سفر رضا پهلوی گفت: «نیروی مهمی در داخل ایران نمیشناسم که طرفدار بازگشت سلطنت باشد. رژیم شاه با یک انقلاب سرنگون شد که دلایل اقتصادی و اجتماعی داشت و در ایران مردم خواهان بازگشت به سلطنت نیستند.»
رضا پهلوی با انتشار عکسی کنار دیوار ندبه نوشت: «… با احترامی عمیق از دیوار ندبه بازدید و دعا کردم روزی برسد که ایران و اسرائیل بتوانند دوستی تاریخیشان را از سر بگیرند..»
یکی از مهمترین اقدامات سلطنتطلبان، رونمایی از پرویز ثابتی بود. انتشار عکسی از یک جنایتکار به نام «پرویز ثابتی» در تظاهرات لوسآنجلس بود که گروههای سلطنتطلب سازمانده و برگزار کننده آن بودند.. حضور پرویز ثابتی در اجتماع سلطنتطلبان لوسآنجلس، از آن جهت خبرساز شد که او در حکومت سلطنت پهلوی یکی از بلندپایهترین مقامات امنیتی این حکومت دیکتاتوری در راس سازمان مخوف پلیس مخفی آن، یعنی «ساواک» بود، که نقش تعیینکنندهای در تهدید، پروندهسازی، سرکوب، شکنجه و قتل صدها تن از مخالفین سیاسی شاه داشت. از جمله اقدامات وحشیانه او، تیرباران ۹ تن از زندانیان سیاسی زمان شاه(هفت فدایی و دو مجاهد) از جمله رفیق بیژن جزنی بود که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۵۴ در تپههای اوین تیر باران شدند.
با رونمایی پرویز ثابتی، این مخوفترین چهره امنیتی ساواک در گردهمایی سلطنتطلبان لوسآنجلسی، بار دیگر موضوع دادخواهی، لغو شکنجه و اعدام و همچنین محاکمه همه شکنجهگران و آدمکشانی که در دو حکومت پادشاهی و جمهوری اسلامی مرتکب قتل و کشتار و شکنجه شدهاند، به یکی از خواستههای مهم تودههای مردم ایران و همه آزادیخواهانی تبدیل شد که برای لغو شکنجه و اعدام و سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی ایران، مبارزه میکنند. چرا که بر اساس قوانین سازمان عفو بینالملل، «شکنجه، ناپدید سازی قهری و کشتار زندانیان از جمله جنایت علیه بشریت» هستند و کسانی که مرتکب سهمگینترین جنایات قابل تصور میشوند، باید دستگیر و محاکمه شوند. چرا که جنایت علیه بشریت، هرگز شامل مرور زمان نمیشود و بحث دادخواهی نیز در طی چند دهه گذشته، همواره یکی از بحثهای مهم و پیگیر خانوادههای دادخواه و همه نیروهای آزادیخواه و عدالتجو بوده است.
یاسمین پهلوی و همسرش رضا پهلوی، هنوز کارهای نیستند اما از هماکنون بیشرمانه خواهان کشتن انقلابیون چپ و مجاهد سال ۵۷ هستند؟ بهنظر میرسد در تقسیم کار بین حلقه مرکزی و نزدیکتر سیاسی رضا پهلوی، یاسمین پهلوی و پرویز ثابتی، مردم شماره دوی پلیس مخوف حکومت شاه(ساواک)، وظیفه سازماندهی شعبان بیمخها و چماقداران سلطنتطلب را بهعهده دارند.
سلطنتطلبی، طیفهای مختلف راست افراطی را زیر بیرق خود گرد آورده است. اولین تشکل در سال ۱۳۹۲، با نام «شورای ملی ایران» شکل گرفت. رضا پهلوی در مجمع موسس این شورا که در ۲۷ و ۲۸ آوریل ۲۰۱۳، در پاریس برگزار شد، عنوان سخنگو و مدتی بعد به درخواست اعضای این شورا، ریاست آن را به عهده گرفت. او در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۷ (۲۵ شهریور ۱۳۹۶)در نشست سالانۀ شورای ملی، از سمت ریاست این شورا کنارهگیری کرد. این ائتلاف تا سال ۱۳۹۶، بیسروصدا و لنگانلنگان دوام آورد.
در شهریور ماه ۱۳۹۷، فرشگرد با هدف براندازی و با شعار «ایران را پس میگیریم و دوباره میسازیم»، شامل پادشاهیخواهان مشروطه و جمهوریخواهان تشکیل شد. در بیانیه این تشکل، از کلیه مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور برای همکاری در جهت براندازی نظام حاکم و در جهت گذار به یک سکولاردمکراسیی لیبرال دعوت شد. در متن بیانیه از نظام جمهوری اسلامی تحت عنوان «فرقه تبهکار» یاد شدهاست. فرشگرد در بیانیه خود، از اسلام سیاسی و ایدئولوژیهای مربوط به کمونیسم اعلام برائت کرده و آنها را «ارتجاع سرخ و سیاه» نامید و اعلام کرد که به نقش کلیدی و محوری شاهزاده رضا پهلوی در ایجاد اتحادی بین نیروهای سکولار و دمکرات مخالف جمهوری اسلامی اعتقاد دارد. شبکه فرشگرد در دی ماه ۱۴۰۱، طی بیانیهای اعلام کرد که فعالیتهای خود را تحت عنوان «حزب ایران نوین» دنبال خواهد کرد.
پروژه ققنوس ایران، اندیشکده علمی و تحقیقاتی در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور و سخنرانی رضا پهلوی در سوم اسفند ۱۳۹۷، اعلام موجودیت کرد. هدف این پروژه بررسی مشکلات ایران در عرصههای مختلف و ارائه راهکارهای علمی و عملی برای «بازسازی ایران» با بهرهگیری از دانش و کارشناسان و متخصصان ایرانی در دوران پس از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی اعلام شد.
بهطور کلی، سلطنتطلبان شامل طيف گستردهای از تمايلات و گرايشات سياسی مختلفاند. گرايشات تند نظامیگرانه، قدرتطلبانه و انتقامجويانه، گستردهترين بخش اين طيف را تشکيل میدهد. گرايشات ديگری مانند ناسيوناليسم افراطی «خدا شاه ميهن»، عاشقان حزباللهگونه تاج و تاخت شاهی و خلاصه همه رقم گرايشات افراطی خشونتطلب تا نوعی اصلاحطلبی، در اين طيف وجود دارد. ظاهرا مشروطهخواهان، نسبتا جناحهای معتدلتر و عقلايیتر، کل گرايشات درون اين طيف را تشکل میدهند. رضا پهلوی، مرکز ثقل و پرچم و هويت سلطنتطلبی آنان را تشکيل میدهد.
رضا پهلوی خود در پاسخ به پرسش ار.اف.ای فارسی، در باره واکنش گسترده به «ظهور» پرویز ثابتی، بدون نام بردن از او گفت که با این «اختلافافکنیها» موافق نیست و آن را کار جمهوری اسلامی میداند. و در ادامه اضافه کرد: «جمهوری اسلامی با استفاده از عوامل سایبری خود برای تفرقهافکنی کرم میریزد.»
در حالی که در این ۴۵ سال، یاسمین پهلوی و همسرش رضا پهلوی و بهطور کلی خانواده پهلوی و نزدیکانشان با مبالغ هنگفت میلیاردها در ناز و نعمت زندگی کردهاند و تمام و تفریحگاهها و هتلهای لوکس و معروف جهان میشناسند که از اموال عمومی ایران غارت کردهاند و در سال ۵۷ از ایران خارج کردهاند. از جمله اموال «بنیاد پهلوی» که در دوره حاکمیت محمدرضا پهلوی میلیاردها دلار سرمایهگذاری در داخل و خارج ایران داشت و در این ۴۵ سال همه این ثروتهای بادآورده حه خانواده پهلوی مانند خانوادههای آقازادهها جمهوری اسلامی، حتی یک روز هم برای به دست آوردن این ثروتهای هنگفت زحمت نکشیدهاند.
به این ترتیب، یکی از مواردی که همواره مورد بحث بسیاری از مخالفان خاندان پهلوی بوده، مشخص نبودن شغل و راه درآمد رضا پهلوی و به طورکلی خانواده پهلوی است. تاکنون رضا پهلوی نه تنها نتوانسته با جواب خود منتقدین را اقناع کند بلکه به میزان مخالفتها و شبهات بیش از پیش افزوده است. او در پاسخ به سئوال خبرنگار رادیو فردا در رابطه با شغل و راهدرآمدش، گفته است «در واقع شغل من در این سالها، مبارز سیاسی بوده است.»
رضا پهلوی، همچنین در پاسخ به این سئوال که آیا از این راه درآمدی دارد یا بهطور کلی راه درآمد خود و خانوادش چیست اظهار کرد: «مبارزه سیاسی درآمدی ندارد.. من خوشبختانه با کمک خانوادهام تا به حال توانستهام زندگیام را بگذرانم. هزینههای من و خانوادهام را هممیهنان و مادرم میدهد تا همه انرژی خود را برای مبارزه سیاسی بگذارم!»
براساس گفتههای خود رضا پهلوی، آن چیزی که بهطور مشخص، روشن است این است که او در طی ۴۵ سال گذشته، هیچ شغل و راه درآمدی نداشته و همین هم به گمانهزنیها علیه او و خانوادهاش افزوده است که چهطور یک خانواده چهل و چهار سال کار نکنند، اما از بهترین رفاه مالی، آنهم در آمریکا برخوردار باشند؟
رضا پهلوی، با چند نفر متوهم تلاش کردند تا جنبش «زن، زندگی، آزادی» را به «خود» منتسب کند. اما عمر این فرصتطلبی ۴۵ روز بیشتر دوام نیاورد و از هم پاشید و سلطنتطلبها به جان هم افتادند.
او در سال ۱۳۸۸ با حمایت از «اصلاحطلبان» حکومتی، گفته بود: «اگر آمریکا قصد تعامل با ایران را دارد باید بهترین گزینه را برای تعامل در ایران انتخاب کند که پیشنهاد من بهترین و شایستهترین گزینه؛ «جنبش سبز» است. اگر آمریکا از جنبش سبز حمایت کند در حقیقت از جنبش مردم ایران برای به دست آوردن دموکراسی و حقوق بشر حمایت کرده است و این امر به غرب کمک خواهد کرد تا مسئله هستهای ایران را نیز حل و فصل کند.»
الان هم مهدی نصیری سردبیر و حزبالهی سابق جمهوری اسلامی رابطه سلطنتطلبان با اصلاحطلبان حکومت جمهوری اسلامی است.
رضا پهلوی در فروردین سال ۱۳۹۶، نیز طی گفتوگویی با آسوشیتدپرس اعلام کرد که مایل به دیدار با دونالد ترامپ است. به ظن او، ترامپ یکی از کسانی است که خواهان تغییر حکومت در ایران بوده؛ زیرا به اعتقاد او حکومت جمهوری اسلامی ذاتا اصلاحپذیر نیست.
اکنون ترامپ پس از حمله هواپیماهای آمریکایی با بمبهای سنگرشکن به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در فردو، نطنز و اصفهان، رژیم چنچ را نیز رسما به زبان آورده و رضا پهلوی را مانند کودکان بسیار شوقزده کرده است.
حمله اسرائیل به زندان اوین
رضا پهلوی در سخنرانی خود در پاریس، به نوعی این حمله را مثبت ارزیابی کرد و ادعا کرد که این حمله برای آزادی زندانیان بوده است؟
در هفته هفتادوسوم اعتصاب کارزار سهشنبههای نه به اعدام اعلام کردیم جنگ و اعدام دو روی سکه کشتار و سرکوب حکومتها هستند و هشدار دادیم که جان زندانیان در خطر است و ممکن است روند اعدامها افزایش یابد. با اینکه اینترنت توسط حاکمیت قطع شد، بنابر اخبار منتشر شده، متاسفانه پیشبینی ما درست از آب درآمد.
اسرائیل در موج حملات و بمبارانهای خود حتی از زندان اوین صرفنظر نکرد و زندانیانی که اسیر حاکمیت استبدادی هستند را مورد حمله قرار داد. تا این لحظه از میزان خسارت و تلفات جانی اطلاع دقیقی در دست نیست. اما طبق اخبار منتشر شده به تمام بندهای عمومی زندان شامل بندهای زنان، ۴ و ۷ و ۸ آسیب جدی وارد شده و زندانیان در بندهای عمومی تحت محاصره گارد زندان، بدون آب و غذا و در وضعیت بسیار وحشتناکی هستند؛ آنان توسط رئیس زندان و عوامل سرکوبگر برای انتقال به زندان تهران بزرگ به صورت فوری تحت فشار هستند.
همچنین زندانیان سیاسی توسط نیروهای امنیتی از بند امنیتی ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات و بند دو الف متعلق به اطلاعات سپاه به مکان نامعلومی منتقل شدهاند. متأسفانه تعدادی از زندانیان در بند زنان و بندهای ۷ و ۸ و ۴ زخمی شدهاند.
در روزهای اخیر با وجود شرایط بحرانی و جنگ، ماشین اعدام بیوقفه در حال قربانی گرفتن است، بهطوری که در خردادماه حداقل ۱۴۰ تن اعدام شدهاند که ۵ تن محکومان زن بودهاند. در طی هفته گذشته حداقل احکام اعدام علیه دو زندانی سیاسی به نامهای محمددرویش نارویی و یاسین کبدانی با اتهامات واهی محاربه و بغی و بدون دادرسی عادلانه صادر گردید و حکم اعدام دو زندانی با اتهام جاسوسی به نامهای مجید مسیبی و محمدامین مهدوی شایسته به اجرا درآمد. دهها نفر نیز در شهرهای مختلف در بیخبری دستگیر شدهاند که ممکن است در شرایط جنگی بدون دادرسی عادلانه محاکمه و اعدام شوند.
حمله هوایی به زندان و در خطر قرار دادن جان زندانیان بیپناه نقض آشکار تمام موازین بینالمللی و حقوقبشری است. کارزار سهشنبههای نه به اعدام حمله به مراکز غیرنظامی از جمله بیمارستانها و زندانها را به شدت محکوم میکند. در عین حال مسئولیت محافظت از زندانیان بر عهده حاکمیت است؛ اما به جای صیانت از زندانیان، شاهد گسترش اقدامات سرکوبگرانه حکومت ولایت فقیه علیه زندانیان هستیم. ما خواهان فوری آتشبس و آزادی کلیه زندانیان از جمله زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام از همه مخالفان جنگ و اعدام میخواهد اجازه ندهند در سایه شوم جنگ، افراد بیشتری قربانی و اعدام شوند. ما تمام مجامع بینالمللی و حقوق بشری را برای فشار به طرفین برای توقف جنگ فرا میخوانیم.
در پی حمله روز دوشنبه ۲تیر۱۴۰۴ اسراییل به زندان اوین در تهران، قوهقضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد که تمامی زندانیان این زندان به زندانهای دیگر در سطح استان تهران منتقل شدهاند. این اقدام به گفته مسئولان سازمان زندانها، بهمنظور «رعایت حقوق زندانیان» و «ارائه خدمات بهتر» صورت گرفته است.
بنا بر گزارش رسانههای داخلی، انتقال زندانیان از ساعات اولیه پس از حمله آغاز شده و تا پایان روز، انجام گرفته است. مقامهای قضایی مدعی شدهاند که این جابهجایی با هدف تامین امنیت زندانیان و تسهیل دسترسی نیروهای امدادی انجام شده است.
در اطلاعیهای که از سوی قوهقضاییه منتشر شده، تاکید شده است که زندانیان پس از انتقال، امکان تماس با خانوادههای خود را داشتهاند و یا در حال انجام این تماسها هستند. با این حال، هیچ اشارهای به وضعیت دقیق محلهای جدید نگهداری، یا هویت زندانیان منتقلشده نشده است.
چند ساعت پس از حمله اسرائیل به بخشی از ساختمان زندان اوین، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان گزارش کرد: «ورودی بند چهار زندان اوین، درمانگاه بند چهار، سالن ملاقات و بندهای امنیتی ۲۰۹، ۲۴۰،۲۴۱ و دو الف و دادسرای امنیتی اوین و کچویی مورد حمله قرار گرفته و به صورت جدی آسیب دیدهاند. همچنین بند زنان اوین هم مورد آسیب قرار گرفته است.»
نهادهای رسمی جمهوری اسلامی، هنوز در باره آسیبها و شمار مجروحان و کشتهشدگان احتمالی حمله اسرائیل به زندان اوین اطلاعاتی منتشر نکردهاند اما برخی از فعالان سیاسی که پیشتر زندانی شده بودند و یک نهاد صنفی گفتهاند شماری از زندانیان بند مالی به همراه مراجعهکنندگان به دادسرای اوین و همچنین سربازان و کارکنان بخش اداری کشته شدند.
سازمان زندانهای ایران یک روز پس از حمله اسرائیل به زندان اوین، اعلام کرد که زندانیان این زندان به سایر زندانهای استان تهران منتقل شدهاند. خانواده زندانیان، شدیدا نگران عزیزان خود هستند.
آتش بس بین اسرائیل و ایران
اسرائیل و ایران روز سهشنبه سوم تیر 1404-بیست چهارم ژوئن 2025، طرح آتشبس پیشنهادی دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا را برای پایان دادن به جنگ ۱۲ روزهشان را پذیرفتند. این طرح پس از حمله موشکی محدود و تلافیجویانه تهران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر، ارائه شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، روز سهشنبه در پیامی در شبکه اجتماعی تروث نوشت «آتشبس اکنون برقرار شده است. لطفا آن را نقض نکنید.»
او ساعاتی پیش با اعلام یک آتشبس پیشنهادی نوشته بود «ظرف ۱۲ ساعت آتشبس آغاز خواهد شد و در نهایت ظرف ۲۴ ساعت، مخاصمه ۱۲ روزه میان دو کشور متوقف میشود.»
دولت اسرائیل گزارشهایی مبنی بر موافقت با پیشنهاد آتشبس ارائه شده توسط ایالات متحده، پس از تقریبا دو هفته درگیری نظامی مستقیم با ایران، را تایید کرده است.
در حالی که ایران هنوز واکنش رسمی به این گزارشها نشان نداده است عباس عراقچی در توئیتی نوشت: همانطور که ایران بارها روشن کرده است؛ اسرائیل جنگ علیه ایران را آغاز کرد، نه بهعکس.
او افزود: «در زمان حاضر هیچ «توافقی» در مورد آتشبس یا توقف عملیات نظامی وجود ندارد، با این حال، مشروط بر اینکه رژیم اسرائیل تجاوز غیرقانونی خود علیه مردم ایران را حداکثر تا ساعت ۴ صبح بهوقت تهران متوقف کند، ما قصد نداریم پس از آن به واکنش خود ادامه دهیم.»
عراقچی تصریح کرد: «تصمیم نهایی درخصوص توقف عملیات نظامی از سوی ما متعاقبا اتخاذ خواهد شد.»
اما هنوز جزئیات این توافق و شرط و شروط آن اعلام نشده است.
روز دوشنبه ۲ تیرماه، حملات ارتش اسرائیل به ایران، به یازدهمین روز متوالی خود کشیده شد. هرانا نوشت: از شروع درگیری ها تاکنون حملات به ۲۶ استان ایران گسترش یافته است. با احتساب تلفاتی انسانی امروز، شمار کل جانباختگان و مجروحان از شروع درگیریها تاکنون به ۴۴۳۲ تن رسید. این میزان شامل ۹۷۴ کشته و ۳۴۵۸ مجروح است. در همین مدت ۷۰۵ شهروند با اتهامات سیاسی یا امنیتی در ایران بازداشت شدند.
طی ۱۱ روز گذشته حملات نظامی به ایران زیرساختها، تاسیسات نظامی و غیرنظامی، مناطق مسکونی و صنعتی را در ۲۶ استان کشور هدف قرار داده است.
یاسمین پهلوی ، همسر رضا پهلوی در روایتگر صفحه اینستاگرام خود، شعار «مرگ بر سه فاسد/ ملا، چپی، مجاهد» را سر داده است.
نتیجهگیری
سخنرانیها و بیانیهها این روزهای رضا پهلوی و سخنرانیاش در کنفرانسهای «راست افراطی» بهویژه «آمریکایی و اسرائیلی»، یک واقعیت دیگر را پیش روی اپوزیسیون سرنگونیطلب و آزادیخواه و چپ و همچنین بخشی از جامعه ایران قرار داده است که او خود را متعلق به تفکر «راست افراطی» میداند. او و اطرافیانش از هم اکنون خواهان اعدام مخالفین خود و پدرش است.
شریک زندگیاش یاسمین پهلوی، شعار «مرگ بر سه مفسد ملا چپ مجاهد» بر سر زبان هواداران سلطنتطلب انداخت و انها در هر تجمع خود شعار مرگ بر پنجهوهفتیها سر میدهند.
در واقع وی بر خلاف تمام شعارهایی در دفاع از دموکراسی، حقوقبشر، فمینیسم و الجیبیتی سر داده، وابسته به نگاه فکری است که در تقابل با آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، حقوق زنان، حقوق الجیبیتی و حق و حقوق کارگران و زحمتکشان قرار دارد.
بهطور کلی اظهارات رضا پهلوی، مملو از تحریفهای تاریخی است؛ کسی که تاریخ جامعه را در روز روشن تحریف میکند در پشت پرده چهها و چهها نمیگوید و اگر چنین فردی با حمایت اسرائیل و آمریکا به قدرت برسد چه بلایی سر مردم خواهد آورد؟!
کشوری که هم اکنون با فروپاشی سیستم برق، بحران گاز، مشکل خشکسالی و کمبود آب و فقر شدید مردم روبهروست و حتی پناهگاهی برای حفاظت از جان مردم در حمله هوایی ندارد، حملات هوایی نیروی هوایی اسرائیل، مردم را قطعا دچار وضعیت بهمراتب وخیمتر و جهنمیتر کرده است. همین پیامدهای قطع برق در تابستان امثال بر زندگی مردم یک نمونه بسیار کوچک و ساده از وضعی است که در صورت عملی شدن حملات متناوب و ضربهزدن به زیرساختهای انرژی و ارتباطات کشور در ابعادی بسیار بزرگ تر و غیرقابل قیاس با آن پدید میآورد. این در حالی است که صاحبان قدرت و ثروت در پناهگاههای امن دور از دسترس بمبها و تهدیدات بسر میبرند.
روشن است که جمهوری اسلامی با همه جناحهایش و «محور مقاومت»اش، همچنین اسرائیل و نیابتیهای ایرانیاش، به خصوص سلطنتطلبانو سایر پرو اسرائیلیهای حامی نتان یاهو، جملگی عناصر و کارگزاران «سناریوی سیاه» در قبال جامعه ایران هستند. در برابر این نیروها، راه سومی وجود دارد که مجموعه جنبشهای اجتماعی، مردم آزادیخواه و نیروهای نیروهای ضدجنگ و خواهان قطع جنگ و مخالف جنگ بودند و از سوی دیگر، به سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی با جنبشها و قدرت مستقل مردم ایران تاکید دارند و در این راستا مبارزه میکنند.
به این ترتیب، بازگشت سلطنت به ایران، به رهبری رضا پهلوی، یک رویای سادهلوحانه و کودکانه بیش نیست.! حمله اسرائیل به ایران و جواب ایران به اسرائیل، یک بار دیگر ماهیت ارتجاعی و فاشیستی و نوکرصفتی گروههای سلطنتطلب به رهبری رضا پهلوی را به نمایش گذاشت و در نزد اکثریت مردم ایران و همچنین افکار عمومی مترقی جهان رسواتر شدند.
بهنظر من، اکنون به صراحت میتوان گفت که گروههای سلطنتطلب در صف اپوزیسیون سرنگونیطلب جمهوری اسلامی نیستند و فراتر از آن در تلاشند تا حکومت استبدادی سرنگون شده ۴۵ سال پیش را احیا کنند. بنابراین، رضا پهلوی و هوادارانش، صرفا در لابی دولتها بهویژه آمریکا و اسرائیل هویت پیدا میکنند نه در جامعه ایران! بهعلاوه، این گروه یک عمر به نیروهای چپ مارک «وطنفروشی» میزد اما اکنون از حمله اسرائیل به ایران و ویرانی زیرساختهای اقتصادی و کشتار شهروندان ایران، حمایت میکنند و جشن میگیرند به همین دلیل، عملا نشان دادند که چه کسی و چه نیرویی وطنفروش است!؟
طبیعیست که هر فرد و نیروی آزادیخواه و کمونیست و صلحدوست و ضدجنگ، مناقشه و جنگی که جمهوری اسلامی در حمایت از حزبالله لبنان، حماس، حوثیها و شیعیان عراق راه انداخته بود از یکسو و در سوی دیگر، نسلکشی بیسابقهای که ارتش و دولت اسرائیل با حمایت دولتهای غربی و در راس همه دولت آمریکا، در غزه و منطقه بحرانی خاورمیانه راه انداختهاند را شدیدا محکوم میکنند و خواهان قطع فوری نسلکشی مردم فلسطین ساکن نوار غزه و لبنان و همچنین جنگ میان اسرائیل و آمریکا و ایران میگردند. تجارب تاریخی نشان داده است که با جنگ و کشتار و نسلکشی نه تنها صلحی برقرار نمیشود بلکه کدورت و کینه و دشمنی و انتقام را تشدید میکند و تلی از ویرانههای غیرقابل جبران نیز برجای میگذارد.
با آرزوی این که مردم منطقه بهویژه شهروندان اسرائیلی و فلسطینی و همچنین مردم ایران از حاکمیت مذهبی فاشیستی رها شوند و در کنار هم در صلح و صفا و همزیستی مسالمتآمیز زندگی کنند.
اگر جنگ مجددا آغاز نشود و تحریمهای اقتصادی ایران لغو گردد جنبشهای اجتماعی و همه مردم آزاده ایران با ذغدغه کمی علیه جمهوری اسلامی بسیج خواهند شد و استراتژی سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی و برپایی یک جامعه آزاد، برابر، عادلانه و مرفه را جدیتر از گذشته دنبال خواهند کرد!
سهشنبه سوم تیر 1404-بیست چهارم ژوئن 2025