هانا آرنت را، چپ ها و آلمانی ها، فیلسوف نمی دانند
Hannah Arendt (1906-1975)
آرام بختیاری
هانا آرنت،- محاکمه شر و شیطان، بزودی و یکبار دیگر.
هانا آرنت (1975-1906 میلادی)، جامعه شناس امریکایی، آلمانی یهودی تبار، نظریه پرداز سیاسی، ژورنالیست، فعال سیاسی، روشنفکر متعهد، هومانیست و نیکوکار اجتماعی،تحت تاثیر فیلسوفانی مانند: هوسرل، کیرکگارد، هایدگر، یاسپر، و مکتب رمانتیک آلمان نیز بود. او مدعی بود که در 16 سالگی کتاب “نقد خرد محض” کانت، و کتاب “روانشناسی حهانبینی های” یاسپر را خوانده است. اندیشه های خانم آرنت ریشه در فجایع و حوادث سیاسی اجتماعی قرن 20 مانند 2 جنگ جهانی، یهودی ستیزی، و بقدرت رسیدن 2 ایدئولوژی فاشیسم و استالینیسم دارند. هانا آرنت نه تنها یک نظریه پرداز سیاسی بلکه یک کنشگر اجتماعی و یک روشنفکر متعهد بود. مهمترین تئوری آرنت و سهم او در فلسفه سیاسی قرن 20 طرح و افشای نظام های توتالیتر به معنی “سلطه کامل” بود که قبلا ماکس وبر(1920-1864 میلادی) و تحقیقات دانشگاهی بعد از پایان جنگ جهانی دوم مطرح کرده بودند ولی آرنت آنرا به نمونه های عینی در اروپا توضیح داد.
هانا آرنت بدلایل گوناگون دارای مخالفان نظری و عملی مختلفی بود؛ از آنجمله بخشی از لیبرال ها، فمنیست ها، چپ ها، و نئوفاشیست ها، چون مثلا ادعا میشد که درک سیاسی آرنت فاقد محتوای اخلاقی و اجتماعی لازم است! آرنت سهم مهمی در توضیح نظریه توتالیتاریسم داشت. او با تاکید روی نقش فعال انسان در جامعه و در سیاست، تکانی مهم به فلسفه عمل داد. شبیه دانستن توتالیتاریسم در مکاتب فاشسیم و استالینیسم در قرن 20 موجب انتقاد و مخالفت گروهی با وی گردید. او مدعی بود که شباهت های ساختاری میان فاشیسم و استالینیسم وجود دارد. آرنت ریشه اندیشه توتالیتاریسم را در انحراف دولت های ملی و ناسیونالیست قرون 18 و 19 میلادی و رشد یهودی ستیزی در اروپا میدانست. وی نظرات و تجربیات خود را در مهمترین اثرش یعنی کتاب “عناصر و منابع حکومت توتالیتر” منتشر نمود. او با اشاره به جنایات فاشیسم میگفت: زبان از بیان ابتذال شر و از تفکر پیرامون آن ناتوان است، ولی با اینوجود بدلیل صفات انسانی، بشر میتواند امیدوار باشد که راه رهایی و نجات وجود دارد و میتوان بر دیکتاتوری و فاشیسم پیروز شد.
نظامهای سیاسی توتالیتر خواهان قدرت و سلطه کامل و مطلق بر دیگران و توضیح ایدئولوژیک جهان بشکل کل و عام و مطابق اهداف و منافع خاص خود هستند و مانع شکوفایی و آزادی فرد میشوند. 2 مکتب نامبرده حاکم در قرن 20 موجب شر و ابتذال شدند. آرنت دلیل دیگر برای موفقیت توتالیتر یک رژیم یا دولت را آنارشیسم بی هدف در جامعه و دنباله روی تودهها از رهبران سلطه جو میداند.. علاقه آرنت به فلسفه اگزیستنسیالیستی بدلیل علاقه و کنجکاوی وی پیرامون امکان هستی و وجود یهودیان هم قوم و هم کیش اش بود. او مدعی بود که با پیشرفت صنعت و خودکارشدن پروسه تولید کلان در اقتصاد، آزادی، فعالیت و کار انسان در عصر نوین دچار محدودیت گردیده. کارل یاسپر، استاد هانا آرنت در دانشگاه درباره وی گفته بود: تفکر و اندیشه موجب شور و شوق و امید میشد، فقط خوداندیشیدن و استقلال، موجب احساس رضایت و سعادت میشود.
آرنت میگفت برای مکانیسم اعمال قدرت نیاز به 2 طرف است، فرمانده و فرمانبر. و یک نفر به تنهایی نمیتواند صاحب قدرت و سلطه باشد، چون اگر یکطرف رابطه و امکان اعمال سلطه را نفی و قطع کند، دیگر قدرتی برای طرف مقابل باقی نمی ماند. آرنت در باره اردوگاهها و کورههای یهودی سوزی نازیسم گفته بود: آن جنایتکاران محیط و جهانی را ساخته بودند که تنها هدفش مرگ و کشتار انسانهای اسیر بود. فعال و عملگرا بودن انسان فقط از طریق رها و آزاد بودن او ممکن است و شامل نسبت هدف-وسیله نیست، آن فقط بین 2 انسان برابر ممکن است. در نظر آرنت 3 نوع انسان فعال وجود دارد: نخست انسان کاری و شغلی؛ با هدف نیاز مادی از منابع طبیعی. دوم انسان هنرمند با هدف تولید برای لذت و زیبایی و آرامش. سوم انسان سیاسی و اجتماعی با هدف تشکیل جامعه و ارتباطات بین انسانی.
هانا آرنت بین سالهای 1975-1906 میلادی در آلمان و امریکا زندگی نمود. او در رشته های: فلسفه، الهیات، لغت شناسی یونان و لاتین، تحصیل کرده بود و به فلسفه اخلاق علاقه خاصی داشت. وی بعد از بقدرت رسیدن فاشیسم از آلمان به فرانسه و سپس در سال 1941 به امریکا فرار نمود و مدتی در فرانسه اسیر نیروهای گشتاپو بود. از جمله فعالیتهای سیاسی او در فرانسه و امریکا، پیشنهاد تشکیل یک دولت یهودی-عربی در چهارچوب اتحادیه و فدراسیون اروپا ولی در سرزمین وخاک فلسطین بود. وی 2 بار ازدواج نمود: بار اول با یک فعال صهیونیسم، و با دوم با یک یهودی کمونیست. از طریق شوهر کمونیست گویا با دمکراسی شورایی آشنا شد. وی گرچه حامل و مدعی پرچم اخلاق گرایی بود، گاهی معشوقه فیلسوفان متاهل مانند هایدگر میشد!. او اگر اینقدر سیگار نمی کشید شاید در سن 69 سالگی جوانمرگ نمیشد! هانا آرنت در وطن دومش امریکا دارای شغلهای گوناگونی مانند: ویراستاری بنگاه نشر، ژورنالیست، فعال سیاسی، استاد دانشگاه، و نویسندگی بود. او در زمان جنگ خواهان تشکیل ارتش یهودی برای مبارزه علیه هیتلر و نازیسم آلمان شد.
آرنت در امریکا به مبارزه با حکومت و شخص مک کارتی ضد کمونیست، مخالفت با جنگ ویتنام، و افشای جنجال واترگیت پرداخت. آرنت در طول عمرش 10 دکترای افتخاری گرفت. کتاب گزارش محاکمه “ایشمن در اورشلیم” وی 40 سال بعد از انتشار در اروپا و امریکا، اجازه یافت در اسرائیل بزبان عبری منتشر شود. نوشتن این کتاب با زیرعنوان “گزارشی از ابتذال شر و شیطان” موجب یک جنجال رسانه ای سیاسی برای وی شد و او متهم شد که از جنایتکاری مانند آیشمن دفاع نموده یا شغل دفتری و پشت میزنشینی او را توجیه نموده. در این کتاب او آیشمن را یک مهره ماشین جنایت در یک نظام تولیتر می بیند. وی به حماقت آشکار جنایتکار هم اشاره میکند و مینویسد که آیشمن مانند نمایشنامه شکسپیر، نه یاگو است و نه مکبث، بلکه خود ریچارد سوم است!. کتاب آرنت گزارشی است از شکست کامل اخلاقی نازیها در فرهنگ اروپایی. آرنت مدعی است که آیشمن نوع خاص و جدید کادرهای احزاب دیکتاوری در نمایش شر و جنایت است ؛که زبان از بیان آن ناتوان، و مغز از اندیشیدن درباره آن ضعیف است. آرنت از اینکه آیشمن در جریان محاکمه و در مقابل قاضی اینقدر معمولی و نرمال است تعجب میکند. آیشمن در مکاتبات و دستورات اداری از اصطلاح “اقدامات جهت حل نهایی موضوع یهودیان”! استفاده میکرد.
از جمله آثار هانا آرنت کتابهای ذیل هستند: عناصر و منابع توتالیتاریسم(سلطه کامل)، بیوگرافی خانم راحل فارنهاگن، درباره انقلاب، مکاتبات با کارل یاسپر بین سالهای(1969-1926)، آیشمن در اورشلیم، پیرامون زندگی اندیشیدن، مفهوم عشق نزد آگوستین مسیحی(پایاننامه دانشگاهی)، فلسفه اگزستنسیالیستی چیست؟، در باره زندگی عملی، میان گذشته و آینده، قدرت و خشونت، مفهوم عشق در شعر ریلکه.