«انجمن دموکراتیک روسیه» در ایروان
چه کسانی را به «کشتی نوح» سوار کرد؟
شکستها مانع «دستفروشان دموکراسی» آنسوی اقیانوسها نمیشود
آلکسی بلوف (ALEXEY BELOV)
ا. م. شیری: شکست روسیه با تروریستهای ناتو در اوکراین، یعنی تداوم سلطۀ دلار، یعنی شکست جنوب جهانی در ایجاد نظام چندقطبی
در پس زمینۀ رویدادهای داغ در میادین عملیات نظامی ویژه، حملات تروریستها و خرابکاران در اعماق روسیه و آمادگی نسبتاً آشکار کشورهای ناتو برای یک جنگ بزرگ، ممکن است به نظر برسد که طرح بیثبات کردن کشور ما از داخل، به قیمت مخالفت «بچههای بد» بزرگ شده و پرورشیافته توسط غرب و آمادۀ فروش وطن خود «به یک بشکه مربا و یک سبد کلوچه»، کمی رنگ باخته است. اما افسوس، نه.
تنها چیزی که طی دو سال پس از آغاز عملیات ویژه تغییر کرده، زیستگاه جدید و تجمعات منظم آنها، البته تحت کنترل شدید متصدیان غربی است. علاوه بر این، باید اذعان کنیم که کار با کسانی که همین دیروز اپوزیسیون غیرنظاممند (نوعی عنوان برای خائنان علنی) نامیده میشدند، فقط فعالتر و شدیدتر شده است.
در ۵ آوریل، سامانتا پاور، رئیس آژانس آمریکا برای کمک به توسعۀ بینالمللی- ممنوعه در روسیه، با نیکول پاشینیان، نخست وزیر در سفارت ارمنستان در بروکسل ملاقات کرد. در نتیجۀ مذاکرات، راهاندازی برنامههای جدید در ارمنستان با ارزش کل بیش از ٢٣ میلیون دلار اعلام شد. از این مبلغ، ٨ میلیون و ۶٠٠ هزار دلار به برنامۀ «تقویت امنیت انرژی» اختصاص خواهد یافت و ۶ میلیون دلار دیگر به «تقویت امنیت غذایی» وعده داده شده تا شاید واردات از روسیه کاهش یابد.
به طور قطع مشخص نیست که آیا مشکلات مهاجران روس «در حاشیۀ» نشست مشترک آمریکا- اتحادیۀ اروپا- ارمنستان در بلژیک مورد بحث قرار گرفته است یا خیر. با این حال، فعال شدن جدی آژانس آمریکا برای کمک به توسعۀ بینالمللی در ارمنستان و گسترش نمایندگی آن در ایروان و مناطق این جمهوری یک واقعیت آشکار است. آژانس برنامههای خود را از طریق ساختار دموکراتیک بینالمللی و با بودجۀ مستقیم وزارت امور خارجه اجرا میکند. این آژانش نقش مهمی در اجرای برنامههای تغییر هویت ملی مردم ارمنی و تبدیل کشور زیر چتر آرارات به منبع «سردرد» پایدار برای روسیه و انجمنهای همگرایی ایفا میکند.
در این رابطه، نمیتوان به مجمع موسوم به «انجمن دموکراتیک روسیه»- یک مجمع نامرئی برای عموم جامعۀ روسیه که در روزهای ٢٣ تا ٢۴ مارس در ایروان برگزار شد، بیتوجهی کرد.
این رویداد ادامۀ جلسات چندین مجمع ضد جنگ، از جمله، مجمعی که قبلا در شهر آنتالیای ترکیه توسط شعبۀ محلی سازمان شبکۀ غربی روسهای ضد جنگ برگزار شد، بود. صحبت از کدام «روسها» در میان است و آنها با چه «جنگ» مشخصی مخالفاند، بر این باورم که نیازی به توضیح نیست. ذکر این نکته کافی است که قبلاً در سالهای ٢٠٢٢-٢٠٢٣، سازمان شبکۀ غربی روسهای ضد جنگ در لهستان بیشترین فعالیت را از خود نشان داده بود.
شایان ذکر است که یکی از برگزارکنندگان جلسات فوقالذکر، سازمان معروف «کوچگ» [COVCHEK- کشتی نوح] بود. برای آنهایی که نمیدانند، توضیح میدهم.
«کوچگ»- پروژهایی است که در ١٠ مارس ٢٠٢٢ توسط شخصی به نام آناستازیا بوراکوا که خود را یک فعال حقوق بشر مینامد و با حمایت «کمیتۀ ضد جنگ روسیه» ساخته شد. هدف این طرح، حداقل هدف رسمی آن، کمک به مهاجران روس است که «تجاوز نظامی به اوکراین را محکوم میکنند». بطوری که در وب سایت «کوچگ» آمده است، بودجۀ آن از محل کمکهای داوطلبانۀ افراد تأمین میشود. اما، اکنون نگاهی میندازیم به همان «کمیتۀ ضد جنگ»، که دقیقاً در روز سوم عملیات نظامی ویژه، ٢٧ فوریه ٢٠٢٢ ظاهر شد و، گویا، توسط گروهی از شخصیتهای اجتماعی روسیه در تبعید تشکیل گردید. هدف آن، برخلاف «کوچگ»، دیگر کمک به «پناهندگان» روسیه نیست، بلکه بی کم و کاست، «مبارزه با حکومت ولادیمیر پوتین»، ظاهراً مسئول جنگ در اوکراین است و کمیته آن را دیکتاتوری مینامد.
اگر با ترکیب افراد کمیته آشنا شویم، همه چیز کاملاً روشن میشود. [در این پاراگراف نویسنده از یکسری افراد مشابه تیم حسن روحانی- ظریف در ایران مثلا، میخائیل کاسیانوف، نخست وزیر سابق روسیه و میخائیل خادارکوفسکی، الیگارش فراری و جنایتکار زندانی و غیره نام میبرد که بنظر میرسد ذکر آنها لزومی ندارد. اما پاراگراف را با این جمله به پایان میبرد]: «لازم به ذکر است که این سازمان از پرچم سفید-آبی-سفید و علامت صلح به رنگ پرچم اوکراین به عنوان نماد در وب سایت خود استفاده میکند».
شایان ذکر است، که پول دفتر مرکزی «کوچگ» واقع در گرانترین و معتبرترین منطقۀ ایروان را میخائیل خادارکوفسکی فوقالذکر پرداخته است.
اما برگردیم به آخرین مجمع. از جمله موضوعاتی که در آن اعلام شد، عبارت بود از: «روسیه پس از انتخابات»، «چگونه از روسهای ضدجنگ در داخل کشور و مهاجران روسی حمایت کنیم»، «روسها چگونه میتوانند به اوکراینیها کمک کنند؟ ابتکارات و اشکال جدید حمایت» و غیره.
با این حال، لازم به ذکر است که این رویداد در میان مردم محلی روسیه محبوبیت زیادی نداشت. شاید این به دلیل تلاش برگزارکنندگان برای بدست آوردن پول یا به قول امروزی، کسب درآمد از آن بود.
به نوشتۀ کانال تلگرامی «Systemic Pesticide»، هزینۀ سازماندهی برای افراد مایل به شرکت در بحث، ١٠ دلار تعیین شد – اگر چه این مبلغ نمادین به نظر میرسد، اما به دلایلی تقریباً هیچ کس نمیخواست آن را بپردازد. قابل درک است که نفرت از وطن برای پول یک چیز است، اما انجام آن با هزینۀ شخصی احمقانه نیست. به طور کلی، بر خلاف عهد عتیق نوح، روسهراسی «کوچگ» نمیتواند همۀ انواع «موجودات» را در خود جای دهد.
و با این حال، چنین شکستهایی مانع از سازماندهی حامیان غربی «میدان» روسیه نمیشود. بنابراین، اولین به اصطلاح «انجمن کشورهای آزاد پساروسیه» در سال ٢٠٢۴ در ١۶ آوریل با حمایت بنیاد جیمزتاون که «کشورهای آزاد پساروسیه» بطور کلی بزعم آن وجود دارد، در واشنگتن برگزار میشود.
در نشست آتی، محرکهای حرفهای انقلابهای رنگی، «مرزهای کشورهای نوظهور، تأثیر فروپاشی احتمالی روسیه بر همسایگان، و همچنین چشماندازی که این امر برای آمریکا و اروپا باز میکند»، موضوع بحث خواهد بود.
قرار است افراد زیر به عنوان سخنرانان مشترک در این رویداد سخنرانی کنند:
ــ پل گوبل، افسر پاره وقت سازمان سیا، معاون و مشاور مدیران نشریات آمریکایی رادیو آزادی و صدای آمریکا، یکی از شرکتکنندگان دائمی انجمن خلقهای آزاد روسیه؛
ــ یانوش بوگایسکی، آمریکایی لهستانی الاصل، «راهنمای فروپاشی روسیه»، کارشناس ارشد بنیاد جیمزتاون، عنصر نامطلوب در روسیه، مشاور آژانس آمریکایی کمک به توسعۀ بینالمللی- ممنوعه در روسیه و سایر سازمانهای دولتی آمریکا در اروپای شرقی، نویسنده کتاب «دولت شکست خورده»؛
ــ لوک کافی، نظامی سابق انگلیس و اکنون یک تحلیلگر، همکار اندیشکدههای مختلف انگلستان، متخصص توسعۀ سیاست امنیتی انگلیس، از جمله در خاورمیانه، قطب شمال، اروپای شرقی؛
ــ جان هربست، یک دیپلمات حرفهایی آمریکایی، مسلط به زبان روسی، سفیر سابق آمریگا در ازبکستان و اوکراین، مدیر فعلی مرکز آوراسیا- نامطلوب در روسیه؛ اولین «میدان» در کییف، با عنوان «انقلاب نارنجی» در زمان او روی داد. یادآوری: بسیاری از مشکلاتی که امروزه در کشورهای مختلف در مرزهای روسیه پیش میآید، حاصل کار اوست.
همانطور که می بینیم، اینها همه افراد جدی هستند و بر خلاف انواع مختلف ساکنان «کوچگ» و دیگر گردهماییها، عادت ندارند زبان خود را صرفاً به این دلیل که بزرگ بازی میکنند، بیهوده بچرخانند.
همانطور که گفته شد، این اولین اما، بیم دارم، آخرین رویداد از چنین نوع باشد. تمام نیروهایی که میتوانند به نحوی ثبات داخلی نظام دولتی روسیه را متزلزل کنند، به حرکت درآمدهاند. جنگ اوکراین تنها بخشی از نقشۀ جهانی آنهاست اما، هر قدر هم عجیب به نظر برسد، مهمترین آن نیست.
بسیار محتمل است که ثمرۀ تلاشهای آنها را به زودی در دیگر جمهوریهای شوروی سابق- در مولداوی، گرجستان، قزاقستان، تاجیکستان و غیره. ببینیم. خط مشی علناً ضد روسی امروز رهبری ارمنستان یکی از حلقههای این زنجیره است که برای ما بسیار خطرناک است. هدف آنها ایجاد نه یک، بلکه، حداقل یک مجموعۀ کامل «اوکراین» و نه فقط در اطراف، بلکه در داخل روسیه نیز است که هیچ کدام به تنهایی نمیتواند ما را شکست دهد. اما، همه با هم، ممکن است کاملاً قادر به ریختن خون ما باشند که شاید حتی به فروپاشی کشور منجر شود. در هر صورت، این مبنای اصلی بحث را تشکیل میدهد.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
مطالب مرتبط:
۱ــ روگردانی ارمنستان از روسیه و تعظیم به غرب
٢ــ سفارت آمریکا در ارمنستان، مرکز کادرسازی و کانون روسهراسی
٣ــ رژیم پاشینیان در یک قدمی انجام مأموریت ژئوپلیتیکی خود
۴ــ برخی از سفارتخانههای آمریکا به بزرگترین مراکز نظامی- اطلاعاتی تبدیل میشوند
۵ــ روگردانی ایران از ارمنستان در تقابل آن با آذربایجان
٢۵ فروردین- حمل ١۴٠٣