افغانستان سرزمینی فراموش شده
شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲، زلزلهای ۶/۳ ریشتری در عمق ده کیلومتری زمین، بیش از بیست روستا از شهرستان زندهجان در ولایت هرات افغانستان را با خاک یکسان کرد. بنا به آمار رسمی، تعداد کشتهشدگان تاکنون بیش از ۲۵۰۰ نفر و تعداد مجروحان بیش از ۲۰۰۰ نفر بوده است. این زلزلۀ مهیب همچنین هزاران آواره و بیخانمان بهجا گذاشته است. دو روز پیش نیز در حالی که مردم مصیبتدیدۀ این منطقه با دستانی خالی و وسایل ابتدایی در خرابهها دنبال گمشدگان و مدفونشدگان خود بودند، زلزلۀ دیگری بقایای خانههای آنها و روستاهای هرات را در هم کوبید و بر تعداد کشتهشدگان و میزان خسارات مالی افزود.
عامل دیگری که در کنار این سانحۀ مرگبار طبیعی موجب افزایش تلفات جانی زلزلهزدگان افغانستان شد، انزوا و بهفراموشی سپردن عامدانۀ این کشور توسط دولتها و محافل بینالمللی پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان است. قطع یا تعلیق بسیاری از کمکهای انساندوستانه به مردم افغانستان نشانهٔ یک چنین سیاست ضدبشری است.
افزون بر این، سیاستمداران جنگافروز و خشونتطلبی چون آنالنا بیربوک، از رهبران حزب سبز و وزیر خارجۀ آلمان، بهبهانۀ ممنوعیت کار زنان در امور امدادی توسط حکومت طالبان در فوریهٔ ۲۰۲۳ (بهمن ۱۴۰۱)، نهتنها با قطع کمکهای دارویی و غذایی به آن کشور، بلکه با تشویق سیاستهای تحریم همهجانبه، از گرسنگی دادن به میلیونها افغانستانی بهمثابه یک سلاح بیشرمانه در پیشبرد سیاستهای زورگویانه و تبعیضآمیز کشور خود نسبت به مردم جنوب جهانی استفاده کردهاند. این در حالی است که بنا به دادههای برخی رسانههای دولتی و غیردولتی، بیش از نیمی از ساکنان افغانستان تنها برای زنده ماندن نیازمند کمک هستند. پیروان چنین سیاستی در اروپا و آمریکا تنها در مواقع چپاول و غارتِ ثروتهای افغانستان و گسترش دامنۀ نفوذ خود در غرب آسیا بهیاد این کشور میافتند، و بعد مردم آسیبدیدۀ این زمینِ سوخته را بهحال خود رها میکنند تا به مرگ تدریجی از میان بروند. تنها گذاشتن زلزلهزدگان افغانستان در راستای چنین سیاستی و یک اقدام آگاهانه و تعمدی از سوی غرب است.
تنها پس از دومین زمینلرزه در هرات و افزایش فاجعهبار مرگ و میر و آوارگی و گرسنگی بازماندگان، پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان خواهان کمکرسانی به مردم افغانستان شد و آلمان، چین، ترکیه، پاکستان، و ژاپن نیز بدون ذکر چگونگی کمکرسانی به مناطق زلزلهزدۀ افغانستان، آمادگی خود را جهت حمایت از آسیبدیدگان اعلام کردند.
اما کشور ما ایران پیش و بیش از همۀ کشورها آمادۀ کمکرسانی به کشور همسایۀ خود بود. روز پس از وقوع زلزله در هرات، جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران، تیمهای امداد مردمی، و یگانهای امدادی سپاه پاسداران بهتدریج عازم افغانستان شدند. آنها با تجهیزات خاکبرداری، زندهیابی، اسکان و درمان مجروحان و خوراکرسانی به جان بهدر بردگان، اقدامات خود را آغاز کردند. سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل نیز برای کمکرسانی در چارچوب همکاریهای انساندوستانه اعلام آمادگی نمود. وزیر بهداشت افغانستان در دیداری که با مدیر عامل جمعیت هلال احمر خراسان رضوی داشت مراتب سپاسگزاری خود را از این کمکهای بشردوستانۀ ایرانیان ابراز کرد.
تنها ماندن مردم افغانستان در زلزلۀ مهیب و پرتلفات ولایت هرات یکبار دیگر نشان داد که مجامع و محافل مدافع حقوق بشر و نهادها و سازمانهای بینالمللی، از جمله کمیتۀ بینالمللی صلیب سرخ، چگونه با معیارهای دوگانه عمل میکنند. میتوان گفت که کمتر مردم مصیبتدیدهای در جهان وجود دارند که همچون افغانستانیها از حمایت و عاطفۀ انسانی همنوعان خود در جهان بیبهره مانده و فراموش شده باشند. مردم این کشور بلادیده ۵۰ سال است که قربانی سیاستهای جنگافروزانه و استیلاجویانۀ قدرتهای بزرگ غربی و در رأس آنها ایالات متحدۀ آمریکا بودهاند.
بدین امید که مردم افغانستان، که در همۀ سالهای مقاومت و مبارزۀ خود علیه بیدادگری این قدرتها و سرسپردگان بومی آنها از همراهی و همیاری انسانهای آگاه بهرهمند بودهاند، در این روزهای سخت ناشی از زلزله و درد و دربهدری نیز از یاری وجدانهای بیدار برای غلبه بر سختیهای ناشی از این بلای طبیعت محروم نمانند.