یازدهم سپتامبر وملاقات بوش ها وبن لادن ها
یازدهم سپتامبر ۲۰۲۱ روزی که بطرز معما برانگیز ایالات متحده آمریکا،اماج حملات تروریستی قرارگرفت و بازتاب آن که” جنگ جهانی علیه تروریسم” را در راستای بزرگترین اهداف ژئوپلیتکی وژئواستراتریژیکی به همراه داشت یکی از بزرگترین چرخشگاه تاریخی معاصر به شمار میرود.پیامد این حادثه منتج به لشکری واشغال افغانستان توسط آمریکا ومتحدان آن در افغانستان شد که لاجرم پس از دو دهه جنگ وخون آتش افغانستان را در کام پاکستان فروبردوکشور رادر اشغال پاکستان دراوردومقدرات آنرا در چنگال سیاهترین نیروی تاریخ سپرد.
درین راستا یکی از بزرگترین نویسنده معتبر کانادایی بنام پروفسور میشل چسودوفسکی تحت عنوان”بن لادن ها و بوش ها”رمز و راز ملاقات بردار اسامه بن لادن با رییس جمهور پیشین آمریکا جورج واکر بوش را مورد تفسیر وپرسش قرار داده وخاطرش نشان می سازد: (۱)* در ۱۱سپتامبر جورج هربرت واکر بوش با برادر اسامه شفیق بن لادن ملاقات نمود.
وی اظهار نمود،یک روز قبل از حملات ۱۱سپتامبر و همچنین در صبح روز ۱۱سپتامبر،پدر رئیس جمهور برحال ایالات متحده آمریکا، جورج واکر بوش،باشفیق بن لادن برادر اسامه بن لادن،طراح اصلی تروریسم ملاقات نمود.
به گفته نویسنده این یک گزارش واقعی است که توسط واشنگتن پست،تحت عنوان “همکار سرمایه گذاران”تایید شده است.گروه کارلایل ازجمله شفیق بن لادن،برادر اسامه و پدر،رئیس جمهور سابق جورج اچ دبلیو بوش (و مدیر سابق سیا) به تاریخ دهم ویازدهم سپتامبر ۲۰۰۱در محیط مجلل هتل ریتز-کارلتون نیویورک ملاقات کردند.
در ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱،خبرکنفرانس تجاری کارلایل در هتل ریتز-کارلتون در اینجا با حضور برادر اسامه بن لادن [شفیق بن لادن] بازتاب نیافت.رئیس جمهور سابق بوش [ ارشد]، یک سرمایه گذار همکار، روز قبل در کنفرانس با او بود.
پوشش رسانه ای گزارش،۱۸ماه بعد در مارچ ۲۰۰۳ منتشر شد. هیچ پوشش رسانه ای از نشست شفیق بن لادن -جورج واکر بوش پدر در سپتامبر ۲۰۰۱ وجود نداشت. این رویداد شناخته شده بود،اما سردبیران رسانه های اصلی تصمیم گرفتند انرا ارائه نکنند.
به باور نویسنده چنین رویکرد پرسش برانگیز است که آیا رئیس جمهور نباید به «نهاد های مجری قانون» دستور می داد که حداقل از پدرش در خصوص ملاقات با برادر تروریست اصلی اسامه بن لادن سؤال کنند؟
ویا اینکه چرا ملاقات جورج واکر بوش بابرادر اسامه بن لادن شفیق مشمول قوانین عادی تحقیقات پلیس نبود؟
ویا اینکه آقای رییس جمهور پیشین آمریکا با برادر اسامه چه می کرد؟
ویا اینکه چرا این موضوع مورد گزارش رسانه های تحقیقی یا تحقیق کنگره ایالات متحده نبود؟
همچنین در جلسات ریتز کارلتون، فرانک کارلوچی، وزیر دفاع سابق، جیمز بیکر وزیر امور خارجه سابق، و دیگر اعضای خانواده بن لادن که نام شان فاش نشد، حضور داشتند.
. این کنفرانس توسط گروه کارلایل، یک شرکت سهام خصوصی که میلیاردها دلار از جمله در آن زمان، برخی از ثروت خانواده بن لادن را مدیریت می کرد، برگزار شد.
بلافاصله پس از حملات، زمانی که هیچ کس اجازه ورود یا خروج از ایالات متحده را نداشت، بسیاری از اعضای خانواده بن لادن در آمریکا به عربستان سعودی منتقل شدند.
این رخداداستانداردهای دوگانه در قانون مبارزه با تروریسم تروریسم استانداردهای دوگانه در پلیس و قانون،واستانداردهای دوگانه در پوشش رسانه ای را در برداشت ودرین مورد هیچ سوالی پرسیده نشد.
هیچ تحقیق یا بازجویی پلیس از برادر اسامه شفیق صورت نگرفت.
به طور معمول، طبق قوانین تعیین شده تحقیقات پلیس، باید هم شامل شفیق بن لادن و هم پدر رئیس جمهور جورج هربرت واکر بوش می گردید و باید انها برای بازجویی پلیس بازداشت می شدند و به احتمال زیاد،شفیق بن لادن به عنوان مظنون احتمالی دستگیر می شد. ولی چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
در سال ۲۰۰۳، خبر گزاری CBC گزارشی را ارائه کرد که به دقت بررسی شده بود و بر روابط خانواده بن لادن و بوش متمرکز بود.
از بازتاب رسانه ای اعضای خانواده بن لادن در ملاقات با پدر رئیس جمهور ایالات متحده جلوگیری شد و سپس ۱۳ نفر از اعضای خانواده بن لادن از جمله شفیق در ۱۹سپتامبر ۲۰۰۱ با هواپیمای اجاره ای از ایالات متحده خارج شدند.
به گفته میشل چوسودوفسکی، «جنگ علیه تروریسم» ساختگی کاملی است که بر این توهم مبتنی است که یک مرد ماننداسامه بن لادن، دستگاه اطلاعاتی آمریکا را فریب داده است.”جنگ علیه تروریسم” یک جنگ فتح است.جهانی شدن آخرین راهپیمایی به سوی «نظم نوین جهانی» است که تحت سلطه وال استریت و مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده قرار دارد.
۱۱سپتامبر۲۰۰۱ توجیهی برای جنگ بدون مرز ارائه می دهد. درین سناریودستورکار واشنگتن شامل گسترش مرزهای امپراتوری آمریکا برای تسهیل کنترل کامل شرکت های ایالات متحده و در عین حال استقرار نهادهای دولت امنیت داخلی در داخل آمریکا است.
سپتامبر وقتل فرمانده احمد شاه مسعود
به گفته آگاهان سیاسی،در خصوص ترور فرمانده احمد شاه مسعود ویازدهم سپتامبر ارتباط وپیوند های گسست ناپذیر وجود دارد.درین مورد پروفسور میشل چسودوفسکی نویسنده معروف کانادای در یک بررسی ویژه، این جریانات را به کنکاش گرفته بیان میدارد:(۲)*
چندین گزارش اطلاعاتی و رسانه ای از جمله FBI، اطلاعات هند و خبرگزاری فرانسه به نقش آی اس آی پاکستان در تامین مالی حملات ۱۱سپتامبر اشاره کرده اند. در اواخر سپتمبر ۲۰۰۱ اف بی ای در مصاحبه باخبر گزاری ABC در مصاحبه ای با خبر گزاری نیوز تایید کرد که رهبر حلقه ۱۱ سپتامبر محمد عطا، از “منابع ناشناس” در پاکستان تامین مالی شده است.
گزارش های FBI توسط خبرگزاری فرانسه و تایمز آو ایندیا به نقل از یک گزارش رسمی اطلاعاتی هند که به واشنگتن ارسال شده بود تأیید می شود.بر اساس این دو گزارش، پولی که برای تأمین مالی حملات ۱۱ سپتامبر استفاده شده است، «به دستور ژنرال احمد رئیس ISI به محمد عطا، هواپیماربای WTC از پاکستان، توسط احمد عمر شیخ ارسال شده بود.
به نظر میرسد که این افشاگریهای سال ۲۰۰۱ توسط FBI و اطلاعات هند با بیانیه اخیر جان پیستول، معاون رئیس بخش مبارزه با تروریسم افبیآی به کمیته امور دولتی سنا مورد تأیید قرار گرفت که به نقش پاکستان در تأمین مالی رخداد ۱۱ سپتامبر اشاره میکند.
به باور پروفسور میشل چسودوفسکی،دلایلی وجود دارد که باور کنیم که حادثه قتل فرمانده احمد شاه مسعود به تاریخ ۹ سپتامبر با رخداد ۱۱سپتامبر رویدادهای منفرد و نامرتبط نیستند.
بر اساس اظهارات و گزارش های رسمی، سازمان استخبارات پاکستان آی اس آی ظاهرا در هر دو رویداد دست داشته است.
هر دوی این رویدادها مستقیماً مقامات ارشد دولت بوش را درگیر میکنند.
باید اذعان داشت که رئیس آیاسآی پاکستان از چهارم تا سیزدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در یک سفر رسمی در واشنگتن بود.
در حالی که رسانه های ایالات متحده به نقش آی اس آی پاکستان در ترور احمد شاه مسعود اذعان می کنند، اما در مورد موضوع اساسی تر صحبت نمی کنند: چگونه رئیس آی اس آی در یک سفر رسمی در واشنگتن بود و با مقامات دولت بوش در همین مورد ملاقات کرد. البته همان روزی که مسعود ترور شد؟
باید تصریح کرد که در جریان سفر خود به واشنگتن، رئیس آی اس آی با کالین پاول، ریچارد آرمیتاژ و جرج تنت، رئیس سازمان سیا، دیدارهایی داشت.
صبح روز ۱۱ سپتامبر،رئیس آی اس آی ژنرال احمد در حال صرف صبحانه با سناتور باب گراهام و نماینده پورتر گاس، در کاپیتول هیل،فلوریدا بود.
ترور سیاسی
به باور پروفسور میشل چسودوفسکی،اگر مسعود ترور نمی شد، دولت بوش نمی توانست دست نشانده سیاسی خود حامد کرزی را در کابل مستقر کند.
مسعود به جای حامد کرزی (کارمند سابق شرکت نفت UNOCAL) رئیس دولت پس از طالبان می شد که در پی بمباران های ایالات متحده در افغانستان تشکیل شد.
به عبارت دیگر،ترور رهبر ائتلاف شمال با اهداف سیاست خارجی ایالات متحده مطابقت داشت.
به عبارت دیگر،ترور رهبر ائتلاف شمال با اهداف سیاست خارجی ایالات متحده مطابقت داشت.
به باور نویسنده از اواخر دهه ۱۹۸۰، ایالات متحده با حمایت از طالبان و گروه حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار در برابر مسعود، سعی داشت مسعود را که به عنوان یک اصلاح طلب ناسیونالیست شناخته می شد، منحرف و تضعیف کند.
باحرمت بی پایان
عارف عرفان
لندن،سپتامبر۲۰۲۳
منابع:
۱-گلوبال ریسرچ مورخ سوم سپتامبر ۲۰۲۳
۲-گلوبال ریسرچ,مورخ هفتم سپتامبر ۲۰۲۳