زنان در جنگ داخلی اسپانیا
در حالی که حضور زنان در جنگ داخلی اسپانیا مدتهای مدید کم برآورد شده بود، زنان همبسته و داوطلب بریگادهای بینالمللی، از همان ساعات آغازین جنگ، نقش قابلتوجهی را در دفاع از اسپانیای جمهوریخواه برعهده داشتند.
جنگ داخلی اسپانیا (١٩٣٦ـ ١٩٣٩) با دو پدیده قابلتوجه مشخص میشود که از آن یک رویداد ویژه از تاریخ جهانی را میسازد. از سویی، جنبشی منحصر به فرد برای مهاجرت دههاهزار زن و مرد غیراسپانیایی را برای شرکت در جنگ بهسوی اسپانیا کشاند و از سوی دیگر، یک لحظه تاریخی از حضور زنان بهعنوان کنشگر مستقیم در جنگ بود.
داوطلب عنوانی است که تفاوت بین زن و مرد را میزداید. آشکار است که مردان اکثریت داوطلبان بینالمللی را تشکیل میدادند، ولی برخی از جنبهها و برخی از مقصدهای داوطلبان، شامل شمار زیادی از زنان میشد. زنان جزو نخستین داوطلبان در اسپانیا بودند و نشان دادند که گروههای ظاهراً متناقض جنگجویان و غیرجنگجویان در واقع نفوذپذیرند. بدینسان بود که روزنامه «لوتان»، جد روزنامه لوموند، خبر از مرگ هنرمند و داوطلب بریتانیایی «فلیسیا ماری براون» میداد که در ماه اوت ١٩٣٦ بهعنوان پرستار در نبرد صحرایی به خاک افتاده بود.
یاوری پزشکی، نخستین نماد همبستگی بینالمللی با اسپانیا بود. چندین ابتکار کنشگران بینالمللی در زمینه بهداشت سازمان داده شد که برخی از آنها توسط «پاوری مردمی» (١) یا توسط «ث.ژ.ت.» (٢) صورت گرفته بود. این یاوری بههمان اندازه بهموقع رسیده بود که جمهوری جوان اسپانیا دارای ساختار مدرن برای آموزش پرسنل بیمارستانی و بهداشتی نبود و این شغلها توسط افرادمرتبط با کلیسا انجام میشد و در حالی که صلیب سرخ اسپانیا به شورشیان پیوسته بود. در چارچوب استراتژی منحصر به فرد جبهه مردمی، انترناسیونال کمونیست در سپتامبر سال ١٩٣٦ تصمیم بهراه انداختن کارزار بینالمللی همبستگی با اسپانیای جمهوریخواه میگیرد که شامل ارسال داوطلبان غیراسپانیایی میشد. یک ماه پس از آن، نخستین بریگادها، آموزشهای لازم را در آلباسته (٣) میدیدند.
«زنانی که در بخش بهداشت هستید، درود بر شما!»
دفترچه بریگادهای بینالمللی بخشی از سخنرانی «آن ماری روسکس» (٤) را در کنفرانس زنان ضدفاشیسم اسپانیا چاپ میکند: «ما با شمائیم. زنان ضدفاشیسم درباره کمکهایشان به اسپانیا سخن میگویند» در مادرید سال ١٩٣٨«ما از تمام بخشهای دنیا به اینجا آمدهایم تا بههمراه خواهران اسپانیاییمان که در زمان کوتاهی به نمونههایی برای تمام زنان ضدفاشیسم دنیا تبدیل شدند، مبارزه کنیم.
ایجاد بریگادهای بینالمللی بههمراه یک مکانیسم گسترده پزشکی بینالمللی بود که آنهم در ماه ژانویه ١٩٣٧ با یک ساختار بهداشتی بهنام سانترال بهداشت بینالمللی، همراه شد. این ساختار اخیر توسط پزشکان فرانسوی و آمیزهای از ماموریتهای بینالمللی حاضر در صحنه بهوجود آمد. در اواخر بهار ١٩٣٧ این سرویس کارا و مدرن، دارای ١٦٠٠ داوطلب غیراسپانیایی بود که یک چهارم آنها را زنان تشکیل میدادند، که در ٢٠ بیمارستان و تقریباً ٢٠٠ آمبولانس یا گروههای جراحی پخش شده بودند.
بهسرعت توسط یک جنسیتگرایی بوروکراتیک نیرومند محکوم شد
برخلاف بریگادهای بینالمللی، پرسنل پزشکی را بهگونهای آشکار ازجمله از طریق رسانهها انتخاب میکردند و برای زنان نیز آزاد بود. موفقیت سانترال بهداشت بینالمللی، امروزه هنوز بهخوبی شناخته شده نیست، زیرا در پشت هاله نام بریگادهای بینالمللی پنهان شده است. در میان ٤٠هزار داوطلب بینالمللی، میتوان حداقل ٦٠٠ زن را برشمرد که پنجاه نفر از آنان بیرون از بریگادهای بینالمللی بودند. شمار موثر زنان تقریبا ١/۵ درصد کل داوطلبان بود که قریب ٢٠٠ تن از آنان انگلیسی، ١٣٠ آلمانی و اتریشی و ١٢٠ فرانسوی و بلژیکی بودند. ولی در برخی از مواقع تا ۵ درصد شمار مردان نیز میرسید. از لحاظ سنی، با میانگین ٢۵ سال سن، جوانتر از مردان بودند. کمتر از نیمی از آنان، پیش از رفتن به اسپانیا، عضو حزب کمونیست کشورشان بودند.
فضاهای مخلوط نیروهای مسلح ضدفاشیست بهسرعت توسط فرآیند نظامیگری یا در اثر تصمیم دولت اسپانیای جمهوریخواه که میخواست یک ارتش منظم و سنتی با نشانههای مشخص آن داشته باشد، به نیستی گرایید. زنان از آغاز ایجاد بریگادهای بینالمللی بسیار زیاد بودند ولی بهسرعت بهعلت پدیدار شدن یک جنسیتگرایی بوروکراتیک نیرومند محکوم شدند. در واقع، زنان غیراسپانیایی در پنج بخش مختلف پخش شدند: بهداشت (اغلب آنها از سرباز ساده گرفته تا کاپیتن) خدمتکاری، کارمندی، آموزشی و سیاسی (برخی از آنها تا مقام کمیسر سیاسی نیز رسیدند) و استثنائاً راننده، پرستار جبهه و کارمند ضدجاسوسی نظامی. ولی این مقامها همواره از انتخاب ناشی نمیشد. بسیاری از زنان برای ماندن در اسپانیا، مجبور به پذیرش مقام کمک پرستار یا ماشیننویس شدند. در حالی که ورود به بریگادهای بینالمللی آسانتر از خروج از آنها بود. در مورد زنان، برعکس آن رخ میداد. با وجود موانع، برای اغلب آنها تجربه اسپانیا توانست سکوی پرشی برای تعهد ضدفاشیستی طولانی بهویژه طی نهضت مقاومت در طول جنگ دوم جهانی باشد.
این زنان همبسته و داوطلب بریگادهای بینالمللی نقش قابلتوجهی در دفاع از اسپانیای جمهوریخواه داشتند. حضور آنان که مدتها کم برآورد شده بود ما را مجبور مینماید که داوطلبان زن را نه از نظر کمی و مانند یک عنصر فهرستگونه از عمل همبستگی، بلکه همانند یک فاکت اجتماعی پویا که نیروهای محرکه آن معمولاً مورد توجه قرار میگیرند، در نظر گیریم.
۱ـ Le Secours populaire
۲ـ La Centrale Générale des Travailleurs
۳ـ شهر اسپانیایی، مرکز ایالتی بههمان نام Albacete
۴ـ Revescz