اجساد صدها طالب باشنده ولايت بغلان كه در جنگ قندوز كشته شده بودند به خانه هايشان در ولايت بغلان فرستاده شد.
اين ها بدون شك مردم بغلان و از افغانستان بودند كه مانند هميشه در اثر ناداني و حماقت فريب چند تا پاكستاني و عرب عياش خاين را خورده و بنده يي چند تا ملاي بيكار خايين پنجابي و عربي شده بودند.
يكتعداد مردم ما پيرو و حتي بنده پاكستاني ها و اعراب آخندان ايراني شده اند كه اينها از اسلام دو نوع تعريف دارند. يكي اسلاميكه تنها در افغانستان است كه عبارت اند از جهاد ، ويراني ، كشتن ، به آتش كشيدن شلاق زدن زنان تخريب پل و فابريكه و مكتب و …..
دوم: اسلام مخصوص كشور هاي خودشان كه در ممالك خودشان مكتب ، دانشگاه ، فابريكه پيشرفت و ترقي روسپي خانه و شراب خانه و آزادي و آرامي ميخواهند.
اما اين مردم ما چرا فريب اين بدبخت هاي جاني را ميخورند؟
بعد هاي اقتصادي و اجتماعي دو نقاط مهميكه رول اساسي را در اين بحث بازي ميكنند قابل غور و بررسي اند.
در ولايات مان به اصطلاح در أطراف و قرا و قصبات دور دست مردمان دهاتي و ساده زندگي ميكنند. در اين جاها كار نيست ، بار نيست ، مكتب نيست، فابريكه نيست ، خدمات صحي وجود ندارد،برق، تلويزيون، راديو هيچ چيزي وجود ندارد. تنها و تنها يك چند ملاي نادان مدرسه هاي پاكستاني كه غير از حور و غلمان بهشتي و كشتن انسانهاي اين دنيا ديگر هيچ چيزي نميدانند وجود دارند و بس.
اين مردمان دهاتي مان حتي تنظيم خانوادگي را نميدانند و هر كدام داراي چندين و حتي بيشتر از ده ها فرزند اند و اين فرزندان نان ميخواهند و آدم بيكار هرگز نميتواند كه يك خانواده ده نفري را تمويل كند.
دولت هاي در اين جغرافيا خصوصا در همين چهارده سال اخير اصلا از اين دهات و قصبات خبر ندارند در نفوس سي ميليون نفري اين كشور فقط پنجصد نفر در دولت كار و بار و زندگي و دزدي و گرگي دارند که یکبار وزیر و بعد رییس و والی و مشاور و …. و از زندگي خوب و خوشي بر خوردارند. يعني پول سي ميليون نفر را پنجصد نفر ميگيرند و باقي مردم خصوصا ولايات در بي سر نوشتي و بيكاري و بيماري بسر ميبرند.
استخبارات منطقه به كمك مافياي مواد مخدره به خوبي ميتوانند اين مردم بيكار ، مجبور بيچاره دور مانده از از نظام و دولت را استخدام و كشور را به اين روز و حال بكشند.
رامين احمد يار ٢٥ ميزان ١٣٩٤