سنگسار یک حکم اسلام رحمانی نیست
بسم الله الرحمان الرحیم
اسدالله جعفری
سنگسار کردن زنان در افغانستان تبدیل به یک مانور سیاسی شده است. مدعیان شریعت برای اثبات دین و ایمان شان سعی بلیغ بر اجرای این سنت قبیلوی جاهلیت دارند و روشنفکران زن ستیز لایک در کمین دین نشسته هم برای رسوایی دین و رو نشدن زن ستیزی شان، اجرای ظالمانه و پندار خودبنیاد متشرعان را علم می کنند.
واقعیت این است که زن در طول تاریخ قربانی مطامع مردان بوده اند منتها شیوه های بهره کشی و به قربانگاه بردن زنان طبق شرایط فرهنگی و اقتضای جغرافیایی فرق دارد و اگر نه هم زن را بنام دین وشریعت در پستو خانه بردن و بنام عصمت عفت، انسانیتش را گرفتند قربانی کردن زن است و هم بنام آزادی زن، زن را برده جنسی قرار دادن و کرامتش را تا زیر ناف تقلیل دادن، قربانی کردن انسانیت زن است فقط الفاظ وشیوه های بهره کشی مختلف است به قول ما طلبه ها عبارات شطا و مقاصد واحد.
اما حکم سنگسار، یک حکم منصوص در قرآن و سنت نیست بلکه یک استنباط فقهی غیر منصوص است که بر دو مبنا بناشده است:
بنای اول سنت منقول منقطع از حجیت شرعی روایت و درایت هست.
دوم مبنای متشرعین سلف است و شهرت فتوایی وعملی نامیده می شود.
حضرت آیت الله العظمی منتظری می فرمود: اثبات زنا در اسلام غیر ممکن است چون خدا نمی خواسته عزت انسانی زن حراج شود لذا چنان شرایطی وضع کرده که اثبات زنا غیر ممکن است.
حضرت آیت الله العظمی منتظری یکی از دلیل های قرار دادن این شرایط برای اثبات زنا را این مسئله تاریخی ذکر می کرد که در زمان جاهلیت هر مردی که از زنش، دل خور می شد به زنش تهمت زنا می زد و اسلام برای که این خودسری ها در باره زنان حکم قانون نگیرد این شرایط را قرار داد.
در خصوص سنگسار دونکته قابل ذکر است:
1- از نظر فقهی حکم سنگسار یک حکم مبرهن نیست هیچ فقیهی چه شیعه و چه سنی نمی تواند از قرآن وسنت حکم سنگسار را اثبات نموده مبرهن سازد فقط تقلید کورکورانه فقیهان از گذشتگان هستند که این حکم ظالمانه وقبیلوی جاهلیت لباس شریعت برتن نموده ودر گستره تاریخ دین داری جاهلانه حاکمیت داشته اند.
همچنان از نظر ادله فقهی نمی تواند برای حکم سنگسار دلیل قرآنی و روایی مبرهن اقامه کنند، از نظر تاریخی هم نمی توانند شواهد متقن ومبرهن از اجرای این سنت جاهلیت به دست محمدرسول الله وامام علی ارایه داد.
2- برفرض محال که بتوان این خشونت متضاد با رحمت خدای رحمان را حکم خدا دانست اما شرایطی که اثبات زنا در شریعت محمدی، پیغمبر رحمت ذکر شده است محال است که اصل زنا اثبات شود تا نوبت به اجرای حکم برسد. مخصوصا که همه فقها در اثبات زنا آزمایش پژشکی ودیگر ادله های نوین اثبات دعوا را مخالف با شرع می دانند.
در اثبات زنا شرط است که چهار نفرد مرد عادل همزمان در یک ساعت و در یک مکان و همه با چشم سر ببینند که زن و مرد در حال زنا هستند و هرچهار نفر باید آلت زنای مرد و زن را ببیند که آلت مرد داخل آلت زن در حال حرکت است و اگر چنانچه زن و مرد را عریان در کنار هم در حال خواب ببینند باز اصل زنا ثابت نمی شود و اگر از این چهار مرد یکی آلت آن مرد را در حال حرکت در داخل آلت زن نبیند و لو آن سه نفر ببینند، باز اصل زنا ثابت نمی شود.
آیا با چنین شرایطی زنا ثابت می شود؟
اصلا در دنیا کجا دیده اید که کسی در مقابل چشم چهار نفر زنا کند؟حتی در غرب هم که زنا رسمیت دارد چنین اتفاق نمی افتد.
در ثانی آن چهار نفر شاهد، نباید به قصد کشف زنا رفته باشند.
3- سخن آخر این که تا زنان خود شان مرجع ومفسر احکام دین نشوند چنین احکام عقل سوز و زن ستیزی مرد سالار همچنان از زنان قربامی می گیرند چه بنام شریعت بریده از حقیقت و چه بنام آزادی زن وروشنفکری برنشسته در تاریکی ظلالت و حیوانیت مدرن.