سازمان ملل متحد، ابزار استعمار نو
الکسی بلوف (Alexey BELOV)
ا. م. شیری- غرب در مجموع یک امپراطوری وحشتناک دروغ است و ابلهان بر آن و رسانههایش حاکمند. باید قدر هر تک تک انسانهایی را دانست که فریب هجمههای آن را نخورد.
«پیمان دیجیتال جهانی» – بهمثابه مانیفست دیکتاتوری اطلاعات کامل جهانیگرایی طرفدار غرب
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجۀ روسیه، به ویژه در این هفته در نشست وزیران خارجۀ گروه ٢٠ گفت: «برخی مکانیسمهای جهانی هنوز در دست غرب است و از آن سوءاستفاده میکند. تلاشهای آمریکا و متحدانش برای تحمیل یک دستور کار تقابلی بر ساختارهای بینالمللی، برای تبدیل آنها به عوامل محدودیتهای یکجانبه، دزدی، مصادرۀ داراییهای دولتی، جنگهای تجاری و رقابت ناعادلانه، از جمله تحت لوای محیط زیست، آب و هوا که البته، همۀ اینها مظهر آشکار استعمار نو است».
و این، متأسفانه یک واقعیت تلخ است. در هفتاد و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رهبری این سازمان که آشکارا تحت نفوذ کشورهای غربی است، صحنۀ «باشکوهی» تحت عنوان ادعایی «اجلاس سران آینده» به نمایش گذاشت و در چارچوب آن سندی به تصویب رساند؛ سندی کاملاً فریبنده، پرمدعا بنام «پیمان برای آینده»!
پیش از تصویب آن، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، گفت که این یک «اعلامیۀ مهم» و متعهد به اتخاذ تدابیری در جهت بهبود جهان به نفع نسلهای آینده است. دبیرکل، خطاب به رهبران جهان که در سالن جمع شده بودند، گفت: «ما اینجا جمع شدهایم تا نظم چندجانبه را از لبۀ پرتگاه نجات دهیم. اکنون سرنوشت مشترک ما گذر از این است. این نه تنها به توافق، بلکه به اقدام نیز نیاز دارد».
اما در سخنرانی او حتی هیچ تلاشی برای توضیح این که این چه نوع «نظم چند جانبه» است که نیاز فوری به نجات دارد، وجود نداشت. بنابراین، سؤال مطرح میشود: آیا این «نظم مبتنی بر قوانین» طرفدار غرب نیست که جامعۀ جهانی را در واقع به لبه پرتگاه کشانده است؟ در این میان، همۀ اتفاقات باعث این شائبه شده، که واقعاً چنین است.
به گفتۀ ریچارد گووان، تحلیلگر گروه بینالمللی بحران در مصاحبه با الجزیره، این پیمان طیفی از موضوعات با سطوح مختلف جاهطلبی را در بر میگیرد. درست است که برخی از پیشنهادات ارائه شده کاملاً ملموس هستند. اما برخی دیگر، مانند وعدۀ تلاش برای خلع سلاح هستهای، در واقع چیزی بیش از یک «لفاظی پرشور» بیهیچ پشتوانه نیست. او در ادامه اظهار داشت: «ما اغلب دیدهایم که رهبران جهان در سازمان ملل وعدههای زیبا میدهند، اما به آنها عمل نمیکنند».
این «پیمان آینده» چیست؟ صریج بگویم، این یک توهین دیگر است که مجموعۀ کاملی از اهداف عالی به زیبایی در آن فرموله شده است (شاید فناوران روابط عمومی غربی پشت تدوین این سند، بتوانند از عهدۀ این کار برآیند). اما حاوی یک دستور عملی واحد برای اجرای آنها نیست. این یک متد سنتی «هر چیز خوب، در مقابل هر چیز بد» است.
در متن سند آمده است که کشورها باید «به گرسنگی پایان دهند؛ امنیت غذایی را تضمین کنند؛ از محیط زیست و آب و هوا محافظت نمایند؛ یک نظم تجارت جهانی منصفانه به وجود آورند؛ به قربانیان حوادث اضطراری کمکهای بشردوستانه ارائه دهند و غیره». اما، در این باره که همۀ اینها چگونه و دقیقاً توسط چه کسی و با هزینه چه کسی میتواند اجرایی شود، حتی یک کلمه هم نمیگوید.
اما این هنوز تمام بدبختی نیست. علاوه بر «اعلام مقاصد» فوق، این پیمان حاوی تزهایی است که فقط میتوان آنها را در نوع خود تمسخر نامید. مثلاً، این سازمان میگوید که از جمله اولویتهای سازمان ملل، میتوان «به رسیدگی به بیعدالتیهای تاریخی علیه آفریقا»، «به بهبود نمایندگی کشورهای منطقۀ آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین و دریای کارائیب»، «به تجدید اعتماد به نهادهای جهانی» و حتی «تعمیق همکاری در زمینۀ اکتشافات فضایی و حفظ فضا برای اهداف صلحآمیز» اشاره کرد.
صادقانه بگویم، به نظر میرسد افرادی که این پیمان را تنظیم کردهاند، یا شرورانی هستند که در کمال وقاحت به صورت جامعۀ جهانی، جامعهای که به درستی میداند که همۀ اینها دروغ و غیرقابل قبول است، تف میکنند و یا بیگانگان از همان فضا هستند که کوچکترین تصوری از واقعیتهای غمانگیز ژئوپلیتیک زمینی ندارند.
وانگهی، اگر این فقط یک تکه کاغذ باطله و بیمعنی است که اساساً کسی یا چیزی را ملزم نمیکند، چرا روسیه و چند کشور دیگر از امضای این پیمان خودداری کردند؟
مسئله ساده است. زیرا، به مقدمه توخالی آن چند سند جالب ضمیمه شده است که ماهیت آنها تقویت کنترل جامعۀ رسانهای غرب بر فضای اطلاعات جهانی بود.
یکی از ضمایم این پیمان به نام «پیمان جهانی دیجیتال»، در بارۀ «لزوم کنترل اینترنت در سطح بینالمللی با در نظر گرفتن دیدگاههای ذینفعان» سخن میگوید. کدام طرف؟ مشخص نشده است. با این حال، خاطرنشان میشود که سازمانهای غیرانتفاعی که به طور سنتی منافع گروه شناختهشدۀ برخی کشورها را لابیگری میکنند و بگفتۀ وزارت خارجۀ روسیه دیدگاه مستقلی ندارند، نقش ویژهای در این «کنترل» ایفا خواهند کرد.
به گفتۀ سرگئی ورشینین معاون وزیر امور خارجۀ روسیه، هماهنگ کنندگان تهیۀ متن آن از همان ابتدا فقط آنچه را که عمدتاً از سوی کشورهای غربی به آنها دیکته شده بود، در آن گنجاندند. بطوریکه حتی یک بار هم از روسیه برای نشستن بر سر میز مذاکره برای بحث در مورد آن دعوت نشد. به این ترتیب، هیچ مذاکرۀ بین دولتی بر سر این پیمان انجام نگرفت. به گفتۀ دیپلمات روسیه، این رویکرد را چیزی جز «خودکامگی» نمیتوان نامید.
ورشینین افزود: «روسیه از اجماع بر سر این سند و پیمان جهانی دیجیتال، به ویژه با توجه به مفاد خلع سلاح، موضوع مشارکت سازمانهای غیردولتی در کار سازمان ملل و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر فاصله میگیرد».
در خاتمه میخواهم چند نمونه از صحبتهای وزرای خارجه و رسانههای کشورهایی که طبق «پیمان دیجیتال»، اینترنت و کل برنامۀ اطلاعات جهانی را کنترل میکنند، ارائه دهم.
دیوید لمی، رئیس دفتر «Fory» در بارۀ روسیه: «شما در نظر دارید دولت مافیایی خود را گسترش دهید و آن را به یک امپراتوری مافیایی، امپراتوری که بر اساس فساد و دزدی نه تنها از روسها، بلکه از اوکراینیها نیز ساخته میشود، تبدیل کنید. این امپراتوری مبتنی بر دروغ و اطلاعات نادرست، نه تنها در داخل کشور، بلکه در خارج از کشور گسترش یافته است. من در اینجا به عنوان یک مرد سیاهپوست صحبت میکنم. سیاهپوستی که اجدادش در زنجیر و با اسلحه از آفریقا بیرون کشیده شدند به بردگی گرفته شدند، اجدادش قیام کردند و در شورش بزرگ بردگان جنگیدند. من امپریالیسم را خوب میبینم و میشناسم. و من آن را همانگونه که هست مینامم» [مکاری روباه انگلیس واقعاً حیرتآور است. ببین از بردهزاده چه بردهای ساخته است! مترجم].
آنالنا باربوک، وزیر امور خارجۀ آلمان دربارۀ کودکان دونباس و روسیۀ نو که توسط روسیه از بمباران و گلولهباران اوکراین نجات یافتند: «شماید میتوانید خودتان را گول بزنید. قدرتمندترین مرد کشور شما ممکن است پشت دختران نوجوان ربودهشده پنهان شود. اما شما نمیتوانید تمام دنیا را گول بزنید. روسیه ٩٢٣ روز است که مرتکب این جنایات شده است. ٩٢٣ روز است که کودکان ربودهشده شکنجه میشوند. ما تا زمانی که بچهها به آغوش خانوادههایشان برنگردند، آرام نخواهیم گرفت».
روزنامۀ آلمانی «بیلد» گزارش میدهد: «در ٢٣ سپتامبر، کمیسیون تحقیقاتی سازمان ملل متحد در بارۀ افزایش شکنجۀ سیستماتیک سربازان اسیر اوکراینی در روسیه گزارشی منتشر کرد». اریک موز، رئیس کمیسیون اوکراین، در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو گفت: «تقریباً در تمامی مکانهایی که زندانیان نگهداری میشوند، خشونت جنسی دائماً به عنوان شکنجه استفاده میشود». این کمیسیون به این نتیجه رسید که «شکنجه توسط مقامات روسیه به عنوان یک عمل رایج و قابلقبول استفاده میشود».
من حتی فایدهای در رد مزخرفات لیودمیلا دنیساوا، بازرس سابق اوکراین نمیبینم. او با خیالپردازیهای بیمارگونه ادعا میکرد که «با قاشق چایخوری به نوزادان، جوجهها و سایر موجودات زنده تجاوز شده است». به هر حال، او، گذشته از بسیاری چرندیات دیگر، به دلیل همۀ آن مزخرفات نفرتانگیز دور از واقعیت، که از همان ابتدای عملیات نظامی ویژه نشخوار میکرد، اخراج شد.
حالا فقط تصور کنید که افرادی مانند او فضای گستردۀ اطلاعات را کنترل کنند و تصمیم بگیرند که چه اطلاعاتی میتواند در اینترنت در دسترس باشد و چه اطلاعاتی نه. تصور کردید؟ راستش من نتوانستم. تخیل من دیگر برای این سطح جنونِ توأم با وقاحت شدید قد نمیدهد…
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
١٠ مهر- میزان ١۴٠٣