مهرو ولیزاده
به بیشواز بهار ؛
بهار آ مد بهار آمد ، خدا جان
بهار کشورم را باز گردان
بهار کشورم صلح است و شادی
به میهن صلح آور، گل بیفشان
ـــــــــ
ز کابل باد نو روزی بیاید
صدای صلح و پیروزی بیاید
خداوندا دل مردم حزین است
ز تو ای کاش دلسوزی بیاید
ـــــــــ
هوای شهر کابل تیره گشته
به مردم نا امیدی چیره گشته
پی یی دلسوزِ خلق و غمگساری
بهر سو چشمها بس خیره گشته
ــــــــ
دلم تنگ و دلم تنگ است و دل تنگ
وطن در آتش است و آتشِ جنگ
ندیدم دوست بهر مردمِِ خویش
ز همسایه به ما تیغ است و نیرنگ
ــــــــــ
سرود عشق و دلسوزی سرایم
برای مردمِ غم آشنایم
به امیدی که شب را هست پایان
دمد صبحی که است امید هایم
ــــــــ
وطن چون زورِ بازویم تویی تو
نگار عنبرین بویم تویی تو
اگر صد بار مرده ، زنده گردم
به هر بار آنچه می جویم ، تویی تو
مهرو اپریل ۲۰۱۴