در ستایش حماسه ء یک مادر، محترمه بانو ریزه گل!
کمباور کابلی
گل بریزد در کنارت ریزه گل
زرنگردد، نوبهارت ریزه گل
گرچه سهراب تو از قامت فتا د
آن ز رستم یادگارت، ریزه گل
حمله گرگ بیابان،هم نکرد
بیدل و بی اختیارت ریزه گل
آسمان ، تردید در چشمت ندید
نه شنید زاری زارت ریزه گل
همسر گرد آفرید ، تهمینه وار
واستادی در دیارت ریزه گل
نه گدای دولت اشرف شدی
نه زبون همجوارت ریزه گل
سرنوشتت را گرفتی در کفت
همتت ، آیینه دارت، ریزه گل
از وحوش طالبی،نامی نماند
ماند باقی افتخارت ، ریزه گل!