جنگ بهمثابه راهی برای موجودیت آمریکا
در سال ۲۰۰۷ ژنرال بازنشسته وسلی کلارک در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که ایالات متحده آمریکا پس از حمله به نیویورک در سال ۲۰۰۱ برنامهریزی کرد که طی پنج سال هفت جنگ را در منطقه خاورمیانه بهراه اندازد. پس از عراق اهداف بعدی پنتاگون کشورهای سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران بودند.
آمریکاییها نتواستند این امر را در پنج سال انجام بدهند، اما از آن زمان همه این کشورها، بهجز ایران، مورد تجاوز و فشار سیاسی ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند. در سوریه درگیری مسلحانه آغاز شد که تا امروز ادامه دارد. از دسامبر سال ۲۰۰۱ ایالات متحده آمریکا عملیات مختلفی را در سومالی اجرا میکند، در سال ۲۰۰۶ بهاصطلاح جنگ سومالی آغاز شد. هنگامیکه لیبی بهعنوان یک دولت به موجودیت خود پس از عملیات ناتو در سال ۲۰۱۱ پایان داد، سودان در نتیجه یک رفراندم سازماندهی شده با کمک واشنگتن تقسیم شد. لبنان در ژوئیه ۲۰۰۶ مورد تجاوز مستقیم اسرائیل قرار گرفت (پیش از این مسأله، نیروهای سوریه در سال ۲۰۰۵ از لبنان خارج شده بودند) و بمباران شهرهای لبنان تنها پس از مداخله شورای امنیت سازمان ملل متحد متوقف شد. تا آن زمان نیروی هوایی اسرائیل بلامانع حریم هوایی لبنان را برای حمله به اهدافی در سوریه نقض میکرد.
ایالات متحده آمریکا بهطور رسمی در حال حاضر در هفت کشور جنگ میکند. گزارشات اخیراً علنی شده در مورد چارچوب قانونی، سیاست و خطمشی هدایت نیروی نظامی ایالات متحده و عملیات مربوط به امنیت ملی درباره این امر گواهی میدهند. کلمه جنگ بهطور رسمی در سند استفاده نمیشود؛ بهطور رسمی این مسأله بکارگیری نیروی نظامی و عملیات مربوط با آن در مورد امنیت ملی است. همانطور که در گزارش آمده است، «نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا برای اینکه از بازسازی پناهگاه تروریستها، که قادر باشند ایالات متحده و منافع آنرا تهدید کنند جلوگیری کند و برای حمایت از دولت افغانستان و نیروهای افغانی که با «طالبان» مبارزه میکنند و همچنین ایجاد شرایط برای پشتیبانی از پروسه سیاسی درجهت برقراری صلح» باقی میمانند.
به گروههایی مانند «القاعده»، «دولت اسلامی»، «طالبان» ،«شبکه حقانی» اشاره میشوند. در این میان درباره مذاکرات مربوط به حل مسالمتآمیز مسائل که توسط افغانستان، پاکستان، ایران و روسیه انجام میشوند، در گزارش آمریکایی یاد شده سخنی گفته نشده است. در این گزارش هیچ چیزی درباره افزایش چشمگیر موادمخدر در نتیجه تهاجم ایالات متحده آمریکا به افغانستان (از آغاز اشغال آمریکا در این کشور تولید موادمخدر چندین برابر افزایش یافته است) گفته نشده است.
تصویر عراق و سوریه که در گزارش ارائه شده، بهطور نمونه چنین است. ارتش ایالات متحده آمریکا برای «مبارزه با گروه دولت اسلامی و نیروهای زمینی محلی مستقر شده است. در این فرمولبندی ابهامآمیز هم تروریستها و هم ارتش و نیروهای دولتی سوریه جا میگیرند. آنچه به کردها مربوط میشود تنها از واحد پیشمرگان عراق یاد میشود، هرچند در سوریه ایالات متحده آمریکا کمک نظامی به تشکیلات کردی نیروهای دمکراتیک سوریه میکند.
در یمن گروه نسبتاً کوچک نیروهای نظامی آمریکایی مستقر شده است که عملیاتی را علیه شعبات و وابستگان محلی «القاعده» انجام میدهند. آمریکا در سومالی به انضمام همکاری مشترک با هیأت اتحادیه آفریقا در سومالی نه تنها حملات هوایی انجام میدهد، بلکه عملیات زمینی را نیز بهعمل میآورد. اهداف ایالات متحده آمریکا در سومالی «القاعده»، دولت اسلامی و «الشباب» را نشانه گرفته است. در لیبی عمدتاً حملات هوایی گویا در هماهنگی با دولت توافق ملی لیبی مورد استفاده قرار میگیرد.
هفتمین کشوری که در سند اشاره شده، اغلب در گزارشات عملیات نظامی نام برده نمیشود. این کشور نیجریه است. دلیل رسمی اقامت نیرویهای نظامی آمریکایی در آنجا مسأله آموزشها، کمک و مشاوره به مقامات محلی در مبارزه با دولت اسلامی است.
در گزارش فاکتهایی وجود دارند که برای شناخت ویژگیهای تصمیمات متخذه در کاخ سفید و تصور کاملتری از شبکه جهانی مشتریان و خریداران مهم هستند. برای نمونه، در توصیف تضمین قانونی انجام عملیات نظامی خارج از ایالات متحده آمریکا بهعنوان نمونه اشاره میشود که «دستور رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا برای ضربه زدن به پایگاه هوایی شعیرات در سوریه (ششم آوریل سال ۲۰۱۷) برابر ماده دو قانون اساسی انجام شده بود، آنجا که میگوید که رئیسجمهور روند روابط بینالملل را رهبری و هدایت میکند و همچنین فرمانده کل قوا و رئیس قدرت اجرایی است».
در گزارش همچنین شرکای ایالات متحده آمریکا در «ائتلاف» علیه «دولت اسلامی» مشخص شدهاند. ظاهراً این شرکا هفتاد کشور و چهار سازمان بینالمللی است. در واقع چنین ائتلافی هیچگاه وجود نداشته است. اینها ترکیبی از کشورها و سازمانهایی هستند که توسط واشنگتن بهعنوان دنبالهروها تلقی میشوند. در گزارش بهوضوح بیان شده که «ایالات متحده آمریکا از استراتژی نظامی روسیه در سوریه حمایت نمیکند و نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا با نیروهای مسلح روسیه» همکاری نمیکنند.
برخورد و موضع ایالات متحده آمریکا در مورد هرگونه محدودیت بینالمللی ـ قانونی جنگی که آنها در حال انجام هستند، در حد گرفتن و بازداشت شهروندان کشورهای مختلف در مناطق جنگی و همچنین نگهداری در زندان گوانتانامو قابل مشاهده است. علاوه بر این زندان موردنظر بهطور غیرقانونی در قلمرو اشعال شده کوبا قرار دارد و همچنین باز ادعا میشود که «عملیات نگهداری در گونتانامو مجاز، امن، انسانی و مطابق با قوانین ایالات متحده آمریکا و قوانین بینالمللی است». گزارش اعلام میکند که این زندان همچنان بهکار خود ادامه خواهد داد و زندانیان جدید به گوانتانامو فرستاده خواهند شد.
تمامی مناقشات و درگیریهایی که بهراه میاندازند و یا ایالات متحده آمریکا حمایت میکند، با استانداردهای دوگانه و دستکاری دادهها همراه هستند. میلیتاری تایمز، ضمن تحلیل گزارش وزارت دفاع آمریکا درباره شمار نیروهای نظامی در خارج از کشور، اشاره میکند که مثلاً: در گزارش سه ماهه سپتامبر سال ۲۰۱۷ در عراق در ابتدا شمار نیروی نظامی آمریکایی ۷۴۰۲ تن قید شد و در نسخه تجدید شده گزارش این ستون خالی بود. این مسأله خطای فنی نیست، این یکی از نمونههای دستکاری آمار است. طبق دادههای میلیتاری تایمز، اکنون در عراق ۵۲۰۰ نیروی نظامی آمریکایی حضور دارند.
برای درک و شناخت جنگهایی که ایالات متحده آمریکا در دوران کنونی انجام میدهد، ارزش آنرا دارد که به پژوهش منتشر شده در سال ۲۰۰۸ ابرشرکت راند «گسترش جنگهای طولانی آینده، انگیزهها، چشماندازها و پیامدهای آن برای ارتش آمریکا» توجه کنیم. این پژوهش با توجه به احتمال حضور ایالات متحده آمریکا در مناقشات و درگیریها علیه جهان واحد مسلمانان تهیه شد. نویسندگان این پژوهش، بهویژه برای نفوذ در مخالفان بالقوه در جنگهای طولانی مدت آینده پیشنهاد حمایت از درگیریهای سنی و شیعه را ارائه دادند. نکته گویا این است که پس از سال ۲۰۰۸ اصطلاح «جنگ طولانی» وارد این طرح شد و در عمل در ایالات متحده توسط افرادی که تصمیمگیرنده و تدارکچی هستند بهکار برده شد. این امر را گزارش ست جونز «هدایت و رهبری جنگ طولانی. سیاست ایالات متحده آمریکا برای افغانستان و منطقه»، ارائه شده در ۲۷ آوریل سال ۲۰۱۷ در کمیته فرعی مربوط به تروریسم، منع گسترش و کمیته تجارت مربوط به امور بینالمللی مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا تأیید میکند.
از حوادث ماههای اخیر معلوم میشود که محافل حاکم ایالات متحده آمریکا درصدد «جنگ طولانی» در سه جبهه، نه تنها افغانستان، بلکه علیه چین و روسیه هستند. هرچه باشد، پروفسور مایکل کلر، اینگونه طرحها را «دعوت به یک فاجعه» مینامد.