برخی دستآوردهای صنعتی کردن اتحاد شوروی
والنتین کاتاسانوف
(Valentin Katasonov)
پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز مطالعات اقتصادی «شاراپوف» روسیه،
مشاور اقتصادی اسبق دبیر کل سازمان ملل متحد،
پژوهشگر مسائل پشت صحنه
http://www.sovross.ru/articles/1840/43980
https://www.fondsk.ru/news/2019/05/14/sovetskaja-industrializacija-nekotorye-itogi-48181.html
برگردان: ا. م. شیری
۲۷ ارديبهشت- ثور ۱٣۹٨
مقاله چهارم از سلسله مقالات بررسی معجزه صنعتی کردن اتحاد شوروی جهت اطلاع آن دسته از اقتصاددانان کذاب که تصور میکنند کسب استقلال اقتصادی ممکن نیست و توسعه اقتصادی فقط در شرایط وابستگی به جهان امپریالیستی امکانپذیر است.
پیوندهای فارسی مقالات ١، ۲ و ٣ (*)
در مورد نتایج و دستاوردهای صنعتی کردن اتحاد شوروی من بشکل کلی نوشتم. دو هدف اصلی تعیین شده در ابتدای صنعتی کردن که با شروع جنگ متوقف گردید، تحقق یافت:
١ــ اتحاد شوروی استقلال اقتصادی کسب کرد و خودکفایی اقتصادی مصونیت آن از آسیبهای محاصره تجاری و مالی غرب را تأمین نمود؛
۲ــ کشور موفق شد صنایع دفاعی قدرتمند خود را ایجاد نموده، برای مقابله با تهاجم اجتنابناپذیر آلمان فاشیستی آماده شود.
آنچه را که با اقتصاد کشور از آغاز سال ١۹۲۹ تا ۲۲ ژوئن سال ١۹۴١ (در مدت دوازده سال و نیم) اتفاق افتاد، میتوان دگرگونی کامل یا معجزه نامید. پایههای مادی- فنی صنایع که در سالهای صنعتی کردن تقریبا از صفر ایجاد گردید، در نیمه دوم سالهای ١۹٣٠ اتحاد شوروی را از منظر اکثر تولیدات صنعتی به جایگاه دوم در جهان (پس از آمریکا) رساند. این موفقیت بزرگ به لطف بسیج اقتصادی بیسابقه داخلی بدست آمد: نرخ انباشت (سهم محصول ناخالص اجتماعی که برای ایجاد بنیانهای تولیدی صرف میشد)، بنا به برخی ارزیابیها، به بیش از ۵٠ درصد تولید ناخالص ملی رسید (برای مقایسه: این نرخ، امروز در روسیه، طبق اعلام سازمان آمار دولت فدرال، از ۲٠ درصد تجاوز نمیکند).
بسیج اقتصادی رفاه مردم را تحت تأثیر قرار داد. موجب کمبود خواربار گردید. در سالهای نخستین برنامه پنج ساله مواد غذایی کوپنی شد. تا اواسط سالهای ١۹٣٠ تأمین خواربار بهبود یافت، در سال ١۹٣۵ کوپن لغو گردید. نارضایتی خلق از میان رفت- تبلیغات شوروی موفق شد تودهها را متقاعد سازد، که تحقق اهداف صنعتی کردن- در شرایط تهاجم قریبالوقوع غرب، مسئله زندگی و مرگ است.
در پایان سالهای ١۹٣٠- آغاز سالهای ١۹۴٠ شدت بسیج در اقتصاد (نه در ارتش) تا حدودی کاهش یافت، بازار مصرف از کالاهای مصرفی پر شد. تاریخنگار معاصر، دمیتری ورخاتوراوف، اوضاع اجتماعی سالهای صنعتی کردن را اینگونه توصیف میکند: «با وجود همه آن که گاهی خلق با حزب به مخالفت برمیخاست، و جامعه اتحاد شوروی بارها در آستانه جنگ مسلحانه قرار گرفت، اما ساخت و سازها خلق را جذب میکرد. کاری که میلیونها برابر از توان دستان خود فراتر است، به هوشمندی، درایت و توانایی فوقالعاده نیاز دارد که بتواند مجذوب سازد و تضادها را به اولویت ثانوی بدل نماید. در تمامی ساخت و سازهای بزرگ، بدون استثناء، شور و شوق کاری تودههای کارگری به تدریج فزونی میگرفت، رکوردهای کاری و دستآوردهای برجسته ثبت میکرد» (دمیتری ورخاتوراوف. استالین علیه رکود بزرگ. سیاست ضد بحران اتحاد شوروی. مسکو، یازا؛ اسکمو، ۲٠٠۹، ص. ۷).
در سال ١۹٣٠ احداث در حدود ١۵٠٠ مؤسسه آغاز گردید، که ۵٠ مورد از آنها تقریبا نیمی از همه سرمایهگذاریها را بلعید. یکسری تأسیسات حمل و نقل و صنعتی عظیم، از جمله، بزرگراه ترکستان- سیبری، نیروگاه برق آبی دنپر، کارخانههای ذوبآهن ماگنیتاگورسک، لیپتسک، چلیابینسک، نوواکوزنتسک، ناریلسک، و همچنین ماشینسازی اورال، کارخانههای تراکتورسازی استالینگراد، چلیابینسک، خارکوف، واگون سازی اورال، کارخانههای اتوموبیلسازی گورکی، زیس (بعدها زیل) و بسیاری دیگر راهاندازی گردید.
در فاصله سالهای ١۹۲۹- ١۹٣۹ در حدود ۹ هزار مؤسسه احداث شد، تعداد زیادی از کارخانههای قبلی بازسازی شدند. مجموعه واحد اقتصاد خلقی شکل گرفت، صنایع دفاعی راهاندازی شد، تعداد زیادی مؤسسات مشابه در ماورای اورال احداث گردید، اقتصاد بطور کامل بر منابع داخلی متکی بود و الیآخر. در همین حال، اقتصاد در بدهی خارجی غوطهور نشد. اضافه بر این، اتحاد شوروی موفق شد ذخیره طلای خود را (بعنوان ذخیره راهبردی) به بیش ۲٠٠٠ تن برساند. این میزان طلا بیش از ذخیره طلای امپراطوری روسیه در آستانه جنگ جهانی اول بود (ذخیره رسمی در سال ١۹١٣، ١۲٣٣ تن بود).
در اینجا چند رقمی را بمنظور ارائه تصویر روشن از جهش صنعتی اتحاد شوروی ذکر میکنم: در سال ١۹۴٠ در قیاس با سال ١۹١٣، تولید ناخالص صنعتی- ١۲ برابر، تولید برق- ۲۴ برابر، استخراج نفت- ٣، تولید چدن- ٣ و نیم، فولاد- ۴ و ٣ دهم، ساخت همه انواع دستگاه- ٣۵ برابر، از جمله، دستگاههای آهنبری- ٣۲ برابر افزایش یافت.
معجزه اقتصادی صنعتی کردن با معجزه نظامی پیروزی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بر آلمان فاشیستی و متحدان آن تکمیل گردید. این مدل اقتصادی بقدری قابل دوام بود، که اتحاد شوروی پس از آغاز جنگ ادامه ساخت بسیاری از انواع تسلیحات و تانک را گسترش داد. به بعضی از عقبماندگیها از آلمان در این عرصه تا سال ١۹۴۲ غلبه کرد، و در سال ١۹۴٣ ما در همه تسلیحات اصلی به برتری دست یافتیم. پدیده بیسابقهای در بخش صنایع نظامی اتحاد شوروی مانند کاهش هزینه تولید در سالهای جنگ و به تبع آن، کاهش قیمت تولیدات نظامی مشاهده شد. و این، در متن آن اتفاق افتاد، که هزینهها و قیمتهای کالاهای مشابه در کشورهای متحد اتحاد شوروی (آمریکا و بریتانیا) افزایش یافت: انحصارات سرمایهداری به ثروتاندوزی بر اساس سفارشات نظامی، بویژه، هنگام جنگ عادت کردهاند.
ساختار اقتصادی اتحاد شوروی جان سالم به دربرد، برای نخستین بار طی دو سال (سالهای ١۹۴١- ١۹۴٣) بودجه دولتی اتحاد شوروی با کسری مواجه شد، اما در دو سال آخر جنگ و سالهای بازسازی با مازاد توأم گردید. اتحاد شوروی حتی در سالهای جنگ برای رفتن به زیر بار هیچگونه بدهی خارجی بزرگ مجبور نشد. این در حالی بود، که کشورهای غربی با کسریهای هنگفت بودجه، تورم، افزایش رو تزاید بدهیهای دولتی دست و پنجه نرم میکردند! کسری بودجه فدرال ایالات متحده آمریکا در سالهای جنگ بشدت افزایش یافت و بدهی دولتی آن در سال ١۹۴۶ به ١۲٠ درصد تولید ناخالص داخلی رسید. قیمت کالاهای مصرفی در اتحاد شوروی بطور متعادل افزایش مییافت. البته، سطح زندگی مردم رو به کاهش گذاشت، اما، مانند سایر کشورهای در حال جنگ، خلق را با جیرهبندی (کوپنی کردن) از گرسنگی نجات داد.
مدل اقتصادی ایجاد شده در سالهای صنعتی کردن سبب وقوع یک معجزه دیگر- بازسازی سریع کشور پس از جنگ گردید. ویرانیها و خسارات وارده در مناطق اشغال شده دهشتناک بود. ١۷١٠ شهر بزرگ و کوچک (۶٠ درصد از جمع کل)، بیش از ۷٠ هزار آبادی و روستا، در حدود ٣۲ هزار مؤسسه تولیدی در نتیجه عملیات جنگی و اشغال در سالهای جنگ کبیر میهنی بطور کامل یا بخشا ویران شده بود. اشغالگران ۶٠ درصد از ظرفیت تولید فولاد، ۷٠ درصد استخراج زغال، ۴٠ درصد استخراج نفت و گاز، ۶۵ هزار کیلومتر راهآهن را نابود ساخته، اموال و دارایی ۲۵ میلیون انسان را از بین بردند. متجاوزان به کشاورزی اتحاد شوروی خسارات فوقالعاده عظیم وارد آوردند. ١٠٠ هزار کالخوز و سافخوز توسط اشغالگرن از بین برده شد، ۷ میلیون رأس اسب، ١۷ میلیون رأس گاو و گاومیش، ۲٠ میلیون رأس خوک، ۲۷ میلیون رأس گوسفند و بز را سر بریدند یا به آلمان انتقال دادند. در سالهای جنگ کشور تقریبا از یک سوم ثروتهای ملی خود محروم گردید. هیچ اقتصاد دیگری نمیتوانست تاب تحمل چنین تلفات سنگینی را داشته باشد. با این وجود، کشور از خاکستر خود سربلند به پا خاست.
اکثریت شاخصهای اقتصادی اتحاد شوروی در سال ١۹۴۸ به سطح سال پیش از شروع جنگ رسید. ما برای آغاز بازسازی به انتظار پایان جنگ ننشستیم و آن را در زمان جنگ شروع کردیم. در روند بازسازی رویکرد کاملا نوین، که تا آن وقت هیچ کشوری استفاده نکرده بود، بکار بسته شد. کمیته برنامهریزی شورای وزیران اتحاد شوروی با توجه به تحولات سریع اوضاع در جبههها به برنامهریزی سه ماهه و مخصوصا برنامه یک ماه دست زد. بازسازی دقیقا از پشت ارتش رزمنده آغاز گردید. کار بازسازی درست مناطق نزدیک به خط مقدم را در برگرفت، این نه فقط باعث تسریع احیای اقتصاد ملی گردید، حتی در امر تأمین سریع و ارزان نیازمندیهای خطوط مقدم نیز نقش مهمی ایفاء کرد.
در شرایط جنگ سرد اعلام شده بر علیه اتحاد شوروی در سال ١۹۴۶، انتظار کمک از آمریکا بیجا بود. در همین حال، اتحاد شوروی پیش از کشورهای اروپایی که از کمکهای طرح مارشال بهرهمند بودند، بازسازی شد. اضافه بر این، در نتیجه درایت استالین ذخیره طلای کشور نه تنها حفظ، حتی اضافه شد. در سال ١۹۵٣ مقدار آن به ۲٠۴۹ تن و ۸٠٠ کیلوگرم – به حداکثر میزان در تاریخ پس از جنگ اتحاد شوروی رسید.
نظام اقتصادی ایجاد شده در سالهای ٣٠، پس از جنگ به سرعت خود افزود. شهروندان نتایج این تسریع را احساس کردند. در پایان سال ١۹۴۷ سهمیهبندی مواد غذایی لغو گردید (یادآور میشوم، که سهمیهبندی را انگلستان در سال ١۹۵٣ لغو کرد). در فاصله سالهای ١۹۴۸- ١۹۵٣ قیمتهای خردهفروشی شش بار کاهش یافت. طی یک سال ۵٣ میلیارد روبل فقط از آخرین کاهش قیمتها (اول آوریل سال ١۹۵٣) در بخش بازرگانی دولتی عاید مردم گردید. چنین کاهشی نتیجه عمل سازوکار اقتصادی مقرون به صرفه بود، هزینه تولید سال به سال کاهش مییافت. بنا به گزارش کمیته برنامهریزی شورای وزیران (اسناد برای استفاده خدمتی بتازگی منتشر شده است)، کاهش کلی هزینه سازوکار صرفهجویی اقتصادی در تولیدات صنعتی در برنامه پنج ساله چهارم (١۹۴۶- ١۹۵٠) عبارت از ١۷ درصد بود و کاهش بیسابقه هزینه تولید در تمام تاریخ اتحاد شوروی ۲٣ و ٣ دهم درصد در برنامه پنج ساله پنجم (١۹۵١- ١۹۵۵)مشاهده شد.
در همین حال، تولید کالاها و صنایع گروه آ (تولید ابزار تولید) و گروه ب (تولید کالاهای مصرفی) گسترش یافت. بعقیده برخی کارشناسان، عمل مکانیزم اقتصادی پیشین (اقتصاد استالین) تا اواسط سالهای ١۹۵٠، بگمان برخیهای دیگر تا پایان دهه ۵٠ ادامه داشت. کارشناس مشهور تاریخ اقتصاد اتحاد شوروی گ. ای. خانین مینویسد: «سالهای ١۹۵١- ١۹۶٠ موفقترین دوره توسعه اقتصادی اتحاد شوروی بود» (گ. ای. خانین، دینامیزم توسعه اقتصادی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی. نوواسیبرسک، ١۹۹١، ص. ١۸۴).
دینامیزم تولید ناخالص ملی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و سایر کشورهای پیشرو جهان در سالهای سالهای ١۹۵١- ١۹۶٠ (به درصد در آغاز دوره، در مقیاس ١٠٠)
کشور | ١۹۵١- ١۹۵۵ | ١۹۵۶- ١۹۶٠ | ١۹۵١-١۹۶٠ |
اتحاد شوروی | ١۶۲ | ١۵١ | ۲۴۴ |
ایالات متحده آمریکا | ١۲۴ | ١٠۷ | ١٣٣ |
بریتانیا | ١١۵ | ١١٠ | ١۲۷ |
فرانسه | ١۲۴ | ١۲۷ | ١۵۸ |
آلمان فدرال | ١۵۴ | ١۴١ | ۲١۷ |
ژاپن | ١۴٣ | ١۷۷ | ۲۵٣ |
گ. ای. خانین، منبع فوق.
پویایی تولید ناخالص ملی اتحاد شوروی در بازه زمانی تمامی دوره ده ساله ١۹۵١- ١۹۶٠ در میان ۶ کشور پیشرو جهان، بعد از ژاپن، در جایگاه دوم قرار میگرفت. ضمن اینکه فاصله بسیار کمی از ژاپن داشت. همانطور که گ. ای. خانین بدرستی متذکر میشود، مقایسه با ژاپن خیلی هم دقیق نیست. زیرا که اتحاد شوروی در اوایل سالهای ١۹۵٠ بازسازی اقتصادی پس از جنگ را به پایان رساند، اما ژاپن هنوز در فعالترین فاز چنین بازسازی به سر میبرد. در دوره بازسازی اقتصادی پساجنگ همیشه پویایی بالا نشان میدهند، برای اینکه محاسبات بر اساس شاخصهای اقتصادی کم پایه انجام میگیرد. اگر فقط نیمه نخست سالهای ١۹۵٠ را در نظر بگیریم، معلوم میشود، که آهنگ رشد تولید ناخالص اتحاد شوروی بالاترین جایگاه جهانی را بخود اختصاص میداد. فقط این واقعیت برتری اقتصاد استالینی را ثابت میکند، با اینکه حتی هیچگونه فرصت تجدید ساختار و انجام اصلاحات نیافت.
نیمه دوم سالهای ١۹۵٠ آهنگ رشد تولید ناخالص ملی رو به کاهش نهاد. این نشانه آن بود، که از اواسط سالهای ۵٠ مدل اقتصاد استالینی فرسوده شد؛ در آغاز سالهای ۶٠ فرسودگی ماهیت خطرناک گرفت.
کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و انگلستان بلحاظ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بیشترین عقب ماندهها از اتحاد شوروی بودند. اتحاد شوروی هنوز به برابری نظامی با آمریکا و ناتو دست نیافته بود، اما فاصله کاهش پیدا کرده بود. اتحاد شوروی قدرت دفاعی خود را بسرعت گسترش داد. در سال ١۹۴۹ نخستین بمب اتمی را آزمایش کرد، آمریکا از انحصار سلاح هستهای محروم گردید. در آغاز سالهای ١۹۵٠ اتحاد شوروی قبل از آمریکا بمب هیدروژنی ساخت. در سال ١۹۵٣ ساخت زیردریاییهای اتمی ممنوع گردید. در این دوره در دفاتر طراحی اتحاد شوروی شکاری مافوق صوت، بمبافکنهای جت و در سال ١۹۵۵در دفتر طراحی کارالیوف نخستین موشک بالستیک قارهپیما ساخته شد.
در ادبیات شناخته شده چنین نظری مطرح میشود، که توسعه پویای اقتصاد اتحاد شوروی در سالهای ١۹۵٠ نتیجه عوامل کمّی، مقدم بر همه، بحساب جلب نیروی کار اضافی به تولید بود. همچانکه سالهای ١۹٣٠ میلیونها کارگر از روستاها برای مشارکت در ساخت و ساز به شهرها آمدند. اما اینطور نیست. بنا به ارزیابی گ. ای. خانین و سایر اقتصاددانان، فقط یک پنجم (۲٠ درصد) افزایش تولید ناخالص داخلی در سالهای ۵٠ بحساب جلب نیروی کار اضافی بدست آمد. به این ترتیب، ۸٠ درصد از افزایش آن محصول رشد بهرهوری نیروی کار بود. این در حالی بود، که قبل از جنگ کمتر از نصف آن را تشکیل میداد. خودرو ساخته شده در سالهای ٣٠ (مدل اقتصاد استالینی) به سرعت خود افزود.
اتحاد شوروی و ایالات متحده آمریکا تا آغاز سالهای ١۹۵٠ دارای سلاح هستهای بودند. احتمال درگیری نظامی مستقیم واشینگتن و مسکو خیلی کم بود. رویارویی، قبل از همه، بشکل مسابقه دو نظام اقتصادی، احساس میشد. بنظر میرسید، مدل اقتصادی استالین کمترین شانسی برای پیروزی آمریکا و متحدان آن در این مسابقه باقی نگذاشت. با این وجود، در نیمه دوم سالهای ۵٠ حوادث عجیب و غریبی در اقتصاد اتحاد شوروی اتفاق افتاد. در این باره، در نوشتار پایانی.
ادامه دارد…
(*):
1- https://eb1384.wordpress.com/2019/04/18/
2- https://eb1384.wordpress.com/2019/04/28/
3- https://eb1384.wordpress.com/2019/05/10